گزارش استاد قنبریان - نشست حجاب.pdf
۶.۹۴ مگابایت
#مکتوب#باز_نشر
۵ کلان ایده محتوایی برای منبر با موضوع "تبیین حجاب در منبر"
با ارائه حجت الاسلام و المسلمین شیخ محسن قنبریان
کاری از مجمع خطبا اصحاب الصاحب علیه السلام
@m_ghanbarian
۷:۳۰
بازارسال شده از مدرسه تفکر و نوآوری نگاه
#ریلز#استاد_قنبریان
مبلغ عزیز،دعوت و تبلیغ، طبقاتی نیست!
برای خرید بسته تبیینی _ تبلیغی دعوت بر روی لینک زیر کلیک کنید!https://www.negahschool.ir/product/davat/
#دعوت#اخلاق_اجتماعی
آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
@sch_negah
@maramyar_ir
http://www.negahschool.ir
#دعوت#اخلاق_اجتماعی
۱۶:۵۹
۱۹:۳۷
محسن قنبریان
تماشای فیلم کامل برنامه #سوره با موضوع: تاملی در نظام شهری مبتنی بر ولایت و عدالت در اندیشه سیاسی فاطمه زهرا(س) با حضور حجت الاسلام و المسلمین #قنبریان ۴آذر۱۴۰۴ https://share.google/oa6D1A81538oj7srw
آیا غیر ملک مقرب و نبی مرسل و عبد ممتحن، "یک شهر" هم میتواند حامل فرهنگ اهلبیت و معارف و ارزشهایشان باشد؟! • احتمال برداشتی دیگر از روایت " مدینه حصینه"! • قرآن چنین شهری را "حسنه دنیا" می شمارد( ۴۱نحل) • روایات مستفیض "یعسوب المومنین" موید دیگر • زیر ساخت این شهر دو ولاء ( طولی و عرضی) و دو عدالت( مردم-مردم / مردم-حاکم) است. • خوانش این دو در تجربه نبوی • حالا حمل احادیث می کند ؛ نمونه حجاب...
پس چطور چند روز بعد از نبی(ص) آن اتفاقها افتاد؟! • ماجرا سقیفه با شورش علیه عثمان مشابهت نداشت ! • طرح مخفی برخی مهاجر و اشتباه محاسباتی انصار ! • صرتم بعد الموالاه احزاباً...
️فرآیند حمل ارزشها و معارف در شهرپیامبر(ص) • تقاضایی مهم از همه نخبگان جامعه درباره حجاب
@m_ghanbarian
Soore_TV4_Qanbarian_14040904.mp3
۰۱:۲۴:۲۳-۴۸.۲۹ مگابایت
۳:۴۴
• اگر نگران برخورد حکومتی هستید، بار حکومت را کم کنید، شما به زبان فرهنگی بگویید! مثل جنگ ۱۲روزه همه بنویسند و بگویند!اگر ایران است یک کتیبه بی حجاب ندارد اگر اسلام است که قرآن گفته!
• پیامبر(ص) برای مسئله حق زن، خیریه نزد، انقلاب کرد!از حکم خدا هم کوتاه نیامد، طالبانی هم اجرایش نکرد؛ مفاهمه اجتماعی شکل داد!
۱۱:۴۲
ماجرای درجِ عکسِ شهیده «نیلوفر قلعهوند» در رسانه وابستهٔ به رهبری و حواشیِ آن، بهانهای شد برای بازکاوی در نسبت شهادت با دو چیز: یکی پیشینهٔ گفتار و کردارِ شهدا، دیگری هم روایتهای رسمیِ پسینی یا روتوشهای رسانهای از ایشان.
بلکه مسئله فقط أفعال و فروعات فقهی هم نیست؛ ممکن است قهرمانانی در جبههٔ مقاومت باشند که به عقیدهٔ حقّ (تشیّع) بار نیافته، و برخی حتّی تعریض یا تعرّضی به أهل مذهب حقّ هم ثبت کرده باشند!
از آن طرف، برخی از شهدای شاخص در دفاع مقدّس مواضعی متفاوت از مواضعِ رسمیِ نظام دارند دربارهٔ بعض نهادها، شخصیتها، رویدادهای سیاسی و مانند این، که رسانههای رسمی گاهی تمایلی به تبلیغِ آنها ندارند!
این ملاحظه فقط به تصرّف در تصویرِ اجتماعیِ شهید در بیّناتی مانندِ حرمتِ کشفِ حجاب - که تصریح قرآن است - خلاصه نمیشود؛ چهبسا تشخیص دهد مواضعِ سردار سلیمانی مثلاً در مورد دخترانِ کمحجاب یا آقای رفسنجانی هم نباید شنیده شود! یا مخالفتش با کنشِ سیاسیِ نمایندگیِ ولیّفقیه در انتخابات دوّم خرداد هم روایت نشود.
امتدادِ این رویکرد سرانجام همهٔ شهدا را اصولگرایانی مثل خود تصویر خواهد کرد!
گرایشهای گذارطلب از قرائتهای مشهور و رسمی بعضاً در این دسته هستند؛ از جریانهای وحدتگرای مقابل با قرائتِ مشهور از نقشِ عقیده و تشیّع، یا مخالفِ قرائتِ رسمیِ نظامِ سیاسی و ارزشهای آن.
اما پیشینهٔ برجایمانده نزد ما چه؟!این پیشینه و آثارِ برجایمانده؛ عکسهای پروفایل و صفحاتِ مجازی تا رسالهٔ دکتری و مکتوبات یا مصاحبهها و مواضعاش را فرامیگیرد.
این رویکرد بهجای تصحیحِ سابقهٔ شهید و تأویلبردنِ پیشینه به دلخواهِ رسمی، یا تصویب و تأییدِ هرچه بوده، روی شعور اجتماعی حساب میکند.
بین «بیّنات» (مثل وجوب حجاب) با «نظریات» (مثل مواضعِ فکری و سیاسی) فرق میگذارد؛ هم شهادت را لازمهٔ عصمتِ ماقبل نمیگیرد و راهِ بررسی و حتی تخطئه را باز میگذارد؛ هم خود را جای نخبگان و افکارِ عمومی نمینشاند و شهید را به دلخواه روتوش نمیکند.
مثلاً عکسِ بیحجابِ آن شهیده را - وقتی محترمه و بخشیده شده است - علنی نمیکند، ولی تصویری که جامعه او را بدان شناخته هم روتوش نمیکند؛ بهجایش خطای بیحجابی را در کنارِ صواب و ثوابِ شهادت روایت میکند تا ارزشها تضعیف نشود.
مانند علی (ع) که کشتههای صفّین را - گرچه همه شیعهٔ اعتقادی نبودند - «برادرانِ خود»، «ملاقاتکنندهٔ پروردگار»، «دریافتکنندهٔ همهٔ أجر» و «بهشتی» خواند؛ شهدای جبههٔ مقاومت را شهید میخواند. (بهخصوص که لحظهٔ «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي» را شاهد نبوده است تا تقصیر یا انکارِ ولایت برایش ثابت شده باشد!)؛ اما همزمان از مذهبِ حقّ و نقشِ اعتقاد در راهیابی به درجاتِ کمال میگوید. به نکاتِ قابلِ نقد درمکتوباتِ شهدا هم عالمانه میپردازد.
شهیدان بروجردی و متوسّلیان و سلیمانی و دیگران را به سطحِ قرائتِ رسمیِ اصولگرایی یا کلیشههای تلویزیونی یا حزباللهی زمانهٔ کنونی تقلیل نمیدهد؛ همانطور که بودند روایتشان میکند، تفاوتِ رأی با ایشان در مواضع را مؤدّبانه طرح میکند و میگذارد افکار عمومی قضاوت کرده و رشد کند.
اگر چنین رویکردی بهبهانهٔ قداستِ شهدا تخطئه شود، ناگزیر راه برای سانسور و تأویلِ شهدا به قرائتهای غالب و مرسوم، باز میشود.
.................................................*«هرکس در لحظهٔ مرگ امیرالمؤمنین را میبیند.»؛ آیتالله شاهآبادی در «رشحات البحار» توضیح داده است که چگونه مؤمن از طریقِ بیعت با امام مدارجِ کمالش تکمیل، و منافق و کافر با ردّ بیعت، درکاتِ خویش را طی خواهند کرد.
۷:۳۴
تقریظ امام خمینی بر قانون اساسى جمهورى اسلامى ایرانزمان: آذر 1358/ محرّم 1400مکان: قم
آنچه که در این جزوه است «قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران» است که وسیله نمایندگان محترم ملت ایران- که اکثریت آنان از علماى اعلام و حجج اسلام و مطلعین بر احکام اسلام بودند- تهیه و به تصویب اکثریت ملت معظم رسید. و امید است ان شاء اللَّه تعالى با عمل به آن، آرمان هاى اسلامى برآورده شود؛ و تا ظهور حضرت بقیة اللَّه- أرواحنا له الفداء- باقى و مورد عمل باشد. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.(صحیفه امام، ج11، ص: 103)
سلسله درسگفتارهای مبانی حِکمی و فقهی مشروح مذاکرات قانون اساسی توسط حجت الاسلام والمسلمین #قنبریان را در کانال @doros_ghanbarianدر پیامرسان ایتا با جستجوی #قانون_اساسی استماع کنید.
#روز_قانون_اساسی#دوازده_آذر
@m_ghanbarian
آنچه که در این جزوه است «قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران» است که وسیله نمایندگان محترم ملت ایران- که اکثریت آنان از علماى اعلام و حجج اسلام و مطلعین بر احکام اسلام بودند- تهیه و به تصویب اکثریت ملت معظم رسید. و امید است ان شاء اللَّه تعالى با عمل به آن، آرمان هاى اسلامى برآورده شود؛ و تا ظهور حضرت بقیة اللَّه- أرواحنا له الفداء- باقى و مورد عمل باشد. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.(صحیفه امام، ج11، ص: 103)
#روز_قانون_اساسی#دوازده_آذر
۶:۵۸
نخست اعتراف میکنم که این پیشنهاد، پیشتر هم در مواجهه با افکار و بیاناتِ ناصوابِ دیگران قابل طرح بود؛ اما حالا شاید شنیدنیتر (أوقع في النفوس) باشد که طعمِ پیروزی در یک مناظره هم بر کامِ مذهبیها نشسته است.
ماجرای اصل ۲۴ قانون اساسی و مشروحِ مذاکراتِ تصویبِ آن - که در جلسات ۲۵ و ۶۳ طرح شده - در اینباره بسیارخواندنی است؛ کمیسیونِ تنظیمکننده تصریح دارد که بهدنبالِ تعیینِ «خطّ و مشیِ مطبوعات و رسانههای گروهی» در جمهوری اسلامی بودند، نه اینکه اول آزادی بدهند و بعد قید بگذارند. (مشروح مذاکرات، جلسه اول تا سیویکم، ص۶۴۷)
اما متن نهایی سرانجام این شد:«نشریات و مطبوعات در بیانِ مطالب آزادند، مگر آنکه مخلّ به «مبانیِ اسلام» یا «حقوق عمومی» باشد. تفصیلِ آنرا قانون معین میکند.»
قیدهای بیشتری در پیشنویسها بود: مخالفِ عفّتِ عمومی، توهین به شعائرِ دینی، موجبِ گمراهی(ضلال)، مخلّ به استقلال و تمامیتِ ارضی و امنیت عمومی کشور و مانند اینها. اما به همان دوقید بسنده شد.
اشکالِ برخی نمایندگان بر این قیدگذاریها ثبوتی نبود (تا مثلاً آزادیِ مطبوعات برای گمراهیِ مردم را قبول داشته باشند)، بلکه اشکالِ اثباتی داشتند در تشخیصِ مصادیقِ آن قیود و دادنِ چنین اختیاری به دولت؛ لذا روی «کِشداربودنِ قیود» و «اگرها و مگرها» حسّاس بودند.
یکی گفت: «اگر [این قیود] دستِ دولتِ نابابی بیافتد، احتمال نمیدهید آن دولت یکچنین متنی را بگیرد و هرچه مخالفِ میلش شد بگوید گمراهیِ مردم است؟!... اگر خدای نکرده یکذرّه تمایلاتِ استبدادی داشته باشد، این اصل کافی است که یک خفقانِ کامل در ایران برقرار کند.» (جلسه۲۵/ ص۶۴۶)
دیگری گفت: «[در رژیم سابق] دیدید چه تضییقاتی بر مطبوعات آمد و شروعش هم همان بود که علیهِ دینِ مبینِ اسلام چیزی نوشته نشود، ولی - همانطور که فرمودند - از آن برای مبارزه با خودِ دینِ اسلام سوء استفاده کردند». (جلسه۶۳/ ص۱۷۲۸)
دربارهٔ قیودی مانند «موجبِ گمراهی»؛ مؤافقین به عنوانِ فقهیِ «حرمت حفظ کتب ضلال» استناد میکردند و مخالفین به سیرهٔ امیرالمؤمنین (ع) با خوارج. (جلسه۲۸/ ص۷۲۸)
با دو رویکردِ متفاوت مواجهیم:نخست به دفع و پیشگیری از وقوعِ هرچیزی که احتمالاً فسادانگیز و گمراهکننده است بپردازیم؟یا اصل را بر برائت و آزادی گذاریم و بعداً بهصورت قانونی با رخدادهایی که مجرمانه یا توهین و اهانت است برخورد کنیم؟
جالب اینکه نمایندهٔ محترمی به شهید آیت اشکال کرد: «یعنی اول سمپاشی و مسموم بکنند بعد ببریم بهداری معالجه کنیم؟!»، و آیت جوابِ گزندهای داد: «این حرفِ شاهنشاه آریامهر است! او هم همین بهانه را میآورد!» (ص۱۷۲۸)
ادامه
۱۷:۵۲
«نظامی که بخواهد بر ایمانِ قلبیِ مردم تکیه داشته باشد، بیشک باید برای حفظ و حراستِ این ایمان خیلی اهمیت قائل باشد. تحریمِ خرید و فروش و نشرِ کتب ضلال زیربنایش همین است که اولاً مکتب برای ایمانِ مردم در ساختنِ زندگیِ سعادتمند برای فردفردشان نقشِ بنیادی میبیند و ثانیاً وقتی نظامِ سیاسی و اجتماعی هم بر این ایمان متّکی است، خودبهخود اگر او متزلزل بشود، نظام متزلزل میشود؛ منتها آنچه مهم است این است که در چه شرایطِ زمانی زندگی میکنیم؟ در یک شرایطی باید خودِ مکلّف را بهعنوانِ همان تکلیفِ ایمانی وادار کرد که از خرید و فروش و نشر و استفاده از کتبِ ضلال - اگر اهلش نیست - خودداری کند. این همان حکمی است که از قدیم تا حالا بوده و حالا هم هست، اما آیا حکومت به عنوان جلوگیری از منکَر، إعمال قهر بکند یا نه؟ این مسئله موردِ بحث است آیا اعمال قهر در هر دورهای، در هر موردی، میتواند طریقِ جلوگیری از همهٔ منکرات باشد؟ حرف من این است که در شرایطی که ما هستیم، إعمالِ قهر برای جلوگیری از نشریاتی که مبارزهٔ فکری با اسلام میکنند سودمند نیست، برحسب تجربهٔ عینی و بررسیشدهای که ما داریم نهتنها سودمند نیست بلکه جلوگیری با إعمال قهر از نشر و تهیهٔ این نشریات، مضرّ به اسلام هم واقع شده است. پس عرضِ بنده این است که این یک حرام، یک منکر، ولی راهِ مبارزه با این منکر و برای جلوگیری از این منکر آیا باید با استفاده از قهر باشد - که اینجا ما میگوییم قهرِ قانونی و قدرتِ قانونی - یا نه؟ همان قدرتِ تکلیفی را بگوییم و إعمالِ قهرِ قانونی نکنیم و بگذاریم با آن نفوذی که همان رسالهٔ عملیه در مردم دارد و بسیاری از مردمِ متدیّن این کتابها را چاپ و پخش و توزیع نمیکنند - چون به احکامِ الهی متعهّدند - باید آن راه را دنبال کنیم، زیرا آن راه مرثرتر خواهد بود. بنابراین بنده معتقد هستم که آنجا که اهانت باشد، که عبارتست از یک کار زشتی که نسبت به فرد هم میگوییم باید جلویش را گرفت، نسبت به اسلام و شعائر اسلامی به طریق اولی. آنجا که تحریک و توطئه علیهِ استقلال کشور باشد باید جلوی آن را گرفت. نمیشود جلوی توطئهٔ سیاسی را بازگذاشت و بعد با قدرتِ سرکوبِ نظامی با آن مقابله کرد. اینها درست است. ولی آنکه آقایان نگرانش هستید که میفرمایید اگر بعضی از نشریات طوری است که از نظرِ مذهبی افکار را مسموم میکند، در اینجا بیایید با آن حکمِ تکلیفی که توی رساله میگویید و با تربیتی که میکنید جلوی نشرِ اینها را بدونِ إعمالِ قهر بگیرید، آن مؤثرتر است. اگر خواستید از إعمالِ قهر استفاده کنید، نتیجه به عکس میدهد.» (جلسه۶۳/ صص۹-۱۷۲۸)
الف) این مبنا را برای حرفهای مستدلّ ولو در مقامِ مبارزهٔ فکری با اسلام میگوید، نه اهانت و توهین (مثل کتاب آیات شیطانی و مانند آن).
ب) در مقابلِ رویکردی است که پیشگیرانه قائل است: «هر حرفی پس از بررسی منتشر شود و اگر کسی حرفِ جدیدی دارد، فقط در محافلِ علمی و نزدِ عالمان مطرح کند.» (در مذاکراتِ ذیل اصل۲۷ هم مطرح شد.)
ج) در مسائلِ فکری میگوید، نه مسائلِ حوزهٔ عفّتِ عمومی و شهوت، مانندِ مسئلهٔ حجاب؛ چه اینکه تصریح دارد در این موارد غیر از إقناع، جلوگیریِ قانونی را هم لازم میداند. (موقعیتِ زن از نظر اسلام، صص۹-۱۳۸)
د) طبعاً در کنارِ وظیفهٔ مکلّفین، وظیفهٔ عالمان - چنانچه سیرهٔ عملیِ خودش نیز بود - را هم مقابلهٔ فکری از طریقِ روشنگری و مناظرات و مانند اینها میداند تا حق یاری گردد و منکَر از أذهان زایل شود.
#سالروز_قانون_اساسی #اصل_۲۴#شهید_بهشتی#مناظره #کاشانی #اردستانی
۱۷:۵۲
طبقه ناجی؟!
• شکل گیری طبقه متوسط در برخی کشورهای اروپایی، به محدود کردن اشراف و سلطنت و رخ دادِ "مشروطیت" انجامید. این، شعار شد که "بدون بورژوازی، دموکراسی نداریم"!
• غربزده های ایران این حرف را رها نکردند و به زبان های مختلف تکرار می کنند. اخیراً دکتر سریع القلم با لحنی توهین آمیز و دفاع روزنامه سازندگی از ایشان!
• در حالیکه در همان تاریخ اروپا هم ثابت شد: طبقه متوسط، "همیشه دنبال منافع خود" هست؛ اما منافعش همیشه از "دموکراسی" نمی گذرد. مثلا از ترس کمونیسم، موتورِ فاشیسمِ هیلتر و موسولینی و فرانکو هم میشود!حالا اشمیت تئوریزه می کند: "تنها یک دولت اقتدارگرای قوی بخوانید: هیتلر] می تواند حافظ دارایی های طبقه متوسط باشد"!
[بخوانید!موتورمتحرکِ "استعمار" نیز همین طبقه بود!در آسیا هم حافظ "الیگارشی های عربی"، همین طبقه است!
• پس هیچ ملازمه ای بین طبقه متوسط و مردمسالاری نیست!از لیبرالیسم، فقط آزادی اقتصادی و بالتبع اخلاقی اش برایشان مهم است؛ با آزادی سیاسی بشود یا سلطنت و فاشیسم فرقی نمی کند!
• دقیقا از اینجا هم "ضد انقلاب"اند؛ چون برای انقلاب، آزادی سیاسی مهم است و بر آزادی اخلاقی (بی بند و باری) و اقتصادی قیدهایی می زند!
• مشکل این روشنفکران فقط در انتخاب مسئولان از طبقات محروم نیست، بلکه انتخاب کردن و "رای دادن طبقه محروم" هم هست!انتخابات ۸۴ و ۸۸ را دقیقا از هر دو جهت بد می دانند. انتخاباتهایی با کاهش مشارکت محرومین و رای دادن بیشتر بالاشهری ها (برخی انتخابات های پس از آبان۹۶) برایشان دموکراسی تر است ولو مشارکت زیر ۵۰٪ باشد!
محسن قنبریان
@m_ghanbarian
• شکل گیری طبقه متوسط در برخی کشورهای اروپایی، به محدود کردن اشراف و سلطنت و رخ دادِ "مشروطیت" انجامید. این، شعار شد که "بدون بورژوازی، دموکراسی نداریم"!
• غربزده های ایران این حرف را رها نکردند و به زبان های مختلف تکرار می کنند. اخیراً دکتر سریع القلم با لحنی توهین آمیز و دفاع روزنامه سازندگی از ایشان!
• در حالیکه در همان تاریخ اروپا هم ثابت شد: طبقه متوسط، "همیشه دنبال منافع خود" هست؛ اما منافعش همیشه از "دموکراسی" نمی گذرد. مثلا از ترس کمونیسم، موتورِ فاشیسمِ هیلتر و موسولینی و فرانکو هم میشود!حالا اشمیت تئوریزه می کند: "تنها یک دولت اقتدارگرای قوی بخوانید: هیتلر] می تواند حافظ دارایی های طبقه متوسط باشد"!
[بخوانید!موتورمتحرکِ "استعمار" نیز همین طبقه بود!در آسیا هم حافظ "الیگارشی های عربی"، همین طبقه است!
• پس هیچ ملازمه ای بین طبقه متوسط و مردمسالاری نیست!از لیبرالیسم، فقط آزادی اقتصادی و بالتبع اخلاقی اش برایشان مهم است؛ با آزادی سیاسی بشود یا سلطنت و فاشیسم فرقی نمی کند!
• دقیقا از اینجا هم "ضد انقلاب"اند؛ چون برای انقلاب، آزادی سیاسی مهم است و بر آزادی اخلاقی (بی بند و باری) و اقتصادی قیدهایی می زند!
• مشکل این روشنفکران فقط در انتخاب مسئولان از طبقات محروم نیست، بلکه انتخاب کردن و "رای دادن طبقه محروم" هم هست!انتخابات ۸۴ و ۸۸ را دقیقا از هر دو جهت بد می دانند. انتخاباتهایی با کاهش مشارکت محرومین و رای دادن بیشتر بالاشهری ها (برخی انتخابات های پس از آبان۹۶) برایشان دموکراسی تر است ولو مشارکت زیر ۵۰٪ باشد!
محسن قنبریان
۱۶:۱۵
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۹:۴۰
بازارسال شده از مدرسه تفکر و نوآوری نگاه
#ریلز#استاد_قنبریان
جنابِ مدیر فرهنگی، نهاد را سازمان نکنید!
برای خرید بسته تبیینی _ تبلیغی دعوت کلیک کنید!https://www.negahschool.ir/product/davat/
#دعوت#اخلاق_اجتماعی
آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
@sch_negah
@maramyar_ir
http://www.negahschool.ir
#دعوت#اخلاق_اجتماعی
۱۱:۱۹
محسن قنبریان
طبقه ناجی؟! • شکل گیری طبقه متوسط در برخی کشورهای اروپایی، به محدود کردن اشراف و سلطنت و رخ دادِ "مشروطیت" انجامید. این، شعار شد که "بدون بورژوازی، دموکراسی نداریم"! • غربزده های ایران این حرف را رها نکردند و به زبان های مختلف تکرار می کنند. اخیراً دکتر سریع القلم با لحنی توهین آمیز و دفاع روزنامه سازندگی از ایشان! • در حالیکه در همان تاریخ اروپا هم ثابت شد: طبقه متوسط، "همیشه دنبال منافع خود" هست؛ اما منافعش همیشه از "دموکراسی" نمی گذرد. مثلا از ترس کمونیسم، موتورِ فاشیسمِ هیلتر و موسولینی و فرانکو هم میشود! حالا اشمیت تئوریزه می کند: "تنها یک دولت اقتدارگرای قوی بخوانید: هیتلر] می تواند حافظ دارایی های طبقه متوسط باشد"! [بخوانید! موتورمتحرکِ "استعمار" نیز همین طبقه بود! در آسیا هم حافظ "الیگارشی های عربی"، همین طبقه است! • پس هیچ ملازمه ای بین طبقه متوسط و مردمسالاری نیست! از لیبرالیسم، فقط آزادی اقتصادی و بالتبع اخلاقی اش برایشان مهم است؛ با آزادی سیاسی بشود یا سلطنت و فاشیسم فرقی نمی کند! • دقیقا از اینجا هم "ضد انقلاب"اند؛ چون برای انقلاب، آزادی سیاسی مهم است و بر آزادی اخلاقی (بی بند و باری) و اقتصادی قیدهایی می زند! • مشکل این روشنفکران فقط در انتخاب مسئولان از طبقات محروم نیست، بلکه انتخاب کردن و "رای دادن طبقه محروم" هم هست! انتخابات ۸۴ و ۸۸ را دقیقا از هر دو جهت بد می دانند. انتخاباتهایی با کاهش مشارکت محرومین و رای دادن بیشتر بالاشهری ها (برخی انتخابات های پس از آبان۹۶) برایشان دموکراسی تر است ولو مشارکت زیر ۵۰٪ باشد! محسن قنبریان
@m_ghanbarian
4_5985609227073226721.pdf
۴۰۸.۱۳ کیلوبایت
#جزوه #طبقه_مرفه_جدید#مجتبی_نامخواه
ما و طبقات اجتماعی: طبقه متوسط و طبقه مرفه جدید
جزوه بالا تحریر و تکمیل گفتاری است که به کنکاش درباره چیستی طبقه، طبقه متوسط و طبقه مرفه جدید پرداخته و نسبت نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی با طبقات اجتماعی را به بحث میگذارد
وقتی دو دهه قبل، رهبر انقلاب از تشکیل «طبقهی مرفه جدید» سخن میگفتند، باید منتظر میبودیم که کوههای ثروتِ مترفینِ «طبقه جدید»، این چنین جامعه را به عقبماندگی در عدالت بکشاند و درهای از «فقرای جدید» بزاید.
آیا اقتصاد مقاومتی به معنای مقاومت در برابر سرمایهداری زیادهخواه، ناکارآمد، ظاهرالصلاح، رفاقتی و فاسد داخلی نیست؟
سوال ما این است: مسئولیت کوههای ثروت به جای خود، اگر علما و همهی نخبگان و اهالی فرهنگ به مسئولیت خود عمل میکردند امروز در این شهر و جامعه، درههای فقر این چنین آشکارا برپا بود؟
آیا این وضع قابل تغییر است؟ آیا امیدی به بهبود است؟ جواب حتماً مثبت است. ما مردمی هستیم که طاغوتی بزرگ را سرنگون کردیم، این طاغوتهای کوچک، این طبقهی مرفه برآمده از دل انقلاب، این سرمایهداران زالوصفت که چیزی نیستند.
مسئله اما این جاست که دیروز، مسئلهی کارگران، برای دیگران مسئولیت میآفرید و امروز این طور نیست. مسئله این جاست که امروز ما میپنداریم مسئله کارگران، مسئلهی کارگران است و ما اهالی فرهنگ و کتاب و شعر و داستان و رسانه، باید از گل بگوییم و....
http://tabagheh3.ir/category/جزوه-ها/
https://eitaa.com/joinchat/895680767C071280ea7f
جزوه بالا تحریر و تکمیل گفتاری است که به کنکاش درباره چیستی طبقه، طبقه متوسط و طبقه مرفه جدید پرداخته و نسبت نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی با طبقات اجتماعی را به بحث میگذارد
وقتی دو دهه قبل، رهبر انقلاب از تشکیل «طبقهی مرفه جدید» سخن میگفتند، باید منتظر میبودیم که کوههای ثروتِ مترفینِ «طبقه جدید»، این چنین جامعه را به عقبماندگی در عدالت بکشاند و درهای از «فقرای جدید» بزاید.
آیا اقتصاد مقاومتی به معنای مقاومت در برابر سرمایهداری زیادهخواه، ناکارآمد، ظاهرالصلاح، رفاقتی و فاسد داخلی نیست؟
سوال ما این است: مسئولیت کوههای ثروت به جای خود، اگر علما و همهی نخبگان و اهالی فرهنگ به مسئولیت خود عمل میکردند امروز در این شهر و جامعه، درههای فقر این چنین آشکارا برپا بود؟
آیا این وضع قابل تغییر است؟ آیا امیدی به بهبود است؟ جواب حتماً مثبت است. ما مردمی هستیم که طاغوتی بزرگ را سرنگون کردیم، این طاغوتهای کوچک، این طبقهی مرفه برآمده از دل انقلاب، این سرمایهداران زالوصفت که چیزی نیستند.
مسئله اما این جاست که دیروز، مسئلهی کارگران، برای دیگران مسئولیت میآفرید و امروز این طور نیست. مسئله این جاست که امروز ما میپنداریم مسئله کارگران، مسئلهی کارگران است و ما اهالی فرهنگ و کتاب و شعر و داستان و رسانه، باید از گل بگوییم و....
http://tabagheh3.ir/category/جزوه-ها/
https://eitaa.com/joinchat/895680767C071280ea7f
۱۳:۰۵