بدرود حکومت مستضعفین!
درود بر رژیم بورژوایی مستکبرین
@Hasanabbasi_students
۹:۲۳
اندیشه جویان استاد حسن عباسی
میوهی درخت زقوم بورژوازی هاشمی رفسنجانی: بدرود حکومت مستضعفین! درود بر رژیم بورژوایی مستکبرین 
@Hasanabbasi_students
بدرود حکومت مستضعفین!
درود بر رژیم بورژوایی مستکبرین
#پورنوکراسی #الیگارشی_حزب_کارگزاران
@Hasanabbasi_students
۹:۲۳
خودشون که اول انقلاب جز قشر مستضعف بودند که منصب حکومتی گرفتند و با رانت و اختلاس توانستند جز قشر سرمایه دار شوند حالا دم از حکمرانی اشراف می زنند.آن زمانی که اول انقلاب در زیر پله ها ساکن بودند.خدا هاشمی را لعنت کند که کاخ نشینی را خلاف نظر امام به جای کوخ نشینی آرمان و هدف کرد
توییت
@Mohamad_varasteh
توییت
۱۱:۴۶
علوم مترفین (۱)
آنچه سریعالقلم معلومالحال در زمینه مخالفت با به قدرت رسیدن فقرا بیان کرد، نه تنها حمله به ایدئولوژی امام خمینی بود (زیرا امام فرموده بود آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد آن روز است که باید فاتحه دولت و ملت را بخوانیم؛ و همچنین فرموده بود آنهایی تا آخر ما با ایستادهاند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند)؛ بلکه حمله به ایدئولوژی حاکمیت مستضعفین در قرآن است؛ آنجا که میفرماید: وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسْتُضْعِفُواْ فِي ٱلْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةࣰ وَنَجْعَلَهُمُ ٱلْوَٰرِثِينَ(٥ قصص).
البته این نوع نگاه، محدود به سریعالقلم نیست. سابقا نیز افرادی نظیر رنانی، از کورتکس کلفت مترفین سخن رانده بودند. در واقع، ریشه مشکل در علوم مسمومی است که مانند زنبور انگلی، در اذهان این توسعهخوانها تخمریزی کرده است. بله! توسعه غربی منوط به اَشرافی است که اهل اِتراف و کسب حداکثری باشند و توسعه اسلامی (به معنای افزایش وسع و سعه وجودی) منوط به رزقی است که از سوی الله نازل میشود و قدر انسان را توسعه میدهد.
اشکال در خود این علوم است: علم اقتصاد و علوم سیاسی. در واقع، آنچه تحت عنوان علم اقتصاد و علوم سیاسی در مذهبیترین دانشگاههای ایران (که اسامی ائمه را یدک میکشند) تدریس میشود، دقیقاً همان سرفصلها و سیلابسهای درسی دانشگاههای آمریکا و اسرائیل است. سیلابس درسی در ایران هیچ تفاوتی با سیلابس درسی در دانشگاههای اسرائیل ندارد. چرا هیچ صدایی بلند نمیشود؟! این دانشکدهها در ایران، خواسته یا ناخواسته، دقیقاً نقش لانههای جاسوسی را برای آمریکا و اسرائیل ایفا میکنند؛ و اساتید لیبرالی که کورکورانه همان مباحث را تدریس میکنند، ناخواسته محمل نفوذ اندیشههای غربی هستند! پس خود این علوم، در خدمت مترفین هستند.
اندیشکده تثبیت| حسینی @tasbit1444_ir
آنچه سریعالقلم معلومالحال در زمینه مخالفت با به قدرت رسیدن فقرا بیان کرد، نه تنها حمله به ایدئولوژی امام خمینی بود (زیرا امام فرموده بود آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد آن روز است که باید فاتحه دولت و ملت را بخوانیم؛ و همچنین فرموده بود آنهایی تا آخر ما با ایستادهاند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند)؛ بلکه حمله به ایدئولوژی حاکمیت مستضعفین در قرآن است؛ آنجا که میفرماید: وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسْتُضْعِفُواْ فِي ٱلْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةࣰ وَنَجْعَلَهُمُ ٱلْوَٰرِثِينَ(٥ قصص).
البته این نوع نگاه، محدود به سریعالقلم نیست. سابقا نیز افرادی نظیر رنانی، از کورتکس کلفت مترفین سخن رانده بودند. در واقع، ریشه مشکل در علوم مسمومی است که مانند زنبور انگلی، در اذهان این توسعهخوانها تخمریزی کرده است. بله! توسعه غربی منوط به اَشرافی است که اهل اِتراف و کسب حداکثری باشند و توسعه اسلامی (به معنای افزایش وسع و سعه وجودی) منوط به رزقی است که از سوی الله نازل میشود و قدر انسان را توسعه میدهد.
اشکال در خود این علوم است: علم اقتصاد و علوم سیاسی. در واقع، آنچه تحت عنوان علم اقتصاد و علوم سیاسی در مذهبیترین دانشگاههای ایران (که اسامی ائمه را یدک میکشند) تدریس میشود، دقیقاً همان سرفصلها و سیلابسهای درسی دانشگاههای آمریکا و اسرائیل است. سیلابس درسی در ایران هیچ تفاوتی با سیلابس درسی در دانشگاههای اسرائیل ندارد. چرا هیچ صدایی بلند نمیشود؟! این دانشکدهها در ایران، خواسته یا ناخواسته، دقیقاً نقش لانههای جاسوسی را برای آمریکا و اسرائیل ایفا میکنند؛ و اساتید لیبرالی که کورکورانه همان مباحث را تدریس میکنند، ناخواسته محمل نفوذ اندیشههای غربی هستند! پس خود این علوم، در خدمت مترفین هستند.
۱۳:۳۱
علوم مترفین (۲)
توسعه اقتصادی و توسعه سیاسیِ مبتنیبر رشنالیتی (rationality)، با توسعه اسلامی مبتنیبر عقلانیت متفاوت است. رشنالیتی توهم است اما عقلانیت، تفقه است. طبق نص صریح قرآن، محدودسازی قدرت در دست مترفین، زمینهساز هلاکت جامعه است. قدرت منوط به قدر است و چه بسا انسان فقیری که قدر وجودیاش از هزار کاخنشین مترف سگبهبغل بالاتر باشد. چه بسا انسان اهل فقر که اهل فقه و عقلانیت باشد و چه بسا انسان مترف که منحرف فکری باشد.
علوم مترفین بشر را حیوان میدانند؛ حیوانی سودجو که سود خود را حداکثر میکند. این بشر، که خود و دیگران را حیوان سودجو میداند، گرگی است در لباس انسان. طرد فقرا از حاکمیت، دقیقاً ناشی از همان نگاه حیوانانگاری است چرا که جامعه را مثل جنگل میداند و تنها کسانی قدرت بقا دارند که بخورند وگرنه خورده میشوند! اما جامعه جنگل نیست و انسان حیوان نیست و پول و رفاه، ملاک طبقهبندی جامعه نیست. معیار صلاح، تمکن مالی نیست.
قاعده و سنت الهی این است که: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعْدِ ٱلذِّكْرِ أَنَّ ٱلْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـٰلِحُونَ(١٠٥ انبیا). وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي ٱلْأَرْضِ كَمَا ٱسْتَخْلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ (٥٥ نور)؛ یعنی صلحا وارثان و حاکمان زمین خواهند شد و استخلاف صالحان امری قطعی است. لذا و نگاه سریعالقلم در نفی حاکمیت فقرا، در واقع نفی ایدئولوژی قرآن است و به معنای انحطاط سیستم آموزشی است.
اندیشکده تثبیت| حسینی @tasbit1444_ir
توسعه اقتصادی و توسعه سیاسیِ مبتنیبر رشنالیتی (rationality)، با توسعه اسلامی مبتنیبر عقلانیت متفاوت است. رشنالیتی توهم است اما عقلانیت، تفقه است. طبق نص صریح قرآن، محدودسازی قدرت در دست مترفین، زمینهساز هلاکت جامعه است. قدرت منوط به قدر است و چه بسا انسان فقیری که قدر وجودیاش از هزار کاخنشین مترف سگبهبغل بالاتر باشد. چه بسا انسان اهل فقر که اهل فقه و عقلانیت باشد و چه بسا انسان مترف که منحرف فکری باشد.
علوم مترفین بشر را حیوان میدانند؛ حیوانی سودجو که سود خود را حداکثر میکند. این بشر، که خود و دیگران را حیوان سودجو میداند، گرگی است در لباس انسان. طرد فقرا از حاکمیت، دقیقاً ناشی از همان نگاه حیوانانگاری است چرا که جامعه را مثل جنگل میداند و تنها کسانی قدرت بقا دارند که بخورند وگرنه خورده میشوند! اما جامعه جنگل نیست و انسان حیوان نیست و پول و رفاه، ملاک طبقهبندی جامعه نیست. معیار صلاح، تمکن مالی نیست.
قاعده و سنت الهی این است که: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعْدِ ٱلذِّكْرِ أَنَّ ٱلْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـٰلِحُونَ(١٠٥ انبیا). وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي ٱلْأَرْضِ كَمَا ٱسْتَخْلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ (٥٥ نور)؛ یعنی صلحا وارثان و حاکمان زمین خواهند شد و استخلاف صالحان امری قطعی است. لذا و نگاه سریعالقلم در نفی حاکمیت فقرا، در واقع نفی ایدئولوژی قرآن است و به معنای انحطاط سیستم آموزشی است.
۱۳:۳۱
@Hasanabbasi_students
۱۷:۲۱
اندیشه جویان استاد حسن عباسی
خط تقبیح ۱۳ دموکراسی از دید آمریکا، یعنی کشک ! آمریکا رئیس جمهور ونزوئلا را به قطر تبعید می کند و خود کنترل آن را به دست می گیرد. اما احمق هایی در ایران هستند که در دانشگاهها، متون دموکراسی آمریکایی و ادعای رأی مردم در تعیین شرنوشتشان را تدریس می کنند و آمریکا را هوادار دموکراسی می دانند، لعنت الله علیهما. 
- - - - -
*نیویورک پست: آمریکا مادورو را به قطر تبعید میکند
روزنامه نیویورک پست همزمان با تشدید تهدیدات دونالد ترامپ علیه ونزوئلا، از تصمیم آمریکا برای تبعید رئیسجمهور ونزوئلا نیکلاس مادورو به قطر خبر داده است.
به گزارش نیویورک پست، وزیر خارجه آمریکا مارکو روبیو، پیشنهاد داده است که رئیسجمهور ۶۳ ساله ونزوئلا با میانجیگری قطر به دوحه منتقل شود. بر اساس این گزارش، سه مقام فعلی و دو مقام سابق دولت ترامپ نیز این سناریو را «ممکن» توصیف کردهاند. @Hasanabbasi_students
۱۷:۲۲
اندیشه جویان استاد حسن عباسی
خط تقبیح ۱۳ دموکراسی از دید آمریکا، یعنی کشک ! آمریکا رئیس جمهور ونزوئلا را به قطر تبعید می کند و خود کنترل آن را به دست می گیرد. اما احمق هایی در ایران هستند که در دانشگاهها، متون دموکراسی آمریکایی و ادعای رأی مردم در تعیین شرنوشتشان را تدریس می کنند و آمریکا را هوادار دموکراسی می دانند، لعنت الله علیهما. 
- - - - -
*نیویورک پست: آمریکا مادورو را به قطر تبعید میکند
روزنامه نیویورک پست همزمان با تشدید تهدیدات دونالد ترامپ علیه ونزوئلا، از تصمیم آمریکا برای تبعید رئیسجمهور ونزوئلا نیکلاس مادورو به قطر خبر داده است.
به گزارش نیویورک پست، وزیر خارجه آمریکا مارکو روبیو، پیشنهاد داده است که رئیسجمهور ۶۳ ساله ونزوئلا با میانجیگری قطر به دوحه منتقل شود. بر اساس این گزارش، سه مقام فعلی و دو مقام سابق دولت ترامپ نیز این سناریو را «ممکن» توصیف کردهاند. @Hasanabbasi_students
@Hasanabbasi_students
۱۷:۲۲
@Hasanabbasi_students
۱۷:۳۶
۳:۳۲
۳:۳۲
تقابل دیرینه «عقل» و «عشق» و آنچه مناظره حجتالاسلام کاشانی آشکار کرد
یکی از ریشهدارترین بحرانهای فرهنگی و معرفتی در جهان اسلام، نزاع پنهان و ناپیدای میان «عقل» و «عشق» است؛ نزاعی که برخلاف ظاهر شاعرانهاش، بنیانهای فهم دینی و هویت فکری مسلمانان را تا عمق وجود متأثر کرده است. در سنت شرقی، عشق همواره بهمثابه نیرویی سوزان و رمزآلود ستایش شده و حامل جذبهای تلقی شده که گویی راه میانبُر به حقیقت است. در مقابل، جریانهایی که تحت تأثیر تمدن غرب و ریشههای یونانی آن قرار گرفتند، عقل را – البته در معنای فلسفه یونانی، نه معنای الهی – جوهر اصلی فهم و زیست انسانی دانستند. بدین ترتیب جهان اسلام قرنهاست که در میانه این دو جاذبه، دچار نوعی تنش فرهنگی و معرفتی است؛ تنشی که اگرچه همیشه آشکار نبوده، اما آثار آن در همه لایههای فهم دینی و اجتماعی رسوخ کرده است.
ظهور اسلام این دوگانه را نه نفی کرد و نه تأیید یکسویه؛ بلکه معنا و جایگاه هر دو را بازتعریف نمود. اسلام عقل را یکی از بزرگترین موهبتهای الهی معرفی کرد؛ نه عقل یونانی مبتنی بر تجرید فلسفی و استدلال صوری، بلکه عقلی که در متون اسلامی «وسیله هدایت»، «حجت خدا در باطن انسان» و «ابزار تشخیص حق از باطل» است. این عقل در نسبت با ایمان تعریف میشود و نورانیت دارد، نه آنکه صرفاً به مرتبه «ریزن reason» و استدلال خشک فروکاسته شود. با این حال، طی قرون متمادی، نحلههای فکری مختلف تلاش کردند معنای اصیل عقل را تحریف یا تضعیف کنند. برخی آن را به سطح «حسابگری فلسفی» تقلیل دادند و برخی آنقدر اسطوره عشق را بزرگ کردند که عقل در نظر مردم بهعنوان مانعی در مسیر سلوک جلوه کرد.
تأثیر این انحراف فکری در عرفان ادبیات فارسی نیز قابل ردگیری است؛ جایی که برخی شاعران بزرگ – با همه عظمت و رمزآلودگی آثارشان – گاه چنان تصویری از عقل ارائه کردند که گویی عقل ابزار سرد و ناتوانی است در برابر جذبه عشق. «عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی، عشق داند که در این دایره سرگردانند…» و مانند آن، در طول زمان یکی از عوامل فرهنگیِ دور شدن مردم از مفهوم واقعی عقل شد. بعدها، این معنا بهصورت ناخودآگاه در ذهنیت مذهبی نیز رسوب کرد؛ تا جایی که در دهههای اخیر بخش قابل توجهی از جامعه دیندار و هیأتی، ناخواسته و بدون فهم عمق مسئله، «عشق» را به محور اصلی ارتباط با دین تبدیل کردند و «تعقل» و «فهم» را به حاشیه راندند.
این فرایند یک اشکال فرهنگی ساده نبود؛ یک تخریب معرفتی بود. وقتی عقل به معنای اسلامی آن کنار گذاشته شد، اندیشه دینی نیروی دفاعی خود را از دست داد. عشق، اگرچه موتور حرکت است، اما ابزار تبیین و دفاع نیست. عشق میتواند دلها را جذب کند، اما بنای گفتمان را نگاه نمیدارد. نتیجه آن شد که در سایه افراط در «شور» و تفریط در «شعور»، انبوهی از شبهات نسبت به ائمه اطهار، معصومین و مبانی اعتقادی شکل گرفت؛ شبهاتی که سالها پاکسازی نشد و بر ذهن نسل جدید رسوب کرد.
این خلأ در ماجرای مناظره حجتالاسلام حامد کاشانی و اردستانی بهطور ناگهانی آشکار شد. حقیقت این بود که بخشی قابل توجهی از جامعه مذهبی ما سالهاست که در هیئات، بهجای تقویت عقلانیت دینی، گفتمان احساسمحور را جایگزین گفتمان معرفتمحور کرده بود. اما هنگامی که شبهات انباشتهشده فوران کرد، همان جمعیتی که سالها در میدان عشق خالص تربیت شده بودند، چون ابزار معرفتی نداشتند، بهجای پاسخ، دچار خشم، فحاشی و رفتارهای غیرعقلانی شدند؛ واکنشی که نه زیبنده ساحت اهل بیت بود و نه مفید برای دفاع از اعتقادات.در سوی مقابل، جریان عقلانیت شیعی، بار کمکاری دههها را به دوش میکشد. باید هم جای خالی نهادهای فکری را پر کند، هم شبهات تراکمیافته را پاسخ دهد، و هم در برابر حملات جریانهایی بایستد که دشمنیشان با اهل بیت ریشهدار است.
در این معادله، سه گروه در نهایت به یک نقطه ختم میشوند:آنها که با دشمنی و بغض علیه ائمه اطهار مینویسند و شبههسازی میکنند؛ آنها که بهنام عشق به اهل بیت، عقل را حذف کردند و سوم آنها که برای دفاع به فحاشی و بیمنطقی روی میآورند، هر سه بر خطا هستند. گروهی بهسبب دشمنی، و دیگری بهسبب جهالت. اما همه نتیجه یک غفلت تاریخیاند: غفلت از معنای واقعی عقل در مکتب اسلام.
اسلام نه با عشق مخالف است و نه با عقل؛ بلکه با تحریف هر دو مخالف است. عشق اگر از عقل جدا شود، به احساسات خام تبدیل میشود و عقل اگر از عشق جدا شود، به سردی و تکبر میانجامد. اکنون زمان بازگشت به همین عقل الهی است؛ عقلی که نه یونانی است و نه غربی، نه خشک است و نه ضد عشق. آینده جریان شیعی و آینده گفتمان دینی، وابسته به احیای همین عقل است؛ عقلی که هم عشق را رشد میدهد و هم ایمان را استوار میکند.
برای دنبالکردن پستهای بعدی:تلگرام https://t.me/man_kazemiایتا https://eitaa.com/mansouron
۷:۳۴
#تیزر
افتتاحیه نخستین همایش بانوان استراتژیست
۱۵ آذر ماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۵
با حضور استاد حسن عباسی
همراه با برگزاری نشستها و پنلهای موضوعی در طول هفته
موضوعات و سخنرانان همایش:
️محور یکم : روز شنبه ۱۵ آذر با موضوع« دختر کدبانو »
ساعت ۱۷:۳۰
️محور دوم : روز یکشنبه ۱۶ آذر با موضوع« ازدواج طراز و بهنگام »
ساعت ۱۵
️محور سوم: روز دوشنبه ۱۷ آذر با موضوع « همسر کدبانو »
ساعت ۱۵
️محور چهارم : روز دوشنبه ۱۷ آذر با موضوع« زنان مخرب (ضد کدبانو) »
ساعت ۱۷:۳۰
️محور پنجم : روز سهشنبه ۱۸ آذر با موضوع « مادر کدبانو »
ساعت ۱۵
️محور ششم : روز سه شنبه ۱۸ آذر با موضوع« سلامت ذریه و فرزند آوری »
ساعت ۱۷:۳۰
️محور هفتم : روز چهارشنبه ۱۹ آذر با موضوع « هنر کدبانو از معماری خانه تا ادبیات و سینما »
ساعت ۱۵
️محور هشتم : روز چهارشنبه ۱۹ آذر با موضوع « سایبر فمنیست و کدبانو ستیزی »
ساعت ۱۷:۳۰
...
تهران ، اندیشکده یقین
کانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست
@strategistladies
موضوعات و سخنرانان همایش:
...
۱۲:۰۳
@Hasanabbasi_students
۱۷:۱۸
۱۳ آبان ۱۳۵۸رابطه ریال با دلار قطع میشود!پس چرا نشد؟رئیس بانک مرکزی وقت گفته بود برای این کار نیاز به مطالعه داریم و مسئله باید از تمام جهات مورد بررسی قرار گیرد؟نتیجهی آن بررسی و مطالعه چه شد؟اصلا بررسی و مطالعه شد؟
@Hasanabbasi_students
۱۷:۴۸
در ۱۵ آذر ۱۴۰۴ ، با دبیری بانو یاسمن سادات هاشمی و ارائه بانو سمانه ورقایی برگزار شد.
۲۰:۱۳
۲۰:۱۳
۲۰:۱۳
۲۰:۱۳
۲۰:۱۳