۷:۲۰
بازارسال شده از نسل توحیدی 🕋
۶:۱۴
۴:۱۴
بازارسال شده از پویش حضرت خدیجه (دیجیتال)
۷:۳۰
۱۳:۰۹
بازارسال شده از کانال رسمی بنیاد شهید پالیزوانی
۱۷:۳۳
۸:۰۴
۱۲:۴۹
بازارسال شده از همدم تبیان
۱۲:۵۵
۱۰:۱۷
بازارسال شده از سبک زندگی غدیری ها
زنها همیشه قصه هایی دارند که برای کمتر کسی تعریفشان میکنند! نه اینکه رازهای سر به مهر زندگی هایشان باشد ها، نه! اتفاقا شاید چون فکر میکنند روزمرگیهای ساده و معمولیشان است، آنها را فقط برای خودشان نگه میدارند.اما همانها، تمام معنای زندگیشان است...
مثلا من از صبح دارم فکر میکنم به امالبنین، همان مادر عباس!دوست دارم به روزمرگیهایش با زینب و رباب و همسر عباس فکر کنم! به بودن کنار نوههایش، با عزیزان زندگیاش...
مثلا آن روزی که زینب، پسر دار شد و مادری در کنارش نیاز داشت و حتما امالبنین زود خودش را رساند!یا آن زمان که برای ابالفضلش، عروس آورد و با کمک حسن و حسین، ولیمه و مهمانی به راه انداخت...
مثلا داستان زندگی اش وقتی که در خانهی علی، به حسنین نگاه میکرد و قند در دلش آب میشد از شدت دوست داشتن شان!آنجا که می دید پسرانش در کنار پسران فاطمه بزرگ میشوند و رشادت و دلیری را از آنان میآموزند!یا وقتی ادب کردن پسرها را در مقابل فرزندان فاطمه میدید و کیف میکرد و بغض میکرد و میخندید!
داستان زندگی امالبنین، قصههای فراوانی دارد؛از مصیبت همسر بگیرتا دیدن مصیبت حسن...تا برسیم به پردهی آخر و داغ حسین!
بعد از آن واقعه، قصههای نگفتهی زندگی او حتما عجیبتر هم شدهاند...مثلا وقتی همسر و فرزندان عباس را هر صبح میدید! وقتی دست نوهاش را میگرفت و میرفت تا بقیع، که بنشیند به روضهخواندن...
بعد وقتی برمی گشت و چشم در چشم رباب میشد... ربابی که هر چه اصرارش کردهبود تا زیر سایه بنشیند، رضا نمیداد!دلش یکهو هوای بوی قنداقهی علیاصغر را میکرد و نگاههای رقیه را!
و زنها خوب میدانند این قصهها چه میکنند با دل و جانشان...
قصهی زندگی او فراز و فرودهای زیادی دارد...و من فکر میکنم نقطه عطف همه آنها، جایی است که امالبنین، هوای پسرانش را میکرد...و دلش نگاه محجوب عباس را میخواست و دستان گرمش را... دلش میخواست دورش بگردد و قربان صدقهاش برود...بعد که با این فکر و خیالها، دلش تنگ میشد و میلرزید به خودش نهیب میزد و فدای سر حسین میگفت و بغض اش به یاد حسین میترکید...
مثلا من از صبح دارم فکر میکنم به امالبنین، همان مادر عباس!دوست دارم به روزمرگیهایش با زینب و رباب و همسر عباس فکر کنم! به بودن کنار نوههایش، با عزیزان زندگیاش...
مثلا آن روزی که زینب، پسر دار شد و مادری در کنارش نیاز داشت و حتما امالبنین زود خودش را رساند!یا آن زمان که برای ابالفضلش، عروس آورد و با کمک حسن و حسین، ولیمه و مهمانی به راه انداخت...
مثلا داستان زندگی اش وقتی که در خانهی علی، به حسنین نگاه میکرد و قند در دلش آب میشد از شدت دوست داشتن شان!آنجا که می دید پسرانش در کنار پسران فاطمه بزرگ میشوند و رشادت و دلیری را از آنان میآموزند!یا وقتی ادب کردن پسرها را در مقابل فرزندان فاطمه میدید و کیف میکرد و بغض میکرد و میخندید!
داستان زندگی امالبنین، قصههای فراوانی دارد؛از مصیبت همسر بگیرتا دیدن مصیبت حسن...تا برسیم به پردهی آخر و داغ حسین!
بعد از آن واقعه، قصههای نگفتهی زندگی او حتما عجیبتر هم شدهاند...مثلا وقتی همسر و فرزندان عباس را هر صبح میدید! وقتی دست نوهاش را میگرفت و میرفت تا بقیع، که بنشیند به روضهخواندن...
بعد وقتی برمی گشت و چشم در چشم رباب میشد... ربابی که هر چه اصرارش کردهبود تا زیر سایه بنشیند، رضا نمیداد!دلش یکهو هوای بوی قنداقهی علیاصغر را میکرد و نگاههای رقیه را!
و زنها خوب میدانند این قصهها چه میکنند با دل و جانشان...
قصهی زندگی او فراز و فرودهای زیادی دارد...و من فکر میکنم نقطه عطف همه آنها، جایی است که امالبنین، هوای پسرانش را میکرد...و دلش نگاه محجوب عباس را میخواست و دستان گرمش را... دلش میخواست دورش بگردد و قربان صدقهاش برود...بعد که با این فکر و خیالها، دلش تنگ میشد و میلرزید به خودش نهیب میزد و فدای سر حسین میگفت و بغض اش به یاد حسین میترکید...
۱۶:۳۲
بازارسال شده از پویش حضرت خدیجه (دیجیتال)
۱۷:۰۳
بازارسال شده از کانال رسمی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات
۱۴:۱۳
۹:۴۰
۱۲:۲۴
۱. اگر بخواهیم به نمایندگی از همه خانم های بازنشسته عزیز ستاد از یک بزرگوار تقدیر کنیم که برای همکاران جوان تر مادری کردن چه فردی رو پیشنهاد میکنید؟
۲. اگر بخواهیم به نمایندگی از همه بانوانی که مسولیت پدر مادرشان را بر عهده گرفتن چه آنهایی که والدینشان در قید حیات هستند چه اونهایی که تا فوت والدین زحمت کشیدن یک بانو رو مثال بزنید چه فردی هست؟
۳ . اگر بخواهیم به نمایندگی از همه مادرهای ستاد، از یک مادر فداکار با نی نی های کوچک یا بزرگ تقدیر کنیم چه فردی تو ذهنتون میاد؟
۴. اگر یک همکار بانوی پرتلاش و موثر در ستاد رو بخواهید اسم بیارید که کارش رو خیلی خوب انجام میده و بدون اون کارها لنگه، چه فردی رو مصداق این موضوع میدونین؟
۵. اگر یک کاپ اخلاق بخواهیم به همکارهای خانم ستاد بدیم به نظرتون در لحظه دادن کاپ، چه فردی را برای نمایندگی از بقیه بااخلاق ها دعوت کنیم؟
۶. اگر بخواهیم به نمایندگی از همه بانوان محجبه و متین ستاد یک نفر رو تقدیر کنیم ، چه فردی رو معرفی میکنید؟
۷. مادر زن نمونه در ستاد داریم؟ مصداق مادر زن نمونه رو کی میدونین؟
۸. مادرشوهر نمونه چی؟ در ستاد داریم؟ کی رو پیشنهاد میدید؟
۹ . خانوم ها خیلی کمک کار همدیگه هستن ، کدوم همکار خانم رو بعنوان مصداق این همکاری و دلسوزی پیشنهاد میدید؟
۱۰. کدوم خانوم بوده که به نظرتون شرایط خاصی داشته و باید ازش تقدیر میشده و هیچوقت فرصتش پیش نیومده؟
۱۱. حرفه ای ترین همکار بانوی ستاد به نظر شما کیه؟
۱۲. خانم های زیادی هستند که همکار ما نیستند ولی انصافا باید بابت انجام ماموریت دستگاه از آنها تقدیر کرد (به سبب ساعت های بالای کار همسرشون در ستاد، خوش جمعیتی و زحمت زیاد خانواده و...). شما پیشنهاد دارید از کدام خانواده از این لحاظ به نمایندگی از همه خانم های ارتباطات تشکر ویژه کنیم؟
به سبب تعطیلات پشت سر هم وقت زیادی نداریم، پس لطفا هم خودتون توی این نظرسنجی شرکت کنید، همه رسانه باشید و این دو پیام رو برای همکاران بانوی ستادی که میشناسید هم ارسال کنید.
۲. اگر بخواهیم به نمایندگی از همه بانوانی که مسولیت پدر مادرشان را بر عهده گرفتن چه آنهایی که والدینشان در قید حیات هستند چه اونهایی که تا فوت والدین زحمت کشیدن یک بانو رو مثال بزنید چه فردی هست؟
۳ . اگر بخواهیم به نمایندگی از همه مادرهای ستاد، از یک مادر فداکار با نی نی های کوچک یا بزرگ تقدیر کنیم چه فردی تو ذهنتون میاد؟
۴. اگر یک همکار بانوی پرتلاش و موثر در ستاد رو بخواهید اسم بیارید که کارش رو خیلی خوب انجام میده و بدون اون کارها لنگه، چه فردی رو مصداق این موضوع میدونین؟
۵. اگر یک کاپ اخلاق بخواهیم به همکارهای خانم ستاد بدیم به نظرتون در لحظه دادن کاپ، چه فردی را برای نمایندگی از بقیه بااخلاق ها دعوت کنیم؟
۶. اگر بخواهیم به نمایندگی از همه بانوان محجبه و متین ستاد یک نفر رو تقدیر کنیم ، چه فردی رو معرفی میکنید؟
۷. مادر زن نمونه در ستاد داریم؟ مصداق مادر زن نمونه رو کی میدونین؟
۸. مادرشوهر نمونه چی؟ در ستاد داریم؟ کی رو پیشنهاد میدید؟
۹ . خانوم ها خیلی کمک کار همدیگه هستن ، کدوم همکار خانم رو بعنوان مصداق این همکاری و دلسوزی پیشنهاد میدید؟
۱۰. کدوم خانوم بوده که به نظرتون شرایط خاصی داشته و باید ازش تقدیر میشده و هیچوقت فرصتش پیش نیومده؟
۱۱. حرفه ای ترین همکار بانوی ستاد به نظر شما کیه؟
۱۲. خانم های زیادی هستند که همکار ما نیستند ولی انصافا باید بابت انجام ماموریت دستگاه از آنها تقدیر کرد (به سبب ساعت های بالای کار همسرشون در ستاد، خوش جمعیتی و زحمت زیاد خانواده و...). شما پیشنهاد دارید از کدام خانواده از این لحاظ به نمایندگی از همه خانم های ارتباطات تشکر ویژه کنیم؟
به سبب تعطیلات پشت سر هم وقت زیادی نداریم، پس لطفا هم خودتون توی این نظرسنجی شرکت کنید، همه رسانه باشید و این دو پیام رو برای همکاران بانوی ستادی که میشناسید هم ارسال کنید.
۱۲:۲۵
۱۳:۱۷
بازارسال شده از در جستوجوی حقیقت - حسین حق پناه
۱۶:۲۴
۹:۵۱
بازارسال شده از اخبار زن و خانواده
۱۰:۱۷