ناپدید شدن جنجالی یک خاخام صهیونیست در امارات
رسانه های صهیونستی ساعاتی پیش خبر مفقودی یک خاخام تندرو به نام تسوی کوگان را در امارات منتشر کردند. هرچند خبرها در مورد سرنوشت این نماینده جنبش رادیکال شهرک سازی در سرزمین های اشغالی به نام "خاباد/چاپاد" ضد و نقیض است و رسانهها احتمالات متفاوتی از ربایش تا قتل را در مورد او دادهاند، اما یدیعوت احرنوت در گزارش خود پیرامون وی آورده، خودروی کوگان در حدود 150 کیلومتری دبی پیدا شده و گمانها بر این است که سه ازبک وی را ربوده و پس از کشتن به ترکیه گریخته اند.
همچنین دفتر نخست وزیری رژیم اشغالگر تایید کرده که موساد در حال بررسی ناپدید شدن تسوی کوگان از روز پنجشنبه است و این حادثه را به عنوان یک اقدام تروریستی ارزیابی میکند. برخی منابع رژیم صهیونیستی نیز مدعی شده اند این خاخام تندرو تحت تعقیب سرویس های اطلاعاتی ایران بوده است.
کارشناسان شبکه 11 تلوزیون رژیم صهیونی اما مدعی شده اند کوگان در مسیر یک جلسه در امارات توسط تیمی ربوده و به ترکیه و از آنجا به ایران منتقل شده است!
کوگان مالک سوپرمارکتی به نام ریمون در دبی بود که گوشت حلال یهودی موسوم به کاشر عرضه میکرد. وی برادر زاده کابریل هولتزبرگ خاخام ارشد جنبش خاباد است که در سال 2008 در در مقر این جنبش در بمبئی هند به قتل رسید.
با وجود ادامه تحقیقات و درخواست دولت امارات از شهروندان مبنی بر کمک برای یافتن سرنخی از این صهیونیست، به نظر می رسد این ماجرا فراتر از یک اتفاق عادی باشد.
ربایش رهبر دینی یک سازمان صهیونی در امارات که به داشتن فضای امنیتی بسیار کنترل شده مشهور است و پس از عادی سازی 4 سال پیش، به یکی از مقاصد گردشگری اشغالگران تبدیل گشته و برخی صهیونیست ها از آن به خانه دوم نام میبرند، باعث شده هشدارهایی در رابطه با سفر اشغالگران به امارات در شبکه های اجتماعی منتشر شود.
#امارات
مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
رسانه های صهیونستی ساعاتی پیش خبر مفقودی یک خاخام تندرو به نام تسوی کوگان را در امارات منتشر کردند. هرچند خبرها در مورد سرنوشت این نماینده جنبش رادیکال شهرک سازی در سرزمین های اشغالی به نام "خاباد/چاپاد" ضد و نقیض است و رسانهها احتمالات متفاوتی از ربایش تا قتل را در مورد او دادهاند، اما یدیعوت احرنوت در گزارش خود پیرامون وی آورده، خودروی کوگان در حدود 150 کیلومتری دبی پیدا شده و گمانها بر این است که سه ازبک وی را ربوده و پس از کشتن به ترکیه گریخته اند.
همچنین دفتر نخست وزیری رژیم اشغالگر تایید کرده که موساد در حال بررسی ناپدید شدن تسوی کوگان از روز پنجشنبه است و این حادثه را به عنوان یک اقدام تروریستی ارزیابی میکند. برخی منابع رژیم صهیونیستی نیز مدعی شده اند این خاخام تندرو تحت تعقیب سرویس های اطلاعاتی ایران بوده است.
کارشناسان شبکه 11 تلوزیون رژیم صهیونی اما مدعی شده اند کوگان در مسیر یک جلسه در امارات توسط تیمی ربوده و به ترکیه و از آنجا به ایران منتقل شده است!
کوگان مالک سوپرمارکتی به نام ریمون در دبی بود که گوشت حلال یهودی موسوم به کاشر عرضه میکرد. وی برادر زاده کابریل هولتزبرگ خاخام ارشد جنبش خاباد است که در سال 2008 در در مقر این جنبش در بمبئی هند به قتل رسید.
با وجود ادامه تحقیقات و درخواست دولت امارات از شهروندان مبنی بر کمک برای یافتن سرنخی از این صهیونیست، به نظر می رسد این ماجرا فراتر از یک اتفاق عادی باشد.
ربایش رهبر دینی یک سازمان صهیونی در امارات که به داشتن فضای امنیتی بسیار کنترل شده مشهور است و پس از عادی سازی 4 سال پیش، به یکی از مقاصد گردشگری اشغالگران تبدیل گشته و برخی صهیونیست ها از آن به خانه دوم نام میبرند، باعث شده هشدارهایی در رابطه با سفر اشغالگران به امارات در شبکه های اجتماعی منتشر شود.
#امارات
مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۲۱:۵۲
مطالعات خلیج فارس
ناپدید شدن جنجالی یک خاخام صهیونیست در امارات رسانه های صهیونستی ساعاتی پیش خبر مفقودی یک خاخام تندرو به نام تسوی کوگان را در امارات منتشر کردند. هرچند خبرها در مورد سرنوشت این نماینده جنبش رادیکال شهرک سازی در سرزمین های اشغالی به نام "خاباد/چاپاد" ضد و نقیض است و رسانهها احتمالات متفاوتی از ربایش تا قتل را در مورد او دادهاند، اما یدیعوت احرنوت در گزارش خود پیرامون وی آورده، خودروی کوگان در حدود 150 کیلومتری دبی پیدا شده و گمانها بر این است که سه ازبک وی را ربوده و پس از کشتن به ترکیه گریخته اند. همچنین دفتر نخست وزیری رژیم اشغالگر تایید کرده که موساد در حال بررسی ناپدید شدن تسوی کوگان از روز پنجشنبه است و این حادثه را به عنوان یک اقدام تروریستی ارزیابی میکند. برخی منابع رژیم صهیونیستی نیز مدعی شده اند این خاخام تندرو تحت تعقیب سرویس های اطلاعاتی ایران بوده است. کارشناسان شبکه 11 تلوزیون رژیم صهیونی اما مدعی شده اند کوگان در مسیر یک جلسه در امارات توسط تیمی ربوده و به ترکیه و از آنجا به ایران منتقل شده است! کوگان مالک سوپرمارکتی به نام ریمون در دبی بود که گوشت حلال یهودی موسوم به کاشر عرضه میکرد. وی برادر زاده کابریل هولتزبرگ خاخام ارشد جنبش خاباد است که در سال 2008 در در مقر این جنبش در بمبئی هند به قتل رسید. با وجود ادامه تحقیقات و درخواست دولت امارات از شهروندان مبنی بر کمک برای یافتن سرنخی از این صهیونیست، به نظر می رسد این ماجرا فراتر از یک اتفاق عادی باشد. ربایش رهبر دینی یک سازمان صهیونی در امارات که به داشتن فضای امنیتی بسیار کنترل شده مشهور است و پس از عادی سازی 4 سال پیش، به یکی از مقاصد گردشگری اشغالگران تبدیل گشته و برخی صهیونیست ها از آن به خانه دوم نام میبرند، باعث شده هشدارهایی در رابطه با سفر اشغالگران به امارات در شبکه های اجتماعی منتشر شود. #امارات مطالعات خلیج فارس @PGulfStudies
کشف جسد خاخام صهیونیست در العین امارات
دفتر نخستوزیری و وزارت خارجه رژیم صهیونیستی امروز یکشنبه در بیانیهای مشترک، رسماً از مرگ خاخام مفقود شده در امارات خبر دادند. در این بیانیه آمده نهادهای امنیتی امارات جسد تسوی کوگان را که از پنجشنبه گذشته مفقود شده بود، پیدا کردهاند.
دولت و رسانههای صهیونیستی، قتل کوگان را یک حادثه «تروریستی و یهودستیزانه» دانستهاند.
همچنین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واکنش، گفت از ربایش و قتل خاخام یهودی در امارات عمیقاً شوکه شدهام.
نتانیاهو افزوده اسرائیل با تمامی ابزارها وارد عمل خواهد شد و عاملان قتل کوگان را به دست عدالت خواهد سپرد.
بنابه گزارشها، خودروی این خاخام در نزدیکی شهر العین، در فاصله ۱۵۰ کیلومتری ابوظبی، پایتخت، پیدا شده است.
در همین حال، شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی، به اسرائیلیها هشدار داده از سفرهای غیر ضروری به امارات خودداری کنند.
دولت امارات که پیش از این، هنگام اعلام پیگیری وضعیت کوگان، تنها به تابعیت مولداویایی او اشاره کرده بود، هنوز واکنشی به بیانیه مقامات رژیم صهیونیستی نشان نداده است.
الخلیج أونلاین
#امارات
🟩 مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
دفتر نخستوزیری و وزارت خارجه رژیم صهیونیستی امروز یکشنبه در بیانیهای مشترک، رسماً از مرگ خاخام مفقود شده در امارات خبر دادند. در این بیانیه آمده نهادهای امنیتی امارات جسد تسوی کوگان را که از پنجشنبه گذشته مفقود شده بود، پیدا کردهاند.
دولت و رسانههای صهیونیستی، قتل کوگان را یک حادثه «تروریستی و یهودستیزانه» دانستهاند.
همچنین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واکنش، گفت از ربایش و قتل خاخام یهودی در امارات عمیقاً شوکه شدهام.
نتانیاهو افزوده اسرائیل با تمامی ابزارها وارد عمل خواهد شد و عاملان قتل کوگان را به دست عدالت خواهد سپرد.
بنابه گزارشها، خودروی این خاخام در نزدیکی شهر العین، در فاصله ۱۵۰ کیلومتری ابوظبی، پایتخت، پیدا شده است.
در همین حال، شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی، به اسرائیلیها هشدار داده از سفرهای غیر ضروری به امارات خودداری کنند.
دولت امارات که پیش از این، هنگام اعلام پیگیری وضعیت کوگان، تنها به تابعیت مولداویایی او اشاره کرده بود، هنوز واکنشی به بیانیه مقامات رژیم صهیونیستی نشان نداده است.
الخلیج أونلاین
#امارات
🟩 مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۱۵:۲۶
مطالعات خلیج فارس
ناپدید شدن جنجالی یک خاخام صهیونیست در امارات رسانه های صهیونستی ساعاتی پیش خبر مفقودی یک خاخام تندرو به نام تسوی کوگان را در امارات منتشر کردند. هرچند خبرها در مورد سرنوشت این نماینده جنبش رادیکال شهرک سازی در سرزمین های اشغالی به نام "خاباد/چاپاد" ضد و نقیض است و رسانهها احتمالات متفاوتی از ربایش تا قتل را در مورد او دادهاند، اما یدیعوت احرنوت در گزارش خود پیرامون وی آورده، خودروی کوگان در حدود 150 کیلومتری دبی پیدا شده و گمانها بر این است که سه ازبک وی را ربوده و پس از کشتن به ترکیه گریخته اند. همچنین دفتر نخست وزیری رژیم اشغالگر تایید کرده که موساد در حال بررسی ناپدید شدن تسوی کوگان از روز پنجشنبه است و این حادثه را به عنوان یک اقدام تروریستی ارزیابی میکند. برخی منابع رژیم صهیونیستی نیز مدعی شده اند این خاخام تندرو تحت تعقیب سرویس های اطلاعاتی ایران بوده است. کارشناسان شبکه 11 تلوزیون رژیم صهیونی اما مدعی شده اند کوگان در مسیر یک جلسه در امارات توسط تیمی ربوده و به ترکیه و از آنجا به ایران منتقل شده است! کوگان مالک سوپرمارکتی به نام ریمون در دبی بود که گوشت حلال یهودی موسوم به کاشر عرضه میکرد. وی برادر زاده کابریل هولتزبرگ خاخام ارشد جنبش خاباد است که در سال 2008 در در مقر این جنبش در بمبئی هند به قتل رسید. با وجود ادامه تحقیقات و درخواست دولت امارات از شهروندان مبنی بر کمک برای یافتن سرنخی از این صهیونیست، به نظر می رسد این ماجرا فراتر از یک اتفاق عادی باشد. ربایش رهبر دینی یک سازمان صهیونی در امارات که به داشتن فضای امنیتی بسیار کنترل شده مشهور است و پس از عادی سازی 4 سال پیش، به یکی از مقاصد گردشگری اشغالگران تبدیل گشته و برخی صهیونیست ها از آن به خانه دوم نام میبرند، باعث شده هشدارهایی در رابطه با سفر اشغالگران به امارات در شبکه های اجتماعی منتشر شود. #امارات مطالعات خلیج فارس @PGulfStudies
امارات مدعی دستگیری مظنونین به قتل کوگان شد
وزارت کشور امارات یکشنبه و تنها ساعاتی پس از کشف جسد خاخام صهیونیست اعلام کرد سه فرد مظنون به قتل کوگان را دستگیر کرده کرده و اجازه نخواهد داد کسی امنیت و ثبات جامعه امارات را به خطر بیندازد!
این وزارتخانه در بخشی از بیانیه خود که به نظر میرسد در پاسخ به هشدار رژیم صهیونیستی مبنی بر خودداری از سفر به امارات صادر شده، آورده، امارات متحده عربی با تمامی نهادهای خود از هیچ تلاشی برای جلوگیری از هرگونه حمله به شهروندان، ساکنان و بازدیدکنندگان از کشور دریغ نخواهد کرد.
هنوز هیچ جزئیاتی در مورد هویت مظنونان دستگیرشده و اینکه دستگیر شدگان مظنون به مباشرت یا مشارکت در قتل بودهاند، ارائه نشده است.
سفارت ایران در ابوظبی نیز در پاسخ به اتهامات متعدد صهیونیست ها مبنی بر دست داشتن ایران در قتل این خاخام صهیونیست، هرگونه ارتباط با قتل وی را قاطعانه رد کرد.
#امارات
مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
وزارت کشور امارات یکشنبه و تنها ساعاتی پس از کشف جسد خاخام صهیونیست اعلام کرد سه فرد مظنون به قتل کوگان را دستگیر کرده کرده و اجازه نخواهد داد کسی امنیت و ثبات جامعه امارات را به خطر بیندازد!
این وزارتخانه در بخشی از بیانیه خود که به نظر میرسد در پاسخ به هشدار رژیم صهیونیستی مبنی بر خودداری از سفر به امارات صادر شده، آورده، امارات متحده عربی با تمامی نهادهای خود از هیچ تلاشی برای جلوگیری از هرگونه حمله به شهروندان، ساکنان و بازدیدکنندگان از کشور دریغ نخواهد کرد.
هنوز هیچ جزئیاتی در مورد هویت مظنونان دستگیرشده و اینکه دستگیر شدگان مظنون به مباشرت یا مشارکت در قتل بودهاند، ارائه نشده است.
سفارت ایران در ابوظبی نیز در پاسخ به اتهامات متعدد صهیونیست ها مبنی بر دست داشتن ایران در قتل این خاخام صهیونیست، هرگونه ارتباط با قتل وی را قاطعانه رد کرد.
#امارات
مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۲۱:۱۳
پروژه ۲۰۲۵ ترامپ و صفآرایی کشورهای خلیج فارس در برابر ایران
پروژه ۲۰۲۵ یک طرح سیاسی است که سال ۲۰۲۳ از سوی بنیاد هریتیج، باهدف آمادهسازی برای بازگشت جمهوریخواهان و بهویژه ترامپ، به قدرت در سال ۲۰۲۵ معرفی شد. هدف اصلی آن بازتعریف دولت فدرال آمریکا، و از جمله شامل تغییرات گسترده در ساختار اداری و سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا، و تقویت ائتلافهای نظامی برای مهار چین و ایران است.
تأثیرات رویکرد ترامپ بر خاورمیانه و سیاستهای مرتبط با آن در «پروژه 2025» به وضوح نشاندهنده تمرکز بر نقش بیشتر کشورهای منطقه در مقابله با ایران است، و از شرکای منطقهای آمریکا میخواهد که در دفاع ساحلی، هوایی و موشکی نقش فعالتری ایفا کنند.
«کریس میلر»، وزیر دفاع پیشین ترامپ، تأکید کرده است که کشورهای حوزه خلیج فارس، به صورت انفرادی و جمعی، باید مسئولیت بیشتری در دفاع منطقهای بر عهده بگیرند تا نیروهای آمریکایی آزادانهتر بتوانند در آسیا برای مقابله با چین مستقر شوند.
فروش تجهیزات نظامی پیشرفته به متحدان منطقهای نیز بخشی از این برنامه است که هم به تقویت دفاع آنها کمک میکند و هم تقویت بخش صنعت آمریکا را به همراه دارد. تصمیم ترامپ در سال ۲۰۱۹ برای وتوی قطعنامه کنگره که خواستار توقف حمایت نظامی از #عربستان سعودی در جنگ یمن بود، نمونهای از این رویکرد است.
ایران یکی از اولویتهای مهم این راهبرد است، اگرچه چین تهدید اصلی به شمار میرود. ترامپ و جمهوریخواهان ایران را به تلاش برای تولید سلاح هستهای متهم کرده و خواستار تشدید تحریمها علیه این کشور هستند.
«پروژه 2025» همچنین پیشنهاد میدهد که یک ائتلاف چهارجانبه متشکل از «آمریکا، اسرائیل، مصر و کشورهای خلیج فارس» برای مقابله با نفوذ ایران تشکیل شود.
پروژه هشدار میدهد که خروج آمریکا از خاورمیانه میتواند به بیثباتی بیشتر در منطقه منجر شود یا فرصت را برای رقبا فراهم کند. این نگرانی بازتابی از سیاستهای دولت ترامپ در دوران «مایک پمپئو» است که تلاش کرد ائتلاف مشابهی در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ ایجاد کند، اما موفقیت چندانی نداشت.
Majalla
🟩 مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
پروژه ۲۰۲۵ یک طرح سیاسی است که سال ۲۰۲۳ از سوی بنیاد هریتیج، باهدف آمادهسازی برای بازگشت جمهوریخواهان و بهویژه ترامپ، به قدرت در سال ۲۰۲۵ معرفی شد. هدف اصلی آن بازتعریف دولت فدرال آمریکا، و از جمله شامل تغییرات گسترده در ساختار اداری و سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا، و تقویت ائتلافهای نظامی برای مهار چین و ایران است.
تأثیرات رویکرد ترامپ بر خاورمیانه و سیاستهای مرتبط با آن در «پروژه 2025» به وضوح نشاندهنده تمرکز بر نقش بیشتر کشورهای منطقه در مقابله با ایران است، و از شرکای منطقهای آمریکا میخواهد که در دفاع ساحلی، هوایی و موشکی نقش فعالتری ایفا کنند.
«کریس میلر»، وزیر دفاع پیشین ترامپ، تأکید کرده است که کشورهای حوزه خلیج فارس، به صورت انفرادی و جمعی، باید مسئولیت بیشتری در دفاع منطقهای بر عهده بگیرند تا نیروهای آمریکایی آزادانهتر بتوانند در آسیا برای مقابله با چین مستقر شوند.
فروش تجهیزات نظامی پیشرفته به متحدان منطقهای نیز بخشی از این برنامه است که هم به تقویت دفاع آنها کمک میکند و هم تقویت بخش صنعت آمریکا را به همراه دارد. تصمیم ترامپ در سال ۲۰۱۹ برای وتوی قطعنامه کنگره که خواستار توقف حمایت نظامی از #عربستان سعودی در جنگ یمن بود، نمونهای از این رویکرد است.
ایران یکی از اولویتهای مهم این راهبرد است، اگرچه چین تهدید اصلی به شمار میرود. ترامپ و جمهوریخواهان ایران را به تلاش برای تولید سلاح هستهای متهم کرده و خواستار تشدید تحریمها علیه این کشور هستند.
«پروژه 2025» همچنین پیشنهاد میدهد که یک ائتلاف چهارجانبه متشکل از «آمریکا، اسرائیل، مصر و کشورهای خلیج فارس» برای مقابله با نفوذ ایران تشکیل شود.
پروژه هشدار میدهد که خروج آمریکا از خاورمیانه میتواند به بیثباتی بیشتر در منطقه منجر شود یا فرصت را برای رقبا فراهم کند. این نگرانی بازتابی از سیاستهای دولت ترامپ در دوران «مایک پمپئو» است که تلاش کرد ائتلاف مشابهی در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ ایجاد کند، اما موفقیت چندانی نداشت.
Majalla
🟩 مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۱۶:۲۶
سومالیلند، ایستگاه دیگری از راهبرد مشترک ضدایرانی امارات-اسرائیل در شاخ آفریقا
امارات با همکاری اسرائیل درحال برپایی یک پایگاه نظامی در منطقه سومالیلند در شاخ آفریقا است.
بنابه گزارشها، امارات نه تنها برای ساخت پایگاه نظامی برای اسرائیل در سومالیلند، به میانجیگری و رایزنی با مقامات این منطقه پرداخته، بلکه هزینه ۴۴۰ میلیون دلاری آن را نیز پذیرفته است.
این همکاری بخشی از راهبرد مشترک اسرائیل و امارات برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه شاخ آفریقا، بهویژه گروههای همسو با آن مانند انصارالله یمن است، که به دلیل حملات متعدد انصارالله به سرزمینهای اشغالی، اسرائیل و امارات این گروه را دشمن مشترک خود میدانند.
سومالیلند با داشتن خط ساحلی طولانی بر خلیج عدن، نقش کلیدی در کنترل تنگه بابالمندب و دریای سرخ، و نیز امنیت مسیر کشتیرانی جهانی دارد و موقعیت پایگاه مذکور در بندر بربره (واقع در این خط ساحلی) میتواند حملات هوایی اسرائیل به یمن را تسهیل کند.
امارات یکی از نخستین کشورهایی بود که در سال ۲۰۱۷ روابط خود را با سومالیلند گسترش داد و با سرمایهگذاری در پروژههایی مانند توسعه بندر بربره و ساخت پایگاه نظامی، حضور استراتژیک خود را در این منطقه تثبیت کرد.
به گفته تحلیلگران، اسرائیل که همواره به دنبال تأمین عمق استراتژیک و تقویت امنیت ملی خود بوده، در حال استفاده از روابط خود با امارات برای افزایش نفوذ در شاخ آفریقا است. این منطقه همچنین از نظر اقتصادی، با داشتن پتانسیل در بخشهایی نظیر کشاورزی، انرژی و زیرساخت، برای سرمایهگذاریهای اسرائیلی جذاب است.
امارات و اسرائیل پیش از این نیز چند پایگاه نظامی و اطلاعاتی در مجمع الجزایر سقطرا برپا کردهاند.
Middle East Monitor#امارات
🟩 مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
امارات با همکاری اسرائیل درحال برپایی یک پایگاه نظامی در منطقه سومالیلند در شاخ آفریقا است.
بنابه گزارشها، امارات نه تنها برای ساخت پایگاه نظامی برای اسرائیل در سومالیلند، به میانجیگری و رایزنی با مقامات این منطقه پرداخته، بلکه هزینه ۴۴۰ میلیون دلاری آن را نیز پذیرفته است.
این همکاری بخشی از راهبرد مشترک اسرائیل و امارات برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه شاخ آفریقا، بهویژه گروههای همسو با آن مانند انصارالله یمن است، که به دلیل حملات متعدد انصارالله به سرزمینهای اشغالی، اسرائیل و امارات این گروه را دشمن مشترک خود میدانند.
سومالیلند با داشتن خط ساحلی طولانی بر خلیج عدن، نقش کلیدی در کنترل تنگه بابالمندب و دریای سرخ، و نیز امنیت مسیر کشتیرانی جهانی دارد و موقعیت پایگاه مذکور در بندر بربره (واقع در این خط ساحلی) میتواند حملات هوایی اسرائیل به یمن را تسهیل کند.
امارات یکی از نخستین کشورهایی بود که در سال ۲۰۱۷ روابط خود را با سومالیلند گسترش داد و با سرمایهگذاری در پروژههایی مانند توسعه بندر بربره و ساخت پایگاه نظامی، حضور استراتژیک خود را در این منطقه تثبیت کرد.
به گفته تحلیلگران، اسرائیل که همواره به دنبال تأمین عمق استراتژیک و تقویت امنیت ملی خود بوده، در حال استفاده از روابط خود با امارات برای افزایش نفوذ در شاخ آفریقا است. این منطقه همچنین از نظر اقتصادی، با داشتن پتانسیل در بخشهایی نظیر کشاورزی، انرژی و زیرساخت، برای سرمایهگذاریهای اسرائیلی جذاب است.
امارات و اسرائیل پیش از این نیز چند پایگاه نظامی و اطلاعاتی در مجمع الجزایر سقطرا برپا کردهاند.
Middle East Monitor#امارات
🟩 مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۹:۵۶
معاریو: ترامپ برای پیشبرد عادی سازی امتیازات ویژه ای به سعودی خواهد داد
روزنامه صهیونیستی معاریو در تحلیلی ناظر به پیروزی ترامپ و تاثیر آن بر توافق امریکایی-سعودی-اسرائیلی پرداخته است. از نگاه این روزنامه، پیروزی نامزد جمهوریخواه بر سیاست داخلی اسرائیل سریع و ملموس خواهد بود؛ به ویژه اینکه حزب لیکود امیدوار است ترامپ بر خلاف بایدن از تصمیم نتانیاهو برای اصلاحات قضایی حمایت کند.
از آنجایی که این باور به طور عمومی و گسترده ایجاد شده است که دولت فعلی رژیم صهیونیستی تنها تا ۲۰۲۵ روی کار خواهد بود، اکنون آخرین زمان باقی مانده برای حزب حاکم است تا به اهداف خود در راستای اعمال اصلاحات قانونی و قضایی دست یابد و این مسیر با همراهی کاخ سفید بسیار هموارتر خواهد بود.
از سویی اسرائیلیها معتقدند بر خلاف بایدن که به اندازه کافی قطر را تحت فشار قرار نداده تا حماس را وادار به پذیرش شرایط آتشبس کند، ترامپ میتواند از طریق قطر، مواضع حماس در قبال رژیم صهونیستی را نرمتر سازد.
در همین راستا، هر چند بایدن حق "دفاع از خود" را برای اسرائیلیها قائل بود و از هیچ کمک مالی و نظامی در حمایت از آنها دریغ نکرد، اما مواضعی نیز در راستای ملاحظه غیرنظامیان اتخاذ کرده است؛ رفتاری که از سوی ترامپ به رویکرد "نرم" دموکراتها تعبیر شده و به همین جهت این انتظار را در صهیونیستها ایجاد نموده که با حضور ترامپ در کاخ سفید، آنها میتوانند آزادی عمل بیشتری در میدانهای غزه و لبنان داشته باشند.
مسئله دیگر در منطقه، عادیسازی روابط سعودی-صهیونیستی است؛ صهیونیستها در این زمینه نیز ترامپ را فردی موفقتر میبینند که میتواند توافق «تاریخی» میان عربستان و رژیم صهیونیستی را میانجیگری کرده و آماده دادن امتیازات ویژهای به دولت سعودی باشد.
بنیامین نتانیاهو، در میان اولین رهبران سیاسی بود که پیروزی ترامپ را تحت عنوان «بزرگترین بازگشت تاریخ» تبریک گفته و این رویداد را آغازی جدید برای روابط امریکا و اسرائیل دانست. این ادبیات و این اشتیاق به روی کار آمدن ترامپ نشاندهنده انتظارات بالایی است که رژیم از دولت جمهوری خواه ایالات متحده دارد؛ حتی اگر به قیمت تیره شدن روابط با با دولت فعلی امریکا در مدت زمان باقیمانده تا جایگزینی دولت جدید باشد.
#عربستان #رژیم_صهیونیستی
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
روزنامه صهیونیستی معاریو در تحلیلی ناظر به پیروزی ترامپ و تاثیر آن بر توافق امریکایی-سعودی-اسرائیلی پرداخته است. از نگاه این روزنامه، پیروزی نامزد جمهوریخواه بر سیاست داخلی اسرائیل سریع و ملموس خواهد بود؛ به ویژه اینکه حزب لیکود امیدوار است ترامپ بر خلاف بایدن از تصمیم نتانیاهو برای اصلاحات قضایی حمایت کند.
از آنجایی که این باور به طور عمومی و گسترده ایجاد شده است که دولت فعلی رژیم صهیونیستی تنها تا ۲۰۲۵ روی کار خواهد بود، اکنون آخرین زمان باقی مانده برای حزب حاکم است تا به اهداف خود در راستای اعمال اصلاحات قانونی و قضایی دست یابد و این مسیر با همراهی کاخ سفید بسیار هموارتر خواهد بود.
از سویی اسرائیلیها معتقدند بر خلاف بایدن که به اندازه کافی قطر را تحت فشار قرار نداده تا حماس را وادار به پذیرش شرایط آتشبس کند، ترامپ میتواند از طریق قطر، مواضع حماس در قبال رژیم صهونیستی را نرمتر سازد.
در همین راستا، هر چند بایدن حق "دفاع از خود" را برای اسرائیلیها قائل بود و از هیچ کمک مالی و نظامی در حمایت از آنها دریغ نکرد، اما مواضعی نیز در راستای ملاحظه غیرنظامیان اتخاذ کرده است؛ رفتاری که از سوی ترامپ به رویکرد "نرم" دموکراتها تعبیر شده و به همین جهت این انتظار را در صهیونیستها ایجاد نموده که با حضور ترامپ در کاخ سفید، آنها میتوانند آزادی عمل بیشتری در میدانهای غزه و لبنان داشته باشند.
مسئله دیگر در منطقه، عادیسازی روابط سعودی-صهیونیستی است؛ صهیونیستها در این زمینه نیز ترامپ را فردی موفقتر میبینند که میتواند توافق «تاریخی» میان عربستان و رژیم صهیونیستی را میانجیگری کرده و آماده دادن امتیازات ویژهای به دولت سعودی باشد.
بنیامین نتانیاهو، در میان اولین رهبران سیاسی بود که پیروزی ترامپ را تحت عنوان «بزرگترین بازگشت تاریخ» تبریک گفته و این رویداد را آغازی جدید برای روابط امریکا و اسرائیل دانست. این ادبیات و این اشتیاق به روی کار آمدن ترامپ نشاندهنده انتظارات بالایی است که رژیم از دولت جمهوری خواه ایالات متحده دارد؛ حتی اگر به قیمت تیره شدن روابط با با دولت فعلی امریکا در مدت زمان باقیمانده تا جایگزینی دولت جدید باشد.
#عربستان #رژیم_صهیونیستی
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۱۶:۱۹
۱۱:۰۵
۱۲:۳۸
جشنواره فصل ریاض، ابزار رهبران سعودی برای ایجاد هویت سکولارمآبانه در سرزمین وحی
زهرا اکبری
گامهای بلند بنسلمان برای ریبرندینگ و هویتسازی جدید در عربستان به وضعیت بیسابقهای منجر شده است که تعجب مخاطبان و البته تقبیح بسیاری را به دنبال داشته است.
برنامههای پرحاشیه از جمله کنسرتی که در آن خوانندهای آمریکایی به نام جنیفر لوپز به شکل نیمه عریانی به روی صحنه اجرا رفت و دیگر سلبریتیهای غربی به ترویج نمادهای ضددینی مانند گردش رقاصهها به دور سازهای کعبهمانند پرداختند، بخشی از رویدادهای ساختارشکن پنجمین دوره موسم ریاض بوده است.
از همین رو، این رویداد را باید بزرگترین گام علنی حکمرانی جدید سعودی در راستای تحقق سکولاریسم و حتی فراتر از آن، لائیسیته، دانست.
به نظر میرسد تلاشهای رهبران سعودی در این راستا، هر چند طبقه متوسط جدید و بخشی از جوانان را با خود همراه کرده است، اما اعتراضاتی از گوشه و کنار و از حسابهای توییتری پیدا و پنهان مشاهده میشود نشان میدهد این اقدامات – حداقل تا کنون – نتوانسته به جامعه هویتی یکپارچه ببخشد و حتی بالعکس، موجب بروز واکنشهای مخالف از سوی مردم و به طور خاص قشر مذهبی و سنتی این کشور شده است.
ادامه مطلب در سامانه مشرف
#عربستان
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
زهرا اکبری
گامهای بلند بنسلمان برای ریبرندینگ و هویتسازی جدید در عربستان به وضعیت بیسابقهای منجر شده است که تعجب مخاطبان و البته تقبیح بسیاری را به دنبال داشته است.
برنامههای پرحاشیه از جمله کنسرتی که در آن خوانندهای آمریکایی به نام جنیفر لوپز به شکل نیمه عریانی به روی صحنه اجرا رفت و دیگر سلبریتیهای غربی به ترویج نمادهای ضددینی مانند گردش رقاصهها به دور سازهای کعبهمانند پرداختند، بخشی از رویدادهای ساختارشکن پنجمین دوره موسم ریاض بوده است.
از همین رو، این رویداد را باید بزرگترین گام علنی حکمرانی جدید سعودی در راستای تحقق سکولاریسم و حتی فراتر از آن، لائیسیته، دانست.
به نظر میرسد تلاشهای رهبران سعودی در این راستا، هر چند طبقه متوسط جدید و بخشی از جوانان را با خود همراه کرده است، اما اعتراضاتی از گوشه و کنار و از حسابهای توییتری پیدا و پنهان مشاهده میشود نشان میدهد این اقدامات – حداقل تا کنون – نتوانسته به جامعه هویتی یکپارچه ببخشد و حتی بالعکس، موجب بروز واکنشهای مخالف از سوی مردم و به طور خاص قشر مذهبی و سنتی این کشور شده است.
ادامه مطلب در سامانه مشرف
#عربستان
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۱۸:۲۲
نگاه رئالیستی به راهبرد کشورهای خلیج فارس در بحران منطقهای و نظم پساجنگ؛ موازنهسازی عربستان و امارات برای حفظ وضع موجود
امروز منطقه غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری آبستن تنشهای شدیدتر و حتی جنگی تمامعیار است و گستردگی جبهات درگیری در کنار مداخله و تاثیرگذاری قدرتهای فرامنطقهای، نوع خاصی از راهبردهای سیاست خارجی را بر بازیگران منطقه دیکته کرده است.
در این شرایط، بررسی وضعیت زیرمنطقه خلیج فارس که دربردارنده مهمترین و تاثیرگذارترین بازیگران در نظم منطقهای شامل جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است میتواند گوشهای از کلاف پیچیده منطقه را باز کند.
اگر به پویاییهای خلیج فارس را از لنز رئالیسم تهاجمی – که به نظر میرسد مناسبترین چارچوب برای فهم منازعات امروز منطقه است – بنگریم، ایران، عربستان و امارات را از کنشگران مهم آن خواهیم یافت؛ در حالی که اولی اساسا در پی تغییر وضع موجود است و دو بازیگر دیگر، طالب حفظ وضع موجود.
این تفاوت بنیادین دیدگاه کشورها و ادراکاتشان از شرایط منطقه، هم توصیف مناسبی از وضعیت امروز بدست میدهد و هم پیشبینی آینده را در وضعیت شدیدا غیرمترقبه منطقه، ممکنتر میسازد.
ادامه مطلب اینجا
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
امروز منطقه غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری آبستن تنشهای شدیدتر و حتی جنگی تمامعیار است و گستردگی جبهات درگیری در کنار مداخله و تاثیرگذاری قدرتهای فرامنطقهای، نوع خاصی از راهبردهای سیاست خارجی را بر بازیگران منطقه دیکته کرده است.
در این شرایط، بررسی وضعیت زیرمنطقه خلیج فارس که دربردارنده مهمترین و تاثیرگذارترین بازیگران در نظم منطقهای شامل جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است میتواند گوشهای از کلاف پیچیده منطقه را باز کند.
اگر به پویاییهای خلیج فارس را از لنز رئالیسم تهاجمی – که به نظر میرسد مناسبترین چارچوب برای فهم منازعات امروز منطقه است – بنگریم، ایران، عربستان و امارات را از کنشگران مهم آن خواهیم یافت؛ در حالی که اولی اساسا در پی تغییر وضع موجود است و دو بازیگر دیگر، طالب حفظ وضع موجود.
این تفاوت بنیادین دیدگاه کشورها و ادراکاتشان از شرایط منطقه، هم توصیف مناسبی از وضعیت امروز بدست میدهد و هم پیشبینی آینده را در وضعیت شدیدا غیرمترقبه منطقه، ممکنتر میسازد.
ادامه مطلب اینجا
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۶:۴۱
آیا پرونده معارضین و زندانیان سیاسی بحرین تا پایان ۲۰۲۴ مختومه می شود؟
به گزارش مرآت البحرین، صحنه داخلی بحرین تا پایان سال ۲۰۲۴ شاهد تحولاتی در مسئله جدالها و اختلافات میان گروههای معارض شیعی و دولت خواهد بود که در این رابطه دو سناریو مطرح شده است.
در سناریوی خوشبینانه، به زودی بیشترین تعداد زندانیان سیاسی و در راس آنها شیخ علی سلمان که ۱۰ سال است در زندان آلخلیفه به سر میبرد، آزاد خواهند شد. در صورت تحقق این سناریو که احتمال میرود در روز ملی بحرین، یعنی ۱۶ دسامبر جاری باشد، تخلیه زندانها از زندانیان سیاسی و ادغام این افراد در ساختار سیاسی (پارلمان) در دستور کار قرار خواهد گرفت. همچنانکه پیشبینی میشود تحقق این سناریو، می تواند تحولات منطقهای مثبتی از جمله عادیسازی روابط ایران و بحرین را به همراه داشته باشد.
اما سناریویی بدبینانه، ادامه سرکوب مخالفین و نگه داشتن زندانیان سیاسی در بند است. این شرایط میتواند با واکنشهای بیشتر منتقدان و مردم مواجه شود و آتش زیر خاکستر بحران سیاسی داخلی در بحرین را شعلهور سازد.
باید توجه داشت که دولت بحرین مدتهاست تحت فشار سازمانهای بینالمللی حقوق بشری برای آزادی زندانیان سیاسی است که بدون محکومیتهای قانونی در زندان هستند. از طرفی جامعه نیز دیگر تاب فشارها و سرکوبها و عدم وجود پارلمان به معنای حقیقی کلمه را آن همپس از بیش از یک دهه خفقان، ندارد و از این رو مستعد بروز ناآرامی است. همچنانکه تحولات منطقهای و برقراری مجدد روابط تهران-ریاض، رژیم منامه را بیش از پیش به عادیسازی روابط با تهران مشتاق کرده است.
از سوی دیگر اما رفتار دولت با زندانیان آزاد شده در ماههای گذشته، این تصور را تقویت میکند که عزم راسخی برای حل بحران و کاهش شکافهای سیاسی در این کشور وجود ندارد. بسیاری از این زندانیان آزاد شده بدون هیچ اتهام مشخصی و به شکل خودسرانه برای تحقیقات احضار شده و یا مجددا دستگیر و زندانی شدهاند.
دولت بحرین در توجیه این اقدام، آن را « احتیاط امنیتی» خوانده؛ در صورتی که منتقدین این اصطلاح را بدعتی بیمعنا از سوی حکومت و ابزاری سیاسی برای ادامه سرکوب و محدود کردن آزادی شهروندان تلقی کردهاند.
معارضین بحرینی معتقدند دستگیری مجدد زندانیان سیاسی آزاد شده بیانگر تهی بودن مفهوم عفو سلطنتی پادشاه و فقدان اراده جدی برای اصلاح امور است، همچنانکه ادامه رویکرد سرکوبگرانه که زیر چتر «احتیاط امنیتی» اجرا میشود، نشاندهنده اصرار مقامات بحرینی بر دور زدن حقوق بشر و خواستههای بینالمللی برای اجرای قانون است.
در مجموع باید گفت اکنون دولت بحرین بر سر دوراهی تعامل با اپوزیسیون و منتقدین یا بروز اعتراضات سازماندهی شده توسط احزاب و گروههای معارض است و به دلیل هراس از اتفاق دوم، بسیار محتاطانه عمل میکند. اما در هر حال به نظر میرسد تا پایان سال جاری میلادی، چشمانداز شیوه تعامل دولت با گروهها و افراد معترض و زندانیان، واضحتر خواهد شد.
#بحرین
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
به گزارش مرآت البحرین، صحنه داخلی بحرین تا پایان سال ۲۰۲۴ شاهد تحولاتی در مسئله جدالها و اختلافات میان گروههای معارض شیعی و دولت خواهد بود که در این رابطه دو سناریو مطرح شده است.
در سناریوی خوشبینانه، به زودی بیشترین تعداد زندانیان سیاسی و در راس آنها شیخ علی سلمان که ۱۰ سال است در زندان آلخلیفه به سر میبرد، آزاد خواهند شد. در صورت تحقق این سناریو که احتمال میرود در روز ملی بحرین، یعنی ۱۶ دسامبر جاری باشد، تخلیه زندانها از زندانیان سیاسی و ادغام این افراد در ساختار سیاسی (پارلمان) در دستور کار قرار خواهد گرفت. همچنانکه پیشبینی میشود تحقق این سناریو، می تواند تحولات منطقهای مثبتی از جمله عادیسازی روابط ایران و بحرین را به همراه داشته باشد.
اما سناریویی بدبینانه، ادامه سرکوب مخالفین و نگه داشتن زندانیان سیاسی در بند است. این شرایط میتواند با واکنشهای بیشتر منتقدان و مردم مواجه شود و آتش زیر خاکستر بحران سیاسی داخلی در بحرین را شعلهور سازد.
باید توجه داشت که دولت بحرین مدتهاست تحت فشار سازمانهای بینالمللی حقوق بشری برای آزادی زندانیان سیاسی است که بدون محکومیتهای قانونی در زندان هستند. از طرفی جامعه نیز دیگر تاب فشارها و سرکوبها و عدم وجود پارلمان به معنای حقیقی کلمه را آن همپس از بیش از یک دهه خفقان، ندارد و از این رو مستعد بروز ناآرامی است. همچنانکه تحولات منطقهای و برقراری مجدد روابط تهران-ریاض، رژیم منامه را بیش از پیش به عادیسازی روابط با تهران مشتاق کرده است.
از سوی دیگر اما رفتار دولت با زندانیان آزاد شده در ماههای گذشته، این تصور را تقویت میکند که عزم راسخی برای حل بحران و کاهش شکافهای سیاسی در این کشور وجود ندارد. بسیاری از این زندانیان آزاد شده بدون هیچ اتهام مشخصی و به شکل خودسرانه برای تحقیقات احضار شده و یا مجددا دستگیر و زندانی شدهاند.
دولت بحرین در توجیه این اقدام، آن را « احتیاط امنیتی» خوانده؛ در صورتی که منتقدین این اصطلاح را بدعتی بیمعنا از سوی حکومت و ابزاری سیاسی برای ادامه سرکوب و محدود کردن آزادی شهروندان تلقی کردهاند.
معارضین بحرینی معتقدند دستگیری مجدد زندانیان سیاسی آزاد شده بیانگر تهی بودن مفهوم عفو سلطنتی پادشاه و فقدان اراده جدی برای اصلاح امور است، همچنانکه ادامه رویکرد سرکوبگرانه که زیر چتر «احتیاط امنیتی» اجرا میشود، نشاندهنده اصرار مقامات بحرینی بر دور زدن حقوق بشر و خواستههای بینالمللی برای اجرای قانون است.
در مجموع باید گفت اکنون دولت بحرین بر سر دوراهی تعامل با اپوزیسیون و منتقدین یا بروز اعتراضات سازماندهی شده توسط احزاب و گروههای معارض است و به دلیل هراس از اتفاق دوم، بسیار محتاطانه عمل میکند. اما در هر حال به نظر میرسد تا پایان سال جاری میلادی، چشمانداز شیوه تعامل دولت با گروهها و افراد معترض و زندانیان، واضحتر خواهد شد.
#بحرین
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۴:۳۹
۲۲:۴۹
۱۰:۱۰
۱۴:۴۷
قبایل و بنبست دموکراسی در قطر
تنها چند ماه پس از انحلال پارلمان کویت به دستور امیر این کشور، امیر قطر نیز با صدور فرمانی قانون اساسی این امارت را تعدیل و با لغو مجلس نیمه انتخابی این کشور، آن به مجلسی کاملا انتصابی تبدیل کرد تا بدینسان آخرین رگههای کمرنگ دموکراسی در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس کاملا محو شده و امید برای ایفای نقش شهروندان در سرنوشت خود مبهمتر از گذشته گردد.
امیر وقت قطر در نوامبر 2011 و همزمان با اوج گرفتن اعتراضات مردمی در کشورهای عربی، در افتتاحیه مجلس مشورتی انتصابی اعلام کرد در نیمه دوم سال 2013 اعضای این مجلس از طریق انتخابات برگزیده خواهند شد. حمد اما پیش از برگزاری انتخابات و در ژوئن 2013 از قدرت کنارهگیری کرد تا فرزندش تمیم جای وی را بگیرد.
مجلس قطر که از 45 کرسی تشکیل شده بود صرفا نقش مشورتی داشت و تنها میتوانست در سیاست گذاری کلان و بررسی لوایح قانونی و پروژههای دولتی به امیر مشورت بدهد، اما اختیاری برای تصویب قوانین یا نظارت بر عملکرد قوه مجریه یا امیر را نداشت و از این رو حتی نمیتوان آن را مجلس مشروطه نامید.
قوانین سختگیرانه تابعیت در قطر که شهروندان این کشور را به سه دسته شهروند اصلی، با تابعیت قدیم و با تابعیت جدید تقسیم کرده، شهروندان غیر اصلی را از رای دادن و نامزدی در انتخابات محروم میکرد.از این رو تعداد قابل توجهی اعضای قبائل از جمله آلمره و غفران که بنابر برخی دادهها تا 40 درصد ساکنان اصلی قطر را تشکیل میدهند، امکان شرکت در انتخابات را از دست دادند.
اصرار قبیله غفران بر پیگیری پرونده شکایت حکومت قطر در مجامع بین المللی، نگرانی از عادی شدن اعتراضات خیابانی و تظاهرات سیاسی و نیز متهم شدن حکومت قطر به عدم رعایت حقوق شهروندی و اعمال تبعیض میان قطری در مشارکت سیاسی و در کل پدید آمدن مجموعه ای از چالشها در فضای داخلی و بین المللی، دوحه را با این واقعیت مواجه کرد که فرآیند دموکراسی در این امارات ممکن است به جای مشروعیتافزایی برای حکومت، وجود آن را با تهدید مواجه کند.
ادامه گزارش در سامانه مشرف
#قطر
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
تنها چند ماه پس از انحلال پارلمان کویت به دستور امیر این کشور، امیر قطر نیز با صدور فرمانی قانون اساسی این امارت را تعدیل و با لغو مجلس نیمه انتخابی این کشور، آن به مجلسی کاملا انتصابی تبدیل کرد تا بدینسان آخرین رگههای کمرنگ دموکراسی در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس کاملا محو شده و امید برای ایفای نقش شهروندان در سرنوشت خود مبهمتر از گذشته گردد.
امیر وقت قطر در نوامبر 2011 و همزمان با اوج گرفتن اعتراضات مردمی در کشورهای عربی، در افتتاحیه مجلس مشورتی انتصابی اعلام کرد در نیمه دوم سال 2013 اعضای این مجلس از طریق انتخابات برگزیده خواهند شد. حمد اما پیش از برگزاری انتخابات و در ژوئن 2013 از قدرت کنارهگیری کرد تا فرزندش تمیم جای وی را بگیرد.
مجلس قطر که از 45 کرسی تشکیل شده بود صرفا نقش مشورتی داشت و تنها میتوانست در سیاست گذاری کلان و بررسی لوایح قانونی و پروژههای دولتی به امیر مشورت بدهد، اما اختیاری برای تصویب قوانین یا نظارت بر عملکرد قوه مجریه یا امیر را نداشت و از این رو حتی نمیتوان آن را مجلس مشروطه نامید.
قوانین سختگیرانه تابعیت در قطر که شهروندان این کشور را به سه دسته شهروند اصلی، با تابعیت قدیم و با تابعیت جدید تقسیم کرده، شهروندان غیر اصلی را از رای دادن و نامزدی در انتخابات محروم میکرد.از این رو تعداد قابل توجهی اعضای قبائل از جمله آلمره و غفران که بنابر برخی دادهها تا 40 درصد ساکنان اصلی قطر را تشکیل میدهند، امکان شرکت در انتخابات را از دست دادند.
اصرار قبیله غفران بر پیگیری پرونده شکایت حکومت قطر در مجامع بین المللی، نگرانی از عادی شدن اعتراضات خیابانی و تظاهرات سیاسی و نیز متهم شدن حکومت قطر به عدم رعایت حقوق شهروندی و اعمال تبعیض میان قطری در مشارکت سیاسی و در کل پدید آمدن مجموعه ای از چالشها در فضای داخلی و بین المللی، دوحه را با این واقعیت مواجه کرد که فرآیند دموکراسی در این امارات ممکن است به جای مشروعیتافزایی برای حکومت، وجود آن را با تهدید مواجه کند.
ادامه گزارش در سامانه مشرف
#قطر
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۶:۱۱
۸:۴۷
۸:۴۷
تظاهرات اعتراضی مردم بحرین در پی شهادت زندانی شیعه
ادامه از پست قبل
به گزارش مرآت الجزیره ، حسین امان سالها در زندان و تحت شکنجه و آزار و اذیت و بیتوجهی عمدی به مراقبتهای پزشکی قرار داشت و در نهایت نیز به دلیل تعلل در رسیدگی به بیماری وی و دیر رسیدن آمبولانس، در زندان به شهادت رسید.
«کمیته هماهنگی قیام شهید الرمرام» اعلام کرد که این اتفاق، نشاندهنده نوعی اعدام و بیانگر وحشت آلخلیفه از زندانیان است.
شهید حسین أمان یکی از فعالان نهضت زندانیان بود و تاثیر بسیاری بر سایر زندانیان میگذاشت. در پی شهادت وی، کمیته شهید الرمرام ضمن عرض تسلیت به خانواده وی، خواهان یک موضع ملی و یک حرکت مردمی برای توقف جنایات رژیم آلخلیفه شده و اظهار داشت جنبشی که از زمان شهادت شهید حسین خلیل الرمرام آغاز شده، تا براورده نشدن مطالبات متوقف نخواهد شد.
سید احمد الودایی، مدیر موسسه حقوق و دموکراسی بحرین، در واکنش به این واقعه نوشت: شاهدان عینی گزارش دادند که حسین در حوالی هفت شب در حیاط ساختمان 11 بیهوش شده است. رسیدن آمبولانس بیش از ده دقیقه به تاخیر افتاد و پس از انتقال وی به درمانگاه زندان در حالی که بیهوش بود، همه افراد حاضر در درمانگاه را بیرون آوردند و بعداً مشخص شد وی قبل از انتقال به درمانگاه فوت کرده بوده است.
جامعه الوفاق بحرین آرشیو صوتی شهید حسین امان محکوم به حبس ابد را منتشر کرد که در آن وی درباره تخلفات زندانیان عقیدتی صحبت کرده و گفته بود: «درمانگاه و شما چه میدانید درمانگاه چیست؟ اگر شانس به شما روی بیاورد و به کلینیک بروید هم هرگز درمان کامل نخواهید شد.»
در فروردین سال جاری نیز، حسین خلیل ابراهیم الرمرام، زندانی ۳۲ ساله در نتیجه سهلانگاری پزشکی جان خود را از دست داد. این رفتار با زندانیان بخشی از سیاست سیستماتیک اداره زندان است که به طور ویژه از سال ۲۰۱۱ در زندانهای بحرین علیه شیعیان وجود داشته و تا کنون جان ۲۰ زندانی را گرفته است.
سازمان «امریکاییها برای دموکراسی در بحرین» پیش از این به سهلانگاری پزشکی که شهید حسین امان در طول همهگیری کرونا و ابتلای وی به این بیماری به شکل بسیار شدید و مزمن، اشاره گرده بود. سه گزارشگر ویژه سازمان ملل نیز در خردادماه سال جاری در نامهای به دولت بحرین، بر وضعیت وخیم زندانیان و محرومیت انان از آب و برق و مراقبتهای پزشکی تاکید کرده بودند.
این وضعیت در حالی رقم خورده است که به عقیده برخی زندانیان و فعالان سیاسی، تا پایان سال ميلادی جاری انتظار آزادی همه زندانیان سیاسی وجود داشته است. اما رفتار آلخلیفه چشمانداز مثبتی را در این موضوع نشان نمیدهد. از همین رو آزادی زندانیان و رسیدن به توافقی میان دولت و منتقدین، امری چندان محتمل به نظر نمیرسد.
#بحرین
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
ادامه از پست قبل
به گزارش مرآت الجزیره ، حسین امان سالها در زندان و تحت شکنجه و آزار و اذیت و بیتوجهی عمدی به مراقبتهای پزشکی قرار داشت و در نهایت نیز به دلیل تعلل در رسیدگی به بیماری وی و دیر رسیدن آمبولانس، در زندان به شهادت رسید.
«کمیته هماهنگی قیام شهید الرمرام» اعلام کرد که این اتفاق، نشاندهنده نوعی اعدام و بیانگر وحشت آلخلیفه از زندانیان است.
شهید حسین أمان یکی از فعالان نهضت زندانیان بود و تاثیر بسیاری بر سایر زندانیان میگذاشت. در پی شهادت وی، کمیته شهید الرمرام ضمن عرض تسلیت به خانواده وی، خواهان یک موضع ملی و یک حرکت مردمی برای توقف جنایات رژیم آلخلیفه شده و اظهار داشت جنبشی که از زمان شهادت شهید حسین خلیل الرمرام آغاز شده، تا براورده نشدن مطالبات متوقف نخواهد شد.
سید احمد الودایی، مدیر موسسه حقوق و دموکراسی بحرین، در واکنش به این واقعه نوشت: شاهدان عینی گزارش دادند که حسین در حوالی هفت شب در حیاط ساختمان 11 بیهوش شده است. رسیدن آمبولانس بیش از ده دقیقه به تاخیر افتاد و پس از انتقال وی به درمانگاه زندان در حالی که بیهوش بود، همه افراد حاضر در درمانگاه را بیرون آوردند و بعداً مشخص شد وی قبل از انتقال به درمانگاه فوت کرده بوده است.
جامعه الوفاق بحرین آرشیو صوتی شهید حسین امان محکوم به حبس ابد را منتشر کرد که در آن وی درباره تخلفات زندانیان عقیدتی صحبت کرده و گفته بود: «درمانگاه و شما چه میدانید درمانگاه چیست؟ اگر شانس به شما روی بیاورد و به کلینیک بروید هم هرگز درمان کامل نخواهید شد.»
در فروردین سال جاری نیز، حسین خلیل ابراهیم الرمرام، زندانی ۳۲ ساله در نتیجه سهلانگاری پزشکی جان خود را از دست داد. این رفتار با زندانیان بخشی از سیاست سیستماتیک اداره زندان است که به طور ویژه از سال ۲۰۱۱ در زندانهای بحرین علیه شیعیان وجود داشته و تا کنون جان ۲۰ زندانی را گرفته است.
سازمان «امریکاییها برای دموکراسی در بحرین» پیش از این به سهلانگاری پزشکی که شهید حسین امان در طول همهگیری کرونا و ابتلای وی به این بیماری به شکل بسیار شدید و مزمن، اشاره گرده بود. سه گزارشگر ویژه سازمان ملل نیز در خردادماه سال جاری در نامهای به دولت بحرین، بر وضعیت وخیم زندانیان و محرومیت انان از آب و برق و مراقبتهای پزشکی تاکید کرده بودند.
این وضعیت در حالی رقم خورده است که به عقیده برخی زندانیان و فعالان سیاسی، تا پایان سال ميلادی جاری انتظار آزادی همه زندانیان سیاسی وجود داشته است. اما رفتار آلخلیفه چشمانداز مثبتی را در این موضوع نشان نمیدهد. از همین رو آزادی زندانیان و رسیدن به توافقی میان دولت و منتقدین، امری چندان محتمل به نظر نمیرسد.
#بحرین
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۸:۴۷
فیلم ایرانی "قفس" برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره دریای سرخ عربستان شد
جشنواره فیلم دریای سرخ عربستان علاوه بر میزبانی از ستارگان هالیوودی مانند ویل اسمیت و امیلی بلانت، این بار هم پذیرای تولیدات سینمایی ایران و همچنین هنرمندان ایرانی از جمله مهران مدیری، علی اوجی و مهرداد صدیقیان بود.
این جشنواره که برای چهارمین بار و از 5 تا 14 دسامبر در جده برگزار شد، شاهد حضور ایران با چندین فیلم اعم از کوتاه و سینمایی از جمله «ساعت6صبح» به کارگردانی مهران مدیری بود.
هر چند این اولین حضور ایران در این جشنواره نبوده و پیش از این نیز در سال ۱۴۰۰ فیلم «جاده خاکی» به کارگردانی پناه پناهی موفق به کسب جایزه شده بود، اما فیلم مهران مدیری را میتوان اولین فیلم از بدنه سینمای ایران و تولید شده در داخل کشور دانست که به طور رسمی در این جشنواره به نمایش درآمد.
در پایان این فستیوال، سینمای ایران موفق به دریافت جایزه 25هزاردلاری (یُسرطلایی بهترین فیلم کوتاه جشنواره دریای سرخ) برای فیلم کوتاه «قفس» به کارگردانی علیرضا کاظمیپور و پانتهآ مصلح شد.
هیات داوران جشنواره همچنین جایزه یُسرطلایی بهترین فیلم جشنواره همراه با جایزه 100هزاردلاری را به فیلم «مسیر سرخ» ساخته لطفی آشور فیلمساز تونسی اعطا کرد. مهدی فلیفل، فیلمساز فلسطینی تبار نیز، جایزه یُسر نقرهای (جایزه دوم جشنواره) را به همراه جایزه 30هزاردلاری برای فیلم «به سرزمینی ناشناخته» به خانه برد.
نکته دیگری که این جشنواره را از نمونههای پیشینش متمایز میکرد، نمایش فیلمهایی با مضامین هنجارشکن و غیراخلاقی بدون هیچ سانسوری بود که بسیاری را شوکه کرد. البته این هنجارشکنیها در طول سالهای اخیر و در قالب رویدادهای مختلفی از جمله موسم الریاض گام به گام به پیش رفته است.
بنیاد فیلم دریای سرخ یک سازمان نوظهور در صنعت فیلم جهانی است. این بنیاد در تلاش است عربستان سعودی را به یک قطب جهانی برای فیلم و بستری برای فیلمنامهنویسان و فیلمسازان تبدیل کند. از ابتکارات اصلی این بنیاد میتوان به صندوق دریای سرخ، آزمایشگاههای دریای سرخ، بازار دریای سرخ و جشنواره بین المللی فیلم دریای سرخ اشاره کرد.
این نهاد از زمانی که در سال 2019 شروع به کار کرد، از حدود 170 فیلم از جهان عرب و آفریقا، حین تولید و پس از تولید حمایت کرده است. فعالیتهای گسترده این بنیاد و مطرح شدن آن در عرصه بین الملل و همین طور اعتباری که جشنواره فیلم دریای سرخ که عمدتا به واسطه حضور ستارگان جهانی سینما به دست آمده است، بیش از هرچیز مدیون اقدامات جمانا الراشد، مدیر عامل گروه تحقیقات و رسانه عربستان است.
او که تحصیلات خود را در لندن سپری کرده، اولین زنی است که در سال 2020 به این سمت گماشته شد. او پیش از این روزنامه نگار روزنامه سعودی «الریاض» و همچنین روزنامه «عرب نیوز» چاپ لندن بود. او در سال 2022 به عنوان رئیس بنیاد فیلم دریای سرخ منصوب شد و نقش قابل توجهی در تغییر راهبردهای این بنیاد ایفا کرد.
همچنین تا سال 2017، سینماهای عربستان بسته بوده و به دلیل قدرت و سیطره علمای وهابی بر سپهر فرهنگی این کشور، بسیاری از فیلمهای مد نظر آلسعود در کشورهای دیگر مانند مصر و یا در قالب سرمایهگذاری و اجرای پروژههای مشترک تولید میشدند. در راستای تحولات اقتصادی-فرهنگی در این کشور و به رهبری بنسلمان، این محدودیتها برداشته شده و سینما و فیلمسازی به کانون توجه در عرصه فرهنگی، گردشگری و حتی اقتصادی تبدیل شد. دولت عربستان در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی در بخش سینما و تولید فیلم انجام داده و میزبانی آن از جشنوارهها و هنرمندان سرشناس جهانی نشان میدهد عزم این کشور برای نقشآفرینی و کسب درآمد در این حوزه جدی است. این فعالیتهای هنری از حمله ابزارهایی است که دولت سعودی با استفاده از آن، اقدام به تطهیر چهره متحجر و ضدهنری در قالب اصلاحات فرهنگی- اقتصادی از خود به نمایش گذاشته است.
#عربستان
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
جشنواره فیلم دریای سرخ عربستان علاوه بر میزبانی از ستارگان هالیوودی مانند ویل اسمیت و امیلی بلانت، این بار هم پذیرای تولیدات سینمایی ایران و همچنین هنرمندان ایرانی از جمله مهران مدیری، علی اوجی و مهرداد صدیقیان بود.
این جشنواره که برای چهارمین بار و از 5 تا 14 دسامبر در جده برگزار شد، شاهد حضور ایران با چندین فیلم اعم از کوتاه و سینمایی از جمله «ساعت6صبح» به کارگردانی مهران مدیری بود.
هر چند این اولین حضور ایران در این جشنواره نبوده و پیش از این نیز در سال ۱۴۰۰ فیلم «جاده خاکی» به کارگردانی پناه پناهی موفق به کسب جایزه شده بود، اما فیلم مهران مدیری را میتوان اولین فیلم از بدنه سینمای ایران و تولید شده در داخل کشور دانست که به طور رسمی در این جشنواره به نمایش درآمد.
در پایان این فستیوال، سینمای ایران موفق به دریافت جایزه 25هزاردلاری (یُسرطلایی بهترین فیلم کوتاه جشنواره دریای سرخ) برای فیلم کوتاه «قفس» به کارگردانی علیرضا کاظمیپور و پانتهآ مصلح شد.
هیات داوران جشنواره همچنین جایزه یُسرطلایی بهترین فیلم جشنواره همراه با جایزه 100هزاردلاری را به فیلم «مسیر سرخ» ساخته لطفی آشور فیلمساز تونسی اعطا کرد. مهدی فلیفل، فیلمساز فلسطینی تبار نیز، جایزه یُسر نقرهای (جایزه دوم جشنواره) را به همراه جایزه 30هزاردلاری برای فیلم «به سرزمینی ناشناخته» به خانه برد.
نکته دیگری که این جشنواره را از نمونههای پیشینش متمایز میکرد، نمایش فیلمهایی با مضامین هنجارشکن و غیراخلاقی بدون هیچ سانسوری بود که بسیاری را شوکه کرد. البته این هنجارشکنیها در طول سالهای اخیر و در قالب رویدادهای مختلفی از جمله موسم الریاض گام به گام به پیش رفته است.
بنیاد فیلم دریای سرخ یک سازمان نوظهور در صنعت فیلم جهانی است. این بنیاد در تلاش است عربستان سعودی را به یک قطب جهانی برای فیلم و بستری برای فیلمنامهنویسان و فیلمسازان تبدیل کند. از ابتکارات اصلی این بنیاد میتوان به صندوق دریای سرخ، آزمایشگاههای دریای سرخ، بازار دریای سرخ و جشنواره بین المللی فیلم دریای سرخ اشاره کرد.
این نهاد از زمانی که در سال 2019 شروع به کار کرد، از حدود 170 فیلم از جهان عرب و آفریقا، حین تولید و پس از تولید حمایت کرده است. فعالیتهای گسترده این بنیاد و مطرح شدن آن در عرصه بین الملل و همین طور اعتباری که جشنواره فیلم دریای سرخ که عمدتا به واسطه حضور ستارگان جهانی سینما به دست آمده است، بیش از هرچیز مدیون اقدامات جمانا الراشد، مدیر عامل گروه تحقیقات و رسانه عربستان است.
او که تحصیلات خود را در لندن سپری کرده، اولین زنی است که در سال 2020 به این سمت گماشته شد. او پیش از این روزنامه نگار روزنامه سعودی «الریاض» و همچنین روزنامه «عرب نیوز» چاپ لندن بود. او در سال 2022 به عنوان رئیس بنیاد فیلم دریای سرخ منصوب شد و نقش قابل توجهی در تغییر راهبردهای این بنیاد ایفا کرد.
همچنین تا سال 2017، سینماهای عربستان بسته بوده و به دلیل قدرت و سیطره علمای وهابی بر سپهر فرهنگی این کشور، بسیاری از فیلمهای مد نظر آلسعود در کشورهای دیگر مانند مصر و یا در قالب سرمایهگذاری و اجرای پروژههای مشترک تولید میشدند. در راستای تحولات اقتصادی-فرهنگی در این کشور و به رهبری بنسلمان، این محدودیتها برداشته شده و سینما و فیلمسازی به کانون توجه در عرصه فرهنگی، گردشگری و حتی اقتصادی تبدیل شد. دولت عربستان در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی در بخش سینما و تولید فیلم انجام داده و میزبانی آن از جشنوارهها و هنرمندان سرشناس جهانی نشان میدهد عزم این کشور برای نقشآفرینی و کسب درآمد در این حوزه جدی است. این فعالیتهای هنری از حمله ابزارهایی است که دولت سعودی با استفاده از آن، اقدام به تطهیر چهره متحجر و ضدهنری در قالب اصلاحات فرهنگی- اقتصادی از خود به نمایش گذاشته است.
#عربستان
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۱۰:۴۷
آغاز مجدد پروژههای عظیم ورزشی در عربستان؛ اینبار آمادهسازی برای جام جهانی 2034
عربستان سعودی که سال گذشته آمادگی خود برای میزبانی از مسابقات جام جهانی فوتبال 2034 را رسما اعلام کرده بود، چند روز قبل توسط فیفا به میزبانی قطعی و رسمی از این رویداد ورزشی انتخاب شد. البته پادشاهی سعودی در کسب این میزبانی رقیبی نداشت؛ چرا که بر اساس قوانین فیفا، میزبانی جام جهانی ۲۰۳۴ به صورت دورهای به کشورهای آسیا و اقیانوسیه میرسد و استرالیا تنها کشوری بود که در ابتدا پیشنهاد میزبانی را مطرح کرده و پس از اندک مدتی، کاندیداتوری خود را به دلیل عدم توانایی تکمیل زیرساختها در زمان معین، پس گرفت.
پادشاهی سعودی متعهد شده که پروژههای جام جهانی از جمله ساخت و بازسازی ۱۵ ورزشگاه و ۱۰ مکان برای برگزاری فستیوال هواداران فیفا را اجرایی کند که با هزینهی حدود ۲۷ میلیارد دلاری برای انجام پروژهها و احداث تاسیسات ورزشی پیش از میزبانی جام جهانی همراه خواهد بود. این رقم درحالی بیان شده است که همسایه عربی پادشاهی سعودی یعنی قطر برای میزبانی جام جهانی 2022 رقمی حدود 220میلیارد دلار را برای این رویداد مهم درخصوص ساخت ورزشگاه و محل اسکان و از آن مهمتر، زیرساختهای کشور در نظر گرفته بود و لقب پرهزینهترین برگزارکننده را به خود اختصاص داده است.
به هر صورت در این راستا، پادشاهی سعودی قرار است این تعداد ورزشگاه را تا سال 2032 و در پنج شهر سعودی ریاض، جده، الخبر، ابها و نئوم احداث نماید. این در حالیست که اکنون تنها یک ورزشگاه قابل بهرهبرداری در این پنج شهر وجود دارد؛ در واقع این کشور تا 9 سال آینده باید 14 ورزشگاه را به ظرفیت میزبانی خود بیافزاید.
یکی از مهمترین برنامههای سعودی برای تکمیل طرح میزبانی، احداث ورزشگاه 92هزار نفری «ملک سلمان» در شهر ریاض است. این ورزشگاه در شمال ریاض ساخته میشود و میزبان بازیهای افتتاحیه و فینال بازیها خواهد بود. همچنین دومین ورزشگاه مجهز و جدید در عربستان که تا سال 2032 افتتاح خواهد شد، ورزشگاه شاهزاده محمد بنسلمان است که در منطقه قدیه واقع در 40 کیلومتری ریاض و بر روی قلههای کوه طویق احداث خواهد شد.
علاوه بر این، ورزشگاه معروف شهر ورزشی ملک فهد درصدد ارتقا و افزایش ظرفیت به بیش از 70هزار تماشاگر است تا آماده میزبانی از مسابقات باشد. همچنین در شهر ریاض علاوه بر ورزشگاههای ذکر شده، ورزشگاههای دانشگاه ملک سعود، مربع جدید، شهر ورزشی شاهزاده فیصل بن فهد، ورزشگاه الروشِن و ورزشگاه جنوب نیز پذیرای تماشاگران خواهند بود. در شهر الخبر هم دو ورزشگاه آرامکو و دانشگاه ملک خالد هر کدام با ظرفیت 45هزارنفر در سالهای 2026 و 2032 احداث خواهد شد.
در شهر جده، ورزشگاهی در مرکز شهر با الهام گرفتن از معماری محلی و سنتی چوبی در منطقه تاریخی جده البلاد ساخته خواهد شد. همچنین ورزشگاه ساحلی قدیه، شهراقتصادی ملک عبدالله و استادیوم شهر ورزشی ملک عبدالله دیگر ورزشگاههای شهر جده برای میزبانی خواهند بود.
و در آخر متمایزترین و جالب توجهترین ورزشگاه در برنامه عربستان برای برگزاری جام جهانی 2034، ورزشگاه نئوم خواهد بود که بناست در ارتفاع 350 متری احداث شده و بالاترین استادیوم جهان به لحاظ ارتفاع از سطح زمین باشد.
نکته قابل توجه در خصوص این ورزشگاه این است که ورزشگاه نئوم در پروژهی لاین (شهر خطی) باید ساخته شود؛ و سوالی که بوجود خواهد آمد این است که پروژهای که از 170کیلومتر به 2.7 کیلومتر رسیدهاست، آیا قابل تکمیل خواهد بود و یک پروژه نیمهکاره چگونه میتواند یک پروژه دیگر را درون خود جای دهد؟ آیا دولت سعودی هزینههای این طرح را از صندوق سرمایهگذاری عمومی و شرکت آرامکو تامین خواهد کرد یا با استفاده از فرصت برگزاری جام جهانی که بر خلاف طرحهای انتزاعی و نهچندان واقعگرایانه چشمانداز ۲۰۳۰ عملیاتی به نظر میرسد، به دنبال جذب سرمایه خارجی خواهد بود.
در مجموع، میزبانی از جام جهانی فرصت بسیار مناسبی برای پادشاهی سعودی است تا گامی بلند در راستای توسعه اقتصادی و تنوعبخشی به منابع درامدی خود بردارد. از سویی به نظر میرسد برگزاری رویدادی در این سطح توجیهی کافی برای تاخیر در تکمیل پروژههای چشمانداز ۲۰۳۰ خواهد بود. همچنین توسعه زیرساختها در مرکز کشور، حتی به بهانه جام جهانی، میتواند برای رضایت عمومی و افزایش سطح رفاه شهروندی بسیار مفیدتر از پروژههای پرسروصدایی باشد که بیش از هر چیز به دنبال کسب وجهه بیرونی و ریبرندینگ سعودی است.
#عربستان
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
عربستان سعودی که سال گذشته آمادگی خود برای میزبانی از مسابقات جام جهانی فوتبال 2034 را رسما اعلام کرده بود، چند روز قبل توسط فیفا به میزبانی قطعی و رسمی از این رویداد ورزشی انتخاب شد. البته پادشاهی سعودی در کسب این میزبانی رقیبی نداشت؛ چرا که بر اساس قوانین فیفا، میزبانی جام جهانی ۲۰۳۴ به صورت دورهای به کشورهای آسیا و اقیانوسیه میرسد و استرالیا تنها کشوری بود که در ابتدا پیشنهاد میزبانی را مطرح کرده و پس از اندک مدتی، کاندیداتوری خود را به دلیل عدم توانایی تکمیل زیرساختها در زمان معین، پس گرفت.
پادشاهی سعودی متعهد شده که پروژههای جام جهانی از جمله ساخت و بازسازی ۱۵ ورزشگاه و ۱۰ مکان برای برگزاری فستیوال هواداران فیفا را اجرایی کند که با هزینهی حدود ۲۷ میلیارد دلاری برای انجام پروژهها و احداث تاسیسات ورزشی پیش از میزبانی جام جهانی همراه خواهد بود. این رقم درحالی بیان شده است که همسایه عربی پادشاهی سعودی یعنی قطر برای میزبانی جام جهانی 2022 رقمی حدود 220میلیارد دلار را برای این رویداد مهم درخصوص ساخت ورزشگاه و محل اسکان و از آن مهمتر، زیرساختهای کشور در نظر گرفته بود و لقب پرهزینهترین برگزارکننده را به خود اختصاص داده است.
به هر صورت در این راستا، پادشاهی سعودی قرار است این تعداد ورزشگاه را تا سال 2032 و در پنج شهر سعودی ریاض، جده، الخبر، ابها و نئوم احداث نماید. این در حالیست که اکنون تنها یک ورزشگاه قابل بهرهبرداری در این پنج شهر وجود دارد؛ در واقع این کشور تا 9 سال آینده باید 14 ورزشگاه را به ظرفیت میزبانی خود بیافزاید.
یکی از مهمترین برنامههای سعودی برای تکمیل طرح میزبانی، احداث ورزشگاه 92هزار نفری «ملک سلمان» در شهر ریاض است. این ورزشگاه در شمال ریاض ساخته میشود و میزبان بازیهای افتتاحیه و فینال بازیها خواهد بود. همچنین دومین ورزشگاه مجهز و جدید در عربستان که تا سال 2032 افتتاح خواهد شد، ورزشگاه شاهزاده محمد بنسلمان است که در منطقه قدیه واقع در 40 کیلومتری ریاض و بر روی قلههای کوه طویق احداث خواهد شد.
علاوه بر این، ورزشگاه معروف شهر ورزشی ملک فهد درصدد ارتقا و افزایش ظرفیت به بیش از 70هزار تماشاگر است تا آماده میزبانی از مسابقات باشد. همچنین در شهر ریاض علاوه بر ورزشگاههای ذکر شده، ورزشگاههای دانشگاه ملک سعود، مربع جدید، شهر ورزشی شاهزاده فیصل بن فهد، ورزشگاه الروشِن و ورزشگاه جنوب نیز پذیرای تماشاگران خواهند بود. در شهر الخبر هم دو ورزشگاه آرامکو و دانشگاه ملک خالد هر کدام با ظرفیت 45هزارنفر در سالهای 2026 و 2032 احداث خواهد شد.
در شهر جده، ورزشگاهی در مرکز شهر با الهام گرفتن از معماری محلی و سنتی چوبی در منطقه تاریخی جده البلاد ساخته خواهد شد. همچنین ورزشگاه ساحلی قدیه، شهراقتصادی ملک عبدالله و استادیوم شهر ورزشی ملک عبدالله دیگر ورزشگاههای شهر جده برای میزبانی خواهند بود.
و در آخر متمایزترین و جالب توجهترین ورزشگاه در برنامه عربستان برای برگزاری جام جهانی 2034، ورزشگاه نئوم خواهد بود که بناست در ارتفاع 350 متری احداث شده و بالاترین استادیوم جهان به لحاظ ارتفاع از سطح زمین باشد.
نکته قابل توجه در خصوص این ورزشگاه این است که ورزشگاه نئوم در پروژهی لاین (شهر خطی) باید ساخته شود؛ و سوالی که بوجود خواهد آمد این است که پروژهای که از 170کیلومتر به 2.7 کیلومتر رسیدهاست، آیا قابل تکمیل خواهد بود و یک پروژه نیمهکاره چگونه میتواند یک پروژه دیگر را درون خود جای دهد؟ آیا دولت سعودی هزینههای این طرح را از صندوق سرمایهگذاری عمومی و شرکت آرامکو تامین خواهد کرد یا با استفاده از فرصت برگزاری جام جهانی که بر خلاف طرحهای انتزاعی و نهچندان واقعگرایانه چشمانداز ۲۰۳۰ عملیاتی به نظر میرسد، به دنبال جذب سرمایه خارجی خواهد بود.
در مجموع، میزبانی از جام جهانی فرصت بسیار مناسبی برای پادشاهی سعودی است تا گامی بلند در راستای توسعه اقتصادی و تنوعبخشی به منابع درامدی خود بردارد. از سویی به نظر میرسد برگزاری رویدادی در این سطح توجیهی کافی برای تاخیر در تکمیل پروژههای چشمانداز ۲۰۳۰ خواهد بود. همچنین توسعه زیرساختها در مرکز کشور، حتی به بهانه جام جهانی، میتواند برای رضایت عمومی و افزایش سطح رفاه شهروندی بسیار مفیدتر از پروژههای پرسروصدایی باشد که بیش از هر چیز به دنبال کسب وجهه بیرونی و ریبرندینگ سعودی است.
#عربستان
کانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies
۱۴:۱۴