بله | کانال مطالعات خلیج فارس
عکس پروفایل مطالعات خلیج فارسم

مطالعات خلیج فارس

۲,۱۵۴عضو
undefined جنگ سرد برادران؛ اوج‌گیری رقابت پنهان ریاض و ابوظبی
undefined دویچه وله در گزارشی تحلیلی به بررسی شکاف فزاینده میان دو متحد دیرین خلیج فارس، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، پرداخته و استدلال می‌کند که آن «محور استراتژیک» که زمانی سیاست‌های خاورمیانه را دیکته می‌کرد، اکنون جای خود را به یک رقابت سخت و نفس‌گیر داده است. این گزارش نشان می‌دهد که دوستی شخصی میان محمد بن سلمان و محمد بن زائد، تحت فشار منافع ملی متضاد و جاه‌طلبی‌های اقتصادی، در حال رنگ باختن است.
undefined کانون اصلی این تنش، اقتصاد است. محمد بن سلمان با اجرای سیاست‌های تهاجمی مانند «اولتیماتوم مقر منطقه‌ای» (Project HQ)، مستقیماً جایگاه دبی را به عنوان هاب تجاری و گردشگری خاورمیانه هدف قرار داده است. ریاض دیگر نمی‌خواهد صرفاً یک سرمایه‌گذار منفعل در پروژه‌های همسایه باشد، بلکه می‌خواهد با جذب شرکت‌های بین‌المللی و گردشگران، سهم بازار امارات را تصاحب کند. این رویکرد، دبی را که اقتصادش بر پایه خدمات و سرمایه خارجی استوار است، با تهدیدی وجودی مواجه کرده است.
undefined اختلافات به حوزه انرژی و ژئوپلیتیک نیز کشیده شده است. امارات که سرمایه‌گذاری سنگینی برای افزایش ظرفیت تولید نفت خود انجام داده، در جلسات اوپک پلاس بارها با سیاست‌های ریاض برای کاهش تولید مخالفت کرده و خواهان سهمیه بیشتری است. در یمن و سودان نیز، دو کشور از گروه‌های رقیب حمایت می‌کنند؛ امارات بر نفوذ دریایی و کنترل بنادر (از طریق شورای انتقالی جنوب یمن) تمرکز دارد، در حالی که عربستان به دنبال ثبات مرزی و خروج از باتلاق جنگ است.
undefined دویچه وله نتیجه می‌گیرد که رقابت فعلی دیگر یک اختلاف نظر ساده نیست، بلکه بازتابی از تغییر ساختار قدرت در خلیج فارس است. عربستان سعودی که خود را «برادر بزرگتر» و رهبر جهان اسلام می‌داند، دیگر حاضر نیست زیر سایه دیپلماسی چابک و پیشرو امارات قرار گیرد و مصمم است مرکز ثقل خاورمیانه را از ابوظبی و دبی به ریاض بازگرداند.


🟦 ملاحظه: در حالی که رسانه‌ها بر رقابت شخصی رهبران تمرکز دارند، ریشه اصلی تنش در «تنگنای ژئواکونومیک» است. کیک اقتصاد غیرنفتی و سرمایه‌گذاری خارجی در منطقه آنقدر بزرگ نیست که بتواند همزمان دو هاب تجاری جهانی (دبی و ریاض) را با ظرفیت کامل تغذیه کند. عربستان برای موفقیت چشم‌انداز ۲۰۳۰ چاره‌ای جز بلعیدن سهم بازار امارات ندارد و این یعنی بازی «برد-برد» سابق، به سرعت در حال تبدیل شدن به یک بازی «حاصل‌جمع صفر» است.
https://www.dw.com/en/saudi-arabia-vs-uae-how-the-gulf-rivalry-is-heating-up/a-75002032
#عربستان #امارات
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۴:۴۲

undefined بندبازی استراتژیک ابوظبی؛ چگونه امارات آمریکا را در آغوش می‌گیرد اما به آن تکیه نمی‌کند؟
undefined وب‌سایت میدل ایست آی در گزارشی تحلیلی به بررسی سیاست خارجی پیچیده امارات متحده عربی پرداخته است. این گزارش استدلال می‌کند که ابوظبی در حال اجرای ماهرانه یک استراتژی دوگانه است: حفظ اتحاد راهبردی با ایالات متحده به عنوان ضامن نهایی امنیت، و همزمان گسترش روابط عمیق با رقبای واشنگتن، یعنی چین و روسیه. این رویکرد که در ادبیات سیاسی «هجینگ» (Hedging) یا موازنه ریسک نامیده می‌شود، اکنون به دکترین اصلی محمد بن زائد تبدیل شده است.
undefined انگیزه اصلی این رفتار، تغییر درک امارات از نظم جهانی و نگرانی از «کاهش تعهدات آمریکا» در خاورمیانه است. رهبران امارات به این نتیجه رسیده‌اند که جهان به سمت چندقطبی شدن پیش می‌رود و تکیه صرف به واشنگتن خطرناک است. بنابراین، ابوظبی با خرید هواپیماهای آموزشی از چین، میزبانی از الیگارش‌های روس و پیوستن به بریکس، به واشنگتن پیام می‌دهد که «گزینه‌های جایگزین» دارد. این اقدامات نه برای جایگزینی آمریکا، بلکه به عنوان اهرمی برای بالا بردن قدرت چانه‌زنی و دریافت امتیازات امنیتی بیشتر از کاخ سفید استفاده می‌شود.
undefined با این حال، گزارش تأکید می‌کند که این بازی محدودیت‌های سختی دارد. ماجرای شرکت هوش مصنوعی G42 که تحت فشار آمریکا مجبور شد روابط خود با چین را قطع کند تا به تراشه‌های پیشرفته انویدیا دسترسی یابد، نشان داد که وقتی پای «تکنولوژی‌های حساس» در میان باشد، واشنگتن اجازه بازی دوگانه را نمی‌دهد. امارات دریافته است که در حوزه‌های حیاتی، همچنان بند ناف حیاتش به غرب متصل است.
undefined نتیجه‌گیری تحلیل این است که رابطه ابوظبی و واشنگتن از یک «اتحاد سنتی» به یک «شراکت تراکنشی» (معامله‌گرانه) تغییر ماهیت داده است. امارات دیگر یک متحد مطیع نیست که کورکورانه از سیاست‌های آمریکا پیروی کند، بلکه یک مشتری سخت‌گیر است که ضمن حفظ رابطه نزدیک با کلانتر جهانی، سبد سرمایه‌گذاری سیاسی خود را با کارت‌های شرقی متنوع کرده است تا در برابر شوک‌های احتمالی آینده بیمه شود.
🟦 ملاحظه: سیاست «هجینگ» امارات، اگرچه تا امروز موفق بوده و استقلال عمل بی‌سابقه‌ای به این کشور داده، اما با تشدید رقابت ابرقدرت‌ها، فضای تنفس ابوظبی تنگ‌تر خواهد شد. آمریکا در حال ترسیم خطوط قرمزی است که امارات را مجبور به انتخاب‌های سخت می‌کند. موفقیت این دکترین به این بستگی دارد که محمد بن زائد تا کجا بتواند آمریکا را با قدرت لابی‌گری با پروژه‌های خود همراه نگه دارد و بدون عبور از خط قرمزهای امنیتی واشنگتن، منافع خود را پیش ببرد.
https://www.middleeasteye.net/news/how-uae-keeps-us-close-while-hedging-against-it
#امارات
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۴:۴۲

undefined پیام راهبردی شورای همکاری از تریبون منامه؛ البدیوی: به دنبال فروپاشی ایران نیستیم
undefined جاسم البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، در جریان اجلاس امنیتی «گفتگوی منامه» که توسط موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS) برگزار شد، مواضع صریح و قابل تأملی را در خصوص رویکرد کشورهای عربی نسبت به تهران بیان کرد. او با رد قاطعانه هرگونه شائبه مبنی بر تلاش این شورا برای تغییر رژیم در تهران، رسماً اعلام کرد که کشورهای خلیج فارس به هیچ وجه خواهان فروپاشی یا بی‌ثباتی در ایران نیستند.
undefined البدیوی در تشریح این راهبرد، بر جبر جغرافیایی تأکید کرد و یادآور شد که ایران همسایه ابدی کشورهای منطقه است. از دیدگاه او و سران شورا، هرگونه فروپاشی ساختاری یا هرج‌ومرج داخلی در ایران، نه یک فرصت، بلکه یک تهدید امنیتی بزرگ است که ترکش‌های آن مستقیماً ثبات و امنیت کل خلیج فارس را هدف قرار می‌دهد. او تصریح کرد که منافع شورای همکاری در وجود ایرانی باثبات، شکوفا و امن نهفته است، مشروط بر اینکه این کشور به اصول حقوق بین‌الملل، حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی سایرین پایبند باشد.
undefined دبیرکل شورای همکاری با اشاره به توافق احیای روابط میان عربستان و ایران با میانجیگری چین، آن را نشانه‌ای از اراده کشورهای منطقه برای حل اختلافات از طریق دیپلماسی دانست. با این حال، او توپ را در زمین تهران انداخت و تأکید کرد که ایران باید با برداشتن گام‌های عملی و ملموس در پرونده هسته‌ای و سیاست‌های منطقه‌ای، جدیت خود را در اعتمادسازی نشان دهد. پیام البدیوی روشن بود: استراتژی شورای همکاری «تعامل انتقادی» برای حفظ ثبات است، نه «تخاصم وجودی» برای حذف ایران.
#شورای_همکاری #ایران
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۴:۵۷

undefined معمای سکوت شیخ الازهر؛ چرا احمد الطیب چشمانش را بر جرایم امارات بسته است؟
undefined وب‌سایت عربی ۲۱ به مناسبت پیام تبریک احمد الطیب به مناسبت روز ملی امارات و تعریف و تمجید‌های مبالغه‌آمیزی که او از امارات در این پیام تبریک کرده بود، در یادداشتی انتقادی به بررسی سکوت معنادار احمد الطیب، شیخ الازهر، در قبال سیاست‌های منطقه‌ای امارات متحده عربی پرداخته است. نویسنده این پرسش را مطرح می‌کند که چرا عالی‌ترین مقام مذهبی اهل سنت که همواره بر دفاع از مظلومان تأکید دارد و در قضیه غزه موضعی صریح اتخاذ کرده، در برابر نقش مخرب ابوظبی در جنگ‌های داخلی سودان و یمن و حمایت تسلیحاتی این کشور از گروه‌های شورشی، روزه سکوت گرفته است؟
undefined این تحلیل، ریشه این سکوت را در پیوندهای عمیق مالی و سیاسی میان نهاد الازهر و حاکمان ابوظبی جستجو می‌کند. اشاره نویسنده به دریافت «جایزه زاید برای برادری انسانی» توسط شیخ الازهر و روابط گرم او با محمد بن زائد است. به باور نویسنده، امارات با استفاده از «دیپلماسی مذهبی» و اعطای جوایز و حمایت‌های مالی، عملاً توانسته است نهادهای دینی سنتی را خنثی کرده و انتقادات اخلاقی آنها را مهار کند.
undefined علاوه بر روابط شخصی، این یادداشت به محدودیت‌های ساختاری الازهر در مصر نیز اشاره می‌کند. با توجه به وابستگی شدید اقتصاد مصر به کمک‌های مالی و سرمایه‌گذاری‌های امارات، قاهره اجازه هیچ‌گونه تنشی با ابوظبی را نمی‌دهد. در این چارچوب، شیخ الازهر نیز ناچار است سیاست‌های خود را با منافع دولت مصر تنظیم کند. مقاله نتیجه می‌گیرد که این استاندارد دوگانه و سکوت در برابر ریخته شدن خون مسلمانان در سودان توسط تسلیحات اماراتی، به اعتبار اخلاقی و جایگاه معنوی الازهر در میان افکار عمومی جهان اسلام ضربه می‌زند.
#امارات
https://arabi21.com/story/1723720
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۲:۲۳

undefined مسیرهای جداگانه؛ رقابت استراتژیک کشورهای عربی بر سر مواد معدنی حیاتی
undefined موسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن (AGSIW) در تحلیلی به بررسی استراتژی‌های متفاوت کشورهای شورای همکاری در رقابت جهانی بر سر مواد معدنی حیاتی پرداخته است. این گزارش نشان می‌دهد که اگرچه هدف نهایی همه این کشورها تنوع‌بخشی به اقتصاد و عبور از عصر نفت است، اما مسیرهایی که ریاض، ابوظبی و مسقط برای رسیدن به این هدف انتخاب کرده‌اند، کاملاً از یکدیگر متمایز است و بازتاب‌دهنده جاه‌طلبی‌های متفاوت آنهاست.
undefined استراتژی عربستان سعودی کاملاً متمرکز بر «صنعتی‌سازی داخلی» است. ریاض بخش معدن را به عنوان ستون سوم اقتصاد خود تعریف کرده است. شرکت «مناره» (کنسرسیوم صندوق ثروت ملی و شرکت معادن) مأموریت دارد تا با سرمایه‌گذاری در معادن خارج از کشور، مواد خام را برای فرآوری به داخل عربستان منتقل کند. هدف بن‌سلمان تنها کسب سود مالی نیست، بلکه او به دنبال ایجاد کامل زنجیره ارزش در داخل خاک پادشاهی است؛ از استخراج و پالایش لیتیوم و مس گرفته تا ساخت باتری و تولید خودروهای برقی. عربستان می‌خواهد با استفاده از انرژی ارزان، خود را به هاب صنعتی منطقه تبدیل کند.
undefined در مقابل، امارات متحده عربی رویکردی «تجاری و جهانی» دارد که توسط شرکت هلدینگ منابع بین‌المللی (IRH) هدایت می‌شود. ابوظبی با خریدهای تهاجمی و سریع (مانند خرید معادن مس در زامبیا)، به دنبال کنترل دارایی‌های استراتژیک در سطح جهان و تسلط بر تجارت و لجستیک این مواد است. برخلاف عربستان که اصرار بر بومی‌سازی صنعت دارد، امارات بیشتر بر جنبه‌های ژئوپلیتیک و مالی تمرکز کرده و می‌خواهد جایگاه خود را به عنوان مرکز تجارت جهانی کالا (Commodity Trading Hub) تثبیت کند، حتی اگر فرآوری فیزیکی در جای دیگری انجام شود.
undefined این تحلیل نتیجه می‌گیرد که این واگرایی استراتژیک، نقش‌های آینده را در خلیج فارس تقسیم می‌کند: عربستان در تلاش است تا «کارخانه بزرگ» منطقه باشد، در حالی که امارات می‌خواهد نقش «تاجر و بانکدار» مواد معدنی را بازی کند. با این حال، با محدود بودن منابع باکیفیت در آفریقا و آمریکای جنوبی، رقابت میان این دو همسایه برای تصاحب دارایی‌های خارجی در حال تشدید است.
#عربستان #امارات #عمان
https://agsi.org/analysis/diverging-paths-gulf-critical-mineral-strategies/
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۲:۲۳

undefined صدای متفاوت از ریاض؛ وقتی «تهدید رژیم صهیونیستی» از «خطر ایران» پیشی می‌گیرد
undefined ترکی الفیصل، رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان و از چهره‌های با نفوذ خاندان سلطنتی، در اظهاراتی که بازتاب گسترده‌ای داشته، معادلات امنیتی مرسوم در منطقه را به چالش کشیده است. او با ادبیاتی بی‌پرده، اسرائیل را نیروی «دردسرآفرین» منطقه خواند و تصریح کرد که در شرایط فعلی، تل‌آویو تهدیدی به مراتب بزرگتر از ایران برای ثبات خاورمیانه محسوب می‌شود.
undefined این موضع‌گیری از آن جهت حائز اهمیت راهبردی است که مستقیماً روایت مورد علاقه واشنگتن و تل‌آویو را هدف قرار می‌دهد. سال‌هاست که غرب تلاش می‌کند با محوریت «ایران‌هراسی»، ائتلافی عربی-صهیونیستی تشکیل دهد. اما سخنان ترکی الفیصل نشان می‌دهد که جنگ غزه و رفتارهای اسرائیل، چنان فضای منطقه را تغییر داده که حتی معماران سنتی امنیت سعودی نیز دیگر نمی‌توانند ایران را به عنوان تهدید اول اولویت‌بندی کنند و جنایات اسرائیل را نادیده بگیرند.
undefined اگرچه ترکی الفیصل اکنون سمت رسمی ندارد، اما در عرف سیاسی عربستان، او همواره به عنوان «صدای غیررسمی اما دقیق» حاکمیت شناخته می‌شود که حرف‌هایی را می‌زند که مقامات رسمی به دلایل دیپلماتیک قادر به بیان آن نیستند. سخنان او هشداری به غرب است که تصور نکنند عربستان برای مقابله با ایران، حاضر است چک سفید امضا به رژیم صهیونیستی بدهد.
#عربستان
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۵:۵۲

undefined لغو روادید بین عربستان سعودی و روسیه
undefinedمقام‌های ارشد روسیه و عربستان سعودی در حاشیه مجمع تجاری اخیر در ریاض، توافق‌نامه‌ای برای لغو متقابل روادید برای دارندگان انواع گذرنامه‌ها امضا کردند. این توافق، شهروندان دو کشور را قادر می‌سازد تا برای مقاصد گردشگری، تجاری یا خانوادگی، در هر سال میلادی ۹۰ روز بدون نیاز به ویزا در کشور مقابل اقامت کنند. هدف اصلی این اقدام، تسهیل تردد و تقویت روابط اقتصادی و توسعه پروازهای مستقیم است و اتحادیه گردشگری روسیه پیش‌بینی افزایش دو یا سه برابری گردشگران سعودی در روسیه را دارد.
undefinedنکته کلیدی آن است که این توافق شامل روادید حج تمتع و عمره نمی‌شود. سفر برای انجام مناسک حج همچنان نیازمند اخذ روادید خاص خود است و سخت‌گیری‌های پیشین همچنان پابرجاست. این استثنا همچنین برای سفرهای کاری، تحصیلی و اقامت دائم نیز اعمال می‌شود.
#عربستان
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس

@PGulfStudies

۷:۱۲

undefined چرخش سعودی‌ها از جاه‌طلبی نمادین به واقع‌نگری مالی
undefinedمحمد الجدعان، وزیر دارایی عربستان سعودی، در پیامی آشکار به بازارهای جهانی اعلام کرد که ریاض «هیچ غروری» ندارد که مانع از تعدیل، تعویق و یا حتی لغو پروژه‌های کلان و پرهزینه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» شود. این اظهارات بی‌سابقه هم‌زمان با انتشار بودجه سال ۲۰۲۶ بیان شد که در آن کسری بودجه با کاهشی ملموس نسبت به سال ۲۰۲۵، به ۳.۳ درصد تولید ناخالص داخلی (حدود ۴۴ میلیارد دلار) محدود شده است. الجدعان با تأکید بر اینکه کسری بودجه تا سال ۲۰۲۸ «طبق برنامه و عامدانه» ادامه خواهد داشت، تصریح کرد که دولت بدون تردید آماده است پروژه‌هایی را که اولویت کمتری دارند، به نفع طرح‌های دارای بازدهی اقتصادی سریع‌تر و استراتژیک، لغو کرده یا به تعویق بیندازد.
undefinedاین رویکرد که با استقبال صندوق بین‌المللی پول به عنوان «بازنگری مخارج» مواجه شده، گمانه‌زنی‌ها درباره کوچک‌سازی یا تأخیر در طرح‌های جاه‌طلبانه‌ای مانند شهر آینده‌نگر «نئوم»، پیست اسکی «تروجینا» و پروژه ۱۷۰ کیلومتری «The Line» را تقویت کرده است؛ پروژه‌هایی که علیرغم تبلیغات سنگین و گسترده اما، در عمل با چالش‌های فنی، مالی و زمان‌بندی - از جمله نگرانی درباره آمادگی برای میزبانی بازی‌های آسیایی زمستانی 2029 - روبه‌رو هستند. در حالی که صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) قرار است استراتژی جدید سرمایه‌گذاری خود را در اوایل ۲۰۲۶ اعلام کند، تحلیلگران معتقدند عربستان در حال گذار از «جاه‌طلبی نمادین» به «واقع‌گرایی مالی» است تا با تمرکز بر «کارایی مخارج» به جای حجم آن، ثبات اقتصادی خود را در برابر نوسانات بازار نفت و بدهی‌ها تضمین کند.
#عربستان
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس

@PGulfStudies

۱۲:۰۹

undefined گرم شدن روابط واشنگتن-ریاض؛ چرا پرونده عادی‌سازی در «فریزر» ماند؟
undefined وب‌سایت «میدل ایست فروم» در تحلیلی به بررسی پارادوکس جدید در روابط مثلث آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی پرداخته است. این گزارش با اشاره به سفر اخیر بن‌سلمان به واشنگتن و استقبال گرم ترامپ، استدلال می‌کند که در حالی که محور واشنگتن-ریاض در حال تجربه یک «ماه عسل دوم» است، پرونده عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی که قرار بود نگین این توافقات باشد، عملاً به حاشیه رانده شده و در سردترین وضعیت خود قرار دارد.
undefined تحلیلگر این موسسه معتقد است که دونالد ترامپ با رویکردی کاملاً معامله‌گرانه، اولویت‌های خود را تغییر داده است. رئیس‌جمهور آمریکا به دنبال «پول نقد» (سرمایه‌گذاری تریلیون دلاری) و «نفت ارزان» بود و بن‌سلمان هر دو را به او تقدیم کرد. در مقابل، ترامپ نیز آنچه ریاض می‌خواست (پیمان دفاعی و جایگاه متحد اصلی غیر ناتو) را ارائه داد. در این دادوستد دوجانبه، ترامپ به اهداف خود رسید و دیگر نیازی نمی‌بیند که برای راضی کردن رژیم صهیونیستی، فشار سیاسی سنگینی را برای یک توافق عادی‌سازی که در شرایط فعلی «هزینه‌بر و پیچیده» است، تحمل کند.
undefined از سوی دیگر، بن‌سلمان نیز با زیرکی استراتژیک، موفق شده است بدون پرداخت هزینه سیاسی عادی‌سازی، امتیازات امنیتی را از آمریکا بگیرد. ریاض با علم به اینکه کابینه راست‌گرای نتانیاهو هرگز با شرط «تشکیل کشور فلسطین» موافقت نخواهد کرد، این شرط را به عنوان مانعی غیرقابل عبور مطرح کرده است. عربستان اکنون در موقعیتی است که چتر امنیتی آمریکا را به دست آورده، بدون اینکه مجبور باشد با دولتی در تل‌آویو دست بدهد که درگیر جنگ غزه و لبنان است و محبوبیتش در جهان عرب به صفر رسیده است.
undefined این گزارش نتیجه می‌گیرد که رژیم صهیونیستی بزرگترین بازنده این گرم شدن روابط است. نتانیاهو امیدوار بود که مسیر بهبود روابط آمریکا و عربستان، لزوماً از «ایستگاه اورشلیم» بگذرد و عادی‌سازی، پیش‌شرط امتیازات آمریکا به عربستان باشد. اما ترامپ با دور زدن رژیم صهیونیستی و معامله مستقیم با بن‌سلمان، عملاً اهرم فشار تل‌آویو را خنثی کرد. اکنون رژیم صهیونیستی نظاره‌گر اتحاد استراتژیک آمریکا و عربستان است، در حالی که خود پشت درهای بسته عادی‌سازی مانده است.
#عربستان
https://www.meforum.org/mef-online/as-trump-and-saudi-prince-heat-up-ties-israel-normalization-left-out-in-the-cold
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۵:۵۷

undefined معمای فقر در سرزمین ثروت؛ چرا شهروندان سعودی «وفور پول» را حس نمی‌کنند؟
undefined روزنامه العربی الجدید در گزارشی تحلیلی به بررسی یک پارادوکس بزرگ در جامعه عربستان پرداخته است: چگونه کشوری که صندوق ثروت ملی آن تریلیون دلاری شده و تیتر اخبار جهان را با خریدهای لوکس پر کرده است، شهروندانش از فشار اقتصادی و کاهش قدرت خرید نالان هستند؟ این گزارش نشان می‌دهد که ارقام کلان رشد اقتصادی، لزوماً به معنای رفاه در سفره مردم نیست.
undefined تحلیلگران اقتصادی معتقدند که ساختار قرارداد اجتماعی در عربستان تغییر کرده است. دولت رفاهی سابق که بر پایه توزیع مستقیم پول نفت (یارانه‌ها و استخدام‌های دولتی) استوار بود، جای خود را به دولتی داده که بر شهروندان مالیات بر ارزش افزوده (۱۵ درصد) می‌بندد و یارانه‌های انرژی را حذف می‌کند. در واقع، دولت دست در جیب مردم کرده تا هزینه‌های گزاف تغییر ساختار اقتصاد را تأمین کند.
undefined عامل دیگر، تمرکز سرمایه‌گذاری‌ها بر پروژه‌های «دیربازده» و «حیثیتی» است. درآمدهای نفتی به جای تزریق به بدنه جامعه یا افزایش حقوق‌ها متناسب با تورم، صرف ابرپروژه‌هایی مانند نئوم، خرید بازیکنان فوتبال و سرمایه‌گذاری‌های خارجی می‌شود. این پول‌ها در چرخه اقتصاد خرد داخلی گردش نمی‌کند و شهروند معمولی سعودی، تنها شاهد تورم ناشی از این پروژه‌ها (به ویژه در بخش مسکن) است، بدون آنکه سهمی از سود آنها ببرد.
undefined این گزارش نتیجه می‌گیرد که طبقه متوسط سعودی تحت فشار دوگانه «هزینه‌های زندگی به سبک غربی» و «درآمدهای ثابت» قرار گرفته است. احساس عمومی این است که ثروت کشور در حال «بتن‌ریزی» در بیابان‌ها یا خروج از کشور است و شکاف میان «عربستان ثروتمند در اخبار» و «عربستان گران برای زندگی» روز به روز عمیق‌تر می‌شود.
#عربستان
https://www.alaraby.co.uk/economy/لماذا-لا-يشعر-السعوديون-بوفرة-الأموال
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۵:۵۷

thumbnail
undefined چرا کویت تابعیت هزاران نفر را لغو می‌کند؟
حکم رسمی کویت مبنی بر سلب تابعیت از داعیۀ مشهور، طارق سویدان، صادر شد؛ اقدامی که بار دیگر توجه‌ها را به کارزار گستردهٔ سلب تابعیت در کویت طی دو سال گذشته جلب کرده است. اما حکم مشخص نکرده است که سلب تابعیتِ طارق سویدان بر اساس کدام ماده صورت گرفته است.
سازمان حقوق بشری «MENA Rights Group» مستقر در ژنو اعلام کرد که تنها بین اوت تا دسامبر ۲۰۲۴ بیش از ۳۵ هزار نفر از تابعیت محروم شده‌اند.....
undefined ادامه مطلب:syaaq.com/35843
undefined #سلب_تابعیت #شیخ_مشعل #کویت
undefinedundefinedundefined@melatedin/کانال ملت دین

۱۲:۴۱

undefined هجوم دلارهای نفتی به هالیوود؛ چرا ریاض به دنبال تصاحب پارامونت و برادران وارنر است؟
undefinedوب‌سایت بیزینس اینسایدر در گزارشی تحلیلی به موج جدید و سهمگین ورود سرمایه‌های خلیج فارس به قلب صنعت سرگرمی آمریکا پرداخته است. طبق این گزارش، در حالی که غول‌های رسانه‌ای مانند «پارامونت» و «وارنر برادرز دیسکاوری» (WBD) با چالش‌های مالی، کاهش ارزش سهام و جنگ‌های داخلی مدیریتی دست‌ و پنجه نرم می‌کنند، صندوق‌های ثروت ملی عربستان سعودی، قطر و ابوظبی به عنوان ناجیان ثروتمند و البته فرصت‌طلب وارد میدان شده‌اند. اما در میان این بازیگران، استراتژی عربستان سعودی به رهبری صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF)، تهاجمی‌تر و هدفمندتر از سایرین به نظر می‌رسد و نشان‌دهنده یک دکترین دوگانه «سود و نفوذ» است.
undefinedتحلیلگران معتقدند که اشتهای سیری‌ناپذیر بن‌سلمان برای خرید سهام استودیوهای هالیوودی و پلتفرم‌های استریم، در وهله اول از یک منطق اقتصادی قوی پیروی می‌کند. صنعت سرگرمی و رسانه، علی‌رغم نوسانات مقطعی، یکی از پرسودترین و آینده‌دارترین صنایع جهان است. با تغییر الگوی مصرف جهانی به سمت محتوای دیجیتال و استریم، مالکیت بر «کتابخانه‌های محتوا» (IPs) و فرنچایزهای محبوب سینمایی، حکم چاه‌های نفت جدیدی را دارد که جریان درآمدی پایدار و ارزی را برای دوران پس از نفت تضمین می‌کند. برای ریاض که به دنبال تنوع‌بخشی به سبد درآمدی خود در چارچوب چشم‌انداز ۲۰۳۰ است، هالیوود نه یک تفریح، بلکه یک کلاس دارایی (Asset Class) با بازده سرمایه بالا محسوب می‌شود که می‌تواند موتور محرک اقتصاد غیرنفتی باشد.
undefinedاما لایه دوم و عمیق‌تر این استراتژی، به مقوله «قدرت نرم» و «برندینگ ملی» باز می‌گردد. عربستان سعودی که سال‌ها در رسانه‌های غربی با تصاویر منفی حقوق بشری، جنگ یمن و قتل خاشقجی بازنمایی می‌شد، اکنون دریافته است که بهترین راه برای تغییر این تصویر، نه جنگیدن با رسانه‌ها، بلکه «خریدن» آنهاست. سرمایه‌گذاری در غول‌هایی مانند پارامونت، به ریاض کرسی‌هایی در هیئت‌مدیره می‌دهد که می‌تواند به صورت نامحسوس بر روایت‌ها تأثیر بگذارد. حضور در بالاترین سطح تصمیم‌گیری صنعت سرگرمی، این قدرت را به عربستان می‌دهد تا چهره‌ای مدرن، اصلاح‌طلب و پیشرو از خود به جهان مخابره کند و با استفاده از جادوی سینما و پلتفرم‌های جهانی، اثرات تبلیغات منفی علیه پادشاهی را خنثی نماید.
undefinedدر واقع، بن‌سلمان با یک تیر دو نشان می‌زند: هم دلارهای نفتی را در صنعتی با ارزش افزوده بالا پارک می‌کند تا سودهای کلان به جیب بزند، و هم از نفوذ فرهنگی هالیوود به عنوان یک سپر دفاعی برای ترمیم وجهه بین‌المللی خود استفاده می‌کند. این گزارش نتیجه می‌گیرد که جنگ تصاحب پارامونت و WBD، تنها یک معامله تجاری نیست، بلکه بخشی از پروژه بزرگتر عربستان برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت رسانه‌ای است که در آن، روایت‌ها به اندازه بشکه‌های نفت ارزش دارند.
البته باید توجه داشت که عربستان و سایر کشورهای خلیج فارس سهمی در مدیریت این سکوها نخواهند داشت و تنها به نحوی غیر مستقیم بر آن نظارت خواهند داشت. زیرا که قرار است مدیریت این شرکت‌ها به دست خانواده الیسون انجام گیرد
#عربستان
https://www.businessinsider.com/paramount-wbd-saudi-arabia-qatar-abu-dhabi-elllison-hostile-billions-2025-12
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس
@PGulfStudies

۱۵:۲۱

undefined سرنوشت «سپر دفاعی واحد»؛ پروژه نظامی خلیج فارس در آزمون تهدیدات منطقه‌ای
undefined وب‌سایت تحلیلی «الخلیج آنلاین» در مقاله‌ای تفصیلی به کالبدشکافی وضعیت کنونی «پروژه دفاع مشترک» کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پرداخته است. در شرایطی که خاورمیانه با امواج سهمگین بی‌ثباتی، از پیامدهای جنگ غزه تا تنش‌های دریای سرخ و سایه سنگین رقابت‌های ژئوپلیتیک روبروست، این پرسش کلیدی مطرح می‌شود که رویای دیرینه تشکیل یک بلوک نظامی منسجم عربی اکنون در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ این گزارش استدلال می‌کند که اگرچه گام‌های نهادی قابل‌توجهی برداشته شده، اما مسیر تا رسیدن به یک «ناتوی خلیجی» واقعی همچنان ناهموار و پرچالش است.
undefined محور اصلی این تحولات، فعال‌سازی و تقویت «فرماندهی نظامی واحد» (Unified Military Command) مستقر در ریاض است. گزارش تأکید می‌کند که رهبران خلیج فارس بیش از پیش به این نتیجه رسیده‌اند که چتر امنیتی سنتی غرب، اگرچه لازم است، اما دیگر به اندازه کافی و به تنهایی قابل اتکا نیست. از این رو، برگزاری مانورهای مشترک و تلاش برای یکپارچه‌سازی سیستم‌های راداری و پدافند هوایی، از فاز تشریفاتی سال‌های گذشته خارج شده و به یک ضرورت حیاتی تبدیل شده است. هدف‌گذاری جدید شورای همکاری، حرکت از «همکاری‌های موردی و نمادین» به سمت «تکامل عملیاتی» است تا این کشورها بتوانند در برابر تهدیدات نامتقارن، حملات موشکی و پهپادی واکنشی سریع و هماهنگ نشان دهند.
undefined با این حال، تحلیلگران الخلیج آنلاین به موانع ساختاری عمیقی اشاره می‌کنند که سرعت پیشرفت این پروژه را کند کرده است. عدم یکپارچگی در سیستم‌های تسلیحاتی (به دلیل خرید از منابع متنوع شامل آمریکا، اروپا و اخیراً چین)، تفاوت در دکترین‌های نظامی و مهم‌تر از همه، «تفاوت دیدگاه‌های سیاسی» میان اعضا نسبت به تعریف دشمن و منشأ تهدیدات، از جمله چالش‌های اصلی هستند. برای مثال، رویکرد دیپلماتیک و تعاملی برخی اعضا (مانند عمان یا قطر) در قبال پرونده‌های منطقه‌ای، گاهی در تضاد با رویکرد امنیتی‌-نظامی اعضای دیگر قرار می‌گیرد که این امر مانع از شکل‌گیری یک «دکترین دفاعی واحد» می‌شود.
undefined بخش مهمی از این گزارش به تأثیر جنگ غزه و تحولات اخیر دریای سرخ بر شتاب‌دهی به این پروژه اختصاص دارد. احساس ناامنی مشترک و تهدید خطوط کشتیرانی باعث شده تا گفتگوها درباره «امنیت دریایی» و حفاظت از کریدورهای انرژی جدی‌تر از همیشه دنبال شود. با این وجود، نویسنده هشدار می‌دهد که تا زمانی که اراده سیاسی قوی برای عبور از مفهوم سنتی «حاکمیت ملی» به نفع «امنیت جمعی» وجود نداشته باشد، این پروژه در سطح هماهنگی‌های تاکتیکی باقی خواهد ماند و به یک اتحاد استراتژیک تمام‌عیار تبدیل نخواهد شد. آینده این طرح بیش از آنکه به خرید تسلیحات پیشرفته وابسته باشد، به همگرایی سیاسی در پایتخت‌های خلیج فارس گره خورده است.
#عربستان #امارات #قطر #کویت #بحرین #عمان
https://alkhaleejonline.net/سياسة/في-ظل-التحديات-الإقليمية-أين-وصل-المشروع-الدفاعي-الخليجي؟
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس@PGulfStudies

۱۵:۳۵

undefined معمای انرژی و ژئوپلیتیک در دیتاسنترهای ۱۵ میلیارد دلاری مایکروسافت در ابوظبی
undefined بر اساس گزارش تحلیلی نشریه فوربز در دسامبر ۲۰۲۵، سرمایه‌گذاری عظیم مایکروسافت در زیرساخت‌های ابری و هوش مصنوعی امارات متحده عربی وارد فاز عملیاتی حساس و جدیدی شده است. تمرکز اصلی این تحلیل بر چرایی انتخاب ابوظبی به عنوان هاب منطقه‌ای و چگونگی تأمین انرژی پایدار برای این تأسیسات غول‌پیکر است. طبق این گزارش، توسعه دیتاسنترها که بخشی از تعهد ۱۵.۲ میلیارد دلاری مایکروسافت تا سال ۲۰۲۹ محسوب می‌شود، تنها یک پروژه تجاری نیست، بلکه نقطه تلاقی «امنیت انرژی» و «استراتژی نوین ایالات متحده» در خلیج فارس است.
undefined پاشنه آشیل توسعه هوش مصنوعی در سطح جهانی، تأمین برق پایدار است. تحلیلگران فوربز اشاره می‌کنند که امارات با بهره‌گیری هوشمندانه از نیروگاه هسته‌ای «البرکة» که تأمین‌کننده بار پایه (Baseload) شبکه است و ترکیب آن با پروژه‌های خورشیدی عظیم شرکت «المصدر»، پاسخی استراتژیک به این چالش داده است. برخلاف بسیاری از کشورهای غربی که با موانع زیست‌محیطی و شبکه فرسوده روبرو هستند، ابوظبی توانسته است انرژی پاک و پایداری را که مایکروسافت برای پردازش‌های سنگین AI نیاز دارد، پیشاپیش تضمین کند.
undefined از منظر ژئوپلیتیک، این پروژه نماد تغییر موازنه در روابط واشنگتن-ابوظبی است. اعطای مجوز صادرات پیشرفته‌ترین تراشه‌های انویدیا به امارات و شراکت عمیق با هلدینگ G42، نتیجه مستقیم توافق‌نامه‌های امنیتی است که نفوذ چین را در زیرساخت‌های دیجیتال امارات محدود کرده است. در واقع، امارات با پذیرش استانداردهای نظارتی سخت‌گیرانه آمریکا، خود را به عنوان «منطقه امن» (Safe Zone) برای پردازش داده‌های حساس و استقرار تکنولوژی‌های پیشرفته آمریکایی در خاورمیانه تثبیت کرده است.
undefined سال ۲۰۲۶ به عنوان نقطه عطف این تحولات تعیین شده است؛ زمانی که فازهای اصلی دیتاسنترها وارد مدار می‌شوند. این حرکت نشان‌دهنده گذار امارات از اقتصاد سنتی نفتی به مدلی از «سرمایه‌داری داده‌محور» است که در آن دولت نه تنها رگولاتور، بلکه از طریق بازوهایی مانند G42، شریک اصلی غول‌های سیلیکون‌ولی است. این استراتژی، فاصله تکنولوژیک امارات را با سایر رقبای منطقه‌ای به طرز چشمگیری افزایش داده و این کشور را به دروازه انحصاری هوش مصنوعی برای بازارهای نوظهور تبدیل می‌کند.
#امارات
https://www.forbes.com/sites/guneyyildiz/2025/12/09/uae-2026-what-powers-microsofts-15-billion-abu-dhabi-data-centers/
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس@PGulfStudies

۱۶:۳۸

undefined خیز امارات برای افزایش صادرات LNG همگام با رشد تقاضای جهانی
undefinedامارات متحده عربی اعلام کرده است که در راستای پاسخگویی به تقاضای فزاینده جهانی که از سرمایه‌گذاری‌های کنونی در بخش عرضه پیشی گرفته، صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) خود را افزایش می‌دهد. سهیل المزروعی، وزیر انرژی امارات، در حاشیه «هفته مالی ابوظبی» با تأیید هشدار همتای قطری خود مبنی بر کمبود سرمایه‌گذاری برای تولید بیشتر، تأکید کرد که برنامه‌های این کشور فراتر از تأمین نیاز داخلی است و بر توسعه صادرات تمرکز دارد. سعد الکعبی، وزیر انرژی قطر، پیش‌تر پیش‌بینی کرده بود که با افزایش مصرف انرژی ناشی از گسترش هوش مصنوعی، تقاضای جهانی از ۴۰۰ میلیون تن فعلی به ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۵ خواهد رسید.
undefinedدر همین راستا، امارات بر پروژه شاخص «ال‌ان‌جی رویس» در ابوظبی تمرکز کرده است؛ نخستین تأسیسات در منطقه منا (MENA) که با انرژی پاک فعالیت خواهد کرد. این پروژه با دو خط تولید ۴.۸ میلیون تنی، ظرفیت تولید ادنوک (شرکت ملی نفت ابوظبی) را بیش از دو برابر کرده و تا پایان سال ۲۰۲۸ به حدود ۱۵ میلیون تن در سال می‌رساند. پروژه رویس که تاکنون قراردادهای بلندمدتی با آلمان و شل امضا کرده، بخشی از راهبرد بازوی سرمایه‌گذاری ادنوک (XRG) برای دستیابی به ظرفیت گاز و ال‌ان‌جی ۲۰ تا ۲۵ میلیون تنی تا سال ۲۰۳۵ است.
#امارات
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس

@PGulfStudies

۱۰:۴۶

undefined الگوی تنوع؛ چرا امارات قوی‌ترین رشد را در GCC داشت؟
undefinedصندوق بین‌المللی پول (IMF) اعلام کرد که امارات متحده عربی در سال ۲۰۲۵، با پیشی گرفتن از همسایگان خود، قوی‌ترین رشد اقتصادی را در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ثبت رسانده است. جهاد ازعور، مدیر بخش خاورمیانه و آسیای مرکزی این نهاد، در حاشیه «هفته مالی ابوظبی» تصریح کرد که عملکرد نیرومند ابوظبی و ثمردهی راهبرد‌های بلندمدت برای کاهش وابستگی به نفت، موتور محرک اصلی این موفقیت بوده‌اند. او تأکید کرد که سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین و هوش مصنوعی (AI) اکنون به اولویت راهبردی و محور رقابت‌پذیری اقتصادی در منطقه تبدیل شده و بخش مالی و فین‌تک نیز نقشی فزاینده در تعمیق بازارها ایفا می‌کنند.
undefinedبرپایه ارزیابی صندوق بین‌المللی پول، منطقه خلیج فارس با وجود عدم قطعیت‌های جهانی نظیر جنگ‌های تعرفه‌ای و تنش‌های ژئوپلیتیک، به لطف سه عامل «رشد قدرتمند بخش غیرنفتی»، «افزایش تولید نفت» و «رونق گردشگری و تجارت»، ثبات خود را حفظ کرده است. گزارش‌های تکمیلی نیز نرخ تورم منطقه را در سطح پایینِ حدود ۲ درصد برآورد کرده‌اند. با این حال، ازعور خاطرنشان کرد که سال ۲۰۲۶ نیازمند نظارت دقیق بر نرخ تورم و بازارهای مالی است، هرچند امارات با توسعه شتابان بخش‌های لجستیک، انرژی‌های تجدیدپذیر و خدمات دیجیتال، موقعیت خود را به عنوان قطب نوآوری و ثبات اقتصادی در منطقه تثبیت کرده است.
#امارات
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس

@PGulfStudies

۱۶:۰۱

undefined نبرد روایت‌ها در واشنگتن؛ رقابت سنگین رژیم صهیونیستی و قطر برای تسخیر افکار عمومی آمریکا
undefined وب‌سایت «عربی ۲۱» به نقل از روزنامه عبری «هاآرتص» گزارشی تحلیلی منتشر کرده که پرده از یک جبهه جنگ دیگر، موازی با جنگ غزه برمی‌دارد: نبرد برای تسخیر «قلب‌ها و مغزها» در ایالات متحده. این گزارش تشریح می‌کند که چگونه تل‌آویو و دوحه در حال حاضر درگیر یک رقابت شدید لابی‌گری و رسانه‌ای هستند تا روایت غالب در واشنگتن را به نفع خود تغییر دهند و بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی کاخ سفید تأثیر بگذارند.
undefined طبق این تحلیل، استراتژی رژیم صهیونیستی بر تخریب چهره قطر متمرکز است. لابی‌های هوادار رژیم صهیونیستی و مقامات تل‌آویو تلاش می‌کنند با برجسته کردن میزبانی قطر از رهبران حماس، دوحه را نه به عنوان یک میانجی بی‌طرف، بلکه به عنوان «حامی تروریسم» معرفی کنند. آن‌ها با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای و فشار بر کنگره، سعی دارند این گزاره را جا بیندازند که اتحاد با قطر با منافع امنیت ملی آمریکا در تضاد است و واشنگتن باید فشار حداکثری بر این کشور حاشیه خلیج فارس وارد کند.
undefined در سوی مقابل، قطر از «قدرت نرم» و اهرم‌های دیپلماتیک خود بهره می‌برد. دوحه خود را به عنوان «میانجی ضروری» و تنها کانال ارتباطی مؤثر برای آزادی گروگان‌ها و مدیریت بحران‌های منطقه‌ای معرفی می‌کند. هاآرتص اشاره می‌کند که سرمایه‌گذاری‌های کلان قطر در دانشگاه‌های آمریکایی، اندیشکده‌ها و رسانه‌ها در سال‌های گذشته، اکنون به کمک این کشور آمده است. قطر با تأکید بر میزبانی از پایگاه هوایی العدید (بزرگترین پایگاه آمریکا در منطقه)، خود را متحدی استراتژیک نشان می‌دهد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
undefined این گزارش تأکید می‌کند که میدان این نبرد تنها راهروهای کنگره نیست، بلکه دانشگاه‌های آمریکا و فضای مجازی نیز به صحنه درگیری تبدیل شده‌اند. در حالی که رژیم صهیونیستی بر روایت‌های مربوط به یهودستیزی و امنیت تمرکز دارد، قطر و بازوهای رسانه‌ای آن بر مسائل حقوق بشری و رنج غیرنظامیان غزه مانور می‌دهند.
undefined در نهایت، تحلیلگر هاآرتص نتیجه می‌گیرد که علیرغم نفوذ سنتی و قدرتمند رژیم صهیونیستی در سیاست آمریکا، قطر ثابت کرده است که رقیبی دست‌وپابسته نیست. پیچیدگی وابستگی آمریکا به قطر برای حل پرونده‌های منطقه‌ای (از جمله تعامل با طالبان و ایران)، تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای منزوی کردن دوحه را با بن‌بست مواجه کرده است.
#قطر
https://arabi21.com/story/1724728/هآرتس-إسرائيل-وقطر-تتنافسان-على-كسب-قلوب-وعقول-الأمريكيين
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس@PGulfStudies

۱۶:۳۹

undefined توافق شرکت اماراتی با دولت افغانستان برای توسعه دو شریان حیاتی تجاری
undefinedشرکت بنادر دبی (DP World) اعلام کرد که توافقنامه‌ای را با دولت افغانستان برای توسعه و بهره‌برداری از دو مورد از مهم‌ترین گذرگاه‌های مرزی زمینی این کشور، یعنی « تورخم » و « هیراتان » ، به امضا رسانده است. این مشارکت که در قالب یک طرح دولتی-خصوصی انجام می‌شود، گامی حیاتی در جهت مدرن‌سازی دروازه‌های اصلی تجارت افغانستان و تقویت جایگاه آن به عنوان یک کریدور عبور استراتژیک میان آسیای مرکزی و جنوبی به شمار می‌رود.
undefinedگذرگاه‌های تورخم (در مرز پاکستان) و هیراتان (در مرز ازبکستان) شریان‌های حیاتی برای تجارت چند میلیارد دلاری سالانه افغانستان با همسایگانش هستند؛ به‌طوری که حجم تجارت دوجانبه تنها با پاکستان در سال ۲۰۲۴ از مرز ۱.۶ میلیارد دلار فراتر رفته است. با این حال، زیرساخت‌های قدیمی و رویه‌های دستی، مانع بزرگی در برابر کارایی و ایمنی این جابجایی کالاها ایجاد کرده‌اند.
undefinedبر اساس مفاد این قرارداد، DP World پیش از نهایی شدن امتیاز بهره‌برداری، یک مطالعه امکان‌سنجی فنی و مالی جامع انجام خواهد داد. پیش‌بینی می‌شود این پروژه شامل به‌روزرسانی کامل زیرساخت‌ها، استقرار سامانه‌های پیشرفته جابجایی بار و دیجیتالی‌سازی کامل عملیات مرزی باشد تا کارایی، ایمنی و قابلیت اطمینان تجارت فرامرزی افزایش یابد. با وجود این همکاری، دولت افغانستان وظایف حاکمیتی خود از جمله گمرک، مهاجرت و امنیت را حفظ خواهد کرد و این پروژه اولویت استخدام و توسعه مهارت‌های نیروی کار محلی را نیز در دستور کار دارد.
#امارات
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس

@PGulfStudies

۱۱:۳۲

undefined تشدید مواضع خصمانه شورای همکاری خلیج‌فارس علیه ایران
undefinedمواضع خصمانه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران در روزهای اخیر بیش از پیش تشدید شده و به تنش‌های لفظی میان مقامات دو طرف دامن زده است. در تازه‌ترین رویداد، دبیرکل این شورا، در روزهای ۷ و ۸ دسامبر، مجموعه‌ای از اظهارات تند و کم‌سابقه را مطرح کرد. البدیوی با محکوم کردن سخنان اخیر مقام‌های ایرانی، این اظهارات را «حاوی مغالطات و ادعاهای باطل» دانست و گفت با اصول منشور سازمان ملل، حقوق بین‌الملل و قواعد حسن همجواری هم‌خوانی ندارد. به گفته او، این مواضع نه‌تنها حاکمیت بحرین را مخدوش می‌کند، بلکه «حق» امارات متحده عربی بر جزایر سه‌گانه و نیز «مالکیت مشترک عربستان سعودی و کویت بر میدان گازی الدره» را زیر سؤال می‌برد.
undefinedاین موضع‌گیری‌ها پس از جدل لفظی البدیوی با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران، در حاشیه مجمع دوحه ۲۰۲۵ شدت گرفت و با موجی از واکنش‌های رسانه‌ای و سیاسی در کشورهای عضو شورا همراه شد. دبیرکل شورای همکاری در ادامه، حمله موشکی ژوئن گذشته ایران به پایگاه آمریکایی العدید را مصداق نقض حاکمیت قطر دانست و آن را نشانه‌ای از بی‌اعتنایی تهران به اصل حسن همجواری توصیف کرد.
undefinedالبدیوی با اشاره به پیشینه اختلاف بر سر میدان گازی آرش، مدعی شد این میدان که در سال ۱۹۶۷ کشف شده، از نگاه شورای همکاری به‌طور کامل در آب‌های کویت و منطقه مشترک سعودی–کویتی قرار دارد و هرگونه ادعای ایران درباره آن را مردود خواند. او در عین حال تأکید کرد شورای همکاری، علی‌رغم این تنش‌ها، همچنان بر گفت‌وگو، راه‌حل‌های دیپلماتیک و پرهیز از تشدید بحران تأکید دارد و از ایران می‌خواهد از این‌گونه اظهارات بی‌اعتمادساز خودداری کند.
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس

@PGulfStudies

۱۵:۲۱

undefined خط آهن ۳۰۰ کیلومتری: اتصال ریاض به دوحه در دو ساعت
undefinedعربستان سعودی و قطر توافقنامه‌ای تاریخی برای ساخت خط آهن سریع‌السیر بین پایتخت‌های خود امضا کردند، اقدامی که نشان‌دهنده بهبود چشمگیر روابط دو کشور پس از سال‌ها تنش است. بر اساس بیانیه رسمی عربستان، این خط ریلی برقی مسافری، فرودگاه بین‌المللی ملک سلمان در ریاض را به فرودگاه حمد در دوحه متصل می‌کند و شهرهای سعودی الهفوف و دمام نیز در مسیر آن قرار خواهند داشت. سرعت قطارها بیش از ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت خواهد بود و سفر بین دو پایتخت حدود دو ساعت طول می‌کشد، در حالی که پرواز مستقیم نزدیک به ۹۰ دقیقه است.
undefinedاین پروژهٔ استراتژیک، که پیش‌بینی می‌شود ظرف شش سال به اتمام برسد، ظرفیت جابجایی سالانهٔ ۱۰ میلیون مسافر را دارد و حدود ۳۰ هزار فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد خواهد کرد. ارزش اقتصادی این پروژه تقریباً ۱۱۵ میلیارد ریال سعودی (۳۰/۷ میلیارد دلار) برآورد شده است.انتظار می‌رود این مسیر با ایجاد فرصت‌های جدید در تجارت و گردشگری، به یکی از اصلی‌ترین کریدورهای حمل و نقل منطقه‌ای تبدیل شود و با اهداف چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان و قطر همسو باشد.
undefinedتوافقنامه طی دیدار امیر قطر، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، با ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان در ریاض امضا شد. روابط دو کشور پس از بحران دیپلماتیک سال ۲۰۱۷ و قطع روابط توسط عربستان، امارات، بحرین و مصر، در ژانویه ۲۰۲۱ و با نشست العلا به طور رسمی بهبود یافت و از آن زمان همکاری‌های سطح بالای دیپلماتیک و اقتصادی میان دو طرف به‌طور مستمر ادامه داشته است.
#عربستان #قطر
undefinedکانال مطالعات خلیج فارس

@PGulfStudies

۱۹:۴۴