فاطمیه اول ۱۴۰۳- حضرت فاطمه (س) و تأملی دوباره در فلسفه خلقت (2).pdf
۱۹۶.۴۲ کیلوبایت
خلاصهای از سخنرانی «حضرت فاطمه سلام الله علیها و تأملی در فلسفه خلقت» مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحثجلسه دوم@souzanchi
۲:۵۶
حضرت فاطمه (س) و تأملی دوباره در فلسفه خلقت (3).pdf
۳۵۹.۴۱ کیلوبایت
خلاصهای از سخنرانی «حضرت فاطمه سلام الله علیها و تأملی در فلسفه خلقت» مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحثجلسه سوم@souzanchi
۴:۱۲
فاطمیه اول ۱۴۰۳- حضرت فاطمه (س) و تأملی دوباره در فلسفه خلقت (۴).pdf
۴۷۴.۴۵ کیلوبایت
خلاصهای از سخنرانی «حضرت فاطمه سلام الله علیها و تأملی در فلسفه خلقت» مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحثجلسه چهارم@souzanchi
۴:۴۵
فاطمیه اول ۱۴۰۳- حضرت فاطمه (س) و تأملی دوباره در فلسفه خلقت.docx
۸۹.۴۱ کیلوبایت
برای استفاده بیشترمتن خلاصه چهار جلسه سخنرانی حسین #سوزنچی با عنوان «حضرت فاطمه سلام الله علیها و تأملی در فلسفه خلقت» مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحثدر قالب فایل Word تقدیم میشود@souzanchi
۴:۴۸
.
عزاداری ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 
سخنران: حسین سوزنچی
با نوای: حاج حسین یزدانی
یکشنبه ۱۱ آذر به مدت ۵ شب ساعت ۱۹:۰۰
خ ۲۲ بهمن مسجد قرآن (شاهرود)
برادران و خواهران
هیات عاشقان مهدے (عجل الله تعالی فرجه)
https://eitaa.com/joinchat/4260954112Cf8488048df
@souzanchi
سخنران: حسین سوزنچی
با نوای: حاج حسین یزدانی
برادران و خواهران
هیات عاشقان مهدے (عجل الله تعالی فرجه)
@souzanchi
۳:۳۱
چگونگی پیشبرد اهداف در منطق فاطمی.docx
۹۸.۷۱ کیلوبایت
به پیوست متن خلاصه پنج جلسه سخنرانی حسین #سوزنچی با عنوان «چگونگی پیشبرد اهداف در منطق فاطمی» (شرحی بر #خطبه_حضرت_زهرا سلام الله علیها هنگام عیادت زنان مهاجر و انصار از ایشان) مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحث، در قالب فایل Word تقدیم میشود.
برای استفاده از فایلهای صوتی این جلسات میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/how-to-advance-goals-in-fatimid-logic/
یا به پیامرسان ایتا به آدرسهای زیر:فایل صوتی جلسه اولhttps://eitaa.com/souzanchi/1609فایل صوتی جلسه دوم https://eitaa.com/souzanchi/1611فایل صوتی جلسه سومhttps://eitaa.com/souzanchi/1614فایل صوتی جلسه چهارمhttps://eitaa.com/souzanchi/1622فایل صوتی جلسه پنجمhttps://eitaa.com/souzanchi/162مراجعه کنید@souzanchi
برای استفاده از فایلهای صوتی این جلسات میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/how-to-advance-goals-in-fatimid-logic/
یا به پیامرسان ایتا به آدرسهای زیر:فایل صوتی جلسه اولhttps://eitaa.com/souzanchi/1609فایل صوتی جلسه دوم https://eitaa.com/souzanchi/1611فایل صوتی جلسه سومhttps://eitaa.com/souzanchi/1614فایل صوتی جلسه چهارمhttps://eitaa.com/souzanchi/1622فایل صوتی جلسه پنجمhttps://eitaa.com/souzanchi/162مراجعه کنید@souzanchi
۴:۲۷
تحلیلی از گریههای حضرت زهرا س.doc
۱۵۴ کیلوبایت
به پیوست متن خلاصه سه جلسه سخنرانی «تحلیلی از گریههای حضرت زهرا سلام الله علیها»ارائه شده در مراسم عزاداری فاطمیه دوم در هیئت رزمندگان اسلام شاهرود (در گلزار شهدای شاهرود، حسینیه شهدا)مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحث،در قالب فایل Word تقدیم میشود.
برای استفاده از فایلهای صوتی این جلسات میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/an-analysis-of-fatima-zahras-cries/
یا به پیامرسان ایتا به آدرسهای زیر:فایل صوتی جلسه اولhttps://eitaa.com/souzanchi/1619فایل صوتی جلسه دومhttps://eitaa.com/souzanchi/1621فایل صوتی جلسه سومhttps://eitaa.com/souzanchi/1626مراجعه کنید.@souzanchi
برای استفاده از فایلهای صوتی این جلسات میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/an-analysis-of-fatima-zahras-cries/
یا به پیامرسان ایتا به آدرسهای زیر:فایل صوتی جلسه اولhttps://eitaa.com/souzanchi/1619فایل صوتی جلسه دومhttps://eitaa.com/souzanchi/1621فایل صوتی جلسه سومhttps://eitaa.com/souzanchi/1626مراجعه کنید.@souzanchi
۴:۳۲
کورسویی از معرفت حضرت زهرا س.docx
۵۰.۹۱ کیلوبایت
به پیوست متن خلاصه جلسه سخنرانی «کورسویی از معرفت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها»ارائه شده در مراسم عزاداری خاص خادمان هیات عاشقان مهدی که در منزل یکی از خادمان مذکور در شاهرود برگزار شدمشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحث،در قالب فایل Word تقدیم میشود.
برای استفاده از فایل صوتی این جلسه میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/a-little-about-fatima-zahra/
یا به پیامرسان ایتا به آدرس زیر:https://eitaa.com/souzanchi/1624
مراجعه کنید.@souzanchi
برای استفاده از فایل صوتی این جلسه میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/a-little-about-fatima-zahra/
یا به پیامرسان ایتا به آدرس زیر:https://eitaa.com/souzanchi/1624
مراجعه کنید.@souzanchi
۴:۳۵
جایگاه امتحان در فلسفه خلقت انسان.docx
۴۶.۸۹ کیلوبایت
بحثی که با عنوان «حضرت فاطمه و تاملی در فلسفه خلقت» در فاطمیه اول در هیات الزهرای دانشگاه شریف ارائه شد(شروع از اینجاhttps://ble.ir/souzanchi/-1438406324247664897/1732244125855) هم از جهاتی زیاد طولانی شد و هم توفیق نشد که در جمعبندی نهایی آن نکتهای که در خصوص امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها مد نظر بود کامل بیان شود.در فاطمیه دوم در روزهای ۱۳ و ۱۴ آذر (سهشنبه و چهارشنبه) صبح در مسجد دانشگاه صنعتی شاهرود تلاش شد هم لب مطلب آن بحث با عنوان «جایگاه امتحان در فلسفه خلقت انسان» به صورت فشرده (مختصر و مفید) ارائه شود و هم جمعبندی مد نظر تکمیل گردد.
به پیوست متن خلاصه آن دو جلسه مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحث،در قالب فایل Word تقدیم میشود.
برای استفاده از فایل صوتی این جلسه میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/the-place-of-examination-in-the-philosophy-of-human-creation/
یا به پیامرسان ایتا به آدرسهای زیر:فایل صوتی جلسه اول:https://eitaa.com/souzanchi/1616فایل صوتی جلسه دوم:https://eitaa.com/souzanchi/1617مراجعه کنید
مراجعه کنید.@souzanchi
به پیوست متن خلاصه آن دو جلسه مشتمل بر متن کامل آیات و احادیث ارائه شده در بحث،در قالب فایل Word تقدیم میشود.
برای استفاده از فایل صوتی این جلسه میتوانید به سایت حسین سوزنچی به آدرس زیرhttps://www.souzanchi.ir/the-place-of-examination-in-the-philosophy-of-human-creation/
یا به پیامرسان ایتا به آدرسهای زیر:فایل صوتی جلسه اول:https://eitaa.com/souzanchi/1616فایل صوتی جلسه دوم:https://eitaa.com/souzanchi/1617مراجعه کنید
مراجعه کنید.@souzanchi
۴:۴۱
بازارسال شده از هیأت میثاق با شهدا
۲۰:۳۱
گفتگو با یک آتئیست درباره خدا.mp3
۴۰:۵۸-۴۲.۲۱ مگابایت
شنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۳
آشنایی من (حسین سوزنچی) با نظرات آتئیستها در حد مطالعه و گفتگوهای محدود مکتوب در فضای مجازی بود؛ اما گفتگوی مستقیم با کسی که صریحا #منکر_خدا باشد تجربه جدیدی بود که شاید برای دیگران هم قابل استفاده باشد.وی مشکلی در زندگیاش داشت که او را به سوی انکار خداوند سوق داده بود و چون در ابتدا و انتهای فایل درباره آن مشکل صحبت شد و مساله کاملا خصوصی بود آن فرازها حذف شده و فایل ضمیمه از ابتدای گفتگوی ما درباره خدا شروع میشود وبا پایان این محور از گفتگو پایان مییابد.
۱۸:۲۲
بازارسال شده از آکادمی هدی
۱۸:۱۳
بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد باسعادت امام زمان ع بر همگان مبارک
دعا برای #فرج یا #ظهور؟
مروری بر احادیث نشان میدهد آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است «دعا برای فرج» است نه «دعا برای ظهور». البته اشکالی ندارد که دلمان بخواهد که ظهور عمومی حضرت هرچه سریعتر رخ دهد، اما آنچه محور توصیههای اهل بیت ع است دعا برای فرج است؛و حتی گاه ائمه ع کسانی را که برای صرف ظهور حضرت عجله داشتند مواخذه میکردهاند که: «و أنت ممن يريد الدنيا: مگر تو از کسانی هستی که دنیا میخواهند؟» و تأکید میکردهاند که اگر نسبت خود با امامت را درست کنی برایت ضرری نخواهد داشت که این امر جلو بیفتد یا عقب: (كافي، ج1، ص371).
شاید بهترین تبیین برای تفاوت ظریف این دو، این کلام حضرت آیت الله بهجت باشد:
«ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی، امر اختیاری ماست، بهخلاف ظهور و فرج عمومی. بااینحال چرا به این اهمیت نمیدهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و دیدار عمومی آن حضرت اهمیت میدهیم؟! و حال اینکه اگر برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرار کنیم! چون راهی که میرویم، راه کسانی است که اهم و مهمی قایل نیستند.» (حضرت حجت عج، ص۳۱۱).
دعا یعنی درخواست عمیق از خداوند؛ و علیالقاعده ما باید برای ظهوری دعا کنیم که وقتی رخ داد فرج ما باشد، نه هلاکت ما! و لذا کسی واقعا میخواهد و دعا میکند که بداند فرج حضرت، فرج او خواهد بود:«أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فإن ذلك فرجكم» (كمال الدين، ج2، ص485).
میتوان گفت فرج شخصی یعنی اشخاص به چنان نسبتی با امام ع برسند که:
اولا امام ع نیاز نداشته باشد که از آنها تقیه کند- چنانکه خود امام زمان ع در دعایی که به شیعیان برای عصر غیبت یاد دادند بر این تصریح کردند: «و اجعلنا يا رب من أعوانه و ... و ممن لا حاجة له به إلى التقية» (كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص515)- ؛ و
ثانیا وجودشان برای امام ع طوری باشد که با بودن آنها، امام ع چنان «فرج» و گشایشی در کار خود ببیند که امکان ظهور عمومی برایش میسر گردد- چنانکه در کلمات اهل بیت ع علائم فراوانی برای ظهور مطرح شده است، اما عمده آنها صرفا علامتند، نه علت؛ شاید تنها روایتی که لسانش لسان علیت است آن است که میفرمایند که باید آن عدد ۳۱۳ تکمیل شود: «أما لو كملت العدة الموصوفة ثلاثمائة و بضعة عشر، كان الذي تريدون» (الغيبة للنعماني، ص203)-. ظاهرا امام صادق ع میخواهند بفرمایند تا فرج شخصی برای ۳۱۳ نفر حاصل نشود، انتظار فرج عمومی امام زمان ع را نداشته باشید.
پس مهمترین (و شاید تنها) وظیفه ما در زمینهسازی برای ظهور این است که چنان زندگی کنیم که فرج شخصی برسیم.
البته طلب فرج شخصی به معنای گوشهگیری و ترک وظایف اجتماعی نیست؛ فرج شخصی برای کسی حاصل میشود که تمام وظایف خویش (فردی یا اجتماعی) را، آن گونه که مورد رضایت امام ع است، جدی بگیرد.
بگذارید مطلب را با نکته دیگری از آیت الله بهجت توضیح دهم که مضمون حدیثی از امام صادق ع است (كافي، ج4، ص466). ایشان به کسی فرمودند:«شما اگر چنانچه حاجتی دارید برای دیگران بخواهید... مثلاً اگر خانه ندارید و از خدا خانه میخواهید، دعا کنید برای بیخانهها، [آنگاه] خداوند متعال فرشتهای را معین میکند که برای شما دعا کند و آن فرشته چون معصوم است دعایش به استجابت نزدیکتر از دعای شماست این راه میانبر برای استجابت دعاست». (https://bahjat.ir/fa/content/10511)
همین را در خصوص دعا برای فرج شخصی هم میتوان مطرح کرد.ممکن است اشکال شود که چنین درخواستی در مورد دیگران چه وجهی دارد؟ دعا کردن چیزی را از عمق وجود خواستن است؛ وقتی واقعا دعا کردهام که واقعا عزم جدی نشان دهم که دارم تمام زندگیام را با امام زمان ع هماهنگ میکنم. من میتوانم از خدا بخواهم که شخص دیگری خانهدار شود؛ اما اینکه از خدا بخواهم شخص دیگری چنین عزمی داشته باشد و در رسیدن به فرج شخصی موفق شود یعنی چه؟
شاید بتوان گفت:
اولا من که فرج شخصی را میخواهم باید این را در راستای حصول فرج امام زمان بخواهم؛ و فرج او با حصول ۳۱۳ فرج حاصل میشود نه فقط با فرج من. پس اگر من فقط و فقط فرج خودم را بخواهم و از تقاضای فرج برای دیگران غفلت کنم، واقعا فرج امام زمان را نخواستهام.
ثانیا از بالاترین مصادیق فرج، رها شدن از خودخواهی است. در حدیث نبوی، از دشوارترین وظایف این امت «المواساة للأخ في ماله» معرفی شده است (خصال، ج1، ص125) . آیا جیبمان یکی شود، اما حصول کمالاتمان یکی نشود؟!
خلاصه کلام:
آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است دعا برای فرج است نه دعا برای ظهور؛ و فرج شخصی هم بر فرج عمومی مقدم است؛ و دعا کردن هم صرفا لقلقه زبان نیست.
اکنون چقدر در دعا برای فرج جدی هستیم؟@souzanchi
مروری بر احادیث نشان میدهد آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است «دعا برای فرج» است نه «دعا برای ظهور». البته اشکالی ندارد که دلمان بخواهد که ظهور عمومی حضرت هرچه سریعتر رخ دهد، اما آنچه محور توصیههای اهل بیت ع است دعا برای فرج است؛و حتی گاه ائمه ع کسانی را که برای صرف ظهور حضرت عجله داشتند مواخذه میکردهاند که: «و أنت ممن يريد الدنيا: مگر تو از کسانی هستی که دنیا میخواهند؟» و تأکید میکردهاند که اگر نسبت خود با امامت را درست کنی برایت ضرری نخواهد داشت که این امر جلو بیفتد یا عقب: (كافي، ج1، ص371).
«ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی، امر اختیاری ماست، بهخلاف ظهور و فرج عمومی. بااینحال چرا به این اهمیت نمیدهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و دیدار عمومی آن حضرت اهمیت میدهیم؟! و حال اینکه اگر برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرار کنیم! چون راهی که میرویم، راه کسانی است که اهم و مهمی قایل نیستند.» (حضرت حجت عج، ص۳۱۱).
دعا یعنی درخواست عمیق از خداوند؛ و علیالقاعده ما باید برای ظهوری دعا کنیم که وقتی رخ داد فرج ما باشد، نه هلاکت ما! و لذا کسی واقعا میخواهد و دعا میکند که بداند فرج حضرت، فرج او خواهد بود:«أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فإن ذلك فرجكم» (كمال الدين، ج2، ص485).
بگذارید مطلب را با نکته دیگری از آیت الله بهجت توضیح دهم که مضمون حدیثی از امام صادق ع است (كافي، ج4، ص466). ایشان به کسی فرمودند:«شما اگر چنانچه حاجتی دارید برای دیگران بخواهید... مثلاً اگر خانه ندارید و از خدا خانه میخواهید، دعا کنید برای بیخانهها، [آنگاه] خداوند متعال فرشتهای را معین میکند که برای شما دعا کند و آن فرشته چون معصوم است دعایش به استجابت نزدیکتر از دعای شماست این راه میانبر برای استجابت دعاست». (https://bahjat.ir/fa/content/10511)
همین را در خصوص دعا برای فرج شخصی هم میتوان مطرح کرد.ممکن است اشکال شود که چنین درخواستی در مورد دیگران چه وجهی دارد؟ دعا کردن چیزی را از عمق وجود خواستن است؛ وقتی واقعا دعا کردهام که واقعا عزم جدی نشان دهم که دارم تمام زندگیام را با امام زمان ع هماهنگ میکنم. من میتوانم از خدا بخواهم که شخص دیگری خانهدار شود؛ اما اینکه از خدا بخواهم شخص دیگری چنین عزمی داشته باشد و در رسیدن به فرج شخصی موفق شود یعنی چه؟
شاید بتوان گفت:
آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است دعا برای فرج است نه دعا برای ظهور؛ و فرج شخصی هم بر فرج عمومی مقدم است؛ و دعا کردن هم صرفا لقلقه زبان نیست.
اکنون چقدر در دعا برای فرج جدی هستیم؟@souzanchi
۱۲:۱۷
با توجه به سوالاتی که رسید بیان چند نکته تکمیلی برای متن قبل لازم شد:
قطعا نمیخواهم بگویم که نسبت به ظلم بیخیال باشیم؛ اما یکبار دغدغه اصلی، رسیدن به فرج در خودم است تا زمینه فرج امام مهیا شود؛ یکبار تمرکز بر ظلم دیگران است. فرض کنید این گزینه پیش روی من باشد که بتوانم با ظلم به عدهای محدود، که چهبسا خودشان هم چندان آدمهای خوبی نباشند، از ظلم ظالم جائری جلوگیری کنم؛ و البته ظلم محدود به این عده، در قبال ظلمهای آن ظالم جائر به چشم نیاید. اگر مساله اصلیام فرج شخصی باشد، مادامی که وجوب شرعی عینی در خصوص دفع خاص از ظلم آن ظالم جائر به طور یقینی احراز نشده باشد، سراغ گزینههای دیگری خواهم رفت ولو راه بسیار طولانیتر شود؛ اما اگر دغدغهام، نه فرج شخصی، بلکه جلوی ظلم را گرفتن، باشد، میگویم انجام این ظلم اشکالی ندارد چون برطرف کردن ظلم آن ظالم جائر، مهمتر از ظلمی است که به اینها میکنم.
منتظر واقعی برای فرج امام، و در واقع، برای فرج خود دعا میکند؛و دعا کردن، یعنی از ته دل از خدا خواستن؛و خواستن، یعنی حرکت کردن برای حصول فرج شخصی،همراه با دعای [= خواستن] فرج شخصی برای دیگران؛تا مجموع اینها مقدمهای شود برای فرج عمومی.@souzanchi
۵:۱۵
** پینوشت یادداشتِ دعا برای فرج یا ظهور؟ (۲)
با این توضیح شاید بتوان فهمید که چرا در عین حال که از ما خواستهاند که «برای تعجیل در فرج دعا کنیم»،در عین حال در دعایی که خود امام زمان ع برای دوره غیبت به شیعیان آموزش داده از ما خواستهاند چنین تربیت شویم که عجله نکنیم و گوییم چرا با اینکه این همه ظلم هست امام زمان ظهور نمیکند؛و در عین حال دلمان بخواهد که ظهور ایشان را ببینیم:
حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْمُكَتِّبُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيِّ بْنُ هَمَّامٍ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ ذَكَرَ أَنَّ الشَّيْخَ الْعَمْرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ أَمْلَاهُ عَلَيْهِ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَدْعُوَ بِهِ وَ هُوَ الدُّعَاءُ فِي غَيْبَةِ الْقَائِمِ ع:اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَك ...
فَصَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لَا أَكْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ وَ لَا أَبْحَثَ عَمَّا كَتَمْتَهُ وَ لَا أُنَازِعَكَ فِي تَدْبِيرِكَ وَ لَا أَقُولَ لِمَ وَ كَيْفَ وَ مَا بَالُ وَلِيِّ الْأَمْرِ لَا يَظْهَرُ وَ قَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَ أُفَوِّضُ أُمُورِي كُلَّهَا إِلَيْكَ.اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُرِيَنِي وَلِيَّ أَمْرِكَ ظَاهِراً نَافِذاً لِأَمْرِكَ مَعَ عِلْمِي بِأَنَّ لَكَ السُّلْطَانَ وَ الْقُدْرَةَ وَ الْبُرْهَانَ وَ الْحُجَّةَ وَ الْمَشِيئَةَ وَ الْإِرَادَةَ وَ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّةَ فَافْعَلْ ذَلِكَ بِي وَ بِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ حَتَّى نَنْظُرَ إِلَى وَلِيِّكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِياً مِنَ الضَّلَالَةِ شَافِياً مِنَ الْجَهَالَةِأَبْرِزْ يَا رَبِّ مَشَاهِدَهُ وَ ثَبِّتْ قَوَاعِدَه وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَقَرُّ عَيْنُهُ بِرُؤْيَتِهِ وَ أَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِه ...
ترجمه:
پس مرا بر این مطلب صبور گردان تا اینکه دوست نداشته باشم تعجیل در آنچه را به تاخیر انداختهای و تاخیر در آنچه بدان عجله کردهای و نخواهم پرده برداشتن از آنچه پوشاندهای و نه جستجو کردن از آنچه مخفی نمودهای و با تو در تدبیرت نزاع نکنم و نگویم که چرا و چگونه است و چه شده که ولیامر تو ظاهر نمیشود در حالی که زمین از ستم پر شده است و امورم همگی را به تو واگذار کنم.خدایا! همانا از تو میخواهم که ولی امرت را به من نشان دهی آشکار در حالی که امر تو را پیاده میکند با علم من به اینکه سلطنت و قدرت و برهان و حجت و مشیت و اراده و حول و قوه از آن توست؛ پس این را در حق من و همه مومنان انجام بده تا اینکه به ولی تو – که صلوات خداوند بر او باد – بنگریم در حالی که سخنش آشکار و دلالتش واضح است و از گمراهی هدایت میکند و از جهالت شفا میدهد؛پروردگارا! مَشاهِد [محلهای حضور و مشاهده] او را آشکار گردان و پایههای وی را تثبیت فرما و ما را از کسانی قرار دهد که چشمشان به رویت او روشن میشود و ما را در خدمت وی پابرجا بدار و بر آیین او بمیران و در زمره او محشور فرما...
كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص512
مفاتیح الجنان، ملحقات، بند هفتم: دعایی که در زمان غیبت باید خواند.@souzanchi
با این توضیح شاید بتوان فهمید که چرا در عین حال که از ما خواستهاند که «برای تعجیل در فرج دعا کنیم»،در عین حال در دعایی که خود امام زمان ع برای دوره غیبت به شیعیان آموزش داده از ما خواستهاند چنین تربیت شویم که عجله نکنیم و گوییم چرا با اینکه این همه ظلم هست امام زمان ظهور نمیکند؛و در عین حال دلمان بخواهد که ظهور ایشان را ببینیم:
حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْمُكَتِّبُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيِّ بْنُ هَمَّامٍ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ ذَكَرَ أَنَّ الشَّيْخَ الْعَمْرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ أَمْلَاهُ عَلَيْهِ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَدْعُوَ بِهِ وَ هُوَ الدُّعَاءُ فِي غَيْبَةِ الْقَائِمِ ع:اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَك ...
فَصَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لَا أَكْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ وَ لَا أَبْحَثَ عَمَّا كَتَمْتَهُ وَ لَا أُنَازِعَكَ فِي تَدْبِيرِكَ وَ لَا أَقُولَ لِمَ وَ كَيْفَ وَ مَا بَالُ وَلِيِّ الْأَمْرِ لَا يَظْهَرُ وَ قَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَ أُفَوِّضُ أُمُورِي كُلَّهَا إِلَيْكَ.اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُرِيَنِي وَلِيَّ أَمْرِكَ ظَاهِراً نَافِذاً لِأَمْرِكَ مَعَ عِلْمِي بِأَنَّ لَكَ السُّلْطَانَ وَ الْقُدْرَةَ وَ الْبُرْهَانَ وَ الْحُجَّةَ وَ الْمَشِيئَةَ وَ الْإِرَادَةَ وَ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّةَ فَافْعَلْ ذَلِكَ بِي وَ بِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ حَتَّى نَنْظُرَ إِلَى وَلِيِّكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِياً مِنَ الضَّلَالَةِ شَافِياً مِنَ الْجَهَالَةِأَبْرِزْ يَا رَبِّ مَشَاهِدَهُ وَ ثَبِّتْ قَوَاعِدَه وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَقَرُّ عَيْنُهُ بِرُؤْيَتِهِ وَ أَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِه ...
ترجمه:
پس مرا بر این مطلب صبور گردان تا اینکه دوست نداشته باشم تعجیل در آنچه را به تاخیر انداختهای و تاخیر در آنچه بدان عجله کردهای و نخواهم پرده برداشتن از آنچه پوشاندهای و نه جستجو کردن از آنچه مخفی نمودهای و با تو در تدبیرت نزاع نکنم و نگویم که چرا و چگونه است و چه شده که ولیامر تو ظاهر نمیشود در حالی که زمین از ستم پر شده است و امورم همگی را به تو واگذار کنم.خدایا! همانا از تو میخواهم که ولی امرت را به من نشان دهی آشکار در حالی که امر تو را پیاده میکند با علم من به اینکه سلطنت و قدرت و برهان و حجت و مشیت و اراده و حول و قوه از آن توست؛ پس این را در حق من و همه مومنان انجام بده تا اینکه به ولی تو – که صلوات خداوند بر او باد – بنگریم در حالی که سخنش آشکار و دلالتش واضح است و از گمراهی هدایت میکند و از جهالت شفا میدهد؛پروردگارا! مَشاهِد [محلهای حضور و مشاهده] او را آشکار گردان و پایههای وی را تثبیت فرما و ما را از کسانی قرار دهد که چشمشان به رویت او روشن میشود و ما را در خدمت وی پابرجا بدار و بر آیین او بمیران و در زمره او محشور فرما...
۵:۱۶
مشاهده و فرج شخصی در عصر غیبت.mp3
۲۴:۱۲-۱۶.۶۳ مگابایت
ارائه مقاله با عنوان«مشاهده و فرج شخصی در عصر غیبت»در اولین همایش علمی از سلسله نشستهای تخصصی کنگره العبد که با عنوان: «حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در منظومه فکری حضرت آیتالله بهجت (ره) برگزار شد:
زمان: پنجشنبه ۲ اسفندماه، ساعت ۸:۳۰ الی ۱۲ صبح
مکان: قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)
حسین سوزنچی@souzanchi
حسین سوزنچی@souzanchi
۲:۴۹
بازارسال شده از یک آیه در روز
.
«فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ»
بعد از اینکه فرمود که برای هر نفسی حافظی هست، از انسان میخواهد که بنگرد از چه آفریده شده است. مقصود چیست؟
الف. با توجه به آیه ۸ که در ادامه میآید (إِنَّهُ عَلىَ رَجْعِهِ لَقَادِر) میخواهد وی را متوجه کند که بازگشت وی قطعی است؛ یعنی وقتی شروع آفرینش وی از یک وضعیت حقیر آنچنانی بوده است و حافظی دارد که وی را تا اینجا آورده است، پس همان حافظ توان این را دارد که بعد از مردن بدنش، وی را دوباره برگرداند. (مجمع البيان، ج10، ص715 ؛ تفسير الصافي، ج5، ص313 ؛ الميزان، ج20، ص259 ).
ب. اگر در ادامه معنای انفسیای که برای آیات قبل ذکر شد میتوان درباره معنای انفسی این آیه نیز تأملاتی داشت. مثلا اگر طارق، سالک الی الله باشد (جلسه ۱۱۴۶، تدبر۲.ج. https://yekaye.ir/at-taariq-68-01/ ) آنگاه اینکه بخواهد به سابقه آفرینش خود بنگرد چهبسا تذکری است که اگر میخواهی بقیه مسیر را بپیمایی، بیین از کجا شروع کردهای و خداوند چگونه تو را تا اینجا رسانده است؛ که دست کم درمییابی که اساسا بیش از آنکه تدبیر تو در این مسیر به کار آید واگذار کردن خودت و همه امورت به خداوند است که میتواند تو را به سلامت به مقصد برساند. به قول جلال الدین رومی:افکن این تدبیر خود را پیش دوستگرچه تدبیرت هم از تدبیر اوستکار آن دارد که حق افراشتستآخر آن روید که اول کاشتستهرچه کاری از برای او بکارچون اسیر دوستی ای دوستدارگِرِدِ نفْسِ دزد و کار او مپیچهرچه آن نه کار حق، هیچ است هیچhttps://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar2/sh24
ج. ...@yekaye#طارق_۵
بعد از اینکه فرمود که برای هر نفسی حافظی هست، از انسان میخواهد که بنگرد از چه آفریده شده است. مقصود چیست؟
۱۱:۵۹
بازارسال شده از یک آیه در روز
.
«فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ»
اگرچه اگر این آیه را در سیاق و در نسبت با آیات بعد مورد توجه قرار دهیم، ناظر به آفرینش انسان از نطفه است، با این هدف که بداند که خداوند بر برگرداندن وی در قیامت تواناست.
اما چنانکه قبلا بارها بیان شده بر مبنای استفاده از یک لفظ در چند معنا، میتوان خود آیه (و بلکه هر فرازی از آیه را) مستقل مورد ملاحظه قرار داد؛ و قبلا اشاره شد که علامه طباطبایی، این را که آیات قرآن چنین ظرفیت معنایی دارند «سرّ»ی دانسته که تحت آن اسراری است (الميزان، ج1، ص260 ). بر همین اساس، توجه دادن به منشأ آفرینش انسان، میتواند ثمرات مختلفی داشته باشد از جمله:
الف. ناظر به ریشههای آفرینش وی در عوالم قبلی باشد؛ یعنی از ما خواستهاند درباره عالم ذر و سایر تعالیمی که درباره مراحل اولیه آفرینش ماست خوب بیندیشیم. مثلا آیا شروع آفرینش ما از یک وضعیت میمونوار است و ما صرفا بر اثر یک جهش کور بدینجا رسیدهایم، یا شروع آفرینش ما تلفیقی از سابقه خاکی و زمینی و دمیده شدن روح الهی است؛ و از این رو، تفاوتهای بنیادینی با سایر موجودات زمینی و دنیوی داریم.
هم ذیل آیات مربوط به آفرینش انسان [مثلا جلسه ۲۷۲، تدبر۲ https://yekaye.ir/al-hegr-15-33/ و جلسه ۱۰۷۸، تدبر۳ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-13/ در این آدرس اخیر، آدرس عمده بحثهایی که در همین سایت یک آیه در روز در این باره مطرح شده ذکر شده است]
و هم در مقالهای مستقل:[فطرت به مثابه یک نظریه انسانشناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن در https://www.souzanchi.ir/fitrat-human-nature-as-a-competing-humanistic-theory-for-modern-humanities-and-social-sciences/] به تفصیل توضیح دادهام که مهمترین نزاع ما در حوزه علوم انسانی با دانشهای رایج غربی این است که آنها تلقی داروینیای از انسان را مبنای انسانشناسی خود قرار دادهاند که ریشه انسان را صرفا و صرفا در بعد خاکی و زمینی (امتداد سایر موجودات زیستی زمینی) تعقیب میکنند در حالی که نگاه دینی، مهمترین امری که انسان را انسان کرد این میداند که در آن سابقه خاکی، روح الهی دمیده شد.
ب. ممکن است ناظر به عوامل ژنتیکی و ارثیای باشد که در روحیات و خلقیات انسانها تاثیرگذار است که چهبسا در همین فضاست که اهل بیت ع فرمودهاند: «اگر مردم بدانند که اصل آفرینش چگونه بوده است دو نفر با هم اختلاف نمیکردند» (حدیث۱).
ج. اینکه انسان بنگرد که خودش و دیگران همگی از یک نطفه حقیر آفریده شدهاند از خودبرتربینی و تفاخر و ... دست برمیدارد.
د. ...@yekaye#طارق_۵
اگرچه اگر این آیه را در سیاق و در نسبت با آیات بعد مورد توجه قرار دهیم، ناظر به آفرینش انسان از نطفه است، با این هدف که بداند که خداوند بر برگرداندن وی در قیامت تواناست.
اما چنانکه قبلا بارها بیان شده بر مبنای استفاده از یک لفظ در چند معنا، میتوان خود آیه (و بلکه هر فرازی از آیه را) مستقل مورد ملاحظه قرار داد؛ و قبلا اشاره شد که علامه طباطبایی، این را که آیات قرآن چنین ظرفیت معنایی دارند «سرّ»ی دانسته که تحت آن اسراری است (الميزان، ج1، ص260 ). بر همین اساس، توجه دادن به منشأ آفرینش انسان، میتواند ثمرات مختلفی داشته باشد از جمله:
۱:۵۹