م

متن | علیرضا پناهیان

۴,۵۹۶عضو
م
۴.۶هزار عضو

متن | علیرضا پناهیان

undefinedکانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها)
undefinedعلیرضا پناهیان @Panahian_irundefinedصوتی (آرشیو سخنرانی‌ها) @Panahian_mp3

۱۴ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۷ قسمت دوم
undefined چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
undefined بدی‌های پنهان، روزی آشکار خواهد شد
undefined کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
تشخیص حسادت در وجود انسان، کار سختی است چرا که با توجه به روایات، بسیاری از عیوب و رذایل در وجود انسان پنهان‌اند و حسادت هم به عنوان یک صفت بد، در وجود انسان مخفی است. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: لَيْسَ‏ كُلُّ عَوْرَةٍ تُظْهَر (غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۵۵۶)؛ این‌گونه نیست که هر عیبی در وجود انسان ظاهر باشد.یا در روایتی دیگر امام علی(ع): عِنْدَ تَصْحِيحِ الضَّمَائِرِ تُبْدُو الْكَبَائِرُ (کافي، ج۸ ، ص۱۸)؛ به هنگام اصلاح درون، گناهان بزرگ نمايان گردد. وقتی که آدم می‌خواهد خودش را اصلاح کند، تازه بدی‌هایش رو می‌آید. آنهایی که نمی‌خواهند خودشان را اصلاح کنند، بدی‌هایشان هم از چشم‌شان پنهان می‌ماند. خیلی از خود متشکر هم خواهند بود. ولی وقتی شروع به خودسازی می‌کنند، تازه می‌بینند در درونشان چه خبر است. چرا کسانی که خیلی خوب هستند، آنقدر گریه می‌کنند؟ چون خیلی روی خودشان کار کرده‌اند و از درون خودشان باخبر شده‌اند.
بدی‌های پنهان، روزی آشکار خواهد شد
امام باقر(ع) می‌فرمایند: وَ فِي تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ وَ الْأَيَّامُ تُوضِحُ لَكَ السَّرَائِرَ الْكَامِنَةَ (کافی، ج۸، ص۱۸). در دگرگوني‌هاى احوال و زمانه است كه گوهر مردان شناخته مى‌شود، و روزگار درونیات پنهان را براى تو آشكار مى‌سازد. اوضاع روزگار که تغییر می‌کند، جوهر آدم‌ها مشخص می‌شود و ایام برای تو آن سرّ پنهان را واضح می‌کند.
می‌گویند که فلانی آدم خوبی بود، بد شد. نه ابداً اینطور نیست، بلکه او بدی پنهانی داشت که الان هویدا شد. این در مورد همه هست. ما عیب‌های پنهانی داریم که باید بگردیم و آنها پیدا کنیم. بعضی‌ها فکر می‌کنند یک کسی آدم خوبی بود ولی بد شد. مثلاً برخی افراد، دیندار هستند ولی بی‌دین می‌شوند. این تقریباً سخن باطلی است. ممکن است مواردی کمی این‌طور باشد ولی معمولاً طرف در دلش، بدی‌هایی را پنهان کرده و دنبال بهانه می‌گردد، و بهانه‌اش هم از یک جایی و به واسطه‌ای، جور می‌شود تا دقّ و دلی‌اش را خالی کند. بروز این بدی‌های پنهان، برخی از جلوه‌های حسادت هستند.
کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
کلامی از امیرالمؤمنین علی(ع) در شرح ابن ابی‌الحدید بر نهج البلاغه آمده که در این دعا رازی از مظلومیت‌های حضرت بیان شده است. ایشان می‌فرماید: «اللَّهُمَّ انّى‌ اسْتَعْدیکَ عَلى‌ قُرَیْش ، فَاِنَّهُمْ اضْمَرُوا لِرَسوُلِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ضُروُباً مِنَ الشَّرِّ وَ الْغَدْرِ، فَعَجَزوُا عَنْها، وَ حُلْتَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَها، فَکانَتِ الْوَجْبَةُ بى‌ ، وَ الدَّآئِرَةُ عَلَىَّ .اللَّهُمَّ احْفَظْ حَسَناً وَ حُسَیْناً، وَ لا تُمَکِّنْ فَجَرَةَ قُرَیْشٍ مِنْهُما ما دُمْتُ حَیّاً، فَاِذا تَوَفَّیْتَنى‌ وَ انْتَ الرَّقیبُ عَلَیْهِمْ، وَ انْتَ عَلى‌ کُلِّ شَىْ‌ءٍ شَهیدٌ»؛ (شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۹۸)«خدایا! من در برابر قریش از تو استعانت می‌جویم (و شکایت پیش تو مى‌آورم). قریش دربارۀ پیامبر اکرم(ص)، نیّات پنهانی شوم و فریبنده به دل داشتند؛ اما از اجرای آن ناتوان ماندند و تو بین آنان و خواهش‌هایشان مانع بودی، و اکنون نوبت به من رسیده است و به طرف من هجوم آورده و به دورم حلقه می‌زنند. بار خدایا حسن و حسین مرا حافظ باش، و تا زنده هستم دست آسیب قریش را از آنان دور فرما، و چون بمیرم تو خود بر آنان حافظی، و تو بر هر چیز شاهدی».
امیرالمؤمنین(ع) هنگام این دعا صدا می‌زند که خدایا من به تو پناه می‌برم از قریش که اینها کینه‌های خودشان را از پیامبر پنهان کردند، زورشان نرسید آن را ابراز کنند. و این کینه را نگه داشتند و سر من خالی کردند. حضرت(ع) در این کلام علاوه بر بیان حسادت و نیرنگی که قریش نسبت به ایشان داشت، برای در امان ماندن امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از شرّ قریش هم دعا می‌کند.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفتم رمضان undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۱:۳۰

۱۶ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۸
undefined برتری‌های معنوی امیرالمؤمنین (ع)
undefined از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
undefined دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سه دلیل حسادت به امیرالمؤمنین علی(ع)
undefined برتری‌های معنوی امیرالمؤمنین (ع)
ماجرای حسادت، یک ماجرای عمیق و همیشگی بین انسان‌ها و به قدمت خلقت است. وقتی موضوع حسادت‌ها برتری مادی نبوده و برتری معنوی مطرح باشد، حسادت شدیدتر می‌شود. علی بن ابیطالب(ع) هنگام تولد در کعبه، برتری پیدا کردند و همین برای همۀ تاریخ بس است که به او حسادت کنند و همیشه سعی کنند او را در نظر نگیرند و حذف کنند. در این حال پیامبر اکرم(ص) هم در بین اصحاب خودشان به ایشان عنایت خاص می‌کنند و حسودان بیشتر به‌هم می‌ریزند. مثلاً می‌فرمایند « لَضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ اَلْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ اَلثَّقَلَيْنِ »( اثبات الهداة، جلد۳، صفحه۴۵۶). وقتی که موضوع برتری معنوی پیش می‌آید، حسادت تقویت شده و به کینه‌های عجیبی تبدیل می‌شود. حسادت به‌صورت عادی‌اش زندگی انسان‌ها را مختل می‌کند و عداوت‌ها پیش می‌آورد اما اگر این برتری به‌صورت معنوی رخ بدهد، خیلی هولناک می‌شود.
undefined از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
حضرت زهرا(س) دربارۀ علت دشمنی با امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید «مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ»( الاحتجاج، جلد۱، ص۱۰۸)؛ چرا از ابی‌الحسن کینه به دل دارند و از او متنفر هستند؟ یکی به دلیل شمشیر او، که خیلی از سران کافر و اقوام قریش را از بین برد و دومین دلیل اینکه ایشان مراعات نمی‌کرد و خودش را راحت فدا می‌کرد. بقیه اینقدر راحت خودشان را فدا نمی‌کردند. یعنی به‌خاطر فداکاری امیرالمؤمنین(ع)، به‌خاطر اینکه راحت از خودش می‌گذشت مورد کینه قرار می‌گرفت. یک زمانی از جانب پروردگار عالم دستور آمد که هر کس می‌خواهد با پیامبر نجوا و گفتگو کند، باید حقّ ملاقات بدهد، صدقه بدهد(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّ‌سُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ؛ سوره مجادله، آیه 12). دیگر هیچ‌کس به ملاقات پیامبر نرفت، جز علی بن ابیطالب(ع). او هر چه دارایی در خانه‌اش بود را یکی‌یکی می‌فروخت و به دیدار رسول خدا(ص) می‌رفت. بعد می‌گفتند چرا علی بن ابیطالب(ع) این کار را می‌کند؟ فقرا و آنهایی که ندارند، دلشان می‌شکند! علی(ع) را مذمّت می‌کردند که چرا اینقدر فداکاری می‌کند؟
undefined دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
در شرایطی که حضرت علی(ع) به دلیل ازخودگذشتگی، فداکاری و برتری معنوی، مورد حسادت بود؛ همین علی بن ابیطالب(ع) بنا می‌شود که رئیس مردم هم بشود، امیرالمؤمنین بشود. این مطلب برای حسودان دیگر قابل تحمل نیست. در آیات کریمۀ قرآن از قول کافران نقل شده است که می‌گفتند «وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ (سوره مؤمنون، آیه34)؛ و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید، مسلّماً زیانکارید». کافران از پذیرش ولایت انبیاء خودداری می‌کردند و برتری پیامبر را به عنوان فرد مقدس‌تر نمی‌پذیرفتند. اگر فردی، زیردست کسی شود که به او حسادت دارد، این حسادت به شدت بیشتر می‌شود و وضعیتی پیش می‌آید که برای مردم غیرقابل درک است.امیرالمؤمنین علی(ع) به عنوان یک مفسّر قرآن، به عنوان یک انسانی اهل معنویت و تهجد که در نماز شب بیهوش می‌شد، به عنوان یک فرد حکیم، اگر بنا نبود که امارت و خلافتی داشته باشند؛ بیشتر این عداوت‌ها و حسادت‌ها از بین می‌رفت. اما اکثر حسادت‌ها مربوط به امر سیاست و قدرت است. مسئله اصلی این است که او چرا از طرف خدا، نسبت به من برتری پیدا کرده است؟
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هشتم رمضان undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۴:۰۲

۱۸ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۹ - قسمت اول
undefined کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن، ریشه همه مظلومیت‌های امیرالمؤمنین(ع)
undefined برخی از مصادیق برخورد بزرگوارانه در حکومت امیرالمؤمنین(ع)
undefined چه کار کنیم که حکومت امام عصر(عج) مظلوم واقع نشود؟
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن، ریشه همه مظلومیت‌های امیرالمؤمنین(ع)
وقتی از مظلومیت صحبت می‌کنیم، بحث از ظالمان و حاسدان و معاندانی است که ظلم کردند. در واقع همۀ ظلم‌ها و همۀ بدی‌ها و بَدانی که این مظلومیت را به امیرالمؤمنین علی(ع) تحمیل کردند، در مقابل یک عامل که زمینۀ مظلومیت حضرت را فراهم کرد، چیزی به حساب نمی‌آید. آن عامل اصلی‌ای که موجب شد ظلم و حسادت آنها اثر کند و این همه مظلومیت به‌بار بیاید، کرامت و بزرگوارانه برخورد کردن خودِ امیرالمؤمنین علی(ع) است. این نکتۀ بسیار مهمی است. ما اگر از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و از فرصت‌طلبی ظالمان صحبت کنیم، ولی از فرصت دادن امیرالمؤمنین(ع) به فرصت‌طلبان صحبت نکنیم، بحث ناتمام است. ظالمان، آن قدر مهم و بزرگ نبودند که از پسِ آن همه فضائل امیرالمؤمنین(ع) و آن همه اقتدار حضرت بر بیایند. حضرت طوری برخورد می‌کردند که زمینۀ جسارت آنها فراهم می‌آمد و خودشان مظلوم واقع می‌شدند.
برخی از مصادیق برخورد بزرگوارانه در حکومت امیرالمؤمنین(ع)
آقایی و بزرگوارانه برخورد کردن امیرالمؤمنین(ع) را در این روایت می‌توان مشاهده کرد. امام صادق(ع) دربارۀ مقایسۀ حکومت امیرالمؤمنین(ع) با حکومت بنی‌امیه می‌فرماید: « إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ بِالسَّيْفِ وَ اَلْعُنْفِ وَ اَلْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَامَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ اَلتَّأَلُّفِ وَ اَلْوَقَارِ وَ اَلتَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ اَلْخُلْطَةِ (أعلام الدین في صفات المؤمنین، ج۱، ص۹۷)». حکومت بنی‌امیه با شمشیر و ستم و خون‏‌ریزى پایه‌‏گذارى شد، و حکومت ما با ملایمت و لطف و محبت و تقیه همراه است.
چه کار کنیم که حکومت امام عصر(عج) مظلوم واقع نشود؟
ما اگر بخواهیم ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) را در زمان خودمان و در زمان حضرت ولی‌عصر(عج) بخشکانیم، باید طوری زندگی کنیم و جامعه را اداره کنیم که اگر یک مولای مهربان داشتیم، کسی در جامعه جسورانه از آن فرصت سوءاستفاده نکند. برای رسیدن به چنین هدفی باید از مدرسه‌ها شروع کنیم. مدیر یک مدرسۀ خوب نباید قاطعیتی داشته باشد که دانش‌آموزان از او بترسند. عده‌ای هم که قاطعیت مورد نظر خود را در حضرت علی(ع) نمی‌دیدند، می‌گفتند شما مدیریت بلد نیستی. در یک مسجد خوب باید به امام جماعتش بگویند شما مدیر خوبی نیستی، همان‌طور که این را به رسول خدا(ص) هم گفتند. در خانه هم همین طور است و نباید قاطعیت پدر خانه طوری باشد که از او بترسند و به دلیل ترس از او حساب ببرند.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نهم رمضان undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۲:۰۲

۱۹ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۹ - قسمت دوم
undefined کرامت و بزرگواری، شیوه حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
undefined چند پیشنهاد در مورد کرامت برای شرایط امروز
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
کرامت و بزرگواری، شیوه حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
ما اگر نوع مدیریت امیرالمؤمنین(ع) و از آن بالاتر مدیریت رسول خدا(ص) را ببینیم، واقعاً به آن نقص و ایراد وارد می‌کنیم. خوارج حرف‌شان به امیرالمؤمنین(ع) این بود که تو خلیفۀ قاطعی نیستی، ما خلیفه‌ای می‌خواهیم که قاطع باشد و این روحیات بزرگوارانه را اصلاً نمی‌پسندیدند و این ریشه در سیرۀ رسول خدا(ص) داشت و آیۀ اُذُن نازل شد. وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ و از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار می‌دهند و می‌گویند او زودباور است، بگو گوش خوبی برای شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور می‌کند و برای کسانی از شما که ایمان آورده‌اند رحمتی است و کسانی که پیامبر خدا را آزار می‌رسانند عذابی پر درد [در پیش] خواهند داشت(سوره توبه، آیۀ ۶۱).
حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: وَ لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُونَ (نهج‌البلاغه، خطبۀ ۲۰۸)؛ من کسی نیستم که چیزی را که دوست ندارید، به شما تحمیل کنم.
چند پیشنهاد در مورد کرامت برای شرایط امروز
undefinedما باید کرامت و بزرگواری را بین خودمان، تبدیل به فرهنگ کنیم.
undefinedما زیاد از بروکراسی استفاده می‌کنیم و می‌خواهیم قانونمند و ضابطه‌مند باشیم، ولی اگر به افراد امکان خطا ندهیم و پرده‌پوشی نکنیم، شخصیت انسان‌ها رشد نمی‌کند. ما باید محیطی کریمانه را پدید بیاوریم.
undefinedبعضی‌ها می‌گویند این‌طوری که شما می‌گویید؛ مدیریت شل و غیر سختگیرانه می‌شود. جایگزینش را دین در تعاون و کمک کردن مردم به یکدیگر دیده است. یک مدیر مانند امیرالمؤمنین علی(ع) بزرگوارانه و با تغافل برخورد می‌کند، بعد این مردم هستند که باید کاستی‌ها را پوشش بدهند. اگر کارها با تعاون و کمک کردن مردم به یکدیگر انجام شود، نتیجه‌اش پایدار خواهد بود و ما نتیجۀ پایدارش را در حکومت امام زمان(عج) خواهیم دید.
undefinedدر اینجا امر به معروف هم مطرح می‌شود. «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»(سورۀ توبه، آیۀ ۷۱). در واقع امر به معروف و نهی از منکر یک سیستم و یک سبک برای ادارۀ جامعه است که بیشتر، نظارت مردمی است.
undefinedاگر قوانین سخت‌گیرانه بوده و نظارت دولت زیاد باشد، آدم‌های قدرتمند کنار می‌کشند و این کار به جامعه ضربه وارد می‌کند. در اربعین، نظارت دولت‌ها وجود ندارد و ما باید اربعین را تبدیل به الگویی برای همه زمان‌ها کنیم. ان‌شاءالله بتوانیم در مدرسه‌ها و مساجد، زندگی زیر سایۀ روش مدیریتی امیرالمؤمنین(ع) را تمرین کنیم و فقط به ذکر فضائل و محبت ایشان بسنده نکنیم.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر نهم رمضان undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۲:۰۲

۲۰ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۰ - قسمت اول
undefined حسادت، مهم‌ترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت
undefined حسادت، یک موضوع تمدنی
undefined نگاهی به سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت، مهم‌ترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت
در این جلسه طرح کلی و روندی که تا رسیدن به نقطۀ چشم‌انداز این بحث مدنظر است را مطرح می‌کنیم. چرا حسادت موضوع مهمی در حیات بشر است؟ حسادت، مهم‌ترین عامل برای متوقف کردن امر ولایت است. ولایتی که هم اصل دین است و هم می‌خواهد جهان بشریت را نجات بدهد. حسادت، در مسیر رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) مانع ایجاد می‌کند و این همه شهادت‌ها و مظلومیت‌های اولیاء خدا و اصحابشان همه از سر حسادت است.
حسادت، یک موضوع تمدنی
اگر چه حسادت فی نفسه در حیات بشر هم مهم است ولی در مقابله با دین هم نقش کلیدی دارد. اصل دین، ولایت است. امام باقر(ع) می‌فرمایند: « وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلاَيَةِ »(کافي، ج۲، ص۱۸). اگر این‌طور است، اجازه بدهید من تاریخ حیات بشر را به ویژه در عرصۀ فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت نگاه کنم و از زاویۀ حسادت در باب فلسفۀ سیاسی، روایتی از آنچه که در تاریخ گذشته و می‌گذرد، داشته باشیم و به حسادت فقط به عنوان یک موضوع اخلاقی نگاه نکنیم، بلکه حسادت به عنوان یک موضوع تمدنی برای ما قرار داده شود. خدایی که حسادت را از آغاز، محور حیات بشر قرار داده؛ و در مواردی مانند آدم و ابلیس، هابیل و قابیل، انبیاء و دشمنان‌شان، ولایت علی بن ابیطالب(ع) و دشمنانش؛ موضوع اصلی حسادت بوده است، پس حتماً بُعد تمدنی هم برای حسادت در نظر داشته است.
نگاهی به سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی از زاویۀ حسادت
ما الآن در مقدمه‌سازی برای تمدن نوین اسلامی هستیم. حسادت، چالش اصلی حیات بشر است، با این حسادت در حیات اجتماعی و تمدنی، سه نوع برخورد صورت گرفته است.
رویکرد مارکسیستی؛ در این رویکرد، یک نوع برخورد صادقانۀ غلط مشاهده می‌شود. مارکسیست‌ها گفتند ما تبعیض را از بین می‌بریم و هیچ‌کس نباید بر اموال خودش مالکیت داشته باشد. آنها تساوی را به جای عدالت گذاشتند تا با پدیدۀ حسادت این‌طور برخورد کرده باشند که شدنی هم نبود.
رویکرد لیبرالی؛ لیبرال‌ها به نام رقابت، به حسادت میدان می‌دهند و می‌گویند پدیدۀ حسادت را بپذیریم و میدان رقابت را باز بگذاریم، هر چه نتیجۀ رقابت بود را می‌پذیریم. ولی با دروغ و فریب موضوع رقابت را به جای حسادت گذاشتند، نتیجۀ عملی رویکرد لیبرالی، سلطۀ یهود بر جهان سرمایه‌داری است. لیبرال‌ها فریبکارانه با موضوع حسادت برخورد می‌کنند و مشکل حسادت و چالش‌ آن را حل نمی‌کنند.
رویکرد دیکتاتوری؛ رویکرد دیکتاتوری هم نمی‌تواند مسئله حسادت را حل کند. یک دیکتاتور همه را قلع و قمع و ساکت می‌کند و به ظاهر موضوع حسادت را در حیات سیاسی- اجتماعی دفن می کند؛ آن‌وقت یک رقیب دیگر حسودانه با این دیکتاتور درگیر شده و این وسط، مردم بسیاری از بین می‌روند.
برخورد دیکتاتورمآبانه، برخورد فریبکارانۀ لیبرالیستی و برخورد صادقانه ولی احمقانۀ کمونیستی، سه نوع برخورد با چالش حسادت هستند. یک برخوردی هم دین با موضوع حسادت دارد که هیچ‌کدام از این روش‌ها را نمی‌پسندد. دین با چالش حسادت چگونه باید برخورد می‌کند؟
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۸:۴۷

۲۳ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۰ - قسمت دوم
undefined برخورد دین با موضوع حسادت
undefined آشنایی با نظام مبتنی بر ایثار و فداکاری
undefined حضرت خدیجه(س)، الگوی تمدنی ما
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
برخورد دین با موضوع حسادت
بعد از آشنایی با سه رویکرد در فلسفۀ سیاسی در موضوع حسادت، آشنایی با نحوۀ مواجهۀ دین با حسادت مطرح است. دین هیچ‌کدام از سه روش‌ قبل را نمی‌پسندد. دین، طرح کلانی دارد، می‌فرماید چرا شما با خودسازی جای حسادت را به فداکاری نمی‌‌دهید؟ دین با قانون جلوی برخورد حسودانۀ شما را نمی‌گیرد؛ با فریب هم با پدیدۀ حسادت برخورد نمی‌کند. دیکتاتورمأبانه و بدون قانون هم با حسادت برخورد نمی‌کند. بلکه با معنویت، اخلاق و ایمان به خدا، می‌خواهد برای این حسادت جایگزینی به نام فداکاری قرار بدهید. فداکاری تنها چیزی است که روی حسادت را کم می‌کند.
آشنایی با نظام مبتنی بر ایثار و فداکاری
در جامعه‌ای که ما همه با هم رقابت داریم، یک دفعه‌ یک نفر فداکار پیدا می‌شود و همۀ آن چالش‌ها و درگیری‌هایمان به محاق می‌رود. با خود می‌گوییم اگر او آدم است، ما چه می‌گوییم؟این طرح وجدانت را درگیر می‌کند و به ما افق می‌دهد. یعنی این هم ممکن است که تو از خودت بگذری. به جای اینکه بگویی من به او حسادت می‌کنم و او را زمین می زنم تا خودم بلند شوم، می‌گوید تو برو فدای او بشو که مبادا او زمین بخورد و از او دفاع کن! این طرح دین است. کسانی که مظلومیت و فداکاری علی(ع) را دیدند، به‌ زانو در آمدند. کسانی که مظلومیت و فداکاری اهل بیت(ع) را دیده‌اند، دست از حسادت نسبت به ولایت، برداشته‌اند. مظلومیت عامل توجه ما به پدیدۀ فداکاری و از خودگذشتگی است. نظام مبتنی بر ایثار، جایگزین حسادت است. باید تلاش کنیم این الگوی ایثار را در زندگی رایج خودمان به‌کار ببندیم نه اینکه فقط به اهل بیت(ع) احترام بگذاریم.در این طرح تمدنی دین، ایثار جایگاه ویژه‌ای دارد. ایثار یک مقولۀ اخلاقی نیست. برای حل مشکلات مملکت نیز باید ایثار را دقیق درک کنیم. تا درک از جایگاه ایثار در جامعه درست نشود، نمی‌توانیم از مردم انتظار داشته باشیم آدم‌های خوبی بشوند. خاصیت حکومت این است که درک از جایگاه ایثار و فرهنگ آن را درست کند، نه اینکه فقط موعظه اخلاقی باشد. در آمریکا هم موعظۀ اخلاقی هست و خیلی‌ها هم با این موعظه‌های اخلاقی کیف می‌کنند.
حضرت خدیجه(س)، الگوی تمدنی ما
در اول اسلام و ابتدای بعثت، خانمی پیدا شد که ثروتمندترین زن مکه بود. نه ثروتمندترین زن مکه، بلکه گفته‌اند ثروتمندترین فرد مکه بود ولی همۀ ثروتش را در اختیار پیامبر(ص) گذاشت. در دوران سه، چهار سال در شعب ابی‌طالب تمام ثروت او به پایان رسید و در صدمات ناشی از شعب ابیطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. حضرت خدیجه(س) الگوی تمدنی ما است.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۴:۰۲

۲۶ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۱ - قسمت اول
undefined چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمی‌پسندند؟
undefined انحصار طلبی، یکی از عوامل حسد
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمی‌پسندند؟
حسادت؛ چالش اصلی حیات بشر و مقدمه‌ای برای رقابت و عداوت است. حسادت صرفاً یک صفت اخلاقی نیست، بلکه بر حوادث اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بوده و بر مبنای آن، تمدن‌هایی شکل گرفته که البته رو به اضمحلال بوده و بعضی‌هایشان هم فروپاشی شده‌اند.
در جلسه قبل در مورد نحوه برخورد دین با حسادت صحبت شد اما چرا مردم نحوه برخورد دین با پدیدۀ حسادت را نمی‌پسندند؟ به دلیل اینکه سبک زندگی در مقابل حسادت که عموم مردم باید به آن مبادرت بورزند، سبک زندگی جمعی مواساتی و مؤمنانه است. سبک زندگی مدنظر دین، ایثارگرانه است. در این سبک زندگی نمی‌توان حساب‌ها را از همدیگر جدا کرد و فقط به فکر خود بود! و پذیرش این مسئله برای مردم سخت‌ بوده است.
انحصار طلبی، یکی از عوامل حسد
در نگاه اجتماعی و سیاسی و از منظر حکمرانی باید توجه داشت که انحصارطلبی، یکی از عوامل حسادت است. متأسفانه در کشور ما آنقدری که قوانین از زندگی بر اساس انحصارطلبی حمایت می‌کنند، از زندگی تعاونی حمایت نمی‌کنند. به عنوان مثال با سپرده‌گذاری در بانک‌ها، سود فردی تضمین شده و به فردگرایی و انحصارطلبی بیشتر منجر می‌شود ولی فعالیت در تعاونی‌ها، تضمین نمی‌‌شود. نمونه دیگر انحصارطلبی، عدم مشارکت نمازگزاران در اداره امور یک مسجد است که همه اختیارات در انحصار هیئت امناء است ولی در زمان پیغمبر اکرم(ص) نمازگزاران در اداره امور مربوطه تأثیرگذار بودند. باید شیوۀ ادارۀ مسجد تحول پیدا کند. در مورد حکمرانی نیز همینطور است.
امیرالمؤمنین(ع) می‌‌فرماید: «الإستئثارُ یوجبُ الحسد و الحسدُ یوجبُ البغضة، و البغضة توجبُ الاختلاف و الاختلاف یوجب الفرقة و الفرقة توجبُ الضعف و الضعفُ یوجبُ الذُّل و الذلُّ یوجب زوال الدولة و ذهاب النعمة»(شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج ٢٠، ص ٣٤٥، حکمت ۹۶۱)؛ انحصارطلبی موجب حسد می‌‌شود، حسد موجب کینه می‌‌شود، کینه موجب اختلاف می‌‌شود و اختلاف موجب تفرقه، تفرقه موجب ضعف؛ و ضعف موجب ذلت و خواری می‌‌شود، ذلت و خواری هم موجب می‌‌شود دیگر شما قدرت نداشته باشید و نعمت‌تان از بین برود.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر یازدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۵:۲۱

۲۸ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۱ - قسمت دوم
undefined اهمیت ایثار در زندگی جمعی مؤمنانه
undefined ایثار در زندگی حضرت خدیجه(س)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
اهمیت ایثار در زندگی‌جمعی مؤمنانه
امام صادق(ع) می‌‌فرماید: تَحتاجُ الإخْوةُ فيما بَيْنَهُم إلى ثلاثةِ أشياءَ ، فإنِ استَعمَلُوها و إلاّ تَبايَنُوا و تَباغَضُوا، و هي : التَّناصُفُ ، و التَّراحُمُ ، و نَفْيُ الحَسَدِ (تحف‌العقول، ص ۳۲۲). برادران به سه چیز احتیاج دارند تا بتوانند زندگی مجتمع مؤمنانه را درست کنند. اولاً نسبت به همدیگر انصاف داشته باشند. مرحلۀ بالاتر اینکه به هم رحم کنند؛ مرحلۀ بالاتر این است که رقابت‌های حسادت‌آمیز نسبت به یکدیگر نداشته باشند. متأسفانه امروزه ساختار انتخابات بر اساس نوعی رقابت‌ است که همراه با حسادت است، مخصوصاً آنجایی که پای دوقطبی بودن هم در میان می‌‌آید. ما باید فرهنگ سیاسی را تغییر دهیم. در این فرهنگ سیاسی، مدیران خوبی تربیت نمی‌شوند. راه حل دین در مقابل حسادت، فداکاری و ایثار است. امیرالمؤمنین علی(ع) اسوۀ زندگی ایثارگرانه است. امیرالمؤمنین طوری ایثارگرانه زندگی می‌‌کرد که همه در مقایسه با ایشان احساس می‌‌کردند آدم نیستند، مؤمن نیستند. این سبک زندگی، موجب بغض و حسد می شود. اگر سبک زندگی مؤمنانۀ مواساتی و جمعی در یک جامعه نباشد، امیرالمؤمنین(ع) هم در آن جامعه مظلوم است.
ایثار در زندگی حضرت خدیجه(س)
حضرت خدیجه(س) بی‌تردید ثروتمندترین فرد قریش بودند ولی ایشان همۀ این ثروت را در اختیار رسول خدا(ص) گذاشتند و تمامش را در راه خدا و پیامبر(ص) هزینه کردند و تقریباً در گرسنگی از دنیا رفتند. در آخر عمر شریفشان صدا می‌‌زنند یا رسول الله(ص) می‌‌شود من را ببخشید! من تقصیر و قصور داشته‌ام! این الگوی تأسیس تمدن اسلامی است. حضرت خدیجه(س) الگوی تمدن عظیم اسلامی است و ما باید این حرف‌ها را به ساختارهای اجتماعی تبدیل کنیم. چرا به حضرت خدیجه(س) حسادت می‌‌ورزیدند؟ چون هر کسی در بخشش و در این ایثارگری پیشتاز باشد، مورد حسادت شدید قرار می‌‌گیرد. ریشه‌های مظلومیت اینجاست.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر یازدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۶:۲۵

۳۰ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۲ - قسمت اول
undefined نسبت حسادت و نظام ولایی
undefined چالش‌های نظام ولایی برای از بین بردن حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
نسبت حسادت و نظام ولایی
حسادت یک خصلت فردی است ولی در روابط اجتماعی معنا پیدا می‌کند. در جلسات قبل نظام‌های اجتماعی را با توجه به حسادت مورد بررسی قرار دادیم. مثلاً ارتباط نظام لیبرالی با حسادت این بود که به نام حسادت به رقابت میدان می‌دهد. ربط نظام سوسیالیستی با حسادت این است که این نظام‌ یک نوع برخورد صادقانۀ غلط دارد و برای رفع حسادت، تساوی را به جای عدالت قرار می‌دهد. نظام دیکتاتوری هم با زور، به ظاهر حسادت را در حیات سیاسی- اجتماعی دفن می‌کند. حال می‌خواهیم بدانیم نظام ولایی ارتباطش با موضوع حسادت چیست؟ اگر این را کشف کنیم، به حقیقت اصل دین توجه پیدا کرده‌ایم.
اصل دین ما ولایتمداری است و دلیل اصلی مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) نیز حسادت است. آن چیزی که مانع موفقیت یک حکمرانی ولایی می‌شود، حسادت برخی از افراد یا عموم افراد نسبت به امر ولایت است. دلیل اینکه دین بر محبت اهل‌بیت(ع) تأکید می‌کند نیز همین موضوع است.
برخی از حسودانی که نسبت به رسول خدا(ص) حسادت می‌کردند - مشرکین و کافران- از سر حسادت مقابل پیغمبر(ص) ایستادند و با ایشان مقابله کردند ولی به مرور زمان چون جایگاه پیامبر(ص) و مقبولیت ایشان را در بین مردم بسیار بالا دیدند، اگرچه در دلشان حسادت داشتند اما از حسادت علنی دست کشیدند و همه دور ایشان جمع شدند. اما پیامبر اکرم(ص) از همان اول به دستور خداوند، علی بن ابیطالب(ع) را در مناسبت‌های مختلف بر دیگران ترجیح دادند و برخی از مؤمنین هم حسادت را شروع کردند. پیامبر(ص) با این کار یک‌ نوع امتحان و غربال انجام داده و نشان دادند نقطۀ اصلی دین که باید روی آن متمرکز شد، کجاست و اینکه به ظواهر دین نچسبند و مراقبت کنند.
چالش‌های نظام ولایی برای از بین بردن حسادت
در موضوع ارتباط نظام ولایی با حسادت، چالش‌هایی مطرح است. مرحله اول چالشی است که جامعۀ مؤمنین نسبت به ولیّ خدا دارند. اگر برتری ولیّ خدا را بپذیریم و نسبت به او حسادت نداشته باشیم، مرحله بعد این است که حسادت نسبت به مؤمنین و دوستان اهل‌بیت(ع) را هم باید کنار بگذاریم. چالش بعدی این است که برای مؤمنین فداکاری هم بکنیم! برای آنها زندگی کنیم! یعنی نه تنها دوستشان داشته باشیم، بلکه برای مؤمنین ایثار هم بکنیم!
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوازدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۸:۲۳

۳۱ فروردین

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۲ - قسمت دوم
undefined سبک زندگی غیرمؤمنانه، عامل تشدید حسادت
undefined سیرۀ پیغمبر(ص)، سیره‌ای تمدن‌ساز
undefined امتحان حسادت، یک امتحان عمومی و تاریخی از همگان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سبک زندگی غیرمؤمنانه، عامل تشدید حسادت
امروزه حیات بشر و اجتماع بشری، با قوانین خودساختۀ بشر و مبتنی بر حسادت اداره شود. ما باید مردم را به زندگی ولایی دعوت کنیم. دین حرفش این است که می‌گوید اولاً شما باید چالش حسادت را جدی بگیرید و بعد باید علیه‌اش قیام کنید. دین در این مورد کوتاه نمی‌آید چرا که در غیر اینصورت، ظلم در بین ما همیشگی خواهد شد. اینکه ما مدام دعا بکنیم که امام زمان (ارواحناله‌الفدا) تشریف‌فرما بشوند که عدالت برقرارشود، با وجود حسادت ما، مگر می‌شود؟ ما حسابمان را از همدیگر جدا کرده‌ایم و هر کس سراغ زندگی خودش رفته است و این زندگی جمعی مؤمنانه را به‌هم می‌ریزید. این نوع زندگی، مقدمۀ تشدید حسادت است.
سیرۀ پیغمبر(ص)، سیره‌ای تمدن‌ساز
ما نسبت به آن چیزی که دین از ما می‌خواهد، خیلی فاصله داریم. ما وقتی تاریخ پیغمبر اکرم(ص) را می‌خوانیم این تاریخ را ناخواسته سانسور می‌کنیم و بیشتر جنبۀ اعتقادی و اخلاقی به آن می‌دهیم. تاریخ را از نظر اجتماعی ملاحظه نمی‌کنیم. تاریخ اجتماعی اجتماعی-سیاسی پیامبر(ص)، با سیرۀ شخصی پیغمبر(ص) فرق دارد. مشهورترین حدیث بین ما در مورد پیامبر(ص) حدیث «إنّما بعثتُ لأتممّ مکارم الأخلاق» است و برداشت مردم هم از اخلاق، امری فردی است. یا اینکه نهایتاً اخلاق را بین دو نفر می‌دانیم. ما تمدنی نگاه نمی‌کنیم. پیامبر اکرم(ص) یک تمدن را بنیانگذاری کرد ولی عده‌ای جلوی این تمدن را گرفتند، چون آن را طاقت نمی‌آوردند. جامعه‌ای که پیغمبر اکرم(ص) درست کردند، جامعه‌ای سرشار از دورهمی بود که نمونه آن زندگی مهاجرین و انصار در کنار یکدیگر بود. رسول خدا(ص) همه را دور هم جمع کردند.
امتحان حسادت، یک امتحان عمومی و تاریخی از همگان
بنا بود که امیرالمؤمنین علی(ع)، برای شاگردان رسول خدا، الگو شود و محلّ امتحان شاگردان رسول خدا(ص) باشد ولی به واسطۀ حسادت‌هایی که نسبت به او شد، مظلوم واقع شد. نظیر امتحانی که اصحاب پیغمبر(ص) در معرضش قرار گرفتند، از تک‌تک ما هم گرفته می‌شود. شکل و نوعش ممکن است فرق کند. آنجایی که ما نتوانیم برتری‌های همدیگر را بپذیریم، محل امتحان حسادت است. اگر برتری‌های همدیگر را بپذیریم، می‌دانید جامعه ما چه گلستانی می‌شود؟ اگر همۀ محیط اطراف ما مثل یک مادر، امتیازات ما را ارج بنهند و به همه استعدادها میدان بدهند، دیگر هیچ استعدادی حذف نخواهد شد. ما باید خوبی‌های یکدیگر را در نظر بگیریم. متأسفانه در برخی از رسانه‌ها دنبال این هستند که همدیگر را نابود کنند! حرف مثبت بازتکرار و دیده نمی‌شود. ما در معرض چنین امتحان‌هایی هستیم. نباید فکر کنیم که ما چون علی بن ابیطالب(ع) را دوست داریم، پس آن امتحان‌ها دیگر امتحان‌های ما نیست. این خیلی برداشت سطحی‌ای از تاریخ است. ما باید به همه عشق بورزیم. تصور کنید اینطوری چه فضایی و چه بهاری می‌شود!
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوازدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۹:۰۲

۱ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت اول
undefined حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر
undefined نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت
undefined تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر
حسادت چالش اصلی حیات اجتماعی بشر است و اگر این موضوع نبود، انسان با چالش‌های دیگر راحت‌تر کنار می‌آمد. بسیاری از خوشی‌ها و ناخوشی‌های ما را حسادت تعیین می‌کند. در قصۀ ظلم، امنیت، سلطۀ مستکبران بر مستضعفان، در قصۀ کمک کردن به ولیّ خدا و تنها ماندن ولیّ خدا، چالش‌ اصلی همه اینها حسادت است. اگر ما ربط بین حسادت و بقیۀ مشکلات حیات بشر را ندانیم، با مسائل انسان، عوامانه برخورد کرده‌ایم. خداوند متعال در آغاز خلقت، چالش حسادت را سر جریان خلقت انسان قرار می‌دهد؛ ابلیس از روی حسد به آدم سجده نمی‌کند، و از روی حسد او را از بهشت اخراج می‌کند. وقتی حضرت آدم از بهشت خارج می‌شود، خداوند متعال می‌فرماید: «وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوّ (سوره بقره، آیه ۳۶)». خداوند فرمان هبوط می‌دهد که بروید و دیگر با هم دشمن خواهید بود. اولین اختلاف قابیل و هابیل هم بر سر حسادت است.
در جلسات قبل هم ذکر شد که امیرالمؤمنین(ع) به معاویه می‌فرمودند داستان تو با من سرِ حسادت است(غارات، ج۱، ص۱۱۵). داستان مخالفت با همۀ انبیاء هم بر سر حسادت است. بعد در ادامه، تمدن‌ها بر اساس نحوۀ برخورد با چالش حسادت شکل می‌گیرند. در قانونگذاری‌ها هم حسادت، تعیین کننده است؛ چطور قانون وضع کنیم و شهر و جامعه را اداره کنیم؟ پیشرفت چگونه حاصل می‌شود؟ در موضوع انگیزۀ تجارت، انگیزۀ فعالیت اقتصادی، انگیزۀ ظلم و انگیزۀ مقابله با ظلم هم چالش اصلی، حسادت است.
نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت
حال که چالش اصلی حیات بشر، حسادت است؛ نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت چیست؟ این موضوع از ابعاد مختلف قابل بررسی است. در جلوگیری از آسیب‌های تمدنی که مبتنی بر حسادت است، تمدن مبتنی بر محبت و تمدنی که مبتنی بر ولایت است مورد نیاز است. در جایی که ولیّ خدا می‌خواهد چالش حسادت را برطرف کند، خودش محسود واقع می‌شود و اینجا نهایت بدبختی بشر است. وقتی که امیرالمؤمنین علی(ع) می‌خواهد به عنوان یک ولیّ خدای محبوب، حسادت را بین شما از بین ببرد، خودِ او محسود واقع می‌شود؟!
تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت
در بعضی از روایات در مقابل حسادت، از تقوا استفاده شده است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «مَنِ اتَّقی قلبُهُ لَم یَدخُلهُ الحسد(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )»، کسی که تقوا داشته باشد، حسادت به قلبش وارد نمی‌شود. سخن دیگری از امیرمؤمنان است که «لیس الحسدُ مِن خُلقِ الأتقیاء»(همان، ص۵۵۶). این روایات، حسد را نقطۀ مقابل تقوا آورده‌اند.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۶:۲۳

۳ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت دوم
undefined محبت به اولیاء خدا، آسان‌ترین فضیلت
undefined تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد
undefined حسادت مردم با ولایت امتحان می‌شود
undefined هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمی‌کند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
محبت به اولیاء خدا، آسان‌ترین فضیلت
مهم‌ترین، پرحجم‌ترین و اولین موضوعی که در مقابل تقواست، حسادت است. چرا خدا می‌فرماید: « ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ(سوره بقره، آیه۲)»؟ می‌فرماید من می‌خواهم انبیاء را برای هدایت شما بفرستم، اگر حسادت داشته باشی، این باب باز نمی‌شود. در اینجا نقش ولیّ خدا در برطرف شدن حسادت در جامعه مشخص می‌شود و بعد کم‌کم به تمدن ولایی هم خواهیم رسید. خدا می‌گوید وقتی تو ولیّ خدا را دوست نداشته باشی، دروغ می‌گویی که هر خوبی‌ای را دوست داری! راحت‌ترین فضیلت و سریع‌ترین فضیلتی که انسان می‌تواند پیدا کند، محبت به دوستان خداست، محبت به امیرالمؤمنین علی(ع) است. چرا اینقدر به ما تأکید می‌کنند مدح علی(ع) را بگویید و هر موقع دور هم جمع شدید از خوبی امیرالمؤمنین(ع) بگویید؟ برای اینکه این سهل‌تر از بقیه خوبی‎‌ها است و با این کار، پایگاه همه خوبی‌ها را محکم می‌کنید. اگر شما سهل‌تر را به‌دست نیاوری، بقیه‌اش دروغ است، مدعاست، ادّعاست!
تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد
در روایتی امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مَنِ اتَّقَی قلبُهُ لم یَدخُلهُ الحَسَد»(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )؛ کسی که قلبش با تقوا باشد، حسادت در آن دخالتی ندارد. خداوند می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»( سوره حجرات، آیه۲). اگر صدایتان را پیش پیغمبر بالا ببرید یک ذره بی‌احترامی کنید، کلّ عمل شما حبط خواهد شد. یعنی تمام ادعایی که داشتید دروغ است. این یک بحث روانشناسی است. بعد می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى(همان، آیه۳)». آنهایی که صدایشان را از سر احترام پیش رسول خدا(ص) پایین می‌آورند، اینها کسانی هستند که قلب‌شان به تقوا امتحان شده است. یعنی به گفته امیرمؤمنان(ع) کسی که قلبش تقوا داشته باشد، حسد ندارد.
حسادت مردم با ولایت امتحان می‌شود
با حضور ولیّ خدا، حسادت مردم امتحان می‌شود. اگر انسان‌ها با حضور ولیّ خدا از حسادت گذشتند، هدایت آنها آغاز می‌شود. اصل دین این است که با ولیّ خدا، حسادت‌ها امتحان می‌شود. به همین دلیل اولیاء خدا کشته شدند. دیانت منهای ولایت، عین حسادت است. اصلی‌ترین چالش حیات بشر یعنی حسادت را خداوند اول با ولایت، امتحان می‌کند و سپس با کمک ولایت، عبور از این چالش را تسهیل می‌کند.
هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمی‌کند
در زمان رسول خدا(ص)، هر کسی مؤمن می‌شد، اولین و فوری‌ترین اثرش این بود که محبت رسول خدا(ص)، در قلبش ظاهر می‌شد. حضرت زهرا(س) می‌فرماید شما فکر می‌کنید از امیرالمؤمنین(ع) روی برگرداندید، کار ساده‌ای کردید؟ می‌فرماید «... وَ أَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صَارِمٍ وَ سَطْوَةِ مُعْتَدٍ غَاشِمٍ وَ بِهَرْجٍ شَامِلٍ وَ اِسْتِبْدَادٍ مِنَ اَلظَّالِمِينَ»(الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۸)؛ بشارت باد بر شما شمشیرهایی که خون‌ها خواهند ریخت و سلطۀ کسانی که به شما رحم نخواهند کرد و هرج و مرج دائمی شامل همۀ زندگی شما خواهد شد. دیگر هیچ تمدن پایدار و هیچ امنیت استواری در جامعه‌تان نخواهد بود. چرا؟ فقط به خاطر حسادت به علی بن ابیطالب(ع).
انقلاب اسلامی آغاز ولایتمداری است، ولی نه تمام آن. تمام ولایتمداری در زمان حضرت ولی‌عصر(عج) و با حضور خود ایشان محقق می‌شود. برای عبور از چالش حسادت، اصلی‌ترین راه، تنها راه و اولین راه، ولایتمداری است. وقتی از چالش حسادت عبور کردیم، امنیت در جامعه و امکان سعادت برای انسان‌ها پدید می‌آید.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۷:۵۱

۴ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت اول
undefined جامعۀ خوب، یعنی جامعه‌ای که از چالش حسادت عبور کرده
undefined گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی
undefined زشتی و بدی گناه حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
جامعۀ خوب، یعنی جامعه‌ای که از چالش حسادت عبور کرده
حسادت چالش اصلی حیات دینی ما و حیات اجتماعی است، حتی اگر نخواهیم دینی زندگی کنیم. زندگی ما انسان‌ها، زندگی اجتماعی است و در زندگی اجتماعی؛ حسادت، مهم‌ترین چالش و امتحان است. در زندگی فردی، ما خیلی به این صفت دچار نمی‌شویم ولی چون در زندگی اجتماعی، کمال‌طلب و برتری‌جو هستیم، با یکدیگر به رقابت پرداخته و دچار حسادت می‌شویم. اما زندگی طبیعیِ خوب در یک جامعۀ خوب، معنا پیدا می‌کند. جامعۀ خوب هم جامعه‌ای است که از چالش حسادت عبور کرده باشد. خداوند متعال از امتحان دربارۀ حسادت نمی‌گذرد، یعنی خداوند از تک‌تک بندگان به‌ویژه بندگان مؤمن خودش، امتحان‌های متنوع و متعددی دربارۀ حسادت در مراتب مختلف می‌گیرد.
گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی
برای درست کردن یک جامعه ما به دو نوع ولایت نیاز داریم؛ ولایت طولی و ولایت عرضی که هر دو در معرض حسادت هستند. ولایت طولی یعنی ولایت ولیّ الله الأعظم و پذیرش ولایت فردی که خدا او را بر ما برتری داده است؛ و ولایت عرضی، یعنی پذیرش ولایت برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر؛ «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ(سوره توبه، آیه ۷۱) ». برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر ولایت دارند. پیچیدگی حسادت در ولایت طولی و عرضی این است که متوجه نمی‌شوی دچار حسادت شدی، چون حسادت خودش را به بهانه‌ها و شکل‌های مختلف نشان می‌دهد.
زشتی و بدی گناه حسادت
دربارۀ حسد دو روایت ذکر کنم. این دو روایت نسبت حسادت با دیگر بدی‌ها را برای ما روشن‌تر می‌کند. حسادت حساسیت فوق‌العاده‌ای دارد و ما باید خیلی روی آن کار کنیم.
در روایتی امام سجاد(ع) می‌فرماید: « .... ثُمَّ اَلْحَسَدُ، وَ هِيَ مَعْصِيَةُ اِبْنِ آدَمَ حَيْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ، فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِكَ: حُبُّ... اَلنِّسَاءِ، وَ حُبُّ اَلدُّنْيَا، وَ حُبُّ اَلرِّئَاسَةِ، وَ حُبُّ اَلرَّاحَةِ، وَ حُبُّ اَلْكَلاَمِ، وَ حُبُّ اَلْعُلُوِّ (تفسیر البرهان، ج۱، ص۱۸۲)»، اما حسد، قابیل را بیچاره کرد و او به برادرش حسادت کرد و او را کشت، از این حسد شُعبی صادر می‌شود، مانند حب النساء، حب دنیا، و .....؛ این حدیث نشان می‌دهد قصه‌ حسادت به این سادگی‌ها نیست.
در روایت دیگری، امام صادق(ع) تعبیر عجیبی در مورد امکان جدا شدن از حسادت دارند و آثار سهمگین حسادت را بیان می‌کنند که چنین تعبیری به این سادگی برای دیگر صفات بد، به کار نرفته است؛ « و اَلْحَسَدُ أَصْلُهُ مِنْ عَمَى اَلْقَلْبِ وَ اَلْجُحُودِ بِفَضْلِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ هُمَا جَنَاحَانِ لِلْكُفْرِ وَ بِالْحَسَدِ وَقَعَ اِبْنُ آدَمَ فِي حَسْرَةِ اَلْأَبَدِ وَ هَلَكَ مَهْلَكاً لاَ يَنْجُو مِنْهُ أَبَداً وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ(مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)»؛ اصل حسد از کوری دل و انکار فضل خدا است، آن کوری قلب و انکار فضل خدا دو بال کفر هستند و حضرت ادامه‌ می‌دهد تا جایی که می‌فرماید که برای حاسد توبه نیست...؛ وقتی دل یک کسی را حسد بگیرد، خیلی سخت از آن جدا می‌شود. ولی خیلی از عیب‌های دیگر اینطور نیستند.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۵:۳۵

۶ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت دوم
undefined گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست!
undefined زندگی‌جمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست!
گناه‌های ما چند دسته هستند. برخی از گناهان در راستای زندگی طبیعی و نیازهای طبیعی ما هستند. مثل شهوات و لذت خوردن و خوابیدن و ... . در این دسته از گناهان، فرد تلقی می‌کند که نیاز حیاتی‌اش است و رفته رفته زیاده‌روی کرده و گناه کرده است. ولی یک سری از گنا‌هان در جهت و راستای نیازهای ما نیست مثل حسادت. رقابت‌هایی که ناشی از حسادت و تقویت‌کنندۀ حسادتند، جزء نیازهای اولیۀ ما نیستند. برای همین به این سادگی، کسی نمی‌تواند از گناه حسادت توبه کند. در روایت هم امام صادق(ع) می‌فرماید: « وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ، يَبْدُو بِلاَ مُعَارِضٍ مُضِرٍّ لَهُ وَ لاَ سَبَبٍ وَ اَلطَّبْعُ لاَ يَتَغَيَّرُ مِنَ اَلْأَصْلِ (مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)». طبیعت انسان از اصلش تغییر نمی‌کند. مجاهدتی که برای از بین بردن حسادت لازم است، بیش از موارد دیگر است.
زندگی‌جمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت
زندگی مؤمنانۀ مواساتی با ریشه کن شدن حسادت معنا پیدا می‌کند. ما در هیئت و مسجد، زندگی مؤمنانه و مواساتی را تعریف نکرده‌ایم و کار مشکلی هم هست. ولی می‌توانیم تواضع کنیم، می‌توانیم مهربان باشیم و دروغ نگوییم، چرا که این موارد راحت‌تر هستند.
ما در تعلیم و تربیت به حسادت نمی‌پردازیم. نقطۀ مقابل حسادت، زندگی جمعی دوستانه است. بچه‌ها در چهارده سالگی دوست دارند زندگی جمعی داشته باشند و آغاز دینداری هم چهارده سالگی است. پس خدا طراحی کرده که وقتی انسان‌ها می‌خواهند زندگی دینی داشته باشند، دوست دارند با رفقایشان ندار باشند. فضای دین، این را اقتضاء می‌کند. در مدرسه‌ای که بچه‌ها با هم رفیق و با یکدیگر ندار و صمیمی هستند، غذایشان را با هم مشترک می‌خورند و به همدیگر کمک می‌کنند، خلاقیت اینها بسیار بیشتر افزایش پیدا می‌کند.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۸:۲۰

۷ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت اول
undefined علی(ع)؛ معیار و میزان
undefined عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
علی(ع)؛ معیار و میزان
در روایتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۵). هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه امیرالمؤمنین(ع) را دوست دارد، و هیچ منافقی نیست مگر اینکه نمی‌تواند امیرالمؤمنین علی(ع) را دوست داشته باشد. در مورد حضرت علی(ع) اینطور است ولی مثلاً دربارۀ امام حسن(ع) و امام حسین(ع) این‌طور نیست. ممکن است کسانی حسنین(ع) را هم دوست داشته باشند که نتوانند علی بن ابیطالب(ع) را دوست داشته باشند. اگر چه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم به خاطر علی بن ابیطالب(ع) مظلوم واقع شدند. دشمنان در کربلا می‌گفتند «بغضاً لأبیک» می‌خواهیم شما را به قتل برسانیم.
عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع)
در روضه اهل بیت(ع) از قربانی شدن اولیاء خدا صحبت می‌شود و این قربانی شدن، حادثۀ بزرگی در تاریخ است و عظمت معنایی دارد. این روضه‌ها همان قدر که احساسات ما را درگیر می‌کند، همان قدر عمق معنایی دارد، لذا پرمعرفت‌ترین بخش تاریخ، روضه‌ها و ذکر مصائب است که حرف‌ها و رازهایی در آن است. ما برای مظلومیت ائمۀ معصومین(ع) راحت می‌توانیم گریه کنیم ولی گریه برای روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) سخت‌تر است. می‌دانید چرا؟ زیرا حضرت علی(ع) به مثابه خورشید هستند. نگاه کردن به خورشید سخت است ولی به ماه راحت‌تر می‌توان نگاه کرد. اما ماه، بخشی از مظلومیت این خورشید را به خودش گرفته است و همین ما را هلاک می‌کند؛ چه برسد که بخواهیم از مظلومیت علی(ع) حرف بزنیم؟! امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: « لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَت»(نهج البلاغه، حکمت۱۱۱)؛ اگر کوه من را دوست داشته باشد، متلاشی می‌شود.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۷:۳۱

۹ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت دوم
undefined حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش
undefined مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ
undefined سفارش امام حسن(ع) به محمدبن حنفیه در خصوص حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش
فردی از اهل شام به مدینه آمده بود، سواری را دید که خیلی زیبا بود. « قَالَ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ»؛ می‌گوید من تا به الان آدمی به این زیبایی ندیده بودم. گفتند: او را نمی‌شناسی؟ گفت نه. گفتند این حسن بن علی ابن ابیطالب(ع) است. عبارت او را ببینید؛ « فَامْتَلَأَ قَلْبِي غَيْظاً وَ حَنَقاً وَ حَسَداً أَنْ يَكُونَ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلَدٌ مِثْلُهُ»؛ آن شخص می‌گوید من حسادتم به علی ابن ابیطالب(ع) شعله کشید که یک چنین پسری دارد. دوباره دعوا بر سر علی بن ابیطالب(ع) است. «فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ أَنَا اِبْنُهُ»؛ بعد شروع می‌کند به توهین کردن و بد و بیراه گفتن به علی بن ابیطالب.
«وَ جَعَلْتُ أَشْتِمُهُ وَ أَنَالُ مِنْهُ وَ مِنْ أَبِيهِ»؛ او شروع کرد به شماتت کردن حضرت علی(ع) و امام حسن(ع)؛ « وَ هُوَ سَاكِتٌ» ولی امام حسن مجتبی(ع) ساکت بود و نگاه می‌کرد. «حَتَّى اِسْتَحْيَيْتُ مِنْهُ»، اینقدر سکوت کرد و نگاه کرد و هیچ جوابی نداد تا اینکه من خجالت کشیدم. وقتی که کلامم تمام شد امام حسن(ع) لبخند زد و فرمود: «فلَمَّا اِنْقَضَى كَلاَمِي ضَحِكَ وَ قَالَ أَحْسَبُكَ غَرِيباً شَامِيّاً» تو اینجا غریب هستی، شامی هستی. گفتم: بله. گفتند: پس اینجا منزل نداری. برویم منزل ما؟ غذایی چیزی نمی‌خواهی؟ الآن آمدی مدینه محلّ استقراری پیدا کردی؟ می‌گوید: یک دفعه‌ای احساس کردم توی دنیا، عزیزترین کس پیش من این آقاست«وَ عَجِبْتُ مِنْ كَرَمِ أَخْلاَقِهِ فَانْصَرَفْتُ وَ قَدْ صِرْتُ أُحِبُّهُ مَا لاَ أُحِبُّ أَحَداً غَيْرَهُ(كشف الغمة، ج۱، ص۵۶۱). با کرامت و بزرگواری امام حسن(ع)، ورق برگشت. مگر اینکه خودشان یک لطفی کنند.
مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ
اولاً دعوا سر حسادت علی بن ابیطالب(ع) است، ثانیاً؛ چرا بغض به اولاد علی(ع)؟ حسادت یک رذیلۀ بیچاره‌کننده است. یعنی به‌جای اینکه فرد کوتاه بیاید، تازه حسادتش غلیان پیدا کرده است. این یکی از رازهای عجیب تاریخ است. امام حسین(ع) را قطعه‌قطعه کردند، امام حسن(ع) را تیرباران کردند، ولی هیچ‌کدام را لعن نکردند. اما با امیرالمؤمنین(ع) چه کردند؟ خیلی عجیب است. امیرالمؤمنین(ع) با دل‌ها چه‌کار می‌کند؟! واقعاً حسادت به اولیاء خدا عجیب است و نقطۀ مقابلش آن محبتی است که باید به اولیاء خدا داشته باشیم و بحث ساده‌ای نیست. یک پلیدی عمیقی در کسی است که به اهل بیت حسادت بورزد.
سفارش امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه در خصوص حسادت
روایت دیگری است که امام حسن مجتبی(ع) به محمدبن حنفیه می فرمایند: « یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ اَلْحَسَدَ (کافی، ج۱، ص۳۰۰»؛ من از حسد برای تو می‌ترسم و این وصف کافرین است. « وَ إِنَّمَا وَصَفَ اَللَّهُ بِهِ اَلْكَافِرِينَ فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ اَلْحَقُّ». این مطلب را امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه می‌گوید که مبادا به برادرت امام حسین(ع) بعد از من حسادت کنی! ایشان سرور تو است. و بعد محمدبن حنفیه شروع کرد به ابراز ارادت کردن.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۳:۱۸

۱۰ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۶
undefined جایگاه درونی و بیرونی حسادت
undefined نشانه صداقت در داشتن محبت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
جایگاه درونی و بیرونی حسادت
بخشی از بحث حسادت کاملاً فردی است و نیاز دارد که انسان اعماق وجودش را در سحرگاهان جستجو کند و عمیقاً با خدا راز و نیاز بکند تا بتواند حسادت را ریشه‌کن کند. در ادامه بحث باید به چهار مقدمه توجه کرد.
اولاً: قلب انسان لایه‌های مختلفی دارد و خیلی پیچیده است. قلب انسان لایه‌های بسیار عمیقی دارد که برخی از آنها بر انسان مخفی است.ثانیاً: خداوند متعال به شدّت به قلب انسان اهمیت می‌دهد. خداوند قلبی که از ما می‌خواهد قلبی است که کاملاً خالص باشد. عرش خدا قلب مؤمن است و ما اتفاق‌هایی را که در پروندۀ اعمال‌مان و از آن مهم‌تر در قلب خود رقم می‌زنیم، خداوند متعال آن را لحاظ می‌کند. خدا به سرّ بندۀ خودش نگاه می‌کند و همان را می‌آورد و در عمل مقدر او قرار می‌دهد. امام صادق(ع) می‌فرماید: مَنْ أَسَرَّ سَرِيرَةً رَدَّاهُ اَللَّهُ رِدَاءَهَا إِنْ خَيْراً فَخَيْرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ (کافی، ج2، ص294). خداوند متعال به قلب بندگان خودش نگاه می‌کند و انسان باید به شدّت مراقب قلب خودش باشد.
ثالثاً: حسادت، از اعماق قلب انسان خبر می‌دهد و شاید پنهان‌ترین بدی‌ای است که به سادگی نمی‌شود آن را شناسایی کرد. حسادت، یکی از محل‌های خیلی مهم برای امتحان دیگر چیزها، مثل ایمان به خداست. تا آدم نسبت به کسی حسّ حسادت پیدا بکند، مثل این است که یک آتشی، پنبه را بسوزاند؛ حسادت هم ایمان را این‌طور می‌سوزاند. موضوع حسادت در امتحان قلب، موضوع بسیار کلیدی و حساسی است. از ابعاد مختلف ما موارد قلبی و روحی حسادت را باید بیشتر تأمل کنیم.
رابعاً: شکل‌گیری یک تمدن خوب و یک جامعه خوب در زندگی اجتماعی انسان، بدون دخالت قلب‌های نورانی و عبور از چالش حسادت امکان ندارد. تمدن‌ها باید تکلیف خودشان را با قلب نورانی انسان، در موضوع حسادت روشن کنند. همان‌قدر که این موضوع عمیقاً قلب انسان را درگیر می‌کند، تمدن‌ها، تجمع انسان، زندگی اجتماعی، قوانین، شیوۀ حکمرانی و همۀ اینها را درگیر می‌کند.
نشانه صداقت در داشتن محبت
محبت، نقطه مقابل حسادت است ولی از کجا بفهمیم که در محبت خود به اهل بیت(ع)، صداقت داریم؟ اهل بیت(ع)، برخی از ابراز محبت‌ها را تأیید نمی‌کردند. یک اتفاق‌هایی باید توی قلب بیفتد. اینکه من حسادت ندارم، به تنهایی کافی نیست، بلکه باید اتفاق‌های دیگری هم بیفتد. مثلاً یکی از آداب شیعیان این بود که وقتی به محضر اهل‌بیت(ع) می‌رسیدند، می‌گفتند: «جُعِلتُ فداک»؛ فدای تو بشوم. این یعنی حسادت نداشتن، کافی نیست؛ بلکه می‌خواهم فدای تو بشوم. جنون و شیدایی که در اربعین مشاهده می‌شود که مؤمنین همه هستی خود را فدای دیگر مؤمنین می‌کنند، علامت صداقت در محبت به اهل بیت(ع) و نداشتن حسد است.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر شانزدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۸:۰۸

۱۱ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۷ - قسمت اول
undefined زندگی در زمان امام زمان(عج)، بر اساس رقابت نیست
undefined زندگی رقابتی، عامل برتری‌جویی و فساد
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
زندگی رقابتی، عامل برتری‌جویی و فساد
در سورۀ قصص، خداوند متعال می‌فرماید: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لايُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً»(سوره قصص، آیه۸۳)؛ آخرت برای کسانی است که در دنیا... دنبال برتری‌جویی نیستند. در این آیه فساد بعد از برتری‌جویی قرار گرفته است. طبیعی هم هست نتیجۀ برتری‌جویی، فساد است. این خیلی مهم است. برتری‌جویی در زندگی رقابتی بسیار زیاد است. ما خیلی وقت‌ها در مورد زندگی رقابتی خودمان می‌گوییم که اشکال ندارد و مدیریتش می‌کنیم، برایش قانون می‌گذاریم و مدیر و ناظر قرار می‌دهیم ولی شرایط درست نمی‌شود. ما باید قصۀ رقابتی زندگی کردن به معنای رایج کلمه را از بین ببریم. نتیجه رقابتی زندگی کردن فساد است و اگر هزار تا قوۀ قضائیه هم اضافه شوند، نمی‌توانند آن را کنترل کنند.
در روایتی امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده است: «إِنَّ الرَّجُلَ لَيُحِبُّ أَنْ يَكُونَ شِسْعُ نَعْلِهِ أَفْضَلَ مِنْ شِسْعِ صَاحِبِهِ فَيَدْخُلَ فِي هَذِهِ الْآيَةِ تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً »(مجمع البیان، ج۷، ص۴۲۰). دوست داشته باشی بند کفشت بهتر از رفیقت باشد، یکی از کسانی هستی که علوّاً فی الأرض را می‌خواهی و موجب فساد می‌شود.
زندگی در زمان امام زمان(عج)، بر اساس رقابت نیست
مبنای حیات طیبه و زندگی در سایۀ امام زمان(عج)، رقابت نیست. بدین ترتیب بسیاری از قوانین فعلی ما که زندگی رقابتی را پذیرفته، حذف می‌شوند. البته ما رقابت در موضوع فداکاری را قبول داریم، مثل اینکه در جبهه، رزمندگان برای رفتن روی مین با هم رقابت می‌کردند. عمق راهبردی بحث حسادت این آیه است، «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً»(سوره قصص، آیه۸۳)»، اینها در دنیا علوّ نمی‌خواهند. از دیگری برتر شدن را نمی‌خواهند. این عمق نگاه ما به جریان حسادت است.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۳:۳۵

۱۳ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۷ - قسمت دوم
undefined آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟undefined زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابتundefined ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقتundefined ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟
در جواب روشنفکرانی که می‌گویند غربی‌ها در اثر رقابت پیشرفت کردند، باید پرسید:
۱. آیا غربی‌ها از آغاز تا الان بدون جنگ، جنایت و خونریزی پیشرفتی کردند؟ ۲. آیا غربی‌ها بدون ظلم به ملت‌های مستضعف و غارت آنها، پیشرفت کردند؟۳. آیا پیشرفت‌ آنها در میان مردم خودشان، حقیقی بوده؟ آیا بدبختی‌هایی که در میان مردم‌شان هست را ما می‌پذیریم؟ آیا حاضریم تعداد زندانی‌هایمان به اندازه زندانی‌های آمریکا باشد؟ غربی‌ها در درون خودشان موفق نبودند. جنایت‌ها و جنگ‌هایشان، یکی از عوامل پیشرفت‌ غرب بوده و دائماً هم در حال غارت هستند و اگر غارت نکنند نمی‌توانند جایی را مدیریت کنند. تکنولوژی دارند ولی نمی‌توانند مدیریت کنند، چون زندگی رقابتی جواب نمی‌دهد.
زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابت
زندگی باید مبتنی بر رفاقت باشد. حکومت امام زمان(عج)، زیاد قانون ندارد. قانون چیز خوبی است، ولی برای روز مبادا. گفت مهریه را کی داده، کی گرفته؟ اگر زندگی زن و شوهری در خانواده بر قانون اتکاء داشته باشند، از هم متنفر می‌شوند. قانون را برای مبادا می‌گذارند. بعد با چی زندگی می‌کنند؟ با محبت. زیرساخت و مبنای زندگی‌ ما محبت و رفاقت است. ولی چطور باید به آن سمت حرکت کنیم؟
ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقت
آیا این یک توصیۀ اخلاقی است که حسود نباشیم و به هم محبت داشته باشیم؟ نه. این یک توصیۀ ولایی است. تنها عاملی که می‌تواند این زندگی را پدید بیاورد، ولایت است. بقیه‌اش دروغ و خیال‌بافی است. ما منتظر یک کتاب اخلاقی قوی نیستیم تا همه خوب بشویم، منتظر امام زمان(عج) هستیم. منتظر حکومت او هستیم. این را باید رمزگشایی کرد که ولایت چگونه موجب یک زندگی غیر رقابتی می‌شود؟
ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت
درست است که حسادت یک پدیدۀ اخلاقی است، ولی این حسادت چطور از بین می‌رود؟ با ولایت. ولایت طولی و ولایت عرضی. با توصیۀ اخلاقی از بین نمی‌رود. توصیۀ اخلاقی همیشه بوده و همیشه هم هست. زندگی مبتنی بر حسادت و رقابت، موجب عداوت، ضعف ملت‌ها و ظلم و فساد می‌شود. باید یک زندگی دیگری داشت. مجلس بخواهد قانون‌گذاری کند باید قوانینش جامعه را به سمت زندگی بر اساس تعاون سوق دهد؛ نه زندگی خیال‌پردازانۀ رقابتی بر اساس قوانین. ما در برخی از مصوبات و قوانین‌ راه اشتباه غرب را می‌رویم که خودشان هم به بن‌بست رسیده‌اند. متأسفانه این راه اشتباه، تدریس شده و نقد هم نمی‌شود. گاهی برخی‌ افراد همین حرف‌های غیر انسانی را اسلامیزه می‌کنند، ولی اهل‌بیت(ع) در زندگی ولایی، مرتبۀ بالاتری را نشان می‌دهند.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۸:۱۸

۱۴ اردیبهشت

undefined آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۸ - قسمت اول
undefined عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئله‌ای برای امروز ما
undefined زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه
undefined نقش هیئت‌ها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئله‌ای برای امروز ما
ابلیس وقتی نتواند ما را از کارها و حرف‌های خوب جدا کند، ما را به حرف‌ها و کارهای خوبی وسوسه می‌کند که برای این زمان نیست. مثلاً اینکه از فضائل امیرالمؤمنین(ع) سخن بگوییم اما از عوامل غربت ایشان صحبت نکنیم تا آن عوامل را در جامعه ریشه‌کن کنیم، این می‌شود حرفی که برای زمان ما نیست. یعنی آدم ممکن است حرف خوب بزند ولی در واقع دچار مکائد ابلیس شده باشد.
زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه
نیاز امروز جامعه ‌ما، اجتماع مؤمنین است تا مدعیان محبت به اولیاء خدا در محبت به یکدیگر از هم سبقت بگیرند. چیزی که جامعۀ ما را نجات می‌دهد، رسیدن به ساختاری است که در آن در مورد چگونگی و محلّ پول درآوردن با همدیگر ایثارگرانه برخورد کنیم، نه فقط در مورد محلّ پول خرج کردن. ما باید در بخش فرهنگی و بخش حکمرانی نیز با یکدیگر مواسات کنیم.
نقش هیئت‌ها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات
خیلی بد است مساجد ما بوی عبادت خدا را بدهند، هیئت‌ها بوی محبت و ولایت اهل‌بیت(ع) را بدهند اما از آنها بوی اخوّت استشمام نشود. ما در بخش فرهنگی و در بخش حکمرانی، زندگی مواساتی کم داریم. اگر مردم در گروه‌های کوچک(مانند تعاونی‌ها) دور هم جمع نشوند، مشارکت قوی و در سطح کلان هم اتفاق نمی‌افتد.
امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: یکی از فوائد مسجد رفیق‌ پیداکردن است(مَنْ أَدامَ الاْخْتِلافَ إِلَی الْمَسْجِدِ أَصابَ إِحْدی ثَمان: آیةً مُحْکَمَةً وَ أَخًا مُسْتَفادًا ...؛ تحف‌العقول، ج۱، ص۲۳۵). ما باید با اخوت و محبت، شرایطی را در مسجد و هیئت بوجود بیاوریم که هر کس رد می‌شود بگوید اینها چقدر با هم خوب هستند! اینها چقدر برای هم می‌میرند! اگر اینطور نباشد، داریم درجا می‌زنیم. با هم نبودن برای مؤمنین بد است.
undefined برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هجدهم رمضان
undefinedصوت: @panahian_mp3
@Panahian_text

۱۱:۳۵