م

متن | علیرضا پناهیان

۴,۴۰۷عضو
undefinedسلسله درس‌های مهدویت با موضوع تربیت نسل مهدوی، جلسۀ ۱۰ - بخش ۶
undefined ۱۲ مرحله آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی
استاد #علیرضا_پناهیان در فاطمیۀ بزرگ تهران
تا کنون به ۱۰ مورد از مراحل آموزش تربیت اجتماعی به نسل مهدوی اشاره گردید. دو مورد دیگر به این شرح هستند:
۱۱- تبیین مبارزه با هوای نفس
در مرحله بعد باید به نوجوان بیاموزیم که در زندگی فردی‌مان، هواپرست نباشیم. چون هر کدام در زندگی فردی‌مان خودخواه و هواپرست باشیم، به ناچار یک فرد خودخواه و هواپرست بر ما مسلط خواهد شد. مبارزه با هوای نفس، محور نظام تربیتی دین است و مهمترین چیزی است که بچه‌ها باید یاد بگیرند و تمرین کنند. گاهی بچه‌ها از ما سؤال می‌کنند چرا زندگی مؤمنانۀ مواساتی تا حالا در تاریخ شکل نگرفته که ریشۀ ظلم کنده شود؟ می‌گوییم چون هواپرستی‌ها و خودخواهی‌هایی وجود داشته که مانع آن بوده است. نتیجه خودخواهی‌ها این می‌شود که یک فرد هواپرست بر ما مسلط می‌شود «عُمَّالُكُمْ أَعْمَالُكُمْ كَمَا تَكُونُونَ يُوَلَّى عَلَيْكُمْ»(شهاب الأخبار، ج۱، ص۲۶۰)؛ هرطوری که باشی همان‌طوری رئیس پیدا می‌کنی.
خداوند در سورۀ نساء می‌فرماید «وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا»(نساء، ۱۱۵). هرکسی راهی جز راه پیغمبر و مؤمنین را انتخاب کند، هرکس را که دوست بدارد ما بر او مسلط می‌کنیم، هرچه را دوست دارد ما همان را بر او مسلط می‌کنیم. نمی‌شود ما هرزگی را دوست داشته باشیم و سران هرزگی عالم بر ما مسلط نشوند! اگر این را به بچه‌هایمان بگوییم و زیبا توضیح بدهیم، از گناه متنفر می‌شوند.
اگر این انگیزۀ اجتماعی را حذف کنید و انگیزۀ فردی را جای آن بگذارید که اگر تو مثلاً کار بدی بکنی خدا بدش می‌آید و روز قیامت به جهنم می‌روی، یا بگویید این طوری به کمال خودت نمی‌رسی، نوجوان با این تعابیر ارتباط برقرار نمی‌کند. این حرف‌ها‌ برای این سن نیست، او الآن درگیر مسائل اجتماعی است. تربیت یعنی این مفاهیم در جان او بنشیند. ما دوازده سال فرصت داریم این دوازده بند را برای نوجوان و جوان جابیندازیم.
۱۲- معرفی جامعه مهدوی
اگر ما اینطور رفتار کنیم در نهایت بشر به یک زندگی خوب خواهد رسید، اینجا امام دوازدهم، ظهور و جامعه‌اش را معرفی می‌کنیم. ما می‌خواهیم آن جامعۀ مهدوی را جا بیاندازیم که آن جامعه چگونه است؟ یک جامعه‌ای است که در آن ظلم نیست، چرا؟ چون بشر تجربه کرده و فهمیده که این روش‌های رایج غلط است، بشر می‌فهمد اینها را! امام عادل هم حاکم است. اینها جزئیاتی دارد که می‌شود به تفصیل به آن پرداخت.
این بخش از دین مورد غفلت است. بدبختی آنجاست که خواستند برای جامعۀ ما جا بیندازند که هیچ درگیری و جنگی وجود ندارد! و گفتند: هیچ مقاومتی لازم نیست! بیایید با همۀ جهان دوست شویم! هیچ غارت و ظلمی در جهان وجود ندارد! ما با غارت و ظلم در جهان چه کار داریم؟ و سراغ زندگی‌های شخصیِ فردی‌مان برویم. این جنایت در کشور ما عامدانه توسط برخی اشخاص و سیاستمداران و سیاستگذاران و نهادها انجام شد.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۳/۰۹/۰۳undefined هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع)
@Panahian_text

۷:۴۲

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۱
undefined معرفی موضوع بحثundefined باید از قرآن خواندن لذّت معنوی ببریمundefined اهمیت اشک در هنگام قرائت قرآنundefined تأثیر محبت و معرفت بر جاری شده اشک
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
معرفی موضوع بحث
یکی از برنامه‌های ما در زندگی، تلاوت قرآن است. حال ما چطور باید قرآن بخوانیم که بیشتر از قرآن خواندن لذت ببریم و انس پیدا کنیم؟ بحث ما، صرفاً رشد پیدا کردن و عمل به قرآن نیست. بحث این است که اگر ما هم اکنون قرآن بخوانیم، آیا می‌توانیم، حظّی از تلاوت قرآن ببریم؟ چطور می‌شود به حسّ خوب با قرآن خواندن برسیم؟ برای اینکه احساس عاطفی و خوراک روحی‌ای که به ما انرژی می‌دهد، پای قرائت قرآن و در اوج شکل بگیرد، باید حقّ تلاوت قرآن را به جا آوریم. حقّ تلاوت مقدمه، پاک کننده و پالایش‌دهنده ایمان است. مفهوم حقّ تلاوت در آیات قرآن هم ذکر شده است و کسانی که این حق را به جا نمی‌آورند، هم به خود صدمه می‌زنند و هم به جامعه. صدمه‌ای که به خود می‌زنند این است که باعث می‌شوند قلبشان قساوت پیداکند.
باید از قرآن خواندن لذّت معنوی ببریم
ماه مبارک رمضان حتماً اصرار داشته باشیم خوب قرآن بخوانیم، از قرآن خواندن لذّت ببریم، اشک بریزیم و لذّت معنوی را تجربه کنیم. از قول آقای بهجت آمده است که مشتاقین ملاقات با امام زمان(عج)، قرآن بخوانند؛ این یعنی اینکه لذّت قرآن خواندن با دیدن روی مهدی فاطمه(عج) هر دو از یک جنس است. ما در این جلسات به دنبال این هستیم که چه کار کنیم تا به لذّت قرآن خواندن برسیم و چگونه بهتر قرآن بخوانیم.
اهمیت اشک در هنگام قرائت قرآن
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: خیری نیست در قرائتی که در آن تدبر نیست(مشکاة الأنوار، ج۱، ص۱۳۷). تدبّر در قرآن، آغاز اشک ریختن است چون اگر معرفت به حق پیدا کنی، با قرآن گریه خواهی ‌کرد. اگر تدبّر و فهم در قرآن رخ دهد، اشک جاری می‌شود. قرائت قرآنی که با اشک شوق و خوف از دوری همراه باشد، مانع از قساوت قلب می‌شود. ما اگر همین الان حظّ معنوی و لذت روحی و قلبی از قرآن ببریم و سیراب شویم، به انجام کار خوب و زندگی خوب و باتقوا تشویق می‌شویم. تأثیر محبت و معرفت بر جاری شده اشکمعرفت به حق باعث می‌شود با قرائت قرآن گریه کنیم. آیت الله بهجت(ره) در قرائت قرآن نماز بی‌تاب می‌شدند. همانطور که می‌دانید ما ۲ نوع قرائت قرآن داریم: قرائت قرآن رسمی و قرائت قرآن غیررسمی. ما در نماز قرآن را رسمی قرائت می‌کنیم. بنابراین هرجا توصیه به نماز است، توصیه به قرائت قرآن هم هست. در ماه مبارک رمضان از خدا کمک بگیریم تا تجربه خوب قران خواندن را به ما عنایت فرماید.
محبت‌های ما انواع و اقسام دارد. محبتی که ما به خدا و اولیاء خدا داریم در اعماق قلب ماست که باید جستجو کنیم و آن را در قلب و جانمان زنده کنیم، با تدبر و تلاش در آیات قرآن، این محبت‌ها در ما آشکار شده و اشک ریختن ما از جنس معرفت و محبت می‌شود.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۳undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۲۹

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۲
undefined رابطۀ زیبا با قرآن، با اشک همراه استundefined قرآن، موسیقی حیات طیبهundefined روایاتی در مورد اشک ریختن هنگام قرائت قرآنundefined تأثیر محبت و معرفت بر جاری شده اشک
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
رابطۀ زیبا با قرآن، با اشک همراه است
ما قرار است رابطۀ بسیار قشنگی با خدا در این ماه مبارک رمضان برقرار کنیم و این رابطۀ قشنگ در عاشقانه‌ترین و در بانشاط‌ترین صورت خودش، جز با اشک همراه نیست. این اشک و حزن با آن غم رایج که باید از آن فرار کنیم، خیلی فرق می‌کند. این اشک مداوم با آن نشاط منافات ندارد بلکه تجلی آن نشاط است. این نشاط ناشی از یک ارتباط قوی است که ما را دچار حزن مخصوص و غم زیبای عارفانه می‌کند.
قرآن، موسیقی حیات طیبه
ما دو نوع زندگی در این دنیا داریم. یک زندگی معمولی و عادی که معنویات، خدا، نماز و عبادت، عواطف و اخلاق در آن است و یک زندگی عادی است. یک زندگی دیگر هم داریم که آن زندگی، یک حیات و یک عالم دیگر است که در قرآن به حیات طیّبه تعبیر می‌شود. علامۀ طباطبایی(ره) دقیقاً توضیح می‌دهند که حیات طیبه، زندگی‌ دیگری نیست که طیب شده باشد، همین زندگی است. « فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً(نحل، 97)»؛ ما او را در آن زندگی زنده می‌کنیم. یعنی ما انسانها معمولاً نسبت به آن حیات، مرده‌ای هستیم که وقتی آن حیات را درک کنیم، تازه زنده می‌شویم. در آن حیات، غم، شادی، حیات، رنج‌ها، مشکلات و یا فرح، سرور و نعمات، اصلاً همه‌چیز متفاوت است.
قرآن؛ موسیقی زیبای آن حیات است. قرآن رزق آن حیات است. اگر انسان وارد آن حیات شود، می‌تواند از قرآن خواندن یک حظّ دیگری ببرد ولو اینکه در این دنیا باشد. حس کردن آن عالم غیب، دروازه‌اش با قرآن است. نسیم آن عالم غیب، آیات قرآن است. حس کردن آن عالم غیب، درگیری ذهنی عمیق با قرآن است.
قرآن خواندن با لذت از ویژگی‌های حیات طیبه است
وقتی با قرآن انس بگیری دیگر احساس تنهایی نمی‌کنی، و در روایات آمده است که بعد از انس با قرآن، در بین مردم که بروی تازه احساس تنهایی می‌کنی. محافظین حضرت امام(ره) می‌گفتند ایشان روزی دوازده مرتبه برنامۀ قرائت قرآن داشتند. دوازده مرتبه مراجعه! کسی را غیر از قرآن ندارد! بدون قرآن آرام نیست. دوباره برمی‌گردد و در چند آیه از قرآن غور می‌کند. قرآن خواندن با لذت از ویژگی‌های حیات طیبه است.
روایاتی در مورد اشک ریختن هنگام قرائت قرآن
اشک ریختن هنگام قرائت قرآن، موضوعیت دارد. ما واقعاً باید متن قرآن را بشناسیم. خداوند این متن را برای بردن دل ما طراحی کرده، طراح خداست، او هنرش عالی است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: « إقرؤوا القرآنَ و ابكُوا، فإن لم تَبكُوا فَتَباكَوا(کنزالعمال، حدیث۲۷۹۴)»؛ قرآن بخوانید و گریه کنید و اگر نتوانستید گریه کنید، خودتان را به گریه بزنید. امام صادق(ع) می‌فرماید: «إِنَّ اَلْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ(کافی، ج۲، ص۶۱۴)»؛ قرآن به حزن نازل شده است، شما هم با حزن آن را بخوانید. به حزن نازل شده یعنی یک غمی در قرآن هست. این غم را باید دریافت. طراح این غم، دلبر اول و آخر عالم، خودِ خداست. آخرین نکته‌ هم این است که قرآن همین الان یک روزی‌ای به ما می‌دهد که نقد است، دین کاملاً نقد است. منتهی به دست آوردنش کمی تأمل می‌خواهد.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۴undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۲۹

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۳
undefined اشک هنگام قرائت قرآن، نوعی مهارت استundefined ضرورت تحول در شیوۀ قرآن خواندنundefined اولین قدم برای رسیدن به قرائت خوب
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
اشک هنگام قرائت قرآن، نوعی مهارت است
اشک ریختن با قرآن جدای از اینکه یک احساس و هیجان مثبت خاصی لازم دارد، یک مهارت هم هست. جدای از اینکه حال خوش معنوی و تقربی به قرآن و مقام مقدس قرآن لازم دارد، نیاز به تمرین هم دارد. خیلی از ما احساسات خوب در وجودمان هست اما بلد نیستیم آن را چطور ابراز کنیم، یاد نگرفته‌ایم. امیدوارم در آینده شاهد مجالسی باشیم که در آن مجالس در کنار قرائت قرآن، به صوت حزین اشک هم ریخته شود و مردم گریه کنند.
ضرورت تحول در شیوه قرآن خواندن
اشک ریختن اولیاء خدا هنگام قرائت قرآن علنی بوده است. سیرۀ و روش برخورد رسول خدا(ص) با قرآن هیچوقت از موضع بالا نبود. ما این سنت و سیرۀ اولیاء خدا را در خودمان نمی‌بینیم و از این سیره خیلی فاصله داریم ولی باید به سمتش حرکت کنیم. چنین مجالسی ممکن است ظاهراً سرشار از احساسات باشد، ولی مملوّ از معرفت است. چون بدون معرفت نمی‌شود به این مقام رسید. اگر ما به درونمان مراجعه کنیم، در اعماق قلبمان چشمه‌هایی از معرفت را می‌بینیم؛ پس با دقت و تمرین، احساسات معنوی خودمان را همراه با قرآن قرار دهیم. گریه‌کردن احساساتی است که یک مقدار خصوصی است و بعضی‌ها ممکن است گریه را دون‌شأن خود تلقی ‌کنند ولی گریه‌کردن درِ خانۀ خدا، گریه ‌کردن بر مصائب اهل‌بیت(ع) قصه‌اش فرق می‌کند.
بحث ما دربارۀ تحولی است که باید در کشور، در شیوۀ قرآن خواندن ایجاد شود. با اشک شروع کردیم، با سخن گفتن از گریه کردن با قرآن کریم، اینکه بدانیم شاخص کجاست و چیست؟ شاخصی که پای قرآن خواندن درست است. محافل اینچنینی را باید به مرور پیدا کنیم. محافل زیبای قرآنی که آغازی برای حرکت ما هستند. طبیعتاً این یک بحث مستمر و آموزشی است. گام به گام باید خدا کمک‌مان کند تا بتوانیم خوب قرآن بخوانیم و از آیات قرآن کریم حظّ ببریم.
اولین قدم برای رسیدن به قرائت خوب
اولین قدم برای رسیدن به یک قرائت قرآن خوب این است که ما تعریف خوبی از قرآن داشته باشیم و دقیق‌تر اینکه، تلقی خوبی از قرآن داشته باشیم. نگرش ما نسبت به کتاب خدا و کلام خدا چیست و چگونه باید باشد؟ پاسخ این سؤال را هرکسی باید برای خودش داشته باشد. امام صادق(ع) می‌فرماید: « مَنْ قَرَأَ اَلْقُرْآنَ وَ لَمْ يَخْضَعْ لِلَّهِ وَ لَمْ يَرِقَّ قَلْبُهُ وَ لاَ يُنْشِئُ حَزَناً وَ وَجَلاً فِي سِرِّهِ فَقَدِ اِسْتَهَانَ بِعِظَمِ شَأْنِ اَللَّهِ تَعَالَى مصباح الشريعة، ج۱، ص۲۸»؛ کسی که قرآن بخواند و برای خدا خضوع نکند و قلبش رقّت پیدا نکند و آن غم زیبا در دلش پیدا نشود، خسران بزرگی را دچار شده است.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۵undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۴۷

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۴ - بخش اول
undefined درک محبت و رحمت الهی در آیات قرآن، منجر به اشک می‌شودundefined اشک، شاخص لذت بردن از قرائت قرآنundefined تلقی درست از قرآن؛ قدم اول برای رسیدن به اشک در تلاوت قرآنundefined نیاز انسان به محبت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
درک محبت و رحمت الهی در آیات قرآن، منجر به اشک می‌شود
گاهی از اوقات اشک خوب فهمیده نمی‌شود، همانطور که محبت خوب فهمیده نمی‌شود. بعضی از برنامه‌های محافل قرآنی را می‌بینیم مردم از شدت نشاط حتی می‌خواهند کف بزنند و مثلاً هورا بکشند، به هیجان می‌آیند و آیا این با صحبت ما در مورد اشک در تعارض نیست؟ نه، اینها در یک مسیر است. اگر هیجان زیبایی قرآن و زیبایی صوت قرآن، شدیدتر شود، اشک هم جاری می‌شود. همان نشاط و شادمانی‌ای که انسان در برخورد با آیات رحمت خدا دارد، همان امیدی که در دل انسان زنده می‌شود، شدیدتر که بشود، تبدیل به اشک می‌شود. می‌توانیم بگوییم اشک ذوق، ولی کلمۀ محبت خیلی اصیل است. گریه پدر و مادر شب عروسی فرزندانشان، گریه‌ای است که همه آرزو دارند به آن برسند. این گریه، گریۀ افسردگی و اندوه نیست. ما دنبال این گریه پای قرائت قرآن هستیم.
اشک، شاخص لذت بردن از قرائت قرآن
اگر می‌خواهیم مردم به حفظ قرآن مشتاق شوند، باید از قرآن خیلی لذت ببرند و اوج لذت از قرآن در همین اشک‌ها دیده می‌شود. وقتی هیچ‌کس گریه نمی‌کند، همه احساس می‌کنند پس قرآن زیاد لذت‌بخش نیست. ما در مورد اشک ریختن پای قرائت قرآن که به عنوان شاخصی برتر برای لذت‌بردن از قرائت قرآن و حظّ بردن از این رزق عمیق و سنگین و لطیف معنوی است، سخن می‌گوییم که بابش باز شود.
تلقی درست از قرآن؛ قدم اول برای رسیدن به اشک در تلاوت قرآن
ما برای اینکه به سوی قرآن خواندن عمیق برویم تا به مرز اشک برسیم اولین قدم چیست؟ اولین قدم این است که ما تلقی خودمان را از قرآن درست کنیم. بر اساس آیات قرآن اولین تعریفی که از قرآن می‌خواهیم در قلب و ذهن خودمان قراردهیم این است که قرآن کتاب ابراز محبت خدا به بندگان خودش است. قرآن کتابی است که خدا با بندگان خود عاشقانه سخن می‌گوید. قرآن، محلّ تجلی محبت خداست.
نیاز انسان به محبت
یادمان باشد ما آدم‌هایی هستیم که همه‌ نیاز به محبت داریم. در زیارت امین‌الله می‌خوانیم «محبوبة فی أرضکَ و سَمائِک»؛ خدایا ما را در زمین و آسمان محبوب قرار بده، این دعا در زیارت امین‌الله، از معتبرترین زیارات ما است. «محبوبةً فی أرضکَ و سمائک» از زبان یک معصوم صادر شده است، یعنی این نیاز طبیعی و به حق و شایستۀ یک انسان است. محبوب بودن نزد خدا، ارزش‌ بسیار بالایی دارد. ما اگر با توجه به آیات قرآن، محبت خدا را دریافت‌ کنیم دیگر به محبت هیچ‌کس دیگر احتیاج نداریم. اگر کسی به‌قدر کافی محبوب باشد، واقعاً مستغنی از کلّ عالم خواهد بود. مستغنی به این معنا که اسیر و ذلیل و فقیر دیگران نیست.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۶undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۵۱

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۴ - بخش دوم
undefined قرآن؛ کتاب محبّت خداستundefined سوره الرحمن؛ ذکر مهربانی‌ها و نعمات الهیundefined بسم الله الرحمن الرحیم؛ یعنی همه حرف‌های خدا از روی محبت است
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
قرآن؛ کتاب محبّت خداست
قرآن کریم کتاب محبت خداست و به ما یک نگاه ژرف می‌دهد. ما باید اینگونه به قرآن نگاه کنیم تا به اشک برسیم. روایتی از امام صادق(ع) است که می‌فرماید: «الْقُرْآنُ‏ کُلُّهُ‏ تَقْرِیعٌ‏ وَ بَاطِنُهُ‏ تَقْرِیبٌ(معاني‌الأخبار، ج۱، ص۳۱۲)‏»؛ قرآن همه‌اش تقریع (یعنی دور کننده) است، «و بَاطِنُهُ‏ تَقْرِیبٌ»؛ و باطنش تو را به ‌سوی خودش می‌کشد. از این روایت استنباط می‌شود که هرکس در قرآن تدبرکند و معنای آیات را بفهمد، قفل دلش در مقابل قرآن باز می‌شود که خدا در قرآن می‌فرماید: اینها چرا تدبر نمی‌کنند؟ مگر در قلب‌هایشان قفل قرار داده شده؟ کلید ورود به زیبایی‌ها و حلاوت و شیرینی قرآن این است که بنده، محبت خدا را درک کند. اولین و بزرگترین نیاز ما فهم این محبت است.
در حدیث نبوی آمده است چند روزی که خدا با حضرت موسی(ع) سخن می‌گفت، حضرت موسی(ع) نه خوابید، نه چیزی خورد و نه چیزی آشامید. به هیچ چیز دیگری احتیاج پیدا نکرد چون از اصل منبع تغذیه می‌کند. خداوند در مورد شهدا می‌فرماید که آنها «عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل‌عمران، ۱۶۹)» هستند، نزد پروردگارشان روزی می‌گیرند. این روزی وقتی از دست رب العالمین مستقیم دریافت می‌شود، یقیناً وجود آدم را پر می‌کند. یعنی انسان را لبریز خواهد کرد.
سوره الرحمن؛ ذکر مهربانی‌ها و نعمات الهی
سورۀ الرحمن، سوره‌ای است که به نام مهربانی خداست. این سوره، عروس سوره‌های قرآن است. در سورۀ "الرحمن" خدا نعمات خودش را ذکر می‌کند. کنار هر یک آیۀ قرآن که می‌فرماید: «فبأیّ آلاء ربّکما تکذّبان»؛ کدام‌یک از نعمت‌های پروردگار را تکذیب می‌کنید؟ مستحب است ما بگوییم «لا بشیءٍ مِن آلائک ربّ اُکذّب»؛ خدایا من هیچ‌کدام از نعمات تو را تکذیب نمی‌کنم. اولیاء خدا این را می‌خواندند و اعلام می‌کردند.
خدا در سورۀ الرحمن، نعماتش را ذکر می‌کند، تکرار می‌کند و بعد از ذکر هر نعمتی می‌خواهد مهربانی خودش را ثابت کند. اولین نعمتی که خدا در سوره الرحمن ذکر می‌کند چیست؟ "علم القرآن"، اگر بگوییم مهمترین مظهر رحمت پروردگار قرآن است، سخن به گزافه نگفته‌ایم. ‌کمی دقت و کمی تدبّر می‌خواهد تا ما محبت خدا در قرآن را درک کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم؛ یعنی همه حرف‌های خدا از روی محبت است
اساساً چرا در آغاز همۀ سوره‌های قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» گفته می‌شود؟ خدا می‌خواهد این را به ما بگوید که کتاب قرآن، کتاب محبت خداست. من همۀ حرف‌هایی که در سوره‌های قرآن می‌زنم، از سر محبت است. ما باید این رحمت خدا را ناشی از محبت خدا به خودمان بدانیم. شأن خدا خیلی بالاست، خیلی باعظمت است، و برای ما سخت است که بگوییم خدا عاشق ماست، خدا علاقه‌مند به بندگان خودش است. محبت خاص خدا به خوبان، به‌جای خودش محفوظ؛ ولی به‌صورت عمومی، علامۀ طباطبایی در تفسیر المیزان بیانی دارند که خدا به مخلوق خودش محبت دارد، چون فعل اوست، متعلق به اوست. پس خدا به بندگان خودش علاقه دارد. اینها بیان فلسفی‌اش است؛ ولی حسّ قلبی‌اش را آدمی که قساوت نداشته باشد، می‌فهمد. در سورۀ برائت که بسم الله الرحمن الرحیم ندارد هم مضامینی دارد که بر محبت خدا دلالت می‌کند.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۶undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۷:۰۳

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۵ - بخش اول
undefined نقد بودن نتایج دین، دینداری را عاشقانه می‌کندundefined دیندارها باید از دین‌شان لذت ببرندundefined ضرورت فردی و اجتماعی لذت بردن از دینداری
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
نقد بودن نتایج دین، دینداری را عاشقانه می‌کند
ما دنبال یک ارتباط قلبی قوی با قرآن هستیم، لذا به ارتباط قوی قلبی با قرآن توصیه شده؛ یک ارتباط احساسی، پرشور و پر از عاطفه‌های معنوی. در سیرۀ اولیاء خدا، اشک‌ریختن و گریه‌کردن پای قرائت قرآن همیشه دیده شده است. علاوه بر این، مسئلۀ خیلی مهم دیگر این است که همۀ نتایج دین، نسیه نیست. نتایج نسیۀ دین در قیامت و بهشت و رضوان الهی، جاودانه و بی‌انتهاست و نمی‌توانیم عظمت این نتایج را تصور کنیم، منتها نتایج نقد دین در همین دنیا آن قدر بالاست که انسان می‌تواند بدون نتایج نسیه هم عاشقانه دینداری کنند.
دین، جدای از نجات انسان از هلاکت و بدبختی‌ها و سعادتمند کردن جامعۀ بشری، یک اثر نقدی دیگر هم دارد و آن لذتی است که شما از دینداری و از ارتباط با خدا می‌برید. اگر خدا با انسان حرف بزند و قلب انسان برای چشیدن مزۀ این گفتگو باز باشد، لذتی می‌برد که دیگر دینداری خودش را اصلاً منوط به قیامت نمی‌کند. همین لذت در این دنیا برایش کافی است و او را شرمندۀ خدا هم می‌کند.
دیندارها باید از دین‌شان لذت ببرند
واقعیت این است که یکی از دلایل دین‌گریزی برخی از آدم‌ها این است که دینداران از دین‌شان لذت نمی‌برند. وقتی یک دیندار از دینداری‌اش، از نمازخوان بودنش، از قرآن‌خواندنش لذت عمیق نبرد، مغرور می‌شود و با غرور، با تبختر و با قیافه‌گرفتن می‌خواهد رضایت خودش را از دینداری فراهم کند. وقتی یک دیندار از دینش عمیقاً لذت ببرد، به بی‌دین‌ها دلسوزی می‌کند و به آنها نگاه مهربانی دارد. با غرور و تکبر نگاهشان نمی‌کند. می‌بیند خودش از این لذت بهره‌مند شده بعد دلش می‌سوزد که چرا دیگری بهره‌مند نشده است. وقتی مؤمنی از مسجد بیرون بیاید و از نماز و قرآن کامل لذّت برده باشد، به دیگران چطور نگاه می‌کند؟ مهربانانه، متواضعانه و دلسوزانه، نه متکبرانه.
ضرورت فردی و اجتماعی لذت بردن از دینداری
لذت بردن از دین، لذت بردن از نماز یا لذت بردن از قرآن، ماجرایی است که ضرورت اجتماعی فوق‌العاده و ضرورت شخصی فوق‌العاده‌ای دارد. ضرورت اجتماعی‌اش این است که اگر شما دینداری کنید و از دینداری‌تان لذت نبرید، انتقام دینداری‌تان را از دیگران می‌گیرید و می‌خواهید سختی‌ در دینداری را به‌صورت یک عقده‌ بر سر دیگران خالی کنید، این خیلی حرف مهمی است. لذا در جامعه‌ای که جامعه دینی است و ارزش‌های دینی بر آن حکمفرماست، اگر مذهبی‌ها از دین لذّت کامل نبرند، دچار غرور و تکبر شده و حالِ دیگران را از دین به هم می‌زنند و این یک عامل مهمّ دین‌گریزی است. اگر به دینداری‌مان مغرور شده و دارای عُجب شویم، آن وقت دینداری کورکورانه‌ای خواهیم داشت. با فرد بی‌دین می‌شود صحبت کرد، ولی کسی که برای انحرافات فکری و رفتاری خود توجیه دینی بیاورد، مثل خوارج می‌شود و گفتگو با او خیلی سخت خواهد شد. لذا لازم است ما از دینداری‌مان لذت ببریم. ما باید برویم درِ خانۀ خدا و از خدا بخواهیم که مثل ابر بهار پای قرائت قرآن اشک بریزیم و الّا بیچاره می‌شویم و حال جامعه را از دین به‌هم می‌زنیم.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۷undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۴۴

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۵ - بخش دوم
undefined شیرینی ایمان به تواضع استundefined احساسات امام زین‌العابدین(ع) هنگام قرائت قرآنundefined ضرورت تلاش برای درک لذّت معنوی
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
شیرینی ایمان به تواضع است
روایت شده رسول خدا(ص) به یارانشان فرمودند من چرا حلاوت ایمان، شیرینی ایمان را در شما نمی‌بینم؟ گفتند: یا رسول الله شیرینی ایمان چیست؟ پیامبر(ص) فرمودند: شیرینی ایمان به تواضع است(مجموعه ورام، ج۱، ص۲۰۱). یعنی وقتی شما از ایمان لذت برده باشی، آدم متواضعی می‌شوی. چیزهایی خدا به تو داده که به دیگری نداده است. یک حالی نسبت به بقیه پیدا می‌کنی. یک حالی نسبت به خدا پیدا می‌کنی، شرمنده می‌شوی، بدهکارتر می‌شوی. واقعاً ما آدم‌هایی که روزه می‌گیریم، پیش خدا شرمنده‌تر از آنهایی هستیم که روزه نمی‌گیرند.
«ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ(تکاثر، ۸)» روز قیامت خدا از نعیم سؤال می‌کند. پرسیدند: نعیم همین نعمت‌های دنیاست؟ فرمود: نه. نعمت ما اهل‌بیت است(فروع كافى، ج ۶، ص ۲۸۰، ح ۵). حالا ما کسانی که مدعی محبت اهل‌بیت(ع) هستیم، باید جواب دهیم. اینکه ما از لذت معنوی، از حلاوت قرائت قرآن برخوردار شویم یک ضرورت است. اگر این اتفاق نیفتد، به سمت عُجب می‌رویم، از خدا طلبکار می‌شویم، چون چیزی به دستمان نیامده و به سمت قیافه گرفتن برای مردم می‌رویم و حال مردم را از دینداری به‌هم می‌زنیم. پس ما باید از قرآن لذت ببریم، اشک بریزیم و آن حسّ قشنگ را پیدا کنیم تا دینداری‌مان خراب نشود و حال بقیه را هم از دینداری خراب نکنیم. این یک ضرورت است.
احساسات امام زین العابدین(ع) هنگام قرائت قرآن
امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: «لَوْماتَ مَنْ بَيْنِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ اَنْ يَكُونَ الْقُرآنُ مَعى(کافی، ج۲، ص۶۰۲)»؛ اگر تمام زمین و هر که در زمین هست در مشرق و مغرب از دنیا برود و این عالَم برهوتی شود، من وحشت نمی‌کنم تا وقتی که قرآن با من باشد. یعنی اینقدر قرآن، قلب آدم را از گرما و انس پر می‌کند و آدم به هیچ چیز دیگر احتیاج ندارد.
بعد در مورد امام زین‌العابدین(ع) در ادامۀ روایت گفته شده است این آقایی که این سخن را ‌فرمودند، قرآن خواندن‌شان اینطور بود؛ «إذا قرأ مالک یوم الدین»، وقتی که مالک یوم الدین را می‌خواندند «یُکرّرُها» تکرارش می‌کرد. اینقدر تکرار می‌کرد که نزدیک بود جان دهد؛ «حتی کادَ أن یَموت». اینقدر تحت تأثیر آیۀ قرآن قرار می‌گرفت. ان‌شاءالله خدا این راهها را برای ما بازکند، با احساسات قرآن بخوانیم، آن وقت پرده از روی قلب برداشته می‌شود و دیگر مشکلات دنیوی را هم ندیده می‌گیریم.
ضرورت تلاش برای درک لذّت معنوی
این سنت الهی در هستی است که خداوند متعال بعضی از لذت‌ها را به ما می‌چشاند، بعد برای ادامه‌ این لذت‌ها می‌گوید باید خودت تلاش کنی. این دربارۀ لذت‌های مادی است! مثلاً لذت غذا را خدا به ما می‌چشاند. به‌طور طبیعی غذا خوردن لذت دارد. بعد می‌فرماید خب حالا می‌خواهی این لذت استمرار پیدا کند و حتی بیشتر شود؟ به خودت گرسنگی بده، روزه بگیر. مصادیق لذت متنوع هستند. لذت معنوی هم همینطور است. یک مقدارش را خدا به ما می‌چشاند بعد می‌فرماید برای بقیه‌اش خودت باید تلاش کنی. اگر تو می‌خواستی بفهمی لذت معنوی چیست، چقدر شیرین است و چرا فراتر از همۀ لذایذ مادی است؟ حتی فراتر از لذایذ عاطفی است؛ اگر می‌خواستی این را بفهمی، من با لذت محبت امام حسین(ع) این را به تو چشاندم.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۷undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۴۴

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۶ - بخش ۱
undefined توجه به جنبۀ اجتماعی اشکundefined آثار و نتایج اجتماعی اشک بر امام حسین(ع)undefined اشک، قلّۀ فراگیر کردن قرآنundefined اشک هنگام قرائت قرآن، شادی و نشاط قلب را آشکار می‌کند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
توجه به جنبۀ اجتماعی اشک
اشک معمولاً اوج فردیّت انسان را نشان می‌دهد و اساساً احساسات، امری فردی هستند. من اولین بار توجه به اشک به عنوان یک مقولۀ اجتماعی را در بیانات حضرت امام(ره) شنیدم. ایشان اشک بر اباعبدالله الحسین(ع) را یک مقولۀ اجتماعی می‌دانستند و بیان می‌کردند یک قطره اشک بر امام حسین(ع) خیلی ثواب دارد، «وجبت له الجنّة» حتی در روایت آمده بهشت بر او واجب می‌شود، ببینید یک قطره اشک چقدر مغفرت به‌دنبال دارد؟ با توجه به نظر حضرت امام(ه)، اثر اشک بخاطر جنبۀ عاطفی‌اش نیست که اینقدر ثواب دارد، بلکه به لحاظ اثر اجتماعی‌اش است. به همین دلیل اگر اشک هم نریزی و تظاهر به گریه (تباکی) هم بکنی، همان ثواب را دارد. (صحیفه امام، ج۸، ص ۵۱۹ و ۵۲۶-۵۳۰)
آثار و نتایج اجتماعی اشک بر امام حسین(ع)
ما باید به جنبۀ اجتماعی اشک توجه کنیم. شما وقتی می‌بینید گریه‌کن‌ها بر امام حسین(ع) آنطور گریه می‌کنند، دشمن تا آخر حساب کار خودش را می‌کند که با چه کسانی مواجه است؟ این ‌همه گریه بر امام حسین(ع)،‌ برای حکومت امام زمان(عج) سرمایه است. این گریه‌کن‌ها تازه به اصل خود رسیده‌اند، صاحب خود را پیدا کرده‌اند، فرزند حسین(ع) را پیدا کرده‌اند، این یک ابهتی برای حضرت و یک قدرت واقعی مردمی برای حضرت ایجاد می‌کند. حضرت با این قدرت حکومت می‌کنند؛ با قدرت مبتنی بر عواطف صادقانۀ مردم. حکومت حضرت بر دل‌ها استوار است؛ بر دل‌هایی که این اشک‌، سینه‌زنی‌ها و همین فریادها سرمایه‌اش است.
اشک، قلّۀ فراگیر کردن قرآن
اشک دربارۀ قرآن یک ضرورت اجتماعی است، در جامعۀ ما برای هر موضوعی قله‌هایی است و قله‌های هر مفهومی در جامعه، موجب تقویت آن مفهوم می‌شوند. وقتی ما می‌خواهیم قرآن را فراگیر کنیم، قله‌های آن را باید نشان بدهیم. قله‌اش همین مجالس زیبای اشکی است که پای قرائت قرآن ریخته می‌شود. اولیاء خدا گریه‌هایشان را پنهان نمی‌کردند. گریه‌کردن رسول خدا(ص) دیده می‌شد، گریه‌کردن امیرالمؤمنین پای قرائت قرآن دیده می‌شد، گریه‌کردن امام صادق(ع) دیده می‌شد. و اساساً اشک‌ریختن یک امر پنهان‌کردنی نیست. همه عالم می‌دانند و همه بدانند کسی که با قرآن گریه می‌کند، لزوماً بهتر از آن کسی که گریه نمی‌کند، نیست. پس بگذارید راحت گریه‌اش را بکند. گریه پنهان‌کردنی نیست و نیازی هم نیست پنهان شود ولی قلۀ ایمان و قلۀ ارتباط را نشان می‌دهد.
اشک هنگام قرائت قرآن، شادی و نشاط قلب را آشکار می‌کند
گریه‌ای که در دستگاه سیدالشهدا به دست می‌آید، ضمن اینکه قیمتش فوق‌العاده است و از آن بالاتر نداریم، آسان هم است. آسان بودنش دلیل بر بی‌قیمت یا کم‌قیمت بودنش نیست، این خیلی نکتۀ مهمی است. اشکی که اینقدر قیمت دارد را امام حسین(ع) برای ما آسان کرده است. لطف سیدالشهداست تا ما یک تجربۀ معنوی لطیف داشته باشیم و بعد آن را پای قرائت قرآن ببریم. اگر قرائت قرآن در قله‌ها با این اشک ممزوج شود، آن احساس قلبی عمیق، آن شادی و نشاطی که در قلب انسان و هیجانی که در قلب انسان می‌آید را آشکار می‌کند.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۸undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۷:۱۰

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۶ - بخش ۲
undefined ضرورت اجتماعی لذت بردن از قرآن خواندنundefined یکی از آثار اجتماعی اشک، اثبات صداقت ایمان استundefined اولین گام برای رسیدن به رابطه عمیق با قرآن
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
ضرورت اجتماعی لذت بردن از قرآن خواندن
یکی از دلایلی که دیگران دچار دین‌گریزی می‌شوند این است که حلاوت و شیرینی دینداری را در دینداران ندیده‌اند، پس ما باید محافلی داشته باشیم که لذت دینداری در آن به نمایش گذاشته شود.
نکتۀ بعدی اینکه، اگر کسی از دینداری‌اش لذت نبرد، آسیب دارد و ممکن است برای دیگران قیافه بگیرد. اگر کسی از دینداری سیر لذت ببرد، دیگر نگاه از بالا به پایین به بقیه ندارد، نگاه دلسوزانه دارد و حالِ بقیه را از تکبر خودش به‌هم نمی‌زند. اگر مؤمنین لذّت کافی از دین نبرند، روابط اجتماعی مؤمنین با غیرمؤمنین مخدوش می‌شود. این دو وجه لذت بردن از قرآن خواندن، دو وجه اجتماعی و دو وجه ضرورت اجتماعیِ لذت بردن از قرآن است.
ما در جامعه به قله‌های مرتفع معنوی نیاز داریم. دیدن قله‌های معنویت برای کسانی که در کوهپایه هستند لازم و یک ضرورت اجتماعی است. زیبایی احساسی که شما پای قرائت قرآن پیدا می‌کنید، زیبایی فوق‌العاده‌ای است. خداوند متعال می‌فرماید: «وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ»(۷/حجرات) «...خدا ایمان را محبوب و زیبا، در دلهای شما قرار می‌دهد...» و این زیبایی بخواهد تجلی پیداکند، نمونۀ اعلای آن اشک است.
یکی از آثار اجتماعی اشک، اثبات صداقت ایمان است
یکی دیگر از آثار اجتماعی اشک ریختن پای قرائت قرآن، اثبات صداقت در ایمان است و مردم به آن نیاز دارند. مؤمنین برای دیگران شاهدند. یک معنای شاهد بودن و گواه بودن این است که حقانیت این مسیر را فریاد می‌زنند. مثلاً شهید را شاید به این دلیل می‌گویند شهید، چون شاهد است و ایمانش به صداقتش در ایمان شهادت می‌دهد و اشک هم همین کار را می‌کند. اشک، شبیه قطره خون عمل می‌کند و شهادت می‌دهد که این احساسات، صادقانه است و واقعاً وجود دارد. واقعاً می‌شود خدا را اینقدر دوست داشت و واقعاً می‌شود از معنویت لذت برد. آثار اجتماعی متعددی بر جلسۀ قرآن و قاری قرآنی که بتواند با قرآن اشک بریزد، مترتب می‌شود. پس به ضرورت اجتماعی اشک ریختن هم باید توجه کرد.
اولین گام برای رسیدن به رابطه عمیق با قرآن
ما می‌خواهیم گام به گام به رابطۀ عمیق با قرآن و به یک رابطۀ قویّ قلبی با قرآن نزدیک شویم، اولین کاری که باید بکنیم این است که تلقی خودمان را از قرآن اصلاح کنیم. باید بدانیم که قرآن سطر سطرش، تجلی محبت خداست و خدا دوستمان دارد که با ما حرف می‌زند و بدانیم قرآن کتابی است که محبت خدا به بندگان در آن تجلی پیدا کرده است.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۸undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۷:۵۰

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۷ - بخش ۱
undefined قرآن یک متن احساسات‌برانگیز استundefined چرا احساسات ما برای خداوند متعال مهم است؟ undefined وسعت قلب و احساسات مؤمن
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
قرآن یک متن احساسات‌برانگیز است
خداوند در آیۀ ۲۳ سوره مبارکه زمر می‌فرماید: «...تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلينُ جُلُودُهُمْ»؛ اول یک لرزی در بدن‌شان در اثر آیات قرآن می‌افتد و بعد قلب‌شان نرم می‌شود و به ذکر پروردگار عالم، توجه می‌کنند. این آیه نشان می‌دهد که قرآن یک متن احساس‌برانگیز است. باید آمادگی ذهنی ما هنگامی که با قرآن مواجه می‌شویم، این باشد که قرآن آمده احساسات ما را برانگیخته و تحریک کند و البته بعد از این گشودن قلب انسان برای احساسات، معانی را هم یکی پس از دیگری به ذهن، عقل و فهم ما منتقل می‌کند.
چرا احساسات ما برای خداوند متعال مهم است؟
همۀ وجود انسان برای خدا مهم است و وجود انسان، وجود بسیار باعظمت و عمیقی است و اگر شما از لایه‌های رویین وجود انسان عبور کنید، تمامش پر از احساسات است. مثل کوهی که قله‌اش از دریا بیرون زده، ولی دامنۀ بسیار طولانی‌ای در دل اقیانوس دارد. وجود انسان غرق در آب و اقیانوس احساسات است. اگر انسان کمی در وجود خودش عمیق ‌شود، در وجودش آن عظمت را می‌یابد. دریا دریا، اقیانوس اقیانوس در خودش احساسات می‌بیند. انسان می‌تواند اعماق وجودش را ببیند. انسان می‌تواند زلال بودن قلب و زلال بودن چشمۀ درونش را ببیند که معمولاً به اشک تبدیل می‌شود. اشک نتیجۀ همۀ خوب بودن‌هاست. نکتۀ مهم این است، که خداوند متعال می‌خواهد ما با همۀ وجودمان به محضرش برسیم و همۀ وجود شما پر از احساسات است، پس احساسات ما برای خداوند مهم می‌شود. واقعاً ما باید این مسئله را در انسان‌شناسی درک کنیم.
وسعت قلب و احساسات مؤمن
حضرت موسی بن عمران(ع) پرسید: خدایا مکان تو کجاست؟ خداوند متعال فرمود: من مکان ندارم و به حضرت موسی بن عمران توضیح دادند. موسی گفت: من که می‌دانم شما مکان ندارید، من اگر بخواهم برای شما مکانی تصورکنم، کجاست؟ فرمود: « لَمْ يَسَعْنِي سَمَائِي وَ لاَ أَرْضِي وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي اَلْمُؤْمِنِ»( بحار الأنوار، ج۵۵، ص۳۹)؛ زمین و آسمان جای من نیست، ولکن قلب بندۀ مؤمن من، مکان من است. ببینید قلب چقدر باعظمت است؟ انسان چقدر لایتناهی است؟ آن‌وقت ما احساسات‌مان را به چیزهای کوچک اختصاص می‌دهیم. چرا غصه خوردن خیلی بد است؟ چرا حسادت خیلی بد است؟ آرزوهای کوچک بد هستند. این یعنی وجود خودت را معطل گذاشتی.
پس دو نکته را عرض کردم. یکی اینکه؛ انسان موجود بسیار بزرگ و باعظمت است و دیگر اینکه؛ خدا همۀ وجود ما را می‌خواهد نه بخشی از وجود ما را؛ اتفاقاً یکی از معانی اخلاص هم همین است. اخلاص فقط معنایش این نیست که شما به‌خاطر خدا، نه به‌خاطر دیگران کاری را انجام دهید. یکی از معانی‌ و ارکانش این است که به‌خاطر خدا همۀ وجودتان را صرف کنید. همۀ همت خودتان را صرف کنید.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۹undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۱۱

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۷ - بخش ۲
undefinedخشیت؛ اولین احساسی که قرآن در ما تحریک می‌کندundefined کبریایی خداوند؛ نشانه عظمت و قدرت باری‌ تعالی
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
خشیت؛ اولین احساسی که قرآن در ما تحریک می‌کند
با توجه به آیۀ کریمه «...تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ...»(زمر، ۲۳). اولین احساسی که قرآن در ما برمی‌انگیزد و تحریک می‌کند احساس خشیت است، احساس حساب‌بردن. من از کلمۀ ترس استفاده نمی‌کنم. خشیت، احساس عظمتی است که حتی پوست‌شان هم می‌لرزد، بدن‌شان نسبتاً به رعشه می‌افتد. در هنگام نماز چهره‌ امیرالمؤمنین علی(ع) زرد می‌شد. حضرت زهرا(س) چهره‌شان زرد می‌شد و همه می‌فهمیدند که الآن وقت نماز است. نماز چیست؟ همان قرآن‌ خواندن رسمی است. کسی که به بلوغ معنوی نرسد، نمی‌تواند معنای حساب‌بردن از خدا را درک کند. کسانی که خشیت از پروردگار دارند، این خشیت را فقط در فکرشان مرور نمی‌کنند، بلکه احساسات‌شان درگیر می‌شود، تن‌شان می‌لرزد و قلب‌شان تکان می‌خورد. ابتدا «تقشعرّ منه جُلودهُم» و در مرحلۀ دوم «ثمّ تَلینُ جُلودُهُم» سپس آن نرمی و اشک و عواطف و احساسات ناب که لذت‌بخش است، بروز پیدا می‌کند.
کبریایی خداوند؛ نشانه عظمت و قدرت باری‌ تعالی
خدا در قرآن خیلی محکم حرف می‌زند. خدا در قرآن هم محکم حرف می‌زند و هم از قدرت خودش حرف می‌زند. خدا از عظمتش حرف می‌زند و اصلاً با کسی تعارف ندارد. تکبر؛ جزء اوصاف‌ خداوند است، متکبر بودن برای خدا بد نیست بلکه برای انسان، صفت مذمومی است. ما در نماز که همان قرآن خواندن رسمی است، قبل از شروع سوره حمد می‌گوییم «الله اکبر». چرا؟ چون می‌خواهیم با سورۀ حمد مواجه شویم. خدا از رحمانیت و رحیمیت خودش و از حمد و سپاس برای خودش با تکبر حرف می‌زند. وقتی که خداوند متعال اولِ قرآن می‌فرماید «بسم الله الرحمن الرحیم»، قبل از دیدن رحمتش باید کبریایی‌اش را ببینیم، لذا «تقشعرّ منه جلود»؛ یعنی بدن به لرزه درمی‌آید. به همین دلیل شما بعد از اینکه حمد و سوره را می‌خوانی «الله اکبر» می‌گویی. می‌خواهی نماز بخوانی، قبل از نماز خواندن در اذان چهار مرتبه «الله اکبر» می‌گویی. از آن‌طرف هم اگر تکبر خدا را درک کردی، حساب می‌بری و گوش به فرمان می‌شوی؛ ولی اگر ما به تکبر خدا اصلاً توجه نکردیم و حساب نبردیم، عقل‌مان می‌گوید که دستورات الهی را باید گوش کنیم. چون خدا هم دستور داده و هم عذاب مقرر کرده است. خدا کاری می‌کند که من حساب ببرم. می‌دانید من وقتی که از خدا حساب ببرم چه اتفاق‌های نابی در من رخ می‌دهد؟ و آن شکستن سنگ‌هایی است که نمی‌گذارد اقیانوس پر از ماء محبت و احساسات به جریان بیافتد.
با هر عقلانیتی که هست بیاییم دستور خدا را قربة إلی الله، اجرا کنیم و به خدا نزدیک ‌شویم و کبریائی خدا را ببینیم. راهکار تمرکز کردن در کبریائی خداوند هم یکی اطاعت و دیگری ادب در نماز است. وقتی در میدان عمل و ادب، از خدا حساب بردیم، می‌آییم خدمت قرآن و تازه قرآن به ما رخ نشان می‌دهد.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۱۹undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۲۷

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۸ - بخش ۱
undefined چگونه از قرآن بهره ببریم؟undefined تلقی صحیح از قرآن خواندنundefined حقیقت دین در حضرت خدیجه(س) متجلی شده
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
چگونه از قرآن بهره ببریم؟
ما برای اینکه بتوانیم با احساسات ناب انسانی عمیقاً از قرآن بهره ببریم، اول باید نگاهمان را به قرآن اصلاح کنیم، نگاه دقیقی به قرآن داشته و تلقی صحیحی از قرآن داشته باشیم.
تلقی صحیح از قرآن خواندن
برای پیداکردن تلقی صحیح از قرآن دو ویژگی مهمّ قرآن را برشمردیم: یکی اینکه قرآن تجلی محبّت خداست، دوم اینکه قرآن آمده تا احساسات ما را درگیر کند. قرآن کریم، احساسات ما را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهد و این معنای خاصی دارد. لذت قرآن خواندن خیلی عمیق است و فرقش با لذت‌های دیگر همین است. حیف است که ما این لذت را نبریم. ما الآن توصیۀ دینی نمی‌کنیم و این یک توصیۀ انسانی است. مثل اینکه یک نفر برود تفریح در یک جای خوب، ارزان، با امکانات عالی، با منظرۀ خیلی خوب و غذاهای خیلی خوشمزه و سالم و این را به دیگران توصیه کند. در واقع او یک اتفاق انسانی را رقم زده نه اینکه توصیه دینی کرده باشد. خودش رفته لذتی را چشیده بقیه را هم دارد دعوت می‌کند.
حقیقت دین در حضرت خدیجه(س) متجلی شده
حضرت خدیجه(س) در تاریخ اسلام نمونه بارزی هستند. برای معرفی ایشان باید بگوییم تمام حقیقت دین در وجود حضرت خدیجه(س) متجلی است. چرا؟ چون ایشان ثروتمندترین زن در مکه بودند. ثروتمندترین فردی که در ارتباط با شخصیتی مثل رسول الله الاعظم(ص) بیشترین لذت را می‌برد، این حقیقت دین است. این خلاصۀ لذت معنوی است برای کسی که بخواهد او را معرفی کند که لذت معنوی چقدر است. آنقدر این لذت زیاد است که تو می‌توانی از همۀ اموالت خیلی راحت بگذری به‌خاطر یک لذت برتر و در شعب ابی‌طالب در محاصرۀ اقتصادی از گرسنگی جان به جان آفرین تسلیم کنی. حقیقت دین این نیست که ثروت چیز بدی است. حقیقت دین این است که بالاتر از ثروت وجود دارد. حالا چه ثروت به تو برسد چه نرسد، لذت بالاتر از ثروت در این عالم وجود دارد و آن محبت خدا و اولیاء خدا و لذت‌های معنوی است، مثل لذتی که از خواندن قرآن برای انسان پدید می‌آید. حضرت خدیجه(س) یک ذره هم به دنیایی که در اطرافش بود، تعلق نداشت. وقتی حضرت رسول(ص) بعد از اولین وحی ‌آمدند، به اولین کسی که خبر دادند حضرت خدیجه(س) بود. علی بن ابیطالب(ع) که خود شاهد وحی بودند. وقتی که حضرت محمد(ص) خبر دادند به حضرت خدیجه(س) که من به پیامبری مبعوث شدم، بلافاصله حضرت خدیجه(س) پذیرفتند، از اعماق جان هم پذیرفتند. اگر از اعماق جان نمی‌پذیرفتند اینقدر نمونه و برجسته نمی‌شدند.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۰undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۳۳

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۸ - بخش ۲
undefined ضرورت بهره‌مندی از لذت برتر undefinedقرآن، منبعی برای لذت برترundefinedچرا حضرت خدیجه(س) بسیار مورد احترام است؟ undefined به واسطه قرآن از خدا حاجت بگیرید
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
ضرورت بهره‌مندی از لذت برتر
آن چیزی که ما از اعماق قلب باید دنبالش باشیم این است که از دنیا لذت بیشتری ببریم. اینکه گناه را منع می‌کنند برای این است که گناه مانع لذت بیشتر است. گناه لذت و عمقش کم است. هر لذتی که بیشتر است، حلال است و هر لذتی که کمتر است و مانع لذت برتر است، حرام است. اسم دنیا رویش است؛ دنی است، کم و پست است. خدا ناراحت می‌شود به یک چیز پست، دل دادی. دین می‌گوید چرا به کم قانع شدی؟ و ابلیس آدم را به کم قانع می‌کند و از این طریق خیلی‌ها را از بین می‌برد. لذت بردن ما آن چیزی است که برای ابلیس قابل تحمل نیست، چون او نسبت به ما حسود است. مثلاً یکی از کارهایی که شیطان می‌کند این است که ما را درگیر امور منفی می‌کند و لذت می‌برد ما امور منفی را ببینیم! شیطان کلاً با لذت بردن ما مخالف است.
خطّ قرمز مهم برای شیطان این است که ما سراغ لذت برتر نرویم. اگر سراغ لذت برتر برویم، او بیچاره می‌شود و دیگر دستاویزی برای گمراه کردن ما ندارد. به همین دلیل ما را به لذت کمتر دعوت می‌کند تا ما سرغ لذت برتر نرویم.
قرآن، منبعی برای لذت برتر
ما چرا می‌خواهیم سراغ احساسات عمیق پای قرائت قرآن برویم؟ چون انسانیت، بلندنظری، بی‌نهایت‌طلبی و عمیق‌بودن انسان اقتضاء می‌کند که انسان بالاترین لذت را ببرد. هیچ‌چیزی مثل قرآن اینقدر برای انسان لذت‌آفرین نیست. در روایات است که امام علی(ع) فرمود: «هر کس با قرآن انس گیرد، از جدایی دوستان، وحشتی نخواهد داشت»( غررالحکم و دررالکلم، ح8790). من مطمئنم اگر کسی مشاعر قلبش باز شود به لذت برتری که در قرآن هست، خواهد رسید و همین اتفاق، در سطح خودش و در ظرفیت خودش برایش خواهد افتاد.
چرا حضرت خدیجه(س) بسیار مورد احترام است؟
اینکه ما به عظمت حضرت خدیجه(س) تواضع می‌آوریم، به دلیل حقیقت وجود اوست که دنیا داشت و برنداشت، دنیا داشت و فهمید این دنیا لذت چندانی ندارد. دنیا داشت و فهمید انسان باید به سمت لذت برتر برود و بعد آنچنان عاشقانه با وجود مقدس رسول خدا(ص) تعامل کرد که خودش شد شاهد. خودش به تنهایی شد شاهدی بر حقانیت رسول خدا(ص). اگر چه دارایی، بالاخره زیبایی دارد و زینتی برای انسان است و از لذتی برخوردار است، اما حضرت خدیجه(س) از این لذت کم، چشم‌پوشی کرد.
به واسطه قرآن از خدا حاجت بگیرید
امیرالمؤمنین علی(ع) در عبارتی می‌فرماید: « فَاسْأَلُوا اَللَّهَ بِهِ وَ تَوَجَّهُوا إِلَيْهِ بِحُبِّهِ (مستدرك الوسائل، ج۴، ص۲۳۹)»؛ می‌خواهید از خدا تقاضایی داشته باشید، درِ خانۀ خدا بواسطۀ قرآن، گدایی کنید. یعنی پای قرائت قرآن آدم می‌تواند از خدا حاجت بگیرد. به خداوند متعال با حبّ و با محبت قرآن توجه کنید. یعنی با محبت قرآن و علاقه‌ای که به قرآن دارید، خودتان را نزد خدا عزیز کنید. هر کس از قرآن لذت ببرد، مورد توجه خاصّ پروردگار عالم قرار می‌گیرد.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۰undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۶:۳۴

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۸ - بخش ۳
undefined دو ویژگی قرآن در بیان قدرت الهیundefined تأثیر قرآن و نماز بر از بین بردن تکبرundefined نیاز ما به کبریایی خداوند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
دو ویژگی قرآن در بیان قدرت الهی
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: « فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْهُ ..... وَ أَرَاهُمْ قُدْرَتَهُ كَيْفَ قَدَرَ (کافی، ج۸، ص۳۸۶)»، خدا در کتاب خودش بر بندگانش تجلی کرد، بدون اینکه خدا را ببینند، ولی قدرت خدا را در قرآن می‌بینند. اینجاست که باید به دو ویژگی قرآن خیلی توجه کنیم: یکی اینکه خدا در قرآن مدام از قدرت خودش حرف می‌زند، دوم اینکه اگر هم از قدرت خودش سخن نمی‌گوید، سخنش را قدرتمندانه بیان می‌کند.
صفت «رحمن و رحیم» با یک عبارت قدرتمندانه آمده است و حمد خدا هم «الحمدلله ربّ العالمین» قدرتمندانه است. خدا رحمتش را مقتدرانه اِعمال و ابراز می‌کند. «یغفر لمن یشاء»؛ هر کسی را بخواهد، می‌بخشد. «یرزق من یشاء»؛ به هر که بخواهد، روزی می‌دهد. این عبارت‌ها قدرتمندانه است، خدا قدرت خودش را اعلام کرده؛ «یهدی مَن یشاء، یضلّ مَن یشاء» هر کسی را خداوند متعال بخواهد هدایت می‌کند و با این تعابیر، دیگران را که بدون قدرت هستند، در مقابل خودش قرار می‌دهد. خداوند از هر موضوع دیگری هم که بخواهد صحبت کند، قدرتمندانه آن را بیان می‌کند؛ مثلاً خلقت آسما‌ن‌ها و زمین را قدرتمندانه بیان می‌کند. اگر ما به تجلی قدرت خدا در قرآن توجه داشته باشیم، سنگ دل‌مان می‌شکند و آن اتفاق اولیه‌ای که باید تحت تأثیر قرآن قرار بگیریم، برای ما رخ می‌دهد.
تأثیر قرآن و نماز بر از بین بردن تکبر
حضرت زهرا(س) فرمودند: « فَرَضَ اللّه ُ الصَّلاةَ تَنزِيها مِن الكِبرِ(من لایحضره الفقیه، جلد۳، ص۵۶۷»، خدا نماز را واجب کرد برای اینکه تکبر را در قلب انسان از بین ببرد. در جواب اینکه سؤال می‌شود چرا لازم است قرآن بخوانیم، می‌توان گفت برای اینکه سختی و سنگی و تکبرمان از بین برود. یکی از راه‌هایی که ما به بچه‌هایمان باید بگوییم که چرا خدا نماز را واجب کرده، این است که بگوییم تا تکبر انسان بشکند. وقتی که می‌گویی چَشم، تکبرت می‌شکند. « لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ (سوره حشر، 21)»؛ این اثر قرآن است. انسان گاهی از کوه سنگ‌تر می‌شود. تکبر ما از رذائل است و قرآن کریم این را می‌شکند.
نیاز ما به کبریایی خداوند
تکبر داشتن خدا، مورد نیاز ماست و ما نیاز داریم به یک موجود بزرگ پناه ببریم. اگر او بزرگ نباشد و عظمت و اقتدار نداشته باشد، انسان از او بدش می‌آید. کودک می‌خواهد به پدر و مادرش پیش بقیه افتخار‌ کند. ما وقتی که بزرگ می‌شویم، نسبت‌ وابستگی‌مان با پدر و مادر قطع می‌شود و پناهجویی می‌کنیم، باید این نسبت را با خدا پیدا ‌کنیم و ادامه ‌دهیم. این دلیل عظمت وجود انسان است که یک تکیه‌گاه فوق‌ بی‌نهایت می‌خواهد. ضمن اینکه انسان به خدا وابسته است، انسان نمی‌تواند در مقابل کسی جز خدا خضوع کند و دوست دارد تکیه‌گاهش با عظمت‌ترین باشد. دیدن عظمت و قدرت خدا و الوهیت و بزرگی خدا در قرآن کریم، اولین دستور کار ماست. هر آیه‌ای از آیات قرآن می‌تواند عظمت و قدرت خدا را برای ما متجلی کند و کوچکی‌مان را نشان دهد، هر آیه‌ای برای هر کسی می‌تواند مؤثر واقع شود و با آن صفا کند و کبریایی‌اش را بشکند.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۰undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۸:۴۲

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۹ - بخش ۱
undefined چرا باید از قرآن خواندن لذت ببریم؟undefined میل به بزرگ شدن، ذات همۀ خوبی‌ها undefined اهمیت برخورداری از سعه وجودی و بلندنظری
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
چرا باید از قرآن خواندن لذت ببریم؟
ما می‌خواهیم از قرآن خواندن لذت ببریم. چرا؟ چون لذت بردن از قرآن یعنی عمیقاً قرآن را فهمیدن. یعنی زمینه‌ای برای عمل‌کردن به قرآن. یعنی باب معارف قرآن برای ما گشوده می‌شود. اگر ما از قرآن خواندن لذت عمیق نبریم، طبیعتاً نه خوب قرآن را می‌فهمیم و نه خوب به قرآن عمل خواهیم کرد. همچنان‌که اگر خوب از قرآن لذت نبریم، قرآن را ترویج نمی‌کنیم و در جامعه‌ هم قرآن رواج فراوانی پیدا نمی‌کند. برای اینکه قرآن در جامعه رواج پیداکند، باید عده‌ای از قرآن خیلی لذت ببرند؛ آنهایی که نزدیک‌ترند، آنهایی که مدعی‌اند و آنهایی که مؤمن به قرآن هستند.
میل به بزرگ شدن، ذات همۀ خوبی‌ها
انسان موجودی کما‌ل‌طلب و بی‌نهایت‌طلب است، از هرچیزی بهترش را می‌خواهد. اگر کسی در مادیات غرق شود، بیشترش را می‌خواهد؛ در معنویات هم همینطور است. این بی‌نهایت‌طلبی خصلت اصلی در وجود انسان است. این رشد بالاتر پیداکردن، خصلت ذاتی انسان است. یک معنای بی‌نهایت‌طلبی، بزرگ‌شدن و سعۀ وجودی پیداکردن است.
مثلاً من وقتی فقط خودم را دوست دارم، کوچکم، ولی وقتی که اطرافیانم را دوست دارم، وجودم بزرگتر می‌شود. وقتی که همۀ انسان‌ها را دوست دارم، خیلی بزرگتر می‌شوم و وقتی که می‌توانم حتی به دشمنان خودم مهر ورزیده و بزرگتر شوم، یعنی محدودیتی مقابل محبت من نیست. اگرچه انسان لازم است یک جایی دشمنش را بزند و این مقابله با دشمن را هم از سر مِهر انجام می‌دهد که شرّ او را از سر دیگران کم کند و به خودِ او رحم می‌کند که بیشتر جنایت نکند. این بزرگ‌شدن، ذات همۀ خوبی‌هاست. یعنی هر خوبی‌ای را شما نگاه کنید یک‌ بزرگ‌شدن درونش هست و هر بدی‌ای را نگاه کنید درونش یک‌ حقیر شدن، کوچک‌شدن و بسته‌شدن هست.
اهمیت برخورداری از سعه وجودی و بلندنظری
انسان دوست دارد کمال پیدا کند، یعنی دوست دارد بزرگ شود. دوست دارد وضعیتش بهتر شود، یعنی دوست دارد سعۀ وجودی پیدا کند. آیۀ قرآن می‌فرماید: « فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ(انعام، ۱۲۵)»؛ خدا کسی را بخواهد هدایت کند، به او شرح صدر می‌دهد تا به اسلام برسد.
کسی که دل بزرگی پیدا می‌کند صاحب جود و کرم می‌شود، صاحب بلندنظری می‌شود. مسئولین کشور باید شرح صدر داشته باشند. وقتی شرح صدر ندارند؛ بلندنظری ندارند، جرأت تصمیم‌گیری ندارند، قدرت نگاه به آیندۀ دور را ندارند و نمی‌توانند برنامه‌ریزی عمیق کنند. بعضی‌ها فکر می‌کنند ما اینجا یک حکومت دینی و یک جامعۀ دینی راه انداختیم تا به دین مقید باشیم و بسیاری از دیگر امور انسانی را رها کرده‌ایم، در حالیکه اصول دین ما همین وجوه انسانی است. ما به مسئولی نیاز داریم که شرح صدر داشته باشد و بلندنظر باشد. طبق این آیۀ قرآن، همۀ خوبی‌ها می‌تواند در شرح صدر معنا شود. اصلاً کسی که شرح صدر نداشته باشد، نمی‌تواند اسلام را بپذیرد. دین‌گریزی ناشی از تنگ‌نظری است.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۱undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۸:۴۶

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۹ - بخش ۲
undefined تمنای بزرگ شدن با توهم بزرگ شدن متفاوت است undefined تأثیر قرائت قرآن بر از بین رفتن تکبر
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
تمنای بزرگ شدن با توهم بزرگ شدن متفاوت است
دین چیزی جز آزاداندیشی و درنظر گرفتن همۀ واقعیت‌ها نیست. دین چیزی جز شرح صدر پیداکردن نیست. در این صورت هیچ‌وقت یک آدم روشنفکر، قیافه نمی‌گیرد برای نامسلمانی خودش! نمی‌گوید «من به اسلام چه‌کار دارم؟». به اسلام چه‌کار داری؟ یعنی من به عقل چه‌کار دارم؟ من به علم چه‌کار دارم؟ من به لطافت روحی انسان چه‌کار دارم؟
شرح صدر عبارت تشبیه‌گونه‌ای است که خدا استفاده کرده، یعنی سینۀ گشاده. به پیامبر(ص) می‌فرماید: « أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (انشراح، ۱)» ما به تو شرح صدر دادیم. به آن می‌گویند سعۀ وجودی، بزرگ‌شدن. انسان عاشق این بزرگ‌شدن است و بعضی‌ وقت‌ها توهّم بزرگ‌شدن پیدا می‌کند و این یعنی تکبر. تکبر، توهّم بزرگ‌شدن است. ریشه‌ شرح صدر چیز بدی نیست، تمنّای بزرگ‌شدن است. بزرگ‌شدن یعنی همان کمال‌خواهی. بزرگ‌شدن یعنی همان سعۀ وجودی پیداکردن. بزرگ‌شدن یعنی حقیقت همۀ خوبی‌ها و رفتارهای خوب. به هر چیزی که بزرگی‌ای در آن باشد، می‌گویند خوب. به هر چیزی که حقارتی در آن باشد، یا یک کوچک بودنی در آن باشد، می‌گویند بد. انسان از بس عاشق بزرگ‌شدن است، توّهم بزرگ شدن پیدا می‌کند و راه بزرگ‌شدن را به خودش می‌بندد. انسان باید دائماً باید نماز و قرآن بخواند که توهّم بزرگ‌شدن‌اش از بین برود. اصل تمنّای بزرگ‌شدن چیز بدی نیست. توهّم‌اش چیز بدی است. اینکه من توهّم بزنم و بزرگ شوم.
تأثیر قرائت قرآن بر از بین رفتن تکبر
پس اگر کسی توهّم بزرگ‌شدن داشته باشد، یا از راه غلطی به سمت بزرگ‌شدن برود، اسمش تکبر است. ولی تکبر برای خدا بد نیست؛ چرا؟ چون اولاً خدا که نعوذبالله توهّم ندارد و بزرگی او واقعی است؛ ثانیاً خدا باید بزرگی‌اش را به ما نشان دهد و به رخ ما بکشد. چرا؟ چون ما عاشق این بزرگی هستیم. ما عاشق خدای بزرگ هستیم. پس باید این بزرگ را پیدا کنیم! و بزرگی‌اش را ببینیم. اصلاً دل‌آرام می‌شویم وقتی که عظمت و کبریایی او را می‌بینیم و قرآن درجا این کار را برای ما می‌کند. آیه « لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ(حشر، ۲۱)»، توهّم بزرگی ما را می‌شکند و بزرگی خدا را به ما نشان می‌دهد. این عملیات وقتی پای قرائت قرآن انجام گیرد، بالاترین اقدام سازنده و بهترین صورت خودسازی است که انسان پای سفرۀ قرآن بنشیند و با قرآن به بهسازی روحش شروع کند.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۱undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۸:۱۴

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۱۰ - بخش ۱
undefined خوب بودن یعنی طبیعی بودنundefined ویژگی‌های طبیعی خود را حفظ کنیم
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
خوب بودن یعنی طبیعی بودن
انسان اگر طبیعی باشد و به طبیعت خودش دست نزند و بتواند عوامل مزاحمی که او را از طبیعت خودش خارج می‌کند را کنترل کند، عالی خواهد بود. در واقع گناه و معصیت، آدم را از حالت طبیعی خارج می‌کند. مثلاً انسان کنجکاو است، ذاتاً کنجکاو آفریده شده، انسان ذاتاً منفعت‌طلب آفریده شده، « جُبِلَتِ اَلْقُلُوبُ عَلَى حُبِّ مَنْ أَحْسَنَ إِلَيْهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَسَاءَ إِلَيْهَا(تحف‌العقول، ج۱، ص۳۷)». طبع انسانى با محبت آن كه به وى احسان كند و بغض آن كه به او بد كند، سرشته شده است. قلب کسانی را که برایش منفعت دارند، دوست دارد. حالا اگر کسی منافعش برایش مهم نبودند، گفته می‌شود که او ایراد دارد و غیرطبیعی شده است. پس بد بودن یعنی غیرطبیعی بودن و خوب بودن یعنی طبیعی بودن؛ و این دلیل دیگری نمی‌خواهد. ما گفتیم که خوب بودن یعنی بزرگ شدن و سعۀ وجودی داشتن و بد بودن یعنی کوچک و حقیر بودن. اصلاً امکان ندارد شما عظمت روحی پیداکنید و بد باشید.
ویژگی‌های طبیعی خود را حفظ کنیم
نگاه دیگری که می‌توان داشت این است که ما اگر در طبیعت خودمان قرار بگیریم، یک سری ویژگی‌ها از کودکی تا بزرگسالی داریم. ویژگی‌های طبیعی، این ویژگی‌های طبیعی همان خوب بودن است، سالم بودن است. یکی از عبارت‌های قرآن که نزدیک به این ماجراست، آیه « فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (سوره روم، آیه ۳۰)» می‌باشد. دین مطابق فطرت ما است. خدا این دین را ساخته و انسان را هم مطابق با همین دین ساخته است. به همین دلیل حضرت علی(ع) می‌فرماید: «مَا نَهَى [اَللَّهُ] عَنْ شَيْءٍ إِلاَّ وَ أَغْنَى عَنْهُ (عیون‌الحکم و المواعظ، جلد۱، ص۴۸۱)»؛ خدا از چیزی نهی نکرده مگر اینکه تو به او بی‌نیاز هستی. یعنی فطرتاً و طبیعتاً تو اصلاً به آن نیاز نداری، برای چه به گناه احساس نیاز می‌کنی؟ یعنی گناه تو را از طبیعت بیرون آورده و این علامت یک مریضی‌ای است.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۲undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۸:۱۹

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۱۰ - بخش ۲
undefined خوبی‌های طبیعی خود را حفظ کنیمundefined ادبیات قرآن را در موضوع طبیعی بودن درک کنیم
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
خوبی‌های طبیعی خود را حفظ کنیم
در آیۀ کریمۀ قرآن می‌فرماید: «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ(شعرا، ۸۹)»؛ روز قیامت خدا از ما چه می‌خواهد؟ اینکه قلبت را سالم آورده باشی، یعنی آن چیزی که من به تو دادم اینقدر زیبا و جذاب است. در آیات دیگر قرآن هم این را فرموده است: « وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا(شمس، ۷)»؛ چقدر خدا این جان آدمی را زیبا آفریده! « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تین، ۴)». ما این انسان را در بهترین وضعیت آفریدیم. یعنی ما وقتی که بد می‌شویم معنایش این است که سقوط کردیم، معنایش این است که وضع طبیعی خودمان را خراب کردیم. انسان کنجکاو آفریده شده دوست دارد حقایق را بداند و دوست ندارد حقیقت را در نظر نگیرد. کافر کسی است که از طبیعت خودش خارج شده و یک‌سری واقعیت‌ها را در نظر نمی‌گیرد.
ادبیات قرآن را در موضوع طبیعی بودن درک کنیم
ما قبل از اینکه بخواهیم با آیه‌های قرآن زندگی کنیم، بهتر است ادبیات‌مان را به این آیه‌ها نزدیک کنیم و ادبیات قرآن را بفهمیم. بیاییم این ادبیات را درک کنیم و با همین ادبیات با هم گفتگو کنیم.
یک انسان طبیعی چه ویژگی‌هایی دارد؟ یک انسان طبیعی مثلاً امنیت می‌خواهد. امنیت را هم نمی‌تواند از هر کسی بگیرد؛ یک انسان طبیعی می‌گوید کسی که قدرت دارد به من امنیت بدهد، باید امنیت بدهد. خوب چنین فردی فقط خدا است، پس یک انسان طبیعی، یک انسان مؤمن می‌شود. آن‌وقت اگر کسی به این ایمان بی‌توجهی کند و بگوید من امنیت نمی‌خواهم، این طبیعی نیست.
خدا می‌فرماید احکام دین مطابق طبیعت آدم‌هاست و کار غلط، کار غیرطبیعی است. اگر ما بتوانیم این ادبیات را رواج دهیم، مردم نگاهشان به دین و به آیات قرآن خیلی تغییر می‌کند. چرا قرآن بعضی از آدم‌ها را در غرب اینقدر جذب می‌کند؟ برای اینکه بدون پیش‌داوری در مورد قرآن می‌گویند چقدر قشنگ صحبت می‌کند! نمونه‌اش همین آیه است که « إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ(شعرا، ۸۹)». باید همان قلب سالم، طبیعی و خدادادی را سالم به او برگردانیم.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۲undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۸:۱۹

undefinedچگونه بهتر قرآن بخوانیم؟ جلسۀ ۱۱ - بخش ۱
undefined به یک زندگی کوچک راضی نباشیمundefined رنج؛ لازمه کسب سعۀ وجودیundefined قرآن بدون رنج انسان را بزرگ می‌کندundefined راهکار قرآن برای مقابله با تکبّر
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ تکیه، کربلای معلی:
به یک زندگی کوچک راضی نباشیم
یکی از اهداف تهاجم فرهنگی و سبک زندگی غلط این است که می‌خواهد یک زندگی کوچک را به ما تحمیل کند و اینکه به این زندگی کوچک قانع شویم. اخیراً هم تعبیری را به‌عنوان زندگی نرمال به‌کار می‌برند. منظورشان چیست؟ مردم را وادار می‌کنند به زندگی حداقلی و اسمش را زندگی نرمال گذاشته‌اند که دیگر بیشترش را نخواهند و مردم را به بردگی می‌کشند. زندگی نرمال یعنی زندگی برده‌ها که به حداقل‌ها قانع می‌شوند.
رنج؛ لازمه کسب سعۀ وجودی
ما اگر بخواهیم اولیاء خدا را ملاقات کنیم، باید بزرگ باشیم؛ می‌خواهیم خدا را ملاقات کنیم باید بزرگ باشیم. کسی که با پروردگار ارتباط دارد، سعۀ وجودی‌اش بیشتر است و شرح ‌صدر دارد. اتفاقاً آن رنجی که در این آیه هست «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ(انشقاق، ۶)» آن رنج هم فلسفه‌اش این است که آدم را بزرگ کند. رنج، برای سعۀ ‌وجودی پیدا کردن انسان است. خدا فلسفۀ رنج را در همین آیه گفته است. رنج می‌بری که بزرگ شوی تا به پروردگار خودت برسی. هرچه بزرگتر شدی، یعنی خوب می‌شوی، خوب می‌شوی یعنی بزرگتر می‌شوی. سعۀ ‌وجودی لازمه ملاقات خدا است که بیشترین بهره را از خدا ببریم، این فلسفه رنج است.
قرآن بدون رنج انسان را بزرگ می‌کند
قرآن، بدون اینکه رنج ببریم ما را بزرگ می‌کند. تجلی مهربانی خدا در آیات قرآن اشک آدم را در می‌آورد؛ قرآن، سنگ قلب آدم را می‌شکند و بعد مهربانی طلوع می‌کند. ما چون دوست داریم بزرگ شویم و مدام توهّم بزرگ شدن داریم، عجله می‌کنیم و از راه‌های غلط برای بزرگ شدن استفاده می‌کنیم. قرآن می‌خواهد ما را از طریق درست بزرگ کند و بزرگی خدا را به ما نشان می‌دهد. شما دائماً اثر روانی آیات قرآن را می‌بینید که القاء کبریائی خداست. طرز حرف زدن خدا همان طرز متکبرانه‌ای است که می‌خواهد علوّ و عظمت و کبریائی خدا را به ما القاء کند.
راهکار قرآن برای مقابله با تکبّر
ما درباره تکبر باید سه‌ موضع داشته باشیم: یک) توهّم بزرگ شدن نداشته باشیم؛ دو) از راه غلط به این بزرگی نرسیم؛ سه) اگر به این بزرگی رسیدیم از آن سوءاستفاده نکنیم. قرآن می‌فرماید « فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ (هود، ۱۱۲)»؛ استقامت بورز آنچنان که به تو دستور داده شده ‌است. آنچنان که به تو دستور داده شده است شاید معنایش این باشد که از هر ابزاری برای ادامه راه استفاده نکن. اینکه ما از سلاح‌ هسته‌ای نمی‌خواهیم استفاده کنیم، این یعنی «کما اُمِرت»؛ ما می‌جنگیم ولی در راه جنگ‌مان، باید قدرت پیدا کنیم ولی در راه قدرت‌مان به کسی ظلم نمی‌کنیم. ایران به چیزهایی معتقد است که در اوج نیازش، شکوه انسانی و اوج قدرتش را نشان می‌دهد. اینها واقعیاتی است که هیچ‌کس از آن صحبت نمی‌کند. عظمت جمهوری اسلامی را مردم دنیا می‌فهمند و ما هم متأسفانه زبان تبلیغ آن را نداریم.
undefined صوت: @panahian_mp3
undefined کربلای معلی - ماه رمضان - ۱۴۰۳/۱۲/۲۳undefined برنامۀ تکیه | پخش زنده از شبکۀ افق
@Panahian_text

۹:۰۴