۳ آذر ۱۴۰۲
۶:۰۷
۶ آذر ۱۴۰۲
۹:۲۸
۸ آذر ۱۴۰۲
۸:۱۳
۹ آذر ۱۴۰۲
۴:۵۰
۲۶ آذر ۱۴۰۲
آموزگار تمامی دنیاها
شاید تو هنوز از فاطمه چیزی ندانی، مثل آن بیخبر که گفته بود فاطمهالگوى ما نيست، الگوى ما اُشين است! و اینها را که لمس کردهای و شناختهای، بزرگ بدانی و استقامت و پیشرفت، و یا علم و هنرِ این زنها الگوی تو باشد.ولی همینقدر بدان که اگر اين زنهاى بزرگِ كار و تلاش و علم و هنر، توانستند كه از محدودهى خانه و پدر و مادر و هموطن خود بيرون بيايند؛ و اگر توانستند كه بهخاطر ديگران، از سينه و صورت و جان خود بگذرند؛ و اگر توانستند نه بهخاطر آزادى و عدالت و رفاه و تكامل و... كه بهخاطر رشد انسان كارى بكنند، تازه مىتوانند فاطمه را الگو بگيرند و در اين كاروان، همراه او باشند.
حکومت ابوبکر و عمر حکومتی است که از تمامی حکومتهای امروز دنیا، عادلتر و انسانیتر است. اینها کسانی بودند که عدالت را بر خودشان هم جاری کردند و به کاخها و برخورداریها روی نیاوردند... ولی فاطمه به حکومتی دلبسته که نه تنها پرستار، که آموزگار باشد! و آن هم نه آموزگار علم و سواد و دانش و صنعت، که آموزگار تمامی دنیاها؛ تمامی عوالمی که انسانِ بزرگ در پیش دارد و با این نگاه، فاطمه بر ابوبکر و عمر میشورد و آنها را کنار میگذارد و در کنار علی جان میدهد..
فاطمه الگوی کسانی است که بیشتر از خودشان هستند و بیشتر از رفاه و عدالت و تکامل را میخواهند؛ که انسان با رسیدن به تکامل و شکوفایی استعدادهایش، جهتی عالیتر میخواهد تا رشد داشتهباشد و گرنه خسر و خسارت او را میرباید...
نامههای بلوغ اثر علی صفایی حائری.
#زن_مسلمان#الگوی_عدالت_خواهی#مربی_رشد_انسان_ها
@nehzatezanan
بله| ایتا |
شاید تو هنوز از فاطمه چیزی ندانی، مثل آن بیخبر که گفته بود فاطمهالگوى ما نيست، الگوى ما اُشين است! و اینها را که لمس کردهای و شناختهای، بزرگ بدانی و استقامت و پیشرفت، و یا علم و هنرِ این زنها الگوی تو باشد.ولی همینقدر بدان که اگر اين زنهاى بزرگِ كار و تلاش و علم و هنر، توانستند كه از محدودهى خانه و پدر و مادر و هموطن خود بيرون بيايند؛ و اگر توانستند كه بهخاطر ديگران، از سينه و صورت و جان خود بگذرند؛ و اگر توانستند نه بهخاطر آزادى و عدالت و رفاه و تكامل و... كه بهخاطر رشد انسان كارى بكنند، تازه مىتوانند فاطمه را الگو بگيرند و در اين كاروان، همراه او باشند.
حکومت ابوبکر و عمر حکومتی است که از تمامی حکومتهای امروز دنیا، عادلتر و انسانیتر است. اینها کسانی بودند که عدالت را بر خودشان هم جاری کردند و به کاخها و برخورداریها روی نیاوردند... ولی فاطمه به حکومتی دلبسته که نه تنها پرستار، که آموزگار باشد! و آن هم نه آموزگار علم و سواد و دانش و صنعت، که آموزگار تمامی دنیاها؛ تمامی عوالمی که انسانِ بزرگ در پیش دارد و با این نگاه، فاطمه بر ابوبکر و عمر میشورد و آنها را کنار میگذارد و در کنار علی جان میدهد..
فاطمه الگوی کسانی است که بیشتر از خودشان هستند و بیشتر از رفاه و عدالت و تکامل را میخواهند؛ که انسان با رسیدن به تکامل و شکوفایی استعدادهایش، جهتی عالیتر میخواهد تا رشد داشتهباشد و گرنه خسر و خسارت او را میرباید...
نامههای بلوغ اثر علی صفایی حائری.
#زن_مسلمان#الگوی_عدالت_خواهی#مربی_رشد_انسان_ها
@nehzatezanan
بله| ایتا |
۱۱:۵۰
۳۰ آذر ۱۴۰۲
۱۷:۰۳
۱۲ دی ۱۴۰۲
۲:۰۶
۱۴ دی ۱۴۰۲
۱۰:۱۵
۱۶ دی ۱۴۰۲
۲۱:۴۳
۱۷ دی ۱۴۰۲
۱۴:۵۸
۱۹ دی ۱۴۰۲
۱۱:۳۵
۵ بهمن ۱۴۰۲
۱۴:۰۳
۷ بهمن ۱۴۰۲
۶:۵۲
۲۰:۳۹
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
۱۳:۴۵
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
۷:۵۳
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
۱۵:۵۷
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
تأملی بر «سهمیه جنسیتی» در لیستهای انتخاباتی
دکتر رقیه فاضل
در تدوین لیست نهایی نامزدهای مجلس شورای اسلامی از سوی جریان های مستقل مردمی یکی از مسائلی که پیش میآید، حضور نامزد زن در لیستها است. گروههای مردمی، ممکن است با منطقهای متفاوتی قائل به حضور حتمی یک خانم در لیست نباشند یا این دغدغه را داشته باشند. برای تصمیم گیری در این باره، به نظر میآید لازم است نکاتی مرور شود.
اگر انتخابات عرصه رأی به شایستگان است و لیستها به دنبال مشورت به مردم برای رأی آگاهانه به اصلح هستند، طبیعتا ایجاد سهمیهای جداگانه برای زنان بیمعنا خواهدبود و چه بسا خیانت به کسانی است که قرار است به ادعای اصلح گزینی لیست اعتماد کنند. در پاسخ به این اندیشه، دو نگاه وجود دارد: ۱. نگاهی که با مبنای مشورتی بودن لیست سازگار نیست و معتقد است رسالت لیستها صرفا مشورت نیست و با دغدغه اقبال عمومی، نگران است که غیبت خانمها در لیست پیشنهادی، باعث کاهش اقبال عمومی به لیست و شکست در انتخابات باشد. ۲. نگاه دیگری با استدلالی دیگر بر حضور زنان در لیست تاکید دارد و معتقد است میتوان پس از تدوین شاخص ها، در نمره دهی به زنان در قیاس با مردان، سخت گیری کمتری داشت و این رویکرد با سهمیه جنسیتی یکسان نیست.
به نظر می آید اینکه «در سنجش شاخصها میشود برای زنان سهل گیرتر بود»، میتواند قابل تأمل باشد و از منظر عدالت جبرانی و جبران استضعاف تاریخی برای خانمها، به آن فکر کرد؛ اما اینکه کجا میتوان سهلگیر بود و کجا نه، به شاخص بستگی دارد و توصیه سهلگیری صرف، نمیتواند از زد و بندهای فاسد پیشگیری کند. به نظر میآید مثلا در شاخصهای سلبی مثل دور بودن از کانونهای قدرت و ثروت، دورنخوردن و داشتن بینش و بصیرت سیاسی، عدم تزلزل فکری، این رویکرد جبرانی نمیتواند ورود کند و نمیتواند با سهلگیری، خانمی که از این شاخص نمره نیاورده یا نمره پایینی آورده را در لیست جای دهد. اما در شاخصهای ایجابی مثل داشتن برنامه و ایده مشخص جهت پیگیری در مجلس یا در بررسی سابقه فسادستیزی و عدالتخواهی میتوان جبرانی ورود کرد و سهلگیرانهتر نمره داد.در عین حال باید دقت داشت که حضور زن در یک لیست نه محدودیت دارد و نه ارجحیت و لذا باید مراقبت کرد که جبران، رجحان جنسیتی صرف ایجاد نکند. برای مراقبت از این امر، لازم است جبران و سهلگیری را دقیقتر تعریف کرد.
جبران، «پیش بینی وسع، در صورت مهیا کردن زمینهی رشد» و عمل مطابق پیشبینی است.یعنی اگر پیش بینی وسع جدی نباشد، هر جبرانی را نمیتوان اعمال کرد. باید توجه کرد که اندیشه سهل گیری از منظری واقع نگر، نگران است یک خانم اگر چه شایستگی بالقوه داشته باشد، اما بخاطر در دسترس نبودن زمینهی مساعد رشد، به فعلیت نرسیده باشد و سخت گیری، صرفا جامعه را از وجود چنین ظرفیتی محروم کند. به عبارت دیگر، سهلگیری برای سنجش و نمرهدهی به زنان، نه لطف به زن، که لطف و دلسوزی نسبت به جامعه است که در غیر این صورت اصلح گزینی که تکلیف شرعی است زیر سوال میرود.
....ادامه دارد@nehzatezanan
دکتر رقیه فاضل
در تدوین لیست نهایی نامزدهای مجلس شورای اسلامی از سوی جریان های مستقل مردمی یکی از مسائلی که پیش میآید، حضور نامزد زن در لیستها است. گروههای مردمی، ممکن است با منطقهای متفاوتی قائل به حضور حتمی یک خانم در لیست نباشند یا این دغدغه را داشته باشند. برای تصمیم گیری در این باره، به نظر میآید لازم است نکاتی مرور شود.
اگر انتخابات عرصه رأی به شایستگان است و لیستها به دنبال مشورت به مردم برای رأی آگاهانه به اصلح هستند، طبیعتا ایجاد سهمیهای جداگانه برای زنان بیمعنا خواهدبود و چه بسا خیانت به کسانی است که قرار است به ادعای اصلح گزینی لیست اعتماد کنند. در پاسخ به این اندیشه، دو نگاه وجود دارد: ۱. نگاهی که با مبنای مشورتی بودن لیست سازگار نیست و معتقد است رسالت لیستها صرفا مشورت نیست و با دغدغه اقبال عمومی، نگران است که غیبت خانمها در لیست پیشنهادی، باعث کاهش اقبال عمومی به لیست و شکست در انتخابات باشد. ۲. نگاه دیگری با استدلالی دیگر بر حضور زنان در لیست تاکید دارد و معتقد است میتوان پس از تدوین شاخص ها، در نمره دهی به زنان در قیاس با مردان، سخت گیری کمتری داشت و این رویکرد با سهمیه جنسیتی یکسان نیست.
به نظر می آید اینکه «در سنجش شاخصها میشود برای زنان سهل گیرتر بود»، میتواند قابل تأمل باشد و از منظر عدالت جبرانی و جبران استضعاف تاریخی برای خانمها، به آن فکر کرد؛ اما اینکه کجا میتوان سهلگیر بود و کجا نه، به شاخص بستگی دارد و توصیه سهلگیری صرف، نمیتواند از زد و بندهای فاسد پیشگیری کند. به نظر میآید مثلا در شاخصهای سلبی مثل دور بودن از کانونهای قدرت و ثروت، دورنخوردن و داشتن بینش و بصیرت سیاسی، عدم تزلزل فکری، این رویکرد جبرانی نمیتواند ورود کند و نمیتواند با سهلگیری، خانمی که از این شاخص نمره نیاورده یا نمره پایینی آورده را در لیست جای دهد. اما در شاخصهای ایجابی مثل داشتن برنامه و ایده مشخص جهت پیگیری در مجلس یا در بررسی سابقه فسادستیزی و عدالتخواهی میتوان جبرانی ورود کرد و سهلگیرانهتر نمره داد.در عین حال باید دقت داشت که حضور زن در یک لیست نه محدودیت دارد و نه ارجحیت و لذا باید مراقبت کرد که جبران، رجحان جنسیتی صرف ایجاد نکند. برای مراقبت از این امر، لازم است جبران و سهلگیری را دقیقتر تعریف کرد.
جبران، «پیش بینی وسع، در صورت مهیا کردن زمینهی رشد» و عمل مطابق پیشبینی است.یعنی اگر پیش بینی وسع جدی نباشد، هر جبرانی را نمیتوان اعمال کرد. باید توجه کرد که اندیشه سهل گیری از منظری واقع نگر، نگران است یک خانم اگر چه شایستگی بالقوه داشته باشد، اما بخاطر در دسترس نبودن زمینهی مساعد رشد، به فعلیت نرسیده باشد و سخت گیری، صرفا جامعه را از وجود چنین ظرفیتی محروم کند. به عبارت دیگر، سهلگیری برای سنجش و نمرهدهی به زنان، نه لطف به زن، که لطف و دلسوزی نسبت به جامعه است که در غیر این صورت اصلح گزینی که تکلیف شرعی است زیر سوال میرود.
....ادامه دارد@nehzatezanan
۱۱:۳۲
ادامه متن
مسأله بنیادین دیگر این جاست که برای جبران حضور خانمها، عمدتا فقط دم انتخابات دغدغهمند میشویم. دقیقا جایی که برای آزمون و خطا نمیتوان گذاشت. در حالی که سالهای پیش از انتخابات، رها شده است. کسی توانمند نمیکند، تیم نمیسازد، زنان در منصب و عملکردشان را منصفانه نقد نمیکند و یکباره در زمان بستن لیست نگران حضور زنان میشود که شائبه استفاده ابزاری و ویترینی از زنان را پیدا میکند.
جریانهای مردمی که لیست تدوین میکنند، باید بدانند مکانیزم جبران در شاخصهای ایجابی برای زنان، صرفا سهلگیری در نمرهدهی نیست، بلکه باید در برنامه و مشورت دادن دست را پر کند، دقیقا کاری که لیست برای انسجام گفتمانیاش برای زن و مرد باید انجام دهد؛ و اینطور نباشد که مکانیزم جبرانی فقط «در حضور در لیست» معنا شود.نکته دیگری که میتوان درمورد حضور یا عدم حضور سهمیهای زنان در لیست مطرح کرد این است که گاه نگرانی از عدم حضور خانمها در لیست بابت این است که اگر زنان بعنوان نیمی از جامعه هیچ نمایندهای در مجلس نداشته باشند، در قانونگذاری به ایرادات جدی برخواهیم خورد. این دغدغه اگرچه جدی است، اما باید توجه داشت که در انتخابات مجلس تنها یک شهر نیست که میتواند زنان را در لیست جای دهد و اگر به صورت طبیعی در حوزههای انتخابیه رأی گیری صورت گیرد، خود به خود ترکیبی از زنان و مردان رأی خواهند آورد و لزومی ندارد بابت یک دغدغه در سطح کلان، سهمیهای جنسیتی در تمامی حوزههای انتخابیه اعمال شود و با نام عدالت جنسیتی توجیه شود. این دغدغه کلان، محتاج گفتمان سازی شایسته سالاری و البته سهلگیری و جبران برای زنان با پیش فرض کشف وسع و استعداد به جای بررسی عملکرد بالفعل آنان بخاطر محروم نشدن جامعه از زنان شایسته داشت. طبیعتا این ملاحظه میتواند در انتخاباتهای دیگر مثل شورای شهر بروز دیگری داشتهباشد.
#انتخابات#زنان_در_لیست_های_انتخاباتی#شایسته_سالاری@nehzatezanan
مسأله بنیادین دیگر این جاست که برای جبران حضور خانمها، عمدتا فقط دم انتخابات دغدغهمند میشویم. دقیقا جایی که برای آزمون و خطا نمیتوان گذاشت. در حالی که سالهای پیش از انتخابات، رها شده است. کسی توانمند نمیکند، تیم نمیسازد، زنان در منصب و عملکردشان را منصفانه نقد نمیکند و یکباره در زمان بستن لیست نگران حضور زنان میشود که شائبه استفاده ابزاری و ویترینی از زنان را پیدا میکند.
جریانهای مردمی که لیست تدوین میکنند، باید بدانند مکانیزم جبران در شاخصهای ایجابی برای زنان، صرفا سهلگیری در نمرهدهی نیست، بلکه باید در برنامه و مشورت دادن دست را پر کند، دقیقا کاری که لیست برای انسجام گفتمانیاش برای زن و مرد باید انجام دهد؛ و اینطور نباشد که مکانیزم جبرانی فقط «در حضور در لیست» معنا شود.نکته دیگری که میتوان درمورد حضور یا عدم حضور سهمیهای زنان در لیست مطرح کرد این است که گاه نگرانی از عدم حضور خانمها در لیست بابت این است که اگر زنان بعنوان نیمی از جامعه هیچ نمایندهای در مجلس نداشته باشند، در قانونگذاری به ایرادات جدی برخواهیم خورد. این دغدغه اگرچه جدی است، اما باید توجه داشت که در انتخابات مجلس تنها یک شهر نیست که میتواند زنان را در لیست جای دهد و اگر به صورت طبیعی در حوزههای انتخابیه رأی گیری صورت گیرد، خود به خود ترکیبی از زنان و مردان رأی خواهند آورد و لزومی ندارد بابت یک دغدغه در سطح کلان، سهمیهای جنسیتی در تمامی حوزههای انتخابیه اعمال شود و با نام عدالت جنسیتی توجیه شود. این دغدغه کلان، محتاج گفتمان سازی شایسته سالاری و البته سهلگیری و جبران برای زنان با پیش فرض کشف وسع و استعداد به جای بررسی عملکرد بالفعل آنان بخاطر محروم نشدن جامعه از زنان شایسته داشت. طبیعتا این ملاحظه میتواند در انتخاباتهای دیگر مثل شورای شهر بروز دیگری داشتهباشد.
#انتخابات#زنان_در_لیست_های_انتخاباتی#شایسته_سالاری@nehzatezanan
۱۱:۳۳
۲ فروردین
خدیجه سلاماللهعلیها، روح زن مسلمان
ترسیم چهرهای مورد ظلم و در کنج نشسته از زن مسلمان، همواره در صدر تلاشهای افرادی است که اسلام را همچون بسیاری مکاتب دیگر ضد زن میدانند. این جریانها در مسیر محکوم کردن سنت، اندیشه اسلامی را نیز به نداشتن رویکردی برابر نسبت به مرد و زن متهم میکنند. و آنچه بیش از پیش به تائید این ادعا کمک کرده و حتی مورد حمایت زنان مسلمان نیز قرار میگیرد، به فراموشی سپردن زنانی است که زندگی آنها سراسر تکذیب این نگاه است.
زندگی خدیجه بنت خویلد، بانویی که شخص اول اسلام، هرگاه نام او را میبرد، اشک از چشمانش جاری میگشت و همواره با احترام تمام از او یاد میکردند، خود خط بطلانی بر نظر آنانی است که تنها با چند حکم متفاوت در مسائل شرع، اسلام را در تراز اندیشه ضد زن قلمداد کردهاند.
این بانوی گرامی دارای فعالیت رسمی اقتصادی در جامعه عرب بود و در این حرکت افراد بسیاری در مجموعه ایشان فعالیت میکردند. او در یکی از همین فعالیتها بر صداقت و تعهد محمدبنعبدالله، خاتمالانبیا صلیاللهعلیهوآلهوسلم ایمان آورده و در مسیر دنیای خود همراه او میشود.خدیجه پس از ازدواج با پیامبر نیز همچنان فعالیت خود را ادامه میدهد تا همسرش به پیامبری مبعوث میشود؛ و اینک او در این مسیر تازه نیز به دعوت پیامبر لبیک میگوید.
او اکنون زنی مسلمان است و در میدان مجاهدهای وارد شده که جز علیابنابیطالب کسی شجاعت ورود به آن را ندارد. ایستادگی او تا حدی است که کوچه و بازار زبان به تمسخر او میگشایند و از کینهی این همراهی، او را به ناسزا میخوانند و در دمادم تولد دخترش به جبران همه همراهیهای خدیجه با پیامبر، او را تنها میگذارند.
اما در این میدان سخت، او همچنان ایستاده است تا با همه ابعاد وجودی خود، تکیهگاه پیامبر باشد.او زن است و دارای فهمی عمیق از رسالت پیامبر؛
فهمی که بسیاری از مردان آن روزگار نیز به آن دست نیافتند... و اسلام این حمایت را آنچنان تایید میکند که خداوند متعال هنگام فرستادن فرشته وحی به سمت پیامبر، سلام خود را به ایشان ابلاغ میکنند.
خدیجه سلامالله و فعالیتهایش در دفاع از اسلام، همواره مورد تمجید خداوند و پیامبرش بود تا آنجا که حضرت رسولص درباره ایشان میفرمایند: «به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود. روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند، او به من ایمان آورد. روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی نسبت می دادند، او مرا تصدیق کرد. روزی که همه از من روی میگردانیدند، خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد. خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود»تک تک این عبارات جایگاه ویژه بانوی مسلمان و میزان اوج گرفتن او را نشان میدهد.
خدیجه سلام اللهعلیها، ظهوری معنادار در جامعه اسلامی دارد؛ معنایی که بی شک افقهای عالی زندگی اجتماعی را نشانه گرفته و نمونهای بینظیر از حیات مورد پذیرش اسلام برای زنان را به نمایش میگذارد.
#زن_مسلمان@nehzatezanan
ترسیم چهرهای مورد ظلم و در کنج نشسته از زن مسلمان، همواره در صدر تلاشهای افرادی است که اسلام را همچون بسیاری مکاتب دیگر ضد زن میدانند. این جریانها در مسیر محکوم کردن سنت، اندیشه اسلامی را نیز به نداشتن رویکردی برابر نسبت به مرد و زن متهم میکنند. و آنچه بیش از پیش به تائید این ادعا کمک کرده و حتی مورد حمایت زنان مسلمان نیز قرار میگیرد، به فراموشی سپردن زنانی است که زندگی آنها سراسر تکذیب این نگاه است.
زندگی خدیجه بنت خویلد، بانویی که شخص اول اسلام، هرگاه نام او را میبرد، اشک از چشمانش جاری میگشت و همواره با احترام تمام از او یاد میکردند، خود خط بطلانی بر نظر آنانی است که تنها با چند حکم متفاوت در مسائل شرع، اسلام را در تراز اندیشه ضد زن قلمداد کردهاند.
این بانوی گرامی دارای فعالیت رسمی اقتصادی در جامعه عرب بود و در این حرکت افراد بسیاری در مجموعه ایشان فعالیت میکردند. او در یکی از همین فعالیتها بر صداقت و تعهد محمدبنعبدالله، خاتمالانبیا صلیاللهعلیهوآلهوسلم ایمان آورده و در مسیر دنیای خود همراه او میشود.خدیجه پس از ازدواج با پیامبر نیز همچنان فعالیت خود را ادامه میدهد تا همسرش به پیامبری مبعوث میشود؛ و اینک او در این مسیر تازه نیز به دعوت پیامبر لبیک میگوید.
او اکنون زنی مسلمان است و در میدان مجاهدهای وارد شده که جز علیابنابیطالب کسی شجاعت ورود به آن را ندارد. ایستادگی او تا حدی است که کوچه و بازار زبان به تمسخر او میگشایند و از کینهی این همراهی، او را به ناسزا میخوانند و در دمادم تولد دخترش به جبران همه همراهیهای خدیجه با پیامبر، او را تنها میگذارند.
اما در این میدان سخت، او همچنان ایستاده است تا با همه ابعاد وجودی خود، تکیهگاه پیامبر باشد.او زن است و دارای فهمی عمیق از رسالت پیامبر؛
فهمی که بسیاری از مردان آن روزگار نیز به آن دست نیافتند... و اسلام این حمایت را آنچنان تایید میکند که خداوند متعال هنگام فرستادن فرشته وحی به سمت پیامبر، سلام خود را به ایشان ابلاغ میکنند.
خدیجه سلامالله و فعالیتهایش در دفاع از اسلام، همواره مورد تمجید خداوند و پیامبرش بود تا آنجا که حضرت رسولص درباره ایشان میفرمایند: «به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود. روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند، او به من ایمان آورد. روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی نسبت می دادند، او مرا تصدیق کرد. روزی که همه از من روی میگردانیدند، خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد. خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود»تک تک این عبارات جایگاه ویژه بانوی مسلمان و میزان اوج گرفتن او را نشان میدهد.
خدیجه سلام اللهعلیها، ظهوری معنادار در جامعه اسلامی دارد؛ معنایی که بی شک افقهای عالی زندگی اجتماعی را نشانه گرفته و نمونهای بینظیر از حیات مورد پذیرش اسلام برای زنان را به نمایش میگذارد.
#زن_مسلمان@nehzatezanan
۱۶:۱۶