بله | کانال دیوان
عکس پروفایل دیواند

دیوان

۱۴عضو
هر که قدرت طلب کُند گفتمیا علی گو که قدرت از آنست
چون که نوروزِ سال شد علویقدرتی شد به پا که ایمانست 
خوش‌بهاری شدست در ماهیحبّذا ماهِ آن که قرآنست
حتم دارم در این که خوان کَرَموسعتش چون زمین ایرانست
با توکل، خداست همراهتمشکلاتت یقین که آسانست
بهار طبیعت و بهار قرآن مبارک. ان‌شاءالله امسال سال فرج باشد…
مخلص شما، امامیِ رضوی۵ فروردین ۱۴۰۴۲۴ رمضان ۱۴۴۶۱۱۲۶ سال گذشته از غیبت کبری…
#قطعه #نوروز #رمضان
کانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۲۲:۱۴

thumbnail
ای رمضان با تو دلم بسته‌ی دین شدبا تو تماشای گناهان چه حزین شد
سوخت پر و بالم از اندیشه‌ی بسیارترس، ز تو، در دل من درس متین شد
جوش شد ار آب به چشمان سوادمرود به رود از پس آن طالع چین شد
مژده بده ماه درآمد رمضان استبد خبری داد به من ماه جز این شد
دل خوش عیدیم چه عیدی؟ و چه شادی؟فطر که آمد، پر پرواز، زمین شد
مرهم دردم به سخن رایِ سمندموین چه کنم رحلت تو شرم جبین شد
سوخت دلم، آب شدم، طعمه‌ی بندمبی تو هر آن چیز که بَد بود قرین شد
سالِ دگر عمرِ دگر چون برسم من؟بر سر افطارِ جهانی که برین شد؟
غرق شوم هر سنه در لطف الهیناجی من کی خودِ الطافِ ترین شد؟
مست شدم جام می‌ام نیست به دستمشرب مدام از طلب دین به مدین شد
شربت ساقی فوران کرد ز اولمستی ما تا قدم آخرش این شد 
اول و آخر هُوَ هو، باطن و ظاهربر همه مستضعفِ مسبوق معین شد
گر چه امام آمد و فطر آمده بر منبا تو همیشه همه احوال بهین شد
عید فطر مبارک undefined
فروردین ۱۴۰۴فطر ۱۴۴۶
#رمضان #آیینی #غزل #فطر
کانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۹:۵۶

thumbnail
مُردم خدا تا چند مرگم را بخواهی؟گویا محبین خودت را رد نمایی!نی نی خیالی اینچنین قامت بگیرد!نی نی که ایمان مرا تنها گذارینی نی که آن جان‌داده طفلِ بی سر و دستتنها و بی گهواره در دریا گذاریچندی است با خونِ خودم فرقی ندارماز فرط گریه خون ز چشمانم درآریاز کودکِ بی‌مادر و بی یار و یاورتا مادرِ بی‌کودک و دستان خالیاز دستِ تنها مانده در اعماق آوارتا مصحف جامانده در کنج خرابیاز مسجد و ابنیه‌ای که خاک گشتهتا زخمیان کشته در المعمدانیسخت است قلبم را بگیرم در نهادمبحری عمیق اندر دلم در بیقراریدندان خود را می‌فشارم از سر زورچشمان خود را بسته‌ام بر چشم خواریدستان خود آکنده کردم از شبیخونپایان دهم آخر به این بی بند و باریابلیس‌های بی‌حیای این زمین رادر خونِ خود مغروق خواهم کرد باریدیگر امامی رستگاری! دیده بربنددیگر از این دنیای فانی رفت زاری
#غزل #غزه #انسانی #موعود #شیطان
کانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۲۰:۱۲

thumbnail
حاج آقا هاراداسان؟Hacaqa harada San?تقدیم می‌کنم به همه شهدای خدمت، به خصوص سید ابراهیم رییس الساداتی رحمة الله علیهم به حق محمد، فاطمه، علی، حسن و حسین علیهم صلوات الله.گمانم این دو بیتی را در شب گمشدن سید ابراهیم گفتم. همان موقع که خبری از ایشان نبود و هنوز آقای حسن‌زاده او را با پای پیاده و به تنهایی و بعد از ۲۰ دقیقه کوهنوردی سنگین نیافته بود و نگفته بود حاج آقا هاراداسان؟ به نظرم سید ابراهیم خیلی مظلوم و خالص بود. دلم برایش سوخت.
در دل صحرای دنیا گم شده معشوق منای خدا پیداش کن جان من و معشوق منمن سپردم عشق خود را در دل نیل از چه رو؟امّ موسی مانْد با موسی، ولی معشوق من؟
کانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۱۸:۴۰

thumbnail
بزن موسی عصا بر تشنه‌دریاشود سیراب دریا تا ثریا
بزن موسی که نزدیک است صهیوندگر نجوای دشمن گشت پیدا
بزن موسی که خونخوار است فرعوننشاید سر به سرنیزه هویدا
بزن موسی که چشمان جهانیبه خونخواهی ز خون گردیده بیتا
بزن موسی که کودک پیر گشتهبزن موسی بزن با دست بیضا
بزن موسی که دیگر دیر گشتهکه نَبْوَد زندگی کردن محیّا
زمین را برشکاف از قدرت هوبُکُن مدفون همه فرعونیان را
امام از خُم پیامی داد بر منکه روحت چون عصا تر کن به دریا!
پیامی دیگر آمد مژده باداولی چون شد علی گو هر چه بادا 
یک روز مانده تا غدیر ۱۴۰۴شادی روح شهدای راه اسلام صلوات
کانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۱۱:۰۹

thumbnail
فیلم‌ها: دعای مرد کویتی، بانوی عراقی و کودک غزه‌ای برای موشک‌های ایرانی
کشید تیغ دو دم را علی‌علی گویانبزد به هر چه هیاهوی دیوگونه، بزدبه شکر نعمت و فضل مدام با جانششکست صرح عدو را، غریوگونه، بزد
#قطعه #ظالم #فرعون #وعده_صادقکانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۵:۲۵

thumbnail

۵:۲۵

thumbnail

۵:۲۵

thumbnail
شروع شد، بسم رب الحسین...
مراسم طشت گذاری اردبیل، ۱۴۰۴، چهار روز تا محرم

۱۹:۱۶

thumbnail
هان ای زمین دیگر زمین قنداقِ تنگ استهان ای زمان رفتارِ آرامِ تو ننگ استهان آسمان باران کجا در سوگ ما خواند؟قبح عطش دیگر برای تو قشنگ است!هان روزها، هان هور، هان مهتابِ پر نوردیگر برایم بودتان مثل شرنگ استنی چشمه‌ای کز جوش او آبی بجوشدزمزم از این کشتارها خونابه رنگ استمی می‌خورد «بل هم اضل» از قلزم خونمست است و قلب کودکان را چون فشنگ استبخشش نمایان گشته در دستانِ دشمنبخشیدَنَشْ بر کودکان تیرِ تفنگ استگندم نمی‌خواهد رَوَد در کامِ کودکبر مرگ مظلومان سرافرازانه چنگ استدیگر دعا در دست کودک جا نگیردجای دعا در قلب ظلمانی و سنگ استبا «حسبنا الله» آمد و امیدها داشتنعم الوکیل از آسمان بر او خدنگ استشعرم به کفر آمیخت اشعارم چو درد استگویی در این میدانِ عالم، رحم، سنگ است!ناگه امام از پشت سر با من سخن گفتگفت آسمانِ چشم من خونابه رنگ استدیری نپاید مهر از دشمن بگرددقهرِ خدا را پای این دیوانه لنگ استگویی زمان از شدت خشمش بگرددگویی زمین بر مزرع صهیون کلنگ است گویی که باران سیل می‌گردد بر ایشانگویی که غرق است هر که دل را جای زنگ استمردان امت چون عقاب از فصل پاییزخواهند آورد آن بهاران، بی درنگ است!

تصویر از حسن روح‌الامین به یاد برادرها و خواهرهای‌مان در غزهhttps://ble.ir/roholamin_atelie/4985895013410173625/1753208134774
کانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۱۹:۰۸

thumbnail
آغاز ۴ بهمن ۱۳۰۸ – پرواز ۱۸ مرداد ۱۴۰۴
خوشم که خالقِ نقاشِ عصر عاشوراپراند مرغ خوش آهنگ خود در این اثناچو اربعین حسینی رسید نقاشیتمام شد به طریقی دگر در این دنیاهمو که نقش زند بومِ بی‌بدیل بلارها کند ز بلا نسل آدم و حوا
#استاد_محمود_فرشچیانروحشان شاد
کانال اشعار «دیوان» | @the_divan

۲۰:۱۷

دیوان
undefined آغاز ۴ بهمن ۱۳۰۸ – پرواز ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ خوشم که خالقِ نقاشِ عصر عاشورا پراند مرغ خوش آهنگ خود در این اثنا چو اربعین حسینی رسید نقاشی تمام شد به طریقی دگر در این دنیا همو که نقش زند بومِ بی‌بدیل بلا رها کند ز بلا نسل آدم و حوا #استاد_محمود_فرشچیان روحشان شاد کانال اشعار «دیوان» | @the_divan
thumbnail
ابتدا هیچ بود و چیزی کم!صفحه یک وعده‌گاه خالی بودبی هیاهو، سفید روی سفیدطرح خورشید؟ خوش‌خیالی بود
بوم، بی حرف و رنگ‌ها خاموشکاری از نور برنمی‌آمدتازگی را کسی نمی‌دانستدور تکرار، سر نمی‌آمد
در میان هرآنکه آمد و رفتتو دل بوم را تکان دادیبا غزل‌رنگ‌های سُکرآمیزبه قلم‌موی مُرده جان دادی
سبز، نیلی، سیاه، زرد، بنفشبومِ ساکت، پر از صدا شد و بعد…در کنار نگاره‌ای زخمیقلم قرمزت رها شد و بعد…
هرچه گل کاشت عشق، پرپر شدعمر نقاش با جنون سر شدخیمه، خون، زینِ واژگون، صحراصحنه یک روضهٔ مصور شد
شیهه‌ای دور، شیونی نزدیکاسبِ تنها به سر دوید، آمدرنگ‌ها روی بوم اشک شدندتا غروب دهم پدید آمد
این تو بودی غرورِ نقاشان!که رسیدی عطش عطش لب آبثبت کردی شبیه معجزه‌ایگریه‌های رقیه را در قاب
صحنه روشن شبیه روز ولیپشتِ آن عصر، قرن‌ها شب بودچشم در چشم بی‌سواریِ اسبآن غمِ ایستاده زینب بود
تابلو آیه بود و آیینهفاش می‌کرد راز دیدن راترجمانی پر از دقایق داشترنجِ از یار دل بریدن را
#فاطمه_عارف‌نژاد#عصر_عاشورا | #محمود_فرشچیان
@fatemeh_arefnejad

۱۳:۳۶

دیوان
undefined ابتدا هیچ بود و چیزی کم! صفحه یک وعده‌گاه خالی بود بی هیاهو، سفید روی سفید طرح خورشید؟ خوش‌خیالی بود بوم، بی حرف و رنگ‌ها خاموش کاری از نور برنمی‌آمد تازگی را کسی نمی‌دانست دور تکرار، سر نمی‌آمد در میان هرآنکه آمد و رفت تو دل بوم را تکان دادی با غزل‌رنگ‌های سُکرآمیز به قلم‌موی مُرده جان دادی سبز، نیلی، سیاه، زرد، بنفش بومِ ساکت، پر از صدا شد و بعد… در کنار نگاره‌ای زخمی قلم قرمزت رها شد و بعد… هرچه گل کاشت عشق، پرپر شد عمر نقاش با جنون سر شد خیمه، خون، زینِ واژگون، صحرا صحنه یک روضهٔ مصور شد شیهه‌ای دور، شیونی نزدیک اسبِ تنها به سر دوید، آمد رنگ‌ها روی بوم اشک شدند تا غروب دهم پدید آمد این تو بودی غرورِ نقاشان! که رسیدی عطش عطش لب آب ثبت کردی شبیه معجزه‌ای گریه‌های رقیه را در قاب صحنه روشن شبیه روز ولی پشتِ آن عصر، قرن‌ها شب بود چشم در چشم بی‌سواریِ اسب آن غمِ ایستاده زینب بود تابلو آیه بود و آیینه فاش می‌کرد راز دیدن را ترجمانی پر از دقایق داشت رنجِ از یار دل بریدن را #فاطمه_عارف‌نژاد #عصر_عاشورا | #محمود_فرشچیان @fatemeh_arefnejad
حیفم آمد این سروده‌ی خانم عارف نژاد را بازنشر نکنم. خدای رئوف بر توفیقات ایشان بیفزاید.

۱۳:۳۶

thumbnail
نور در نور شدم، شمعی نمی‌بینم دگر منتشر گشتم بر این دنیا، به عالم زر شدم

۹:۵۵

بازارسال شده از اشعار منتخب
#شعر #غزل #ظهور #جمعه #فارس_الحجاز
یا فارس الحجاز، ادرکنا
ثانیه شمارِ ظهور...
گذشت جمعه و این‌بار هم نشد خبریبگو به فاطمه این شام هم نشد سحریاگر به دست دعایت جمال او آید
بخوان برای رهایی ما تو مختصری
بخوان، قسم به دو پهلوی آسمان خدا
که چشمه‌سار بجوشد ز اشک چشم پری
بریده باد نفس‌های دشمنان خداشکسته باد قفس‌های ظالمان زَریقسم به کل قسم‌های خورده در قرآن
رسان جمال و کمالِ محمد قمری
اگر چه مانده تنم در زمینِ تو زندهولیک بر تنِ این دل نمانده زنده سَریبگیر قلبِ مرا و بده به ما یاراپناهِ آخرِ این مردمان به یک نظریامام حل کند این مشکلاتِ بی‌همتاخدا کند که به ساعت رسد از او اثریجمعه شب، ۲۵ آذر ۱۴۰۱
عضویت در کانال اشعار منتخبble.ir/join/MjRlMmJkZj

۲۰:۳۱

امام.mp3

۰۲:۵۲-۳.۴۱ مگابایت
همینطوری گفتم تستی بکنم!!! البته هوش مصنوعیه دیگه. یه جاهایی سوتی هم می‌دهد...
گُمان به موعِدُ و رَسْمَتْ حضورِ مبهم شدزمان به مَسْنَدِ عِشقَتْ اسیرِ هر شر شد
تمامِ کوه‌ها و پَسْتی و بلندی هاز دوریِ گُلِ رویَتْ مَصافِ مَرمَر شد
گَوَن به موی سفیدم دوا و سَر کَل شدبه چَشْمْ ، خارِ مُغیلان، حَریرِ اَحْمَر شد
نشد اگر چه که مردم سراب ها بینندکه چَشْمِ کعبه‌ی جانان ز دوریَتْ تَرْ شد
اِمام، مامِ جهانی، که نه، تو بابِ جهانکه نه، تمام ِ جهانی، بیا که باور شد
اگر چه گُرْزِ گرانِ عدوستْ بَر حنجروَلیکْ قُدْرَتِ ایمانْ به گُرْزْ سَرْوَرْ شد
شاعر: سیدمحمد امامی‌رضویآهنگساز و خواننده: هوش مصنوعی suno.com
لینک شعر:https://ble.ir/the_divan/-2553869713011454162/1725034896501عضویت کانال دیوان:ble.ir/join/H2PVXVgmhY

۱۱:۲۵

بازارسال شده از اشعار منتخب
thumbnail
شب ۱ ربیع ۱۴۰۰ شمسی، گیوی عُلیاحلول #ربیع مبارک، چشم‌تان روشن#غزل #آیینی
چون خبر آمد ربیع آمد بَرَمرفتم از هر سو، سوی آن دلبرم
با خبر بودم، خبرهایی دگرآمد از هر سو، سوی مغز سَرَم
سَر به سَر دارم بر آن یارِ قدیمچون رِسم بر روی پاکش پَرپَرم
شعله‌ی آتش فروزد چشم اوبر گریبانِ سفید و اخترم
بُرد بالاتر مرا از این مکانشب به شب، منزل به منزل سَروَرَم
چون رساندم تا به قاب قوس‌هابُرد بالاتر مرا در باورم!
ای زمان، هو هو زنم هو هو زنمای مکان من در دلم هو پَروَرَم
ای زمین می‌بوسمت چون مست‌هاآسمان‌های جهان را بِسپَرَم
ای درختان ای گیاهان برگ‌هاجانمازِ پهن‌تان را همسَرَم
با شما در گفتگوهای بلندوقت تسبیح و نیایش رَهْوَرم
ای امام از این زمین تا آسماندست من گیر و بِبَر تا خاورم
- تصویر اثر معراج از حسن روح‌الامین

۲:۱۸

بازارسال شده از امین
thumbnail
undefined نماهنگ | فردوسیِ حکیم
undefined حکمت الهی فردوسی و شاهنامه در بیانات رهبر انقلاب
undefined فردوسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است. به یک آدم داستانسرا، اگر صرفاً داستانسرا و حماسه‌سرا باشد، حکیم نمیگویند. این ‌‌«حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. ۱۳۹۰/۵/۲۴
undefined انتشار به مناسبت ۲۷ شهریور، روز شعر و ادب فارسی
undefined «امین»؛ شعر و ادب فارسی به روایت حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ایundefined ایتا | بله | روبیکا | سروش پلاس | اینستاگرام | ایکس
undefined@khamenei_poems

۱۳:۳۰

بازارسال شده از آهنگ‌های کافه‌هَزار
thumbnail
نذر فرهنگی هزینه نشر آلبوم «صبر جمیل»
بسم الله الرحمن الرحیم
به فضل خدا، آلبوم صبر جمیل برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین و جبهه‌ی مقاومت تهیه شده است. شامل ۹ ترک است. یک قطعه‌ی آوازی با شعری از خانم عارف‌نژاد و چندین قطعه‌ی ضربی در دستگاه چهارگاه و یک قطعه‌ی بین‌المللی با نام «صُمود». ان‌شاءالله قصد داریم این آلبوم موسیقی را در همه‌ی سایت‌های مطرح داخلی و خارجی منتشر کنیم. در این مسیر نورانی با ما همراه شوید.
۳۱,۳۰۰,۰۰۰ ریال
از ۹۳,۹۰۰,۰۰۰ ریال
۳۳%
تامین شده
مهلت تمام شد
جزئیات

۱۰:۴۹

دیوان
جمع‌سپاری مالی
سلاماً سلاما. این مربوط به بنده است و هزینه‌اش به حساب اینجانب (سیدمحمد امامی‌رضوی) خواهد آمد. اگر نذر فرهنگی دارید بسم الله الرحمن الرحیم. دعا بفرمایید...

۱۴:۰۶