ظرفیتهای تاریخ شفاهی زنان انقلاببخش دوم
2. معرفی الگو: زندگی گروهی از زنان، قابلیت معرفی به عنوان مصادیق الگوی زن تراز انقلاب اسلامی را دارد. افرادی که در هر سه ساحت فردی، خانوادگی و اجتماعی تجربه زیسته شان با معیارهای زن تراز انقلاب منطبق است. مزیت اصلی ما در این قسمت تکثر و تنوع الگوهاست.
3. تکمیل تاریخ: وقایعی که توسط زنان شکل گرفته اند، مثل قیام 17 دی 1356 در مشهد، و نیز نهادهایی که توسط زنان به وجود آمده است، مانند کاروان حضرت زینب در اندیمشک (که توسط مادر شهید علم الهدی راه اندازی شده است)، مکتب الرقیه در مشهد و... بخشی از تاریخ انقلاب ما است؛ با توجه به اینکه راوی این موارد زنان هستند و عموما احساسات، جزئیات، و... در روایتهای زنان، بیشتر بروز و ظهور دارد، به تکمیل تاریخ و فرهنگ انقلاب اسلامی کمک میکند.4. حل مسئله: روایت زندگی گروهی از زنان فعال در این تاریخ، ممکن است نه مصداق الگوی تراز زن انقلاب اسلامی باشد و نه در جهت رفع چالشهای جمهوری اسلامی کمک کند، بلکه پرداختن به آنها با توجه به مسائل موجود در جامعه قابل توجیه باشد.
#آموزشی (3)#تاریخ_شفاهی_زنان_انقلاب
@tsh_zanan
2. معرفی الگو: زندگی گروهی از زنان، قابلیت معرفی به عنوان مصادیق الگوی زن تراز انقلاب اسلامی را دارد. افرادی که در هر سه ساحت فردی، خانوادگی و اجتماعی تجربه زیسته شان با معیارهای زن تراز انقلاب منطبق است. مزیت اصلی ما در این قسمت تکثر و تنوع الگوهاست.
3. تکمیل تاریخ: وقایعی که توسط زنان شکل گرفته اند، مثل قیام 17 دی 1356 در مشهد، و نیز نهادهایی که توسط زنان به وجود آمده است، مانند کاروان حضرت زینب در اندیمشک (که توسط مادر شهید علم الهدی راه اندازی شده است)، مکتب الرقیه در مشهد و... بخشی از تاریخ انقلاب ما است؛ با توجه به اینکه راوی این موارد زنان هستند و عموما احساسات، جزئیات، و... در روایتهای زنان، بیشتر بروز و ظهور دارد، به تکمیل تاریخ و فرهنگ انقلاب اسلامی کمک میکند.4. حل مسئله: روایت زندگی گروهی از زنان فعال در این تاریخ، ممکن است نه مصداق الگوی تراز زن انقلاب اسلامی باشد و نه در جهت رفع چالشهای جمهوری اسلامی کمک کند، بلکه پرداختن به آنها با توجه به مسائل موجود در جامعه قابل توجیه باشد.
#آموزشی (3)#تاریخ_شفاهی_زنان_انقلاب
@tsh_zanan
۱۲:۱۵
۱۷:۴۶
نقد و بررسی کتاب «من ملاله هستم»
کتاب «من ملاله هستم» داستان زندگی دختری است که نسبت به برخورد طالبان در مورد منع دختران از تحصیل معترض است و به واسطه ارتباطات پدرش، با رسانه ها مرتبط می شود و در قالب بیان سختیهای حضور داعش در محل زندگی اش (سوات) اعتراضش را بیان میکند. در یکی از روزهایی که از مدرسه برمیگردد در ماشین مدرسه مورد حمله طالبان قرار میگیرد و سمت چپ صورتش محل اصابت گلوله. برای درمان دو-سه روزی در پاکستان می ماند و بعد توسط هواپیمای شخصی اماراتی به بیرمنگام انگلیس منتقل می شود و تا پایان کتاب در انگلیس است.
نکاتی در مورد کتاب:1. کتاب تلاش میکند نشان بدهد ملاله دغدغه زیادی برای باسواد شدن دختران داشته است، اما خاطره یا تصویر زیادی از این موضوع روایت نمی کند، بیشتر حالات و ناراحتیهایش بیان میشود.
2. آنچه در این کتاب به تصویر کشیده می شود نمایشی است از مقابله اسلام سکولار با اسلام طالبان، وجه دیگری از اسلام دیده نمی شود و ملاله برای اسلام سکولار مبارزه میکند؛ اسلامی که خدایش قرار است فقط مراقب او و خانه و محله اش باشد و درس خواندن دخترها را تشویق میکند.
3. مایه های فمینیستی در کتاب به شدت دیده میشود؛ برابری و عدالت جنسیتی و مقابل هم قرار دادن دختران و پسران؛ در جامعه ای که پسران هم امنیت ندارند، او دخترانگی را پررنگ میکند و برای حق تحصیل آنها اعتراض میکند.
4. بزرگ شدن بیش از حد ملاله در رسانه ها، با وجود اینکه دختران و پسران دیگری هم هستند که بخاطر تحصیل مورد حمله قرار گرفتند و تصویر غلوآمیزی که ملاله از غرب و افرادی چون اوباما و کلینتون نشان میدهد، به اضافه تفکرات سکولار (مانند عدم علاقه به حجاب کامل و...) باعث شده است برخی این موضوع را اتفاقی ندانند. حتی در کتاب هم چندین بار به این موضوع اشاره شده است که مردم پاکستان نگاه مثبتی به این موضوع نداشتند و حمله به ملاله را امری ساختگی می دانند، اما نویسنده سعی نمی کند پاسخی به این تصور بدهد.میتوان گفت ملاله، نماینده همان اسلامی است که غرب و آمریکا با نمایش طالبان، به دنبال گسترش آن است. در مواجهه بین اسلام طالبانی (با عمامه های مشکی و ریش بلند، آدم کش، خشن، بی رحم و بی منطق است) و اسلام سکولار ( که مهربان و صلح طلب است و عاشق باراک اوباما، کلینتون و آنجولیا جولی است و خدایش به امور شخصی محدود شده) دومی برای دنیا دوست داشتنی تر است. و بنظر می رسد واقعیتهایی وجود دارد که توصیفات و قلم فرسایی نویسنده کتاب نمی تواند شک و تردیدها نسبت به این واقعیتها را از بین ببرد؛ واکنش سریع رسانه ها، کشورهای خارجی و خصوصا انگلیس نسبت به جراحت ملاله و تلاش برای انتقال او به انگلیس.مدونا برای او ترانه تقدیم میکند و آنجلیا جولی پیام میدهد، اینها در حالیست که دختران و پسران زیادی در مدرسه و در راه تحصیل توسط طالبان و حتی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته میشدند و صدایی از کسی بلند نشد. در واقع به نفع انها بود که در راه احقاق «حقوق بشر» شخصیتی را بزرگ کنند که به آنها علاقه دارد و شبیه آنها فکر میکند و غرب او را مقهور خود کرده است.ممکن است حمله طالبان به او ساختگی نباشد، اما این حمله و شخصیت ملاله، مهملی بود برای غرب و آمریکا تا با استفاده از او، آنچه خودشان می خواهند را به جهان نشان بدهند.آنچه این فرضیه را تایید میکند این است که «ملاله» دختریست که تحت تاثیر شخصیت پدرش قرار دارد و پدر او نیز زمینه هایی از تفکر اسلام سکولار را با خود دارد؛ «قرآن پیامهای الهی است که تو می تونی آزادانه تفسیرش کنی»/ «من به هر سازمانی که برای صلح تلاش کنه ملحق میشم» پدر و دوستانش با صدای آمریکا و بی بی سی مصاحبه میکردند
5. در این کتاب می توان تا حدی زمینه های شکل گیری فمینیسم اسلامی را مشاهده کرد.
#نقد_کتاب#من_ملاله_هستم#فمینیسم_اسلامی#اسلام_سکولار
@tsh_zanan
کتاب «من ملاله هستم» داستان زندگی دختری است که نسبت به برخورد طالبان در مورد منع دختران از تحصیل معترض است و به واسطه ارتباطات پدرش، با رسانه ها مرتبط می شود و در قالب بیان سختیهای حضور داعش در محل زندگی اش (سوات) اعتراضش را بیان میکند. در یکی از روزهایی که از مدرسه برمیگردد در ماشین مدرسه مورد حمله طالبان قرار میگیرد و سمت چپ صورتش محل اصابت گلوله. برای درمان دو-سه روزی در پاکستان می ماند و بعد توسط هواپیمای شخصی اماراتی به بیرمنگام انگلیس منتقل می شود و تا پایان کتاب در انگلیس است.
نکاتی در مورد کتاب:1. کتاب تلاش میکند نشان بدهد ملاله دغدغه زیادی برای باسواد شدن دختران داشته است، اما خاطره یا تصویر زیادی از این موضوع روایت نمی کند، بیشتر حالات و ناراحتیهایش بیان میشود.
2. آنچه در این کتاب به تصویر کشیده می شود نمایشی است از مقابله اسلام سکولار با اسلام طالبان، وجه دیگری از اسلام دیده نمی شود و ملاله برای اسلام سکولار مبارزه میکند؛ اسلامی که خدایش قرار است فقط مراقب او و خانه و محله اش باشد و درس خواندن دخترها را تشویق میکند.
3. مایه های فمینیستی در کتاب به شدت دیده میشود؛ برابری و عدالت جنسیتی و مقابل هم قرار دادن دختران و پسران؛ در جامعه ای که پسران هم امنیت ندارند، او دخترانگی را پررنگ میکند و برای حق تحصیل آنها اعتراض میکند.
4. بزرگ شدن بیش از حد ملاله در رسانه ها، با وجود اینکه دختران و پسران دیگری هم هستند که بخاطر تحصیل مورد حمله قرار گرفتند و تصویر غلوآمیزی که ملاله از غرب و افرادی چون اوباما و کلینتون نشان میدهد، به اضافه تفکرات سکولار (مانند عدم علاقه به حجاب کامل و...) باعث شده است برخی این موضوع را اتفاقی ندانند. حتی در کتاب هم چندین بار به این موضوع اشاره شده است که مردم پاکستان نگاه مثبتی به این موضوع نداشتند و حمله به ملاله را امری ساختگی می دانند، اما نویسنده سعی نمی کند پاسخی به این تصور بدهد.میتوان گفت ملاله، نماینده همان اسلامی است که غرب و آمریکا با نمایش طالبان، به دنبال گسترش آن است. در مواجهه بین اسلام طالبانی (با عمامه های مشکی و ریش بلند، آدم کش، خشن، بی رحم و بی منطق است) و اسلام سکولار ( که مهربان و صلح طلب است و عاشق باراک اوباما، کلینتون و آنجولیا جولی است و خدایش به امور شخصی محدود شده) دومی برای دنیا دوست داشتنی تر است. و بنظر می رسد واقعیتهایی وجود دارد که توصیفات و قلم فرسایی نویسنده کتاب نمی تواند شک و تردیدها نسبت به این واقعیتها را از بین ببرد؛ واکنش سریع رسانه ها، کشورهای خارجی و خصوصا انگلیس نسبت به جراحت ملاله و تلاش برای انتقال او به انگلیس.مدونا برای او ترانه تقدیم میکند و آنجلیا جولی پیام میدهد، اینها در حالیست که دختران و پسران زیادی در مدرسه و در راه تحصیل توسط طالبان و حتی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته میشدند و صدایی از کسی بلند نشد. در واقع به نفع انها بود که در راه احقاق «حقوق بشر» شخصیتی را بزرگ کنند که به آنها علاقه دارد و شبیه آنها فکر میکند و غرب او را مقهور خود کرده است.ممکن است حمله طالبان به او ساختگی نباشد، اما این حمله و شخصیت ملاله، مهملی بود برای غرب و آمریکا تا با استفاده از او، آنچه خودشان می خواهند را به جهان نشان بدهند.آنچه این فرضیه را تایید میکند این است که «ملاله» دختریست که تحت تاثیر شخصیت پدرش قرار دارد و پدر او نیز زمینه هایی از تفکر اسلام سکولار را با خود دارد؛ «قرآن پیامهای الهی است که تو می تونی آزادانه تفسیرش کنی»/ «من به هر سازمانی که برای صلح تلاش کنه ملحق میشم» پدر و دوستانش با صدای آمریکا و بی بی سی مصاحبه میکردند
5. در این کتاب می توان تا حدی زمینه های شکل گیری فمینیسم اسلامی را مشاهده کرد.
#نقد_کتاب#من_ملاله_هستم#فمینیسم_اسلامی#اسلام_سکولار
@tsh_zanan
۱۷:۵۰
بازارسال شده از
۱۸:۱۱
گفتگوی کرونایی «ایام» با راوی کتاب «خانم مربی»حسینیهای که به جنگ با کرونا رفته است
به گزارش «ایام»، خانم سعیده صدیقزاده از مربیان پرورشی مشهدی است. کتاب خاطرات وی با عنوان «خانم مربی» به مسائل تربیتی و آموزشی نسل های بعد از انقلاب پرداخته و جایگاه تربیت دینی، سبک زندگی خانوادگی صحیح وحفظ ارزش های انقلابی، را با روایتی شیرین از خاطرات شفاهی این مربی باسابقه پرورشی در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰، بررسی کرده است. اما این روزها و در شرایطی که ویروس کرونا شرایط جامعه را دستخوش تحولات جدی کرده، حسینیهای که خانواده صدیقزاده با وصیت مادر از سال ۷۸ بر پا کردند، با کمک کسانی که تحت پوشش دارند، به مقابله با حواشی اقتصادی و اجتماعی ناشی از کرونا پرداخته است.
لینک متن کامل این گفتگو: https://ayyam.ir/1399/01/27/حسینیهای-که-به-جنگ-با-کرونا-رفته-است/
#جهاد#پشتیبانی_جنگ#کرونا#تاریخ_شفاهی_کرونا
@tsh_zanan
به گزارش «ایام»، خانم سعیده صدیقزاده از مربیان پرورشی مشهدی است. کتاب خاطرات وی با عنوان «خانم مربی» به مسائل تربیتی و آموزشی نسل های بعد از انقلاب پرداخته و جایگاه تربیت دینی، سبک زندگی خانوادگی صحیح وحفظ ارزش های انقلابی، را با روایتی شیرین از خاطرات شفاهی این مربی باسابقه پرورشی در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰، بررسی کرده است. اما این روزها و در شرایطی که ویروس کرونا شرایط جامعه را دستخوش تحولات جدی کرده، حسینیهای که خانواده صدیقزاده با وصیت مادر از سال ۷۸ بر پا کردند، با کمک کسانی که تحت پوشش دارند، به مقابله با حواشی اقتصادی و اجتماعی ناشی از کرونا پرداخته است.
لینک متن کامل این گفتگو: https://ayyam.ir/1399/01/27/حسینیهای-که-به-جنگ-با-کرونا-رفته-است/
#جهاد#پشتیبانی_جنگ#کرونا#تاریخ_شفاهی_کرونا
@tsh_zanan
۱۸:۵۹
بازارسال شده از ایام
۱۷:۰۴
بازارسال شده از انتشارات راه یار
۱۹:۴۳
۱۷:۳۷
تبیین چارچوب نظری انقلاب اسلامی در موضوع زن
ادعا این است که زن، به عنوان یک انسان، دارای دو لایه فطرت و طبیعت است که با عمل ارادی و در موقعیت میتواند از ظرفیت طبیعت برای حرکت به سمت کششهای متعالی استفاده کند. او نیز مخاطب خداوند در آیه « قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا» است که باید برای برپایی توحید و نفی طاغوت قیام کند. ساحتهای قیام زن، به عنوان یک انسان، بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی است. اساس نظریه انقلاب اسلامی در بحث انسان شناسی و به خصوص زن تراز انقلاب اسلامی، امکان و بلکه ضرورت قیام در هر سه ساحت است.زن تراز انقلاب اسلامی زنی است که نشان داده است میتوان «زن بود، عفیف بود، محجّبه و شریف بود، و در عین حال، در متن و مرکز بود. می توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصه ی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازی های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد و شهادت و مقاومت درآمیختند و مردانه ترین میدانها را با شجاعت و اخلاص و فداکاری خود فتح کردند.»
توضیح این ادعا در ادامه...
#چارچوب_نظری#زن_در_اندیشه_انقلاب_اسلامی
@tsh_zanan
ادعا این است که زن، به عنوان یک انسان، دارای دو لایه فطرت و طبیعت است که با عمل ارادی و در موقعیت میتواند از ظرفیت طبیعت برای حرکت به سمت کششهای متعالی استفاده کند. او نیز مخاطب خداوند در آیه « قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا» است که باید برای برپایی توحید و نفی طاغوت قیام کند. ساحتهای قیام زن، به عنوان یک انسان، بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی است. اساس نظریه انقلاب اسلامی در بحث انسان شناسی و به خصوص زن تراز انقلاب اسلامی، امکان و بلکه ضرورت قیام در هر سه ساحت است.زن تراز انقلاب اسلامی زنی است که نشان داده است میتوان «زن بود، عفیف بود، محجّبه و شریف بود، و در عین حال، در متن و مرکز بود. می توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصه ی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازی های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد و شهادت و مقاومت درآمیختند و مردانه ترین میدانها را با شجاعت و اخلاص و فداکاری خود فتح کردند.»
توضیح این ادعا در ادامه...
#چارچوب_نظری#زن_در_اندیشه_انقلاب_اسلامی
@tsh_zanan
۲۱:۳۳
#عیدانه به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی(ع)
#از_افطار_تا_افطار آثار عرضه شده در سایت عماریار را رایگان تماشا کنید.Ammaryar.ir
از ساعت ۲۰:۳۰ جمعه تا ۲۰:۳۰ شنبه همزمان با شب میلاد #کریم_اهل_بیت (ع)
مستند زنانی با گوشواره های باروتی، مستند بانو، شیار 143، دلبری و... در این طرح هستند
#با_خانواده_فیلم_ببینید.
@Ammaryar_ir
@tsh_zanan
#از_افطار_تا_افطار آثار عرضه شده در سایت عماریار را رایگان تماشا کنید.Ammaryar.ir
از ساعت ۲۰:۳۰ جمعه تا ۲۰:۳۰ شنبه همزمان با شب میلاد #کریم_اهل_بیت (ع)
مستند زنانی با گوشواره های باروتی، مستند بانو، شیار 143، دلبری و... در این طرح هستند
#با_خانواده_فیلم_ببینید.
@Ammaryar_ir
@tsh_zanan
۲۱:۴۷
تبیین چارچوب نظری انقلاب اسلامی در موضوع زن (1)
مقدمات ورود به بحث:
*انسان مسئول: در نگاه انسانشناسی اسلامی و مشخصاً در نگاه انقلاب اسلامی، چون خدا، مبداء و معاد مطرح است؛ اولین نکته مسئولیت انسان است. مسئول بودن انسان، بحث بسیار مهمی است. وارد مباحث زن در اجتماع یا انسان در اجتماع میشویم باز هم بحث مسئولیت پررنگ است.وقتی میگوییم انسان مسئول است بهخاطر این است که در هستی ما خدایی وجود دارد و ما در قید آن خدا هستیم و در معاد هم به آن خدا برمیگردیم. این مبداء و معاد، مسئول بودن انسان را نشان میدهد.
قیام لله: این پرسش مطرح میشود که مسئولیت انسان در نگاه دینی چیست؟ دین موعظههای فراوانی دارد، اینهمه باید و نباید، حلال و حرام، واجب و مستحب؛ همه اینها مسئولیتهایی را به گردن ما بار میکند. دین به ما تکلیف میدهد. اگر بخواهیم همه موعظههای دین را در یک عبارت جمع کنیم آن عبارت چیست؟ خداوند در آیة 46 سوره سباء میفرماید: «قُل اِنَّما أَعظُکم بِواحِدَه اَن تَقومُوا لِلّه مَثنی و فُرادی». اندیشه توحیدی امام خميني هم از این آیه نشأت گرفته است. وقتی قائل به توحید هستم، پس دیگر غیر از خدا را نباید تاب بیاورم. هر حاکمیت غیرخدایی را، باید کنار بزنم. باید علیه هر غیر خدایی، قیام کنم. این قیام لله است.قیام لله یعنی قیام برای استقرار حاکمیت الله در مملکت وجود خودم، در نفسم، در جامعه ام و در کل دنیا؛ قیام لله یعنی توحیدی کردن زمین.
اصلاح يعني چه؟ «أنِ اعبُدوا الله و اَجتَنِبوا الطاغُوت» هدف این است که تا جایی که میتوانید قیام کنید تا عبودیت خدا محقق شده و دین خدا حاکم شود. از آن طرف به میزانی که میتوانید از طاغوت اجتناب کنید.
قیام در تمام ابعاد: حالا این پرسش مطرح میشود که قیام لله چه زمانی باید اتفاق بیفتد. این آیه هیچ محدودیت زمانی ندارد. در هر زمانی باید قیام کرد. این آیه، یک آیه همیشگی و یک دستورالعمل دائمی برای انسان است. در هر زمانی، در حال قیام باش! عرصههای قیام کجا است؟ قیام نظامی بکنیم؟! قیام سیاسی بکنیم؟! شورش اجتماعی بکنیم؟! این آیه، کاملاً بیقید مطرح میشود. قیام باید در همه زمانها و همه عرصهها (چه عرصه فردی، چه عرصه اجتماعی و چه خانوادگی) انجام شود؛ هر حرکتی، حتی روشنکردن یک شمع در تاریکی، به اندازه خودش مقداری از تاریکی را نفی میکند. شما در یک خانه تاریک، شمعی روشن کنید. این شمع، همه خانه را تا حدی که از آن تاریکی مطلق کاسته شود، روشن میکند
در اندیشه انقلاب اسلامی، یک نگاه جامع به مبحث زن؛ هم در ساحت فردی، هم در ساحت خانوادگی و هم در ساحت اجتماعی، وجود دارد. برای فهم بهتر، هرکدام از این ساحتها را جداگانه بررسی میکنیم.
ادامه دارد....
رقیه فاضل
#چارچوب_نظری#زن_در_اندیشه_انقلاب_اسلامی
@tsh_zanan
مقدمات ورود به بحث:
*انسان مسئول: در نگاه انسانشناسی اسلامی و مشخصاً در نگاه انقلاب اسلامی، چون خدا، مبداء و معاد مطرح است؛ اولین نکته مسئولیت انسان است. مسئول بودن انسان، بحث بسیار مهمی است. وارد مباحث زن در اجتماع یا انسان در اجتماع میشویم باز هم بحث مسئولیت پررنگ است.وقتی میگوییم انسان مسئول است بهخاطر این است که در هستی ما خدایی وجود دارد و ما در قید آن خدا هستیم و در معاد هم به آن خدا برمیگردیم. این مبداء و معاد، مسئول بودن انسان را نشان میدهد.
قیام لله: این پرسش مطرح میشود که مسئولیت انسان در نگاه دینی چیست؟ دین موعظههای فراوانی دارد، اینهمه باید و نباید، حلال و حرام، واجب و مستحب؛ همه اینها مسئولیتهایی را به گردن ما بار میکند. دین به ما تکلیف میدهد. اگر بخواهیم همه موعظههای دین را در یک عبارت جمع کنیم آن عبارت چیست؟ خداوند در آیة 46 سوره سباء میفرماید: «قُل اِنَّما أَعظُکم بِواحِدَه اَن تَقومُوا لِلّه مَثنی و فُرادی». اندیشه توحیدی امام خميني هم از این آیه نشأت گرفته است. وقتی قائل به توحید هستم، پس دیگر غیر از خدا را نباید تاب بیاورم. هر حاکمیت غیرخدایی را، باید کنار بزنم. باید علیه هر غیر خدایی، قیام کنم. این قیام لله است.قیام لله یعنی قیام برای استقرار حاکمیت الله در مملکت وجود خودم، در نفسم، در جامعه ام و در کل دنیا؛ قیام لله یعنی توحیدی کردن زمین.
اصلاح يعني چه؟ «أنِ اعبُدوا الله و اَجتَنِبوا الطاغُوت» هدف این است که تا جایی که میتوانید قیام کنید تا عبودیت خدا محقق شده و دین خدا حاکم شود. از آن طرف به میزانی که میتوانید از طاغوت اجتناب کنید.
قیام در تمام ابعاد: حالا این پرسش مطرح میشود که قیام لله چه زمانی باید اتفاق بیفتد. این آیه هیچ محدودیت زمانی ندارد. در هر زمانی باید قیام کرد. این آیه، یک آیه همیشگی و یک دستورالعمل دائمی برای انسان است. در هر زمانی، در حال قیام باش! عرصههای قیام کجا است؟ قیام نظامی بکنیم؟! قیام سیاسی بکنیم؟! شورش اجتماعی بکنیم؟! این آیه، کاملاً بیقید مطرح میشود. قیام باید در همه زمانها و همه عرصهها (چه عرصه فردی، چه عرصه اجتماعی و چه خانوادگی) انجام شود؛ هر حرکتی، حتی روشنکردن یک شمع در تاریکی، به اندازه خودش مقداری از تاریکی را نفی میکند. شما در یک خانه تاریک، شمعی روشن کنید. این شمع، همه خانه را تا حدی که از آن تاریکی مطلق کاسته شود، روشن میکند
در اندیشه انقلاب اسلامی، یک نگاه جامع به مبحث زن؛ هم در ساحت فردی، هم در ساحت خانوادگی و هم در ساحت اجتماعی، وجود دارد. برای فهم بهتر، هرکدام از این ساحتها را جداگانه بررسی میکنیم.
ادامه دارد....
رقیه فاضل
#چارچوب_نظری#زن_در_اندیشه_انقلاب_اسلامی
@tsh_zanan
۶:۵۵
بازارسال شده از انتشارات راه یار
۱۳:۵۱
بازارسال شده از هم بازی
۱۳:۰۴
بازارسال شده از حسینیه هنر
۵:۱۴
بازارسال شده از انتشارات راه یار
۱۸:۵۱
بازارسال شده از انتشارات راه یار
۱۰:۵۵
بازارسال شده از حسینیه هنر
۱۶:۱۴
کلاهی که رضاپهلوی بر سر مردان گذاشت
حکایت 21 تیر 1314، حکایت روزگاری است که رضاپهلوی میخواست سر مردها کلاه بگذارد.
تیر سال 1314 پوشیدن «کلاه شاپو» اجباری شد. مردم و علما، نسبت به تصویب این قانون که مقدمه «رفع حجاب از زنها» بود، عکس العمل نشان دادند و حتی کار به جایی رسید که آیت الله قمی در مشهد بعد از شروع کلاس درس به طلبه ها گفت «امروز اسلام فدایی میخواهد» و برای رساندن صدای اعتراضش به شاه و دیدار با او راهی تهران شد. وقتی رضاشاه از ماجرا باخبر شد دستور حصر او در شاه عبدالعظیم را صادر کرد و نه اجازه داد به تهران برود و نه به مشهد برگردد. مردم مشهد و حتی روستاهای اطراف بعد از شنیدن این خبر به دعوت علما، در مسجد گوهرشاد جمع شدند و دست به تحصن زدند. خواسته شان این بود که هم آیت الله قمی باید برگردد و هم دستور استفاده از کلاه شاپو لغو شود. اداره نظمیه بعد از شنیدن این خبر میخواست کاری کند که دیگر کسی فکر اعتراض به سرش نزند، به همین خاطر به نظمیه مشهد دستور داد که با استفاده از غفلت متحصنین، آنها را بدون معطلی دستگیر کنند. تلاش مامورهای نظمیه برای اجرای دستور، بی نتیجه بود و همین باعث شد دستور شلیک صادر شود.
هنوز خورشید بیست و یکمین روز تیر ماه سال 1314 طلوع نکرده بود که حرم بوی خون گرفت، صدها نفر از مردم مشهد در مسجد گوهرشاد کشته شدند، سربازها جنازه ها را که طبق بعضی روایتها تعدادشان از هزار نفر بیشتر میشد- با کامیون به گورهای دسته جمعی بردند و بدون غسل و کفن، دفن کردند.
روز بعد از واقعه، یکی یکی علمای مشهد دستگیر شدند، بعضی هم به شهرهای دیگر تبعید شدند. رضا شاه برای اینکه بتواند مشهد را بیشتر تحت کنترل بگیرد، روسای اداره های مختلف و متولیان آستان قدس را تغییر داد، اسدی، نایب التولیه آستان قدس هم بعد از محاکمه صحرایی، در آذر ماه اعدام شد. خفقانی که بخاطر این حرکت به وجود آمده بود به حدی بود که نمیگذاشت مردم برای کشته هایشان عزاداری کنند. این حجم از کشتار و مصیبت که سزای اعتراض به پوشش اجباری «کلاه شاپو» بود، زهر چشم خوبی از مردم گرفت. حکومت توانسته بود سر مردها کلاه بگذارد، حالا نوبت زنها بود...
بخشی از کتاب #روز_آزادی_زن
#جنایت_پهلوی#کشتار_گوهرشاد
@tsh_zanan
حکایت 21 تیر 1314، حکایت روزگاری است که رضاپهلوی میخواست سر مردها کلاه بگذارد.
تیر سال 1314 پوشیدن «کلاه شاپو» اجباری شد. مردم و علما، نسبت به تصویب این قانون که مقدمه «رفع حجاب از زنها» بود، عکس العمل نشان دادند و حتی کار به جایی رسید که آیت الله قمی در مشهد بعد از شروع کلاس درس به طلبه ها گفت «امروز اسلام فدایی میخواهد» و برای رساندن صدای اعتراضش به شاه و دیدار با او راهی تهران شد. وقتی رضاشاه از ماجرا باخبر شد دستور حصر او در شاه عبدالعظیم را صادر کرد و نه اجازه داد به تهران برود و نه به مشهد برگردد. مردم مشهد و حتی روستاهای اطراف بعد از شنیدن این خبر به دعوت علما، در مسجد گوهرشاد جمع شدند و دست به تحصن زدند. خواسته شان این بود که هم آیت الله قمی باید برگردد و هم دستور استفاده از کلاه شاپو لغو شود. اداره نظمیه بعد از شنیدن این خبر میخواست کاری کند که دیگر کسی فکر اعتراض به سرش نزند، به همین خاطر به نظمیه مشهد دستور داد که با استفاده از غفلت متحصنین، آنها را بدون معطلی دستگیر کنند. تلاش مامورهای نظمیه برای اجرای دستور، بی نتیجه بود و همین باعث شد دستور شلیک صادر شود.
هنوز خورشید بیست و یکمین روز تیر ماه سال 1314 طلوع نکرده بود که حرم بوی خون گرفت، صدها نفر از مردم مشهد در مسجد گوهرشاد کشته شدند، سربازها جنازه ها را که طبق بعضی روایتها تعدادشان از هزار نفر بیشتر میشد- با کامیون به گورهای دسته جمعی بردند و بدون غسل و کفن، دفن کردند.
روز بعد از واقعه، یکی یکی علمای مشهد دستگیر شدند، بعضی هم به شهرهای دیگر تبعید شدند. رضا شاه برای اینکه بتواند مشهد را بیشتر تحت کنترل بگیرد، روسای اداره های مختلف و متولیان آستان قدس را تغییر داد، اسدی، نایب التولیه آستان قدس هم بعد از محاکمه صحرایی، در آذر ماه اعدام شد. خفقانی که بخاطر این حرکت به وجود آمده بود به حدی بود که نمیگذاشت مردم برای کشته هایشان عزاداری کنند. این حجم از کشتار و مصیبت که سزای اعتراض به پوشش اجباری «کلاه شاپو» بود، زهر چشم خوبی از مردم گرفت. حکومت توانسته بود سر مردها کلاه بگذارد، حالا نوبت زنها بود...
بخشی از کتاب #روز_آزادی_زن
#جنایت_پهلوی#کشتار_گوهرشاد
@tsh_zanan
۷:۲۸
بازارسال شده از انتشارات راه یار
۰:۲۱
بازارسال شده از انتشارات راه یار
️چرخهای خیاطی به جای تنورهای نانوایی| به رنگ دهه شصت
مهناز کوشکی:
دود سیاهرنگ، نشان از پاتوق زنانه داشت. مسیر دود را دنبال کردم و به کوچههای روستای صَدخَرو رسیدم. صدای سلاموصلوات گوشهایم را نوازش داد. درِ پاتوق زنان #صدخرو باز بود. از گوشۀ در نگاهی به داخل انداختم. دودی که ما را تا آنجا رسانده بود، آتش تنور بود. خیرالنساء چادر به کمر بسته، زوالههای خمیر را یکی پس از دیگری به تنور میزد. به دنبال صدای خنده، نگاهم به آن طرف حیاط چرخید. رشتههای آش، از روی بند آویزان بود. از لابه لای سفیدی رشتهها، زردی سیب به چشمم خورد. دیگهای مسی با خوشحالی حاج عباس را صدا میزدند تا زودتر کُندهها را روشن کند. عجله داشتند نرمه قندها و سیبها را یکی کنند تا شیشههای مربا پر شود.بعداز اتمام کتاب #نان_سالهای_جنگ یاد پاتوق زنانه دهه نودی افتادم.
صدای تِقتِق، درون گوشم میچرخید. دنبال صدا را گرفتم و به پاتوق زنانه رسیدم. اینبار چشمانم پارچه دید. پارچهها یکی پس از دیگری تنش را، به سوزن چرخ خیاطی میسپرد. چرخ خیاطی خوشحال بود که بهخاطر #کرونا، از گوشۀ انباری به کارگاه خیاطی آمده. گردوخاک تَنَش را کنار زد و با لبخندی به استقبال پارچهها رفت. صدای خیاطباشی به گوش میرسید. باید خیاطی را به شاگردهای چرخ ندیدهاش یاد میداد. شاگردهای کمسنوسال اما با استعداد، زود یاد گرفتند که #ماسک بدوزند.
این روزها، فرزندان همان زنان دیروز پا به عرصه #جنگ گذاشتند. پاتوق زنان دهه نودی، همرنگ پاتوق زنان #دهه_شصتی شده. زنانی که موقعیتشناس و اولویتشناس هستند. به جای نانِ #سفره_جنگ، لباس رزم برای همشهریان خود دوختند. این بار هم غرب و شرق از این حماسه غافگیر شدند...
#سفارش_کتاب «نان سالهای جنگ»:basalam.com/raheyar
@Raheyarpub
مهناز کوشکی:
دود سیاهرنگ، نشان از پاتوق زنانه داشت. مسیر دود را دنبال کردم و به کوچههای روستای صَدخَرو رسیدم. صدای سلاموصلوات گوشهایم را نوازش داد. درِ پاتوق زنان #صدخرو باز بود. از گوشۀ در نگاهی به داخل انداختم. دودی که ما را تا آنجا رسانده بود، آتش تنور بود. خیرالنساء چادر به کمر بسته، زوالههای خمیر را یکی پس از دیگری به تنور میزد. به دنبال صدای خنده، نگاهم به آن طرف حیاط چرخید. رشتههای آش، از روی بند آویزان بود. از لابه لای سفیدی رشتهها، زردی سیب به چشمم خورد. دیگهای مسی با خوشحالی حاج عباس را صدا میزدند تا زودتر کُندهها را روشن کند. عجله داشتند نرمه قندها و سیبها را یکی کنند تا شیشههای مربا پر شود.بعداز اتمام کتاب #نان_سالهای_جنگ یاد پاتوق زنانه دهه نودی افتادم.
صدای تِقتِق، درون گوشم میچرخید. دنبال صدا را گرفتم و به پاتوق زنانه رسیدم. اینبار چشمانم پارچه دید. پارچهها یکی پس از دیگری تنش را، به سوزن چرخ خیاطی میسپرد. چرخ خیاطی خوشحال بود که بهخاطر #کرونا، از گوشۀ انباری به کارگاه خیاطی آمده. گردوخاک تَنَش را کنار زد و با لبخندی به استقبال پارچهها رفت. صدای خیاطباشی به گوش میرسید. باید خیاطی را به شاگردهای چرخ ندیدهاش یاد میداد. شاگردهای کمسنوسال اما با استعداد، زود یاد گرفتند که #ماسک بدوزند.
این روزها، فرزندان همان زنان دیروز پا به عرصه #جنگ گذاشتند. پاتوق زنان دهه نودی، همرنگ پاتوق زنان #دهه_شصتی شده. زنانی که موقعیتشناس و اولویتشناس هستند. به جای نانِ #سفره_جنگ، لباس رزم برای همشهریان خود دوختند. این بار هم غرب و شرق از این حماسه غافگیر شدند...
#سفارش_کتاب «نان سالهای جنگ»:basalam.com/raheyar
@Raheyarpub
۷:۴۹