تماشاگر در سینما اغلب از خود سلب اختیار میکند و سِحر فیلمساز در او اثر میکند. و بهتبعِ اشباح و تصاویر میخندد، گریه میکند، میترسد، عشق میورزد، احساس نفرت میکند، لذت جنسی به او دست میدهد و گاه دچار جنون میشود و راهی آسایشگاه روانی.و بدینطریق در نهایت به عالمی میرود که بیخودی برایش حاصل میشود. او دیگر خود نیست، بلکه مسخ در اشباح شده است و فیلمساز با ایجاد امواجی موهوم به هرجا که خواسته او را کشانده است. بینندۀ فیلمهای سینمایی جنایی یا اروتیک اغلب در جستوجوی نحوی غفلت از خود و استغراق در غیر است.
از این حیث فیلمساز با ساحت خیالی و وهمی و به تعبیر افلاطونی با ساحت شهوی و عصبی، یعنی ساحت غیرعقلانی وجود بشری و از نظرگاه دینی با ساحت دنیوی بشر سروکار دارد.او تماشاگر را در حالت تعلیق روانی نگاه میدارد و حیلههای روانی را بر ایشان اعمال میکند. از اینجا رابطۀ سینما با بیننده نوعی رابطۀ تسخیری است که در آن بیننده بر اثر کشش و جاذبهای مقاومتناپذیر مسحور میشود.البته این جاذبیت و کشش نه به کمالات انسانی بلکه به ضعفهای او برمیگردد.
#محمد_مددپور#سیروسلوک_در_سینما انتشارات برگ صفحه ٢٨.به انتخاب @Ab_o_Atash
@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۳:۰۳
1_21635661594.pdf
۳۰.۰۱ مگابایت
۱۴:۴۴
@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۷:۵۱
انقلاب اسلامی امروزه از هر روز، بیشتر به جهاد «تبیین» نیاز دارد. رهبر انقلاب، این جهاد را، واجب قطعی و فوری خوانده اند (سخنرانی 19/11/1400). اما ظواهر نشان می دهد که گویا این جهاد خیلی شکل نگرفته و یا به طور موثری اتفاق نیفتاده است. این جهاد اینقدر رقیق و ضعیف انجام شده که حتی صاحبان قلم (مانند محمد قوچانی) نیز تا جنگ فیزیکال نظامی علیه ایران شکل نگیرد، متوجه دوست و دشمن نمی شوند؛ چه رسد به مردم عادی که یا در انتخابات ها کمتر شرکت می کنند و یا در صورت مشارکت هم به جهاد تبیین کن ها رأی نمی دهند و جریان اصطلاحا انقلابی بیشتر انتخابات ها را به جریان غرب گرا واگذار می کند. جریانی که پس از شکست های دیپلماتیک در برجام و غیره، مجددا با چهره هایی چون محمدجواد ظریف و حسن روحانی وارد صحنه می شود و می تواند علی رغم شکست های تاریخی، باز هم توجه و اعتماد مردم را به خود جلب کند.
@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۱۶:۲۹
۱۴ آبان ماه روز فرهنگ عمومی
گاهی اوقات مشکلات فرهنگی موجب شده که من شب خوابم نبرده است.ولی معظم فقیه@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
گاهی اوقات مشکلات فرهنگی موجب شده که من شب خوابم نبرده است.ولی معظم فقیه@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۳:۰۸
اقبال لاهوری در یکی از حساسترین دورههای تاریخ اسلام متولد شد؛ دورانی که استعمار غرب چنگال خود را در جهان اسلام فرو کرده بود و بسیاری از روشنفکران، پیشرفت را در غربی شدن میدیدند. اما او مسیر دیگری را انتخاب کرد و با وجود تحصیل در بهترین دانشگاههای اروپا، از جمله کمبریج و مونیخ، هرگز مجذوب تمدن غرب نشد و حتی برخلاف جریان رایج روشنفکری آن زمان، پیشرفت را در احیای تمدن اسلامی میدانست، نه در تقلید از غرب.
او به جای پذیرش فرهنگ استعماری، مسلمانان را به اتحاد و بازگشت به خویشتن دعوت کرد. به جای استفاده از زبان استعمار، به زبان فارسی شعر سرود. به جای تبلیغ سکولاریسم، از حاکمیت دین بر جوامع مسلمان سخن گفت. به جای تجزیه و تفرقه، ایدهٔ وحدت امت اسلامی را مطرح کرد.
اما چرا اقبال برای بیان تفکرات خود به زبان فارسی پناه برد؟ پاسخ را باید در نقش استعمار انگلیس در حذف زبان فارسی از شبهقاره جستوجو کرد.
رهبر انقلاب در توصیف این موضوع گفتهاند: «هر جا انگلیسها وارد شدند، زبان مردم بومی را تبدیل کردند به انگلیسی؛ اگر زبان رقیبی وجود داشت، آن را از بین بردند. در شبهقارهٔ هند، زبان فارسی چند قرن زبان رسمی بود؛ تمام نوشتهجات، مکاتبات دستگاههای حکومتی، دولتی، مردم، دانشوران، مدارس عمده، شخصیتهای برجسته، با زبان فارسی انجام میگرفت. انگلیسها آمدند زبان فارسی را با زور در هند ممنوع کردند و زبان انگلیسی را رایج کردند.» (۱)
اما با همهٔ این عظمت، اقبال لاهوری در ایران و برای مخاطب ایران تقریباً ناشناخته بود، درباره این ناشناخته بودن رهبر انقلاب میگویند: «مردم ما که نخستین مخاطب جهانی اقبال بودند، متأسفانه خیلی دیر با اقبال آشنا شدند. وضعیت خاص کشور ما، بویژه سلطه سیاستهای منحوس استعمار، موجب شد اقبال هرگز ایران را نبیند و همان سیاستهایی که اقبال، عمری با آنها مبارزه میکرد، نگذاشتند ایدهٔ اقبال و راه اقبال و درس اقبال، به گوش مردم ایران که برای شنیدن، آمادهترین بودند، برسد.» ،(۲)
۱- بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی – ۱۳۹۱/۷/۲۳۲- در مراسم گشایش کنگرهٔ بینالمللى بزرگداشت علامه محمد اقبال لاهورى – ۱۳۶۴/۱۲/۱۹
#سیدعلی_حسینی_خامنهای#ستاره_بلند_شرق
@Ab_o_Atash@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۱۰:۰۸
۱۹:۳۴
در اسفند ۱۳۷۶ فرصتی پیش آمد تا با برخی همکاران دانشگاهی سفری به سوریه بکنیم، ...یکی از نکات، پوسترهای زیاد با عکس حافظ اسد رئیسجمهور سابق بود که با فاصله هر ۵ تا ۱۰ متر به چشم میخورد. این تعداد از عکسهای زیاد از نظر روانشناسی تبلیغات بیش از حد به ادراک افراد تحمیل میشد و درنتیجه بهجای کسب محبوبیت، قاعدتاً تأثیر معکوس میگذارد... لذا این تصور به ذهن خطور میکند که در اینجا یک نظام سیاسی حاکم است که حاکمان آن با روشهای روانشناسی تبلیغاتی مؤثر آشنا نیستند.
از اینجا چند نکته حائز اهمیت دیگر استنتاج میشود: کشورهای سرمایهداری با روش ظاهراً دموکراسی خود برای کنترل جامعه و مردم آن به روشهای نامحسوس دست یافتهاند که از طریق آنها مردم را آنطور که مسئولان و سرمایهداران میخواهند هدایت [و] کنترل کنند و در نتیجه مردم عموماً بهطور درونی همان کارهایی را انجام میدهند که سرمایهداران و مسئولان آنها میخواهند... آنها بهطور ذهنی احساس میکنند که آزاد هستند، اما از طریق هنجارها و ابزار هنجارسازی درونی کنترل میشوند و در واقع آزاد نیستند.
در کشورهای سوسیالیستی [در اینجا سوریه] که با این دانش جدید و روشهای آن آشنا نیستند، بیشتر با روش کنترل بیرونی و پلیس مردم و جامعه را کنترل میشوند و درنتیجه مردم احساس آزادی نمیکنند و همواره میتوانند در مقابل نظام حاکم بر کشور خود دست به شورش بزنند.
#فرامرز_رفیعپورکتاب #تکنیکهای_خاص_تحقیق_در_علوم_اجتماعیشرکت سهامی انتشارصفحات ۶۳ و ۶۴.
@Ab_o_Atash@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۱۵:۰۷
۸:۵۵
@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۵:۰۷
تبریک به دوستانم در رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام که از مهر سال جاری دانشجوی مقطع دکتری شدهاند.@Pavaraqible.ir/join/NzBiYmQwYT
۱۲:۵۰
۱۰:۰۹
۱۰:۰۹
۱۰:۰۹
۱۰:۰۹
۱۰:۰۹
۱۰:۰۹
۱۰:۰۹
۱۰:۰۹