بازارسال شده از سیمافکر
داغ بیتسلی
علیرضا خاقلی، نقاش چهره شهدا
انقلاب اسلامی ایران پیوندی عمیق با هنر و خلق هنری دارد. به رغم تصورات اولیه و چپ گرا که نخستین بارقههای هنری پس از انقلاب را هنر چپ قلمداد میکنند، این باور رفته رفته با مرور و بررسی بارقههای انسانی هنری نیروهای مسلمان پس از انقلاب شکل متفاوت خود را نشان داده است.سهلانگاریها و سرسری دیدنهای تاریخنویسی هنر در ایران، و کمتوجهی عمومی سازمانها و نهادهای دولتی، غالبا اجازه دیدن بزرگی کار این چهرهها را گرفته است. اما اکنون میشود دید که چگونه کسانی از میان مردم آثار هنری منحصر به فرد و اصیل، همسان خونهایی که به پای درخت انقلاب میریخت، خلق کردند.
تا قبل از اینکه چهرههای ناشناخته مردمی از چهره شهدا نقاشی بکشند، غالبا مردم مراسم وداع را با عکسها برگزار میکردند، اما از زمانی به بعد نقاشی چهره شهید تنها چیزی بود که خانواده و شرکتکنندگان را اقناع میکرد. در مراسم تشییع پیکر شهید این نقاشی بود که آن احترام و همراهی را ایجاد میکرد و نه عکس واقعی.
بیست و هفتمین سپید و سیاه داستان علیرضا خالقی نقاش مشهدی است که در روزهای انقلاب و بعد از آن، فعالیتهای متعدد و مختلف داشت و یکی از آنها نقاشی از چهره شهیدان است. آثار هنری که جای آنها موزه و گالری نیست، بلکه کوچهها و خیابانهای شهر است.
سپید و سیاه ۲۷ را در سایت و رسانههای سیمافکر تماشا کنید.
سیمافکر؛ ویدئورسانه فرهنگ و سیاست ایران @simafekr_com
علیرضا خاقلی، نقاش چهره شهدا
انقلاب اسلامی ایران پیوندی عمیق با هنر و خلق هنری دارد. به رغم تصورات اولیه و چپ گرا که نخستین بارقههای هنری پس از انقلاب را هنر چپ قلمداد میکنند، این باور رفته رفته با مرور و بررسی بارقههای انسانی هنری نیروهای مسلمان پس از انقلاب شکل متفاوت خود را نشان داده است.سهلانگاریها و سرسری دیدنهای تاریخنویسی هنر در ایران، و کمتوجهی عمومی سازمانها و نهادهای دولتی، غالبا اجازه دیدن بزرگی کار این چهرهها را گرفته است. اما اکنون میشود دید که چگونه کسانی از میان مردم آثار هنری منحصر به فرد و اصیل، همسان خونهایی که به پای درخت انقلاب میریخت، خلق کردند.
تا قبل از اینکه چهرههای ناشناخته مردمی از چهره شهدا نقاشی بکشند، غالبا مردم مراسم وداع را با عکسها برگزار میکردند، اما از زمانی به بعد نقاشی چهره شهید تنها چیزی بود که خانواده و شرکتکنندگان را اقناع میکرد. در مراسم تشییع پیکر شهید این نقاشی بود که آن احترام و همراهی را ایجاد میکرد و نه عکس واقعی.
بیست و هفتمین سپید و سیاه داستان علیرضا خالقی نقاش مشهدی است که در روزهای انقلاب و بعد از آن، فعالیتهای متعدد و مختلف داشت و یکی از آنها نقاشی از چهره شهیدان است. آثار هنری که جای آنها موزه و گالری نیست، بلکه کوچهها و خیابانهای شهر است.
سپید و سیاه ۲۷ را در سایت و رسانههای سیمافکر تماشا کنید.
۱۷:۵۲
«فیلم ما»درباره فیلم «آپارتچی»
جشنواره عمار، هر سال یک بخش فرعی دارد به اسم «فیلم ما». در این بخش، اغلب آثار ساده و ابتدایی که با امکانات غیرحرفهای توسط گروههای مردمی تولید میشوند، شرکت داده میشود. ویژگی برجسته بخش «فیلم ما» تقلای مردمی است که میخواهند صاحب زبان شوند و قصه خودشان را خودشان تعریف کنند و صاحب فیلم و سپس صاحب سینما شوند. اسم بخش «فیلم ما» توجه من را به مسمای آن جلب میکند و میتوانم این پرسش را در برابر فیلمهای سینمای ایران قرار دهم که چه فیلمی به واقع «فیلم ما» است؟ یعنی فیلمی که در تولید و محتوا و فرم و تبلیغ و اکران، از مای جمعی و تاریخی انقلاب اسلامی ایران برآمده باشد.
ویژگی مهم فیلم «آپاراتچی» این است که بذر فیلم در دل یک زیستبوم مولد فرهنگیِ انقلابی کاشته شده و همه مراحل پرورش فیلم به نحو ارگانیک انجام شده است و میوه کار نیز هر چه باشد، متعلق به خود ماست. فیلمهای انگشتشماری در سینمای انقلاب اسلامی داریم که چنین اوصافی داشته باشد. بیشتر فیلمها، میخواهند سر سفره حاضر و آمادهای بنشینند و خلأها را با صرف هزینه و بهکارگیری نیروهای موجود در بدنه سینما پر کنند و اغلب به نتیجه دلخواه هم نمیرسند. ما در سینمای انقلاب اسلامی با قصدهای زیادی مواجه بودهایم که به عدم وقوع رسیده است. اما آپاراتچی، قصدی است که واقع شده است.
روزی که روحالله رشیدی در شهر تبریز مشغول گردآوری خاطرات «جلیل طائفی» بود، کسی تصور نمیکرد که این خاطرات بتواند روزی به یک فیلم سینمایی مقبول در بدنه سینمای ایران تبدیل شود. آپاراتچی نشان داد که «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» گنجینه مهمی برای اقتباس دراماتیک است. البته ما پیش از این از تاریخ شفاهی دفاع مقدس بهره برده بودیم اما تاریخ شفاهی حوزههایی دیگر مانند هنر، آموزش و پرورش، جهاد سازندگی، صنوف و... چرا نتواند مبنای تولید فیلم باشد؟
هم سوژه و ایده آپاراتچی از دل یک پژوهش تاریخ شفاهی بومی و انقلابی برخاسته است، هم کارگردانش در حال و هوای فرهنگی انقلاب اسلامی در شهر تبریز تنفس کرده است و همین حال و هوا در فیلم منعکس شده است. آپاراتچی از معدود فیلمهایی است که کارگردانش تمامقد پشت حرف فیلمش میایستد و مضمون اثرش را در لفافههای زبانی پنهان نمیکند. گفتوگوهای رسانهای کارگردان همین را نشان میدهد.نمیتوان نقش «هنرگردانی» بچههای راه و عمار در پرورش فیلم را نادیده گرفت. این نقش، علاوه بر فرایند پرورش و تولید فیلم، در تبلیغ و توزیع فیلم مشهود است. شبکه توزیع عمار به مثابه رقیب سینمای مگامالیزه شده در اکران، به کمک فیلم آمده است.
آپاراتچی، با همه نقدهایی که میتوان به آن وارد کرد، محصول ارگانیک و بومی بچههای انقلاب است. از قضا مضمون فیلم هم درباره خود سینماست. آپاراتچی، نه فقط فیلمی برآمده از اتمسفر انقلاب اسلامی است که فیلمی درباره سینمای انقلاب اسلامی است. سینمایی که در برابر جریان تجددی شبهروشنفکر و جریان تحجری شبهدینی قرار میگیرد و کشمکش سینمای مردمی انقلاب را در برابر دو نیروی رقیب روایت میکند.
آپاراتچی فیلم شوخطبعی است. صمیمیت و صداقت لحن فیلم، تماشاگر را با خود همراه میکند و علاوه بر آنکه خنده به لب مخاطب هدیه میدهد، حرفی بیآلایش درباره مردم انقلاب اسلامی به مردم انقلاب اسلامی میگوید. مردمی که حیثیت تاریخیشان توسط جریانهای رقیب پایمال شده است اما همیشه همین مردم بودند که بار تاریخ ما را به دوش کشیدهاند.
جشنواره عمار، هر سال یک بخش فرعی دارد به اسم «فیلم ما». در این بخش، اغلب آثار ساده و ابتدایی که با امکانات غیرحرفهای توسط گروههای مردمی تولید میشوند، شرکت داده میشود. ویژگی برجسته بخش «فیلم ما» تقلای مردمی است که میخواهند صاحب زبان شوند و قصه خودشان را خودشان تعریف کنند و صاحب فیلم و سپس صاحب سینما شوند. اسم بخش «فیلم ما» توجه من را به مسمای آن جلب میکند و میتوانم این پرسش را در برابر فیلمهای سینمای ایران قرار دهم که چه فیلمی به واقع «فیلم ما» است؟ یعنی فیلمی که در تولید و محتوا و فرم و تبلیغ و اکران، از مای جمعی و تاریخی انقلاب اسلامی ایران برآمده باشد.
ویژگی مهم فیلم «آپاراتچی» این است که بذر فیلم در دل یک زیستبوم مولد فرهنگیِ انقلابی کاشته شده و همه مراحل پرورش فیلم به نحو ارگانیک انجام شده است و میوه کار نیز هر چه باشد، متعلق به خود ماست. فیلمهای انگشتشماری در سینمای انقلاب اسلامی داریم که چنین اوصافی داشته باشد. بیشتر فیلمها، میخواهند سر سفره حاضر و آمادهای بنشینند و خلأها را با صرف هزینه و بهکارگیری نیروهای موجود در بدنه سینما پر کنند و اغلب به نتیجه دلخواه هم نمیرسند. ما در سینمای انقلاب اسلامی با قصدهای زیادی مواجه بودهایم که به عدم وقوع رسیده است. اما آپاراتچی، قصدی است که واقع شده است.
روزی که روحالله رشیدی در شهر تبریز مشغول گردآوری خاطرات «جلیل طائفی» بود، کسی تصور نمیکرد که این خاطرات بتواند روزی به یک فیلم سینمایی مقبول در بدنه سینمای ایران تبدیل شود. آپاراتچی نشان داد که «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» گنجینه مهمی برای اقتباس دراماتیک است. البته ما پیش از این از تاریخ شفاهی دفاع مقدس بهره برده بودیم اما تاریخ شفاهی حوزههایی دیگر مانند هنر، آموزش و پرورش، جهاد سازندگی، صنوف و... چرا نتواند مبنای تولید فیلم باشد؟
هم سوژه و ایده آپاراتچی از دل یک پژوهش تاریخ شفاهی بومی و انقلابی برخاسته است، هم کارگردانش در حال و هوای فرهنگی انقلاب اسلامی در شهر تبریز تنفس کرده است و همین حال و هوا در فیلم منعکس شده است. آپاراتچی از معدود فیلمهایی است که کارگردانش تمامقد پشت حرف فیلمش میایستد و مضمون اثرش را در لفافههای زبانی پنهان نمیکند. گفتوگوهای رسانهای کارگردان همین را نشان میدهد.نمیتوان نقش «هنرگردانی» بچههای راه و عمار در پرورش فیلم را نادیده گرفت. این نقش، علاوه بر فرایند پرورش و تولید فیلم، در تبلیغ و توزیع فیلم مشهود است. شبکه توزیع عمار به مثابه رقیب سینمای مگامالیزه شده در اکران، به کمک فیلم آمده است.
آپاراتچی، با همه نقدهایی که میتوان به آن وارد کرد، محصول ارگانیک و بومی بچههای انقلاب است. از قضا مضمون فیلم هم درباره خود سینماست. آپاراتچی، نه فقط فیلمی برآمده از اتمسفر انقلاب اسلامی است که فیلمی درباره سینمای انقلاب اسلامی است. سینمایی که در برابر جریان تجددی شبهروشنفکر و جریان تحجری شبهدینی قرار میگیرد و کشمکش سینمای مردمی انقلاب را در برابر دو نیروی رقیب روایت میکند.
آپاراتچی فیلم شوخطبعی است. صمیمیت و صداقت لحن فیلم، تماشاگر را با خود همراه میکند و علاوه بر آنکه خنده به لب مخاطب هدیه میدهد، حرفی بیآلایش درباره مردم انقلاب اسلامی به مردم انقلاب اسلامی میگوید. مردمی که حیثیت تاریخیشان توسط جریانهای رقیب پایمال شده است اما همیشه همین مردم بودند که بار تاریخ ما را به دوش کشیدهاند.
۷:۱۵
بازارسال شده از
|ما باید جهان بدون اسرائیل را تصور بکنیم!|افتتاحیه هفته هنر انقلاب اسلامیبا حضور سیدعلی سیدان
@bsj_ertebatat
۱۴:۰۰
بازارسال شده از بسیج دانشجویی علوم اجتماعی علامه
۷:۲۰
بازارسال شده از کانون اندیشه جوان
به میزبانی : حمیدرضا میررکنی
#شهید_جمهور#خادم_الرضا#شهید_ابراهیم_رئیسی#شهدای_خدمت#سید_علی_سیدان#سجاد_صفار_هرندی#اسماعیل_نوده_فراهانی#حمیدرضا_میررکنی
۱۸:۳۳
بازارسال شده از ماهنامۀ سوره
ملت ابراهیم
پیشفروش شمارهٔ یازدهم ماهنامه سوره آغاز شد.
در این شماره میخوانید:
ملت ابراهیم
تشییع رئیس جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر نشان داد که پیوند محبت و سیاست در مدار دین، میتواند مردم را تألیف کند
سید علی سیدان
ویژهنامهٔ ملت ابراهیم
ناگهان مردم!
بریدهروایتهایی از تشییع پیکر شهید جمهور در تبریز، تهران و مشهد
فردین آریش
زیارت، سید ابراهیم رئیسی و دولت ایستاده در آستانهٔ او
محمدرضا قائمینیک
کنش دیپلماتیک بر اساس عناصر هویتی
گفتوگو با حسین جابری انصاری دربارهٔ نحوهٔ سکانداری سیاست خارجی توسط شهید امیرعبداللهیان
سوگِ سیاسی
روایتی از تشییع پیکر شهید جمهور در مشهد
سارا عاقلی
همهٔ شهر مصلاست
نگاهی به شیوهٔ امامت شهید آلهاشم
حامد خسروشاهی
همچنین در دیگر بخشهای مجله خواهید خواند؛
مردم از نمای نزدیک
دو روایت از میدان انتخابات ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی
سارا عاقلی
به صلابتِ ثلث، به نجابت ریحان
روایتی از زندگی و هنر استاد مسعود نجابتی
محمدرضا وحیدزاده
توقف در تکنیک، گمراهی است
گفتاری منتشر نشده از استاد مسعود نجابتی
ایران، سرزمین خیزش برای گسترش معرفتالله
چرا مردم ایران به فراخوان امام خمینی پاسخ مثبت دادند؟
سید جواد طاهایی
زمان ضربهٔ مرگبار فرا نرسیده است
گزارش تحلیلی اولین سخنرانی سید حسن نصرالله بعد از طوفان الأقصی
محسن زیارتی آقابابایی
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
درنگی بر حضور شاعرانهٔ رهبر انقلاب
محمدحسین لشگری
به روایت «آنها»
دربارهٔ کتاب «آن سوی میز»
زینب شوندی
سماع دغلبازان
نقدی بر فیلم «مست عشق»
سید جواد یوسفبیک
نصف سکولار، نصف دیندار
بررسی آثار تولیدی صداوسیما در ایام تلاقی نوروز و ماه مبارک رمضان
علی کاشانی
به رنگ دادخواهی
مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز
محمدرضا وحیدزاده
همراه با شمارهٔ پنجم فصلنامهٔ «سوره سیمرغ»برای پیشخرید شمارهٔ یازدهم ماهنامه سوره میتوانید به صفحات ماهنامه سوره در اینستاگرام و پیامرسانهای بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید.
@sourehmagazine
۱۹:۵۷
نظــم تـــازۀ جهــــانرئیسجمهور جدید ایران
ما در چه وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم؟
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که طوفانالاقصی، طرح نرمالسازی و سازگاری کشورهای عربی با اسرائیل را نابود کرده است.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که 2000 کیلومتر دورتر از ما، اصلیترین دشمن منطقهای ما (اسرائیل) در هشت ماه گذشته بیش از 40 هزار انسان را به قتل رسانده است.
ما در وضعی رئیس جمهور انتخاب میکنیم که با افول جهانیسازی و تضعیف گلوبالیسم، دولتهای راست ملی در جهان یکییکی سربرمیآورند.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که قاتل سردار ما و پارهکننده برجام (ترامپ و بدنه حامیاش)، نامزد ریاست جمهوری آمریکاست.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که مقـ ـ ـاومـ ـ ـت اسلامی تبدیل به یک جبهه قدرتمند شده و ایران کانون و پایگاه این جبهه است.
ما در وضعی رئیس جمهور انتخاب میکنیم که قواعد و نُرمهایی که دولتملتها باید رعایت میکردند تا در نظام جهانی به رسمیت شناخته شوند، هر روز ضعیفتر و بیآبروتر میشود.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که هر لحظه ممکن است اتفاقی نامنتظره در جهان بیفتد و تمام برنامههای نرمال دولتها را به باد فنا دهد.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که جهان به سمت جنگ میرود و دادن وعده زندگی نرمال به مردم، بیش از هر زمانی وهمآلود و فریبکارانه به نظر میرسد.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که ائتلافهای جدیدی در جهان در حال شکلگیری است و جمهوری اسلامی ایران یکی از اعضای مهم این ائتلافهای جدید است.
ما در وضعی رئیس جمهور انتخاب میکنیم که نشانههای فروپاشی نظم پیشین و شکلگیری نظم تازه در جهان، بیش از هر زمان دیگری پیدا شده است.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که لیبرالدموکراسی بهمثابه ایده مسلط و کهنه جهانی بیآبروتر از همیشه شده است و جهان تشنه شنیدن سخنی نو از ماست.
چه کسی به استقبال این وضع رفته است و میتواند نماینده اراده تاریخی مردم مسلمان ایران و امت اسلامی در این نظم تازه باشد؟ گفتار سیاسی اصیل و واقعی مورد نیاز برای امروز ما، گفتاری است که حامل «تولید» و «مقاومت» باشد. ما چارهای جز تولید و مقاومت نداریم. نهفقط تولید کالا و خدمات برای مصرف و نهفقط مقاومت برای تأمین امنیت؛ که تولید عزت، تولید علم و فناوری، تولید قدرت، تولید فرهنگ، تولید عزم، تولید جغرافیا، تولید ائتلاف و در یک کلام تولید زندگی.
این تولید و مقاومت، جز با شراکت مردم ممکن نیست. مردم، مصرفکننده محصولات تولید و مقاومتِ دولتمردان نیستند. مردم باید مولد و مقاوم باشند. در واقع دولت باید مردم را همچون تولیدکننده و مقاومتکننده شناسایی کند و به جا بیاورد؛ و این، جز با الفت و ائتلاف میان مردم و دولت ممکن نیست. تجربه دولت آیتالله رئیسی به ما میگوید برای پیشبرد سیاست در جمهوری اسلامی، نیاز به الفت، دوستی و محبت میان جمهور و رئیس جمهور داریم. ما بعد از آیتالله رئیسی فهمیدیم که دوست داشتن دولتمرد، نه اضافهای تزئینی به دولت؛ که جان دولت اسلامی و پیشبرنده سیاست است. الفت و محبت است که میتواند ائتلاف بسازد و نیروهای خرد را تبدیل به جریانی پیشبرنده کند. ما بعد از شهید جمهور، بار دیگر تذکر یافتیم که تقوا و پاکی و خلوص و معنویت دولتمرد، مردم را تألیف میکند و اگر قرار است تولید و مقاومت جمعی صورت بگیرد، ملات کار همین محبتی است که به تقوای دولتمرد تعلق گرفته است. تولید و مقاومت ملی، اینگونه ممکن میشود.
سید علی سیدان
@ali_seyyedan
ما در چه وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم؟
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که طوفانالاقصی، طرح نرمالسازی و سازگاری کشورهای عربی با اسرائیل را نابود کرده است.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که 2000 کیلومتر دورتر از ما، اصلیترین دشمن منطقهای ما (اسرائیل) در هشت ماه گذشته بیش از 40 هزار انسان را به قتل رسانده است.
ما در وضعی رئیس جمهور انتخاب میکنیم که با افول جهانیسازی و تضعیف گلوبالیسم، دولتهای راست ملی در جهان یکییکی سربرمیآورند.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که قاتل سردار ما و پارهکننده برجام (ترامپ و بدنه حامیاش)، نامزد ریاست جمهوری آمریکاست.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که مقـ ـ ـاومـ ـ ـت اسلامی تبدیل به یک جبهه قدرتمند شده و ایران کانون و پایگاه این جبهه است.
ما در وضعی رئیس جمهور انتخاب میکنیم که قواعد و نُرمهایی که دولتملتها باید رعایت میکردند تا در نظام جهانی به رسمیت شناخته شوند، هر روز ضعیفتر و بیآبروتر میشود.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که هر لحظه ممکن است اتفاقی نامنتظره در جهان بیفتد و تمام برنامههای نرمال دولتها را به باد فنا دهد.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که جهان به سمت جنگ میرود و دادن وعده زندگی نرمال به مردم، بیش از هر زمانی وهمآلود و فریبکارانه به نظر میرسد.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که ائتلافهای جدیدی در جهان در حال شکلگیری است و جمهوری اسلامی ایران یکی از اعضای مهم این ائتلافهای جدید است.
ما در وضعی رئیس جمهور انتخاب میکنیم که نشانههای فروپاشی نظم پیشین و شکلگیری نظم تازه در جهان، بیش از هر زمان دیگری پیدا شده است.
ما در وضعی رئیسجمهور انتخاب میکنیم که لیبرالدموکراسی بهمثابه ایده مسلط و کهنه جهانی بیآبروتر از همیشه شده است و جهان تشنه شنیدن سخنی نو از ماست.
چه کسی به استقبال این وضع رفته است و میتواند نماینده اراده تاریخی مردم مسلمان ایران و امت اسلامی در این نظم تازه باشد؟ گفتار سیاسی اصیل و واقعی مورد نیاز برای امروز ما، گفتاری است که حامل «تولید» و «مقاومت» باشد. ما چارهای جز تولید و مقاومت نداریم. نهفقط تولید کالا و خدمات برای مصرف و نهفقط مقاومت برای تأمین امنیت؛ که تولید عزت، تولید علم و فناوری، تولید قدرت، تولید فرهنگ، تولید عزم، تولید جغرافیا، تولید ائتلاف و در یک کلام تولید زندگی.
این تولید و مقاومت، جز با شراکت مردم ممکن نیست. مردم، مصرفکننده محصولات تولید و مقاومتِ دولتمردان نیستند. مردم باید مولد و مقاوم باشند. در واقع دولت باید مردم را همچون تولیدکننده و مقاومتکننده شناسایی کند و به جا بیاورد؛ و این، جز با الفت و ائتلاف میان مردم و دولت ممکن نیست. تجربه دولت آیتالله رئیسی به ما میگوید برای پیشبرد سیاست در جمهوری اسلامی، نیاز به الفت، دوستی و محبت میان جمهور و رئیس جمهور داریم. ما بعد از آیتالله رئیسی فهمیدیم که دوست داشتن دولتمرد، نه اضافهای تزئینی به دولت؛ که جان دولت اسلامی و پیشبرنده سیاست است. الفت و محبت است که میتواند ائتلاف بسازد و نیروهای خرد را تبدیل به جریانی پیشبرنده کند. ما بعد از شهید جمهور، بار دیگر تذکر یافتیم که تقوا و پاکی و خلوص و معنویت دولتمرد، مردم را تألیف میکند و اگر قرار است تولید و مقاومت جمعی صورت بگیرد، ملات کار همین محبتی است که به تقوای دولتمرد تعلق گرفته است. تولید و مقاومت ملی، اینگونه ممکن میشود.
@ali_seyyedan
۲۳:۵۰
بازارسال شده از سیمافکر
مسئولیت اصلاحات
سیدعلی سیدان - خرداد ۱۴۰۳
«مردم یک عهدی بستند توی انقلاب اسلامی. تفسیری که ما از عهد مردم میکنیم، آن تفسیر را نمایندگی میکنیم و جریان تجددزدهی لیبرال ایرانی، مدام تفسیر خودش از آن عهد را میخواسته نمایندگی بکند که چیزی بیرون از آن عهد بوده و این مدام بحران تولید کرده ...»
فیلم بخشی از نشست آینده سیاسی ایران است که توسط سیمافکر و خانه اندیشهورزان برگزار شده است. فیلم کامل در سایت سیمافکر و صوت نشست در کانال تلگرامی سیمافکر قابل دسترسی است.
هر فیلم آغاز یک گفتگوست @simafekr_com
سیدعلی سیدان - خرداد ۱۴۰۳
«مردم یک عهدی بستند توی انقلاب اسلامی. تفسیری که ما از عهد مردم میکنیم، آن تفسیر را نمایندگی میکنیم و جریان تجددزدهی لیبرال ایرانی، مدام تفسیر خودش از آن عهد را میخواسته نمایندگی بکند که چیزی بیرون از آن عهد بوده و این مدام بحران تولید کرده ...»
فیلم بخشی از نشست آینده سیاسی ایران است که توسط سیمافکر و خانه اندیشهورزان برگزار شده است. فیلم کامل در سایت سیمافکر و صوت نشست در کانال تلگرامی سیمافکر قابل دسترسی است.
۲۰:۵۶
«دولتِ پزشکیان» حتماً از «مسعودِ پزشکیان» خطرناکتر است.
مسعود پزشکیان، از عدالت و انصاف و برابری میگوید اما بازار آزادیها در دولتش، وحشیترین نسخههای سرمایهداری را برای او میپیچند.
مسعود پزشکیان، نهجالبلاغهخوان است اما دولت پزشکیان، دولت «جانلاک» و «فردریش هایک» خواهد بود.
مسعود پزشکیان، از ترکیب «دیپلماسی و میدان» دم میزند اما اصلیترین چهره دیپلماسی او کسی است که محبوبیت مرد میدان را مانع محبوبیت خودش میدید و معتقد بود دیپلماسی (ظریف) قربانیِ میدان (سلیمانی) شده است. (مصاحبه ظریف و آن فایل صوتی معروف را به یاد بیاورید).
مسعود پزشکیان، سادهزیست و پاکدست است. او خود را همسفره مردم میداند و یک ماشن 206 ساده دارد اما دولتمندان بنزسوار دور او حلقه زدهاند و دولتش را بیآبرو خواهند کرد.
مسعود پزشکیان، تیپ کارگری میزند، رفتار کارگری از خود بروز میدهد و لحنی ساده و کارگری دارد اما سیاستمدارانی را در آغوش گرفته که مسبب سیهروزی کارگران هفتتپه و هپکو بودهاند.
مسعود پزشکیان، مدام از سیاستهای کلی مقام معظم رهبری و لزوم تبعیت از ایشان سخن میگوید اما سیاستپیشگانی در میتینگهای رسمی او سخنرانی میکنند که رسماً میگویند رأی دادن به پزشکیان به معنای مشروعیت بخشیدن به نظام و رهبری انقلاب نیست. همان کسانی که در سالهای گذشته مدام به رهبری نظام حمله کردهاند.
مسعود پزشکیان میگوید باید با مردم روراست باشیم اما در میان بدنه سیاسی مشاور و حامی او، فریبکاران و دروغگویانی هستند که میگفتند اگر فلانی و بهمانی رئیس جمهور شود میخواهد در پیادهروها دیوار بکشد!
مسعود پزشکیان، مدافع نظرات کارشناسی است اما روشنفکران ارگانیک جریان اصلاحات در اطراف او همان کسانی هستند که نظرات وهمی خود را درباره همه چیز مانند واکسن، فروش نفت، عدم تأثیر خروج ترامپ از برجام و... به او تحمیل خواهند کرد.
مسعود پزشکیان، با احترام از شهید رئیسی یاد میکند اما جریان سیاسی لانهکرده در ستاد/دولت او آنقدر وقیح است که سه سال دولت شهید رئیسی را «فلاکتبار» مینامد و دولت هشتساله روحانی را میستاید.
مسعود پزشکیان، در مناظرات انتخاباتی، تلاش دولت شهید رئیسی برای گسترش ارتباطات با همه کشورهای جهان را میستاید اما مشاور سیاسیاش تصور میکند برای گشایش در کارها، نه حتی آویزان چند کشور، نه حتی آویزان یک کشور؛ که باید آویزان یک حزب سیاسی آمریکایی (دموکراتها) شویم تا پیچ فروش نفت را برای ما شُل کند!
@ali_seyyedan
۱۸:۲۶
مسعود پزشکیان، به عنوان یک فرد انقلابی، آمریکا را دشمن خود میداند و معتقد است باید با مذاکره، تحریمهای ظالمانه آمریکا را رفع کنیم و از حقوق و منافع ملت ایران دفاع کنیم اما تصمیمگیران و تصمیمسازان دولت او، همان کسانی هستند که در چرخشی آشکار دستاورد برجام را نه رفع تحریمها و نه دفاع از منافع مردم که گرفتن جام اخلاق و روسفید شدن ایران در برابر افکار عمومی جهان و باز شدن باب مذاکره با آمریکا (مذاکره برای مذاکره) میدانند!
مسعود پزشکیان، تصور میکند که باید «مذاکره و مقاومت» را با هم ترکیب کرد اما گفتارپردازان دولت او، یا هیچ ایدهای در برابر روی کار آمدن ترامپ (قاتل سردار ما) ندارند یا معتقدند باید خون سردار را با ترامپ معامله کنیم و کمی از او دلار بگیریم.
مسعود پزشکیان، برای نیروی سپاه و توان موشکی ما احترام قائل است اما کسانی از دولت او سهم خواهند گرفت که معتقدند نوشتن «مرگ بر اسرائیل» روی موشک، باعث اخلال در روابط ما با آمریکا میشود.
مسعود پزشکیان، حامی فلسطین و دشمن اسرائیل است اما بدنه دولت او همان کسانی هستند که معتقد بودند نباید در دفاع از محور مقاومت به اسرئیل پاسخ موشکی دهیم چرا که در تله جنگ میافتیم! همان کسانی که بعد از عملیات وعده صادق و پاسخ ندادن اسرائیل، ناگهان در مقام دفاع از حمله موشکی ایران برآمدند و توضیح ندادند که چرا با این عملیات در تله جنگ نیفتادیم!
اجمالاً باید گفت دولت پزشکیان، مسعود پزشکیان را خواهد بلعید. او بهگفته خودش «میفهمد که نمیفهمد» و چنین شخصیتی، چشم و گوش و دست و زبانش بسته به نظراتی است که از جانب تصمیمسازان و تصمیمگیران دولتش با رنگ و لعاب «کارشناسی» به او دیکته میشود. کسی که حتی از محتوای توییتر خود اطلاع ندارد، چگونه میخواهد یک کشور را اداره کند؟!
چنین وضعی به ما میگوید دولت پزشکیان، احتمالاً دولتی ناپایدار و موقتی خواهد بود. چون در صورت تشکیل این دولت، پزشکیان یا باید پا روی اعتقاداتش بگذارد و در گیرودار اداره کشور، تسلیم سخن گفتارپردازان، تصمیمسازان و مدیران دولتش شود که لازمه این کار از دست دادن صداقت و هویت سیاسی خود او و تنش دائمیاش با بدنه حاکمیت و در نتیجه سست شدن پایه دولت اوست؛ یا باید بدنه سیاسی حامی خود را از دست بدهد و دولتی ضعیف و بییار و یاور تشکیل دهد که روشن است تشکیل چنین دولتی در وضع کنونی ایران و جهان چقدر خطرناک خواهد بود.
احتمال زیادی هست که به دلیل خستگی، پیری، بیماری و عدم تابآوری تنشهای سیاسی، نتواند دولت خود را مهار کند و از میانه کار کنار بکشد و دولتش، دولت مستعجل باشد. آنوقت ما میمانیم و یک فرصت از دست رفته و یک بدنه اجتماعی افسرده و پریشان.
@ali_seyyedan
۱۸:۲۶
بازارسال شده از جایی...
انتخاب #جلیلی یعنی چهار سال دیگه مشارکت قطعاً افزایش پیدا خواهد کرد، یعنی ترمیم مشارکت، چون جلیلی جامعه رو سیاسی میکنه.انتخاب #پزشکیان اما یعنی خیلی هنر کنیم چهار سال دیگه مشارکت از این پایینتر نیاد، یعنی تخریب بیش از پیش مشارکت، چون پزشکیان از جامعه سیاستزدایی میکنه و نیروی سیاسی مردم رو تخلیه میکنه...
@Jaieebaraye...
@Jaieebaraye...
۱۷:۵۸
بازارسال شده از جایی...
کوتاه و ساده دربارهٔ چیزی که اینجا عرض کردم؛
۱. گزارهٔ بنده تحلیلی و ابطالپذیر بود؛ اساساً ما انسانهای عادی غیر از تحلیلهای ابطالپذیر چیزی نمیتونیم بگیم. تحلیل هم هست نه خبر.
۲. مسئله میزان موفقیت و عدم موفقیت سیاستمدار/دولتی نیست. مسئله گفتاره. اینکه این گفتار چقدر جامعه رو سیاسی میکنه، چقدر مردم میسازه و بهشون نقش و هویت میده.جامعه در نقطهٔ "تصمیم" سیاسی میشه، در جایی که میبینه "رأی" و "انتخاب"ش میتونه تغییر ایجاد کنه.
۳. انتخاباتهای گذشته تجربیات و ادلههای خوبی برای اثبات ادعاهای بالاست. هاشمی و خاتمی هر دو در انتخاباتی که برای بار دوم انتخاب شدند (۷۲ و ۸۰) مشارکت کمتری رقم زدن.در حالی که احمدینژاد در دور دوم خودش (۸۸) مشارکت رو به ۸۵ درصد رسوند! چرا؟ چون احمدینژاد - فارغ از ارزشگذاری نسبت به عملکردش - جامعه رو سیاسی کرد و مردم ساخت، حالا چه موافق خودش چه مخالف خودش.در دور دوم دولت روحانی (۹۶) هم مشارکت نسبت به دور قبل (۹۲) بالا رفت، البته به اندازهٔ یکی دو درصد، چون روحانی با برجام در دور اول مردم رو نگه داشت، مردم احساس کردن انتخابشون تأثیر داشته و داره نتیجه میده.اما همین روحانی با گفتار فاسد خودش (نمیذارن کار کنیم!) در چهار سال دوم کاری کرد که سال ۱۴۰۰ مشارکت برای اولینبار به زیر پنجاه درصد برسه. چرا؟ چون روحانی در چهار سال دوم از جامعه سیاستزدایی کرد. چون اینطور القا کرد که تصمیم و انتخاب مردم هیچ تأثیری در روند زندگی و کشور نداره و اینطور بیهویتشون کرد.
۴. در نتیجهٔ سه گزارهٔ بالا؛ فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت دولت جلیلی، گفتارش هویتزا و سیاسیه و همین مردم میسازه، چه موافقش چه مخالفش. در حالی که پزشکیان از روحانی هم عقبتره و همین حالا هم گفتاری نداره و مسئولیتناپذیری رو رواج میده. همین باعث میشه مردم از پیش هم بیهویتتر بشن و از «تصمیم گرفتن» ناامیدتر.
پ.ن؛نکتهٔ جالبی که هست اینه که برخلاف ادعای مشهور، این شخصیتهای سیاسی غیراصلاحطلبن که با مدیریتشون مشارکت رو بالا میبرن و از اون طرف، شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب همیشه باعث کاهش مشارکت شدن.چرا؟چون اصلاحطلبها خودشون رو خارج از حاکمیت جا میزنن؛ سوپرمنهایی که بناست نقش واسطه بین حاکمیت و مردم باشن. چنین تصویری از خودشون القا میکنن و زمانی که شکست میخورن، مسئولیت شکستشون رو نمیپذیرن، بلکه میندازن گردن حاکمیت و میگن «حاکمیت نذاشت!». چنین "تلقین"ی مسلماً باعث میشه کسانی که دلشون رو به اصلاحطلبها و وعدههاشون خوش کردن، از مشارکت و انتخاب ناامید بشن، چون حاکمیت سر جاشه و هیچ تغییری نمیکنه!
@Jaieebaraye...
۱. گزارهٔ بنده تحلیلی و ابطالپذیر بود؛ اساساً ما انسانهای عادی غیر از تحلیلهای ابطالپذیر چیزی نمیتونیم بگیم. تحلیل هم هست نه خبر.
۲. مسئله میزان موفقیت و عدم موفقیت سیاستمدار/دولتی نیست. مسئله گفتاره. اینکه این گفتار چقدر جامعه رو سیاسی میکنه، چقدر مردم میسازه و بهشون نقش و هویت میده.جامعه در نقطهٔ "تصمیم" سیاسی میشه، در جایی که میبینه "رأی" و "انتخاب"ش میتونه تغییر ایجاد کنه.
۳. انتخاباتهای گذشته تجربیات و ادلههای خوبی برای اثبات ادعاهای بالاست. هاشمی و خاتمی هر دو در انتخاباتی که برای بار دوم انتخاب شدند (۷۲ و ۸۰) مشارکت کمتری رقم زدن.در حالی که احمدینژاد در دور دوم خودش (۸۸) مشارکت رو به ۸۵ درصد رسوند! چرا؟ چون احمدینژاد - فارغ از ارزشگذاری نسبت به عملکردش - جامعه رو سیاسی کرد و مردم ساخت، حالا چه موافق خودش چه مخالف خودش.در دور دوم دولت روحانی (۹۶) هم مشارکت نسبت به دور قبل (۹۲) بالا رفت، البته به اندازهٔ یکی دو درصد، چون روحانی با برجام در دور اول مردم رو نگه داشت، مردم احساس کردن انتخابشون تأثیر داشته و داره نتیجه میده.اما همین روحانی با گفتار فاسد خودش (نمیذارن کار کنیم!) در چهار سال دوم کاری کرد که سال ۱۴۰۰ مشارکت برای اولینبار به زیر پنجاه درصد برسه. چرا؟ چون روحانی در چهار سال دوم از جامعه سیاستزدایی کرد. چون اینطور القا کرد که تصمیم و انتخاب مردم هیچ تأثیری در روند زندگی و کشور نداره و اینطور بیهویتشون کرد.
۴. در نتیجهٔ سه گزارهٔ بالا؛ فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت دولت جلیلی، گفتارش هویتزا و سیاسیه و همین مردم میسازه، چه موافقش چه مخالفش. در حالی که پزشکیان از روحانی هم عقبتره و همین حالا هم گفتاری نداره و مسئولیتناپذیری رو رواج میده. همین باعث میشه مردم از پیش هم بیهویتتر بشن و از «تصمیم گرفتن» ناامیدتر.
پ.ن؛نکتهٔ جالبی که هست اینه که برخلاف ادعای مشهور، این شخصیتهای سیاسی غیراصلاحطلبن که با مدیریتشون مشارکت رو بالا میبرن و از اون طرف، شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب همیشه باعث کاهش مشارکت شدن.چرا؟چون اصلاحطلبها خودشون رو خارج از حاکمیت جا میزنن؛ سوپرمنهایی که بناست نقش واسطه بین حاکمیت و مردم باشن. چنین تصویری از خودشون القا میکنن و زمانی که شکست میخورن، مسئولیت شکستشون رو نمیپذیرن، بلکه میندازن گردن حاکمیت و میگن «حاکمیت نذاشت!». چنین "تلقین"ی مسلماً باعث میشه کسانی که دلشون رو به اصلاحطلبها و وعدههاشون خوش کردن، از مشارکت و انتخاب ناامید بشن، چون حاکمیت سر جاشه و هیچ تغییری نمیکنه!
@Jaieebaraye...
۱۷:۵۸
هشدار!احتمال آشوب!
حرفهای پزشکیان چرا خطرناک است؟ این ویدیو را ببینید و به دیگران برسانید تا برای آینده ایران با چشمان باز تصمیم بگیریم.
#انتخابات#پزشکیان#مسعود_پزشکیان#جلیلی#سعید_جلیلی
حرفهای پزشکیان چرا خطرناک است؟ این ویدیو را ببینید و به دیگران برسانید تا برای آینده ایران با چشمان باز تصمیم بگیریم.
#انتخابات#پزشکیان#مسعود_پزشکیان#جلیلی#سعید_جلیلی
۱۲:۳۶
بازارسال شده از خصوصی نیست
۱۵:۱۹
بازارسال شده از ماهنامۀ سوره
نقاش مسلمان و صیادان متحجر
پیشفروش شمارهٔ چهاردهم ماهنامه سوره آغاز شد.
در این شماره میخوانید:
چه کسی گفت «تحجر»؟
درنگی بر مفهوم تحجر و مصداقهایش
سید علی سیدان
نقاش مسلمان و صیادان متحجر
درنگی بر سرآغاز و سرانجام جهان هنری حسن روحالامین
علیرضا سمیعی
تحجر مدرن و ظهور زن مصرفی
زن مولد انقلاب اسلامی میان تحجر سنتی و مدرن
سحر دانشور
خطشکنی در برابر تحجر
گفتوگویی میان وحید یامینپور، سید محمدمهدی شفیعی و مرتضی ابراهیمپور دربارهٔ نحوهٔ حضور مداح انقلابی در میدان هیئت
دلایل افت مشارکت در انتخابات
میزگردی با حضور وحید شالچی، عباس کاظمی و سجاد صفار
همچنین در دیگر بخشهای مجله خواهید خواند؛
رستاخیز پس از رستاخیر
نگاهی به آثار نقاشی علی بحرینی در فرهنگسرای نیاوران
مرتضی گودرزی دیباج
اقامت در رنگها
مروری بر آثار نمایشگاه «نقشی در سنگ» که انسان آوارهٔ فلسطینی را روی بوم نقاشی منزل دادهاند
علیرضا سمیعی
رؤیای از دست رفتهٔ «بِلاپوک»
المپیک پاریس صحنهٔ ریشخند به سکولاریسم فرانسوی شد
مهدی مافی
روایت ناخواستهٔ یک شکست بزرگ
دربارهٔ کتاب «پایاب شکیبایی» نوشتهٔ محمدجواد ظریف
زینب شوندی
سینمای زیرزمینی در برابر سینمای سرزمینی
دربارهٔ سینمای زیرزمینی که ضد سینما و علیه سرزمین است
فردین آریش
طفره رفتن از درام
دربارهٔ فیلم شور عاشقی
محمدحسین بابایی
پایانی به گوارایی شهد
واکنش هنرمندان فلسطینی به شهادت شهید اسماعیل هنیه
محمدرضا وحیدزاده
حقهٔ میانهروی
ترجمه و تلخیصی از پیشگفتار کتاب ادوارد سعید با عنوان «صلح و ناراضیانش»
حسین ولدخانی
تحجر؛ همراه با ظلم، علیه آزادی
بازخوانی گفتوگوی شمارهٔ دوم دورهٔ چهارم سوره با حجتالاسلام پارسانیا
میثم بالزده
تحجر، محصول اسلام آمریکایی
امام نسبت به خطر تحجر انذار میدهد
محمود ذکاوت
همراه با شمارهٔ ششم فصلنامهٔ «سوره سیمرغ»برای پیشخرید شمارهٔ چهاردهم ماهنامهٔ سوره میتوانید به صفحات ماهنامهٔ سوره در اینستاگرام و پیامرسانهای بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید.
@Sourehmagazine
۹:۱۹
کانال سید علی سیدان
نقاش مسلمان و صیادان متحجر
پیشفروش شمارهٔ چهاردهم ماهنامه سوره آغاز شد.
در این شماره میخوانید:
چه کسی گفت «تحجر»؟
درنگی بر مفهوم تحجر و مصداقهایش
سید علی سیدان
نقاش مسلمان و صیادان متحجر
درنگی بر سرآغاز و سرانجام جهان هنری حسن روحالامین
علیرضا سمیعی
تحجر مدرن و ظهور زن مصرفی
زن مولد انقلاب اسلامی میان تحجر سنتی و مدرن
سحر دانشور
خطشکنی در برابر تحجر
گفتوگویی میان وحید یامینپور، سید محمدمهدی شفیعی و مرتضی ابراهیمپور دربارهٔ نحوهٔ حضور مداح انقلابی در میدان هیئت
دلایل افت مشارکت در انتخابات
میزگردی با حضور وحید شالچی، عباس کاظمی و سجاد صفار
همچنین در دیگر بخشهای مجله خواهید خواند؛
رستاخیز پس از رستاخیر
نگاهی به آثار نقاشی علی بحرینی در فرهنگسرای نیاوران
مرتضی گودرزی دیباج
اقامت در رنگها
مروری بر آثار نمایشگاه «نقشی در سنگ» که انسان آوارهٔ فلسطینی را روی بوم نقاشی منزل دادهاند
علیرضا سمیعی
رؤیای از دست رفتهٔ «بِلاپوک»
المپیک پاریس صحنهٔ ریشخند به سکولاریسم فرانسوی شد
مهدی مافی
روایت ناخواستهٔ یک شکست بزرگ
دربارهٔ کتاب «پایاب شکیبایی» نوشتهٔ محمدجواد ظریف
زینب شوندی
سینمای زیرزمینی در برابر سینمای سرزمینی
دربارهٔ سینمای زیرزمینی که ضد سینما و علیه سرزمین است
فردین آریش
طفره رفتن از درام
دربارهٔ فیلم شور عاشقی
محمدحسین بابایی
پایانی به گوارایی شهد
واکنش هنرمندان فلسطینی به شهادت شهید اسماعیل هنیه
محمدرضا وحیدزاده
حقهٔ میانهروی
ترجمه و تلخیصی از پیشگفتار کتاب ادوارد سعید با عنوان «صلح و ناراضیانش»
حسین ولدخانی
تحجر؛ همراه با ظلم، علیه آزادی
بازخوانی گفتوگوی شمارهٔ دوم دورهٔ چهارم سوره با حجتالاسلام پارسانیا
میثم بالزده
تحجر، محصول اسلام آمریکایی
امام نسبت به خطر تحجر انذار میدهد
محمود ذکاوت
همراه با شمارهٔ ششم فصلنامهٔ «سوره سیمرغ» برای پیشخرید شمارهٔ چهاردهم ماهنامهٔ سوره میتوانید به صفحات ماهنامهٔ سوره در اینستاگرام و پیامرسانهای بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید.
@Sourehmagazine
تحجرِ امروز، آن پشمینهپوش تندخو نیست که همه چیز را حرام و همه کس را تکفیر میکرد. نباید فریب ظاهر شیک و اتوکشیدۀ برخی متحجران را خورد. تحجر امروز ممکن است شعار «دوقطبی نکنید» سر بدهد اما دُم خروس تحجرش از استوریهای قرمزی که روز نهم ربیع در ملأ عامِ اینستاگرام میگذارد و پایکوبیهای متعفنش در محافل افیونیِ لعن و وهنِ اهل سنت، بیرون بزند. راه و رسم تحجر امروز این است: وفاق با سکولارها، ستیز با اهل سنت. چرا که تصور میکند زیر سایۀ سکولاریسم میتوان پاک و منزه بود و هویت فرقهای خود را حفظ کرد و به رستگاری رسید! اما وحدت با اهل سنت در برابر استکبار، غرور فردی و فرقهای ما را خدشهدار میکند!
- بخشی از سرمقاله شماره چهاردهم سوره با عنوان: چه کسی گفت «تحجر»؟
- بخشی از سرمقاله شماره چهاردهم سوره با عنوان: چه کسی گفت «تحجر»؟
۱۳:۰۸
بازارسال شده از کانون اندیشه جوان
#فراخوان
رستاق؛ دوره تربیت گزارشگر میدان جهاد و روستا
مجادلات کنونی سیاستمداران ایرانی بر سر «برنامهٔ هفتم توسعه» است. اما آنها نهایتاً در شکل اجرای این برنامه و کموکیفِ آن اختلاف دارند.
آیا انقلاب اسلامی، نزدیک به پنج دهه پس از پیروزی، بیرون از طرحهای توسعه چیزی برای عرضه ندارد؟ آیا ما حتی با انقلاب اسلامی هم ناگزیریم «توسعه» پیدا کنیم؟
انقلاب اسلامی در مسیر خدمت و محرومیتزدایی و عدالت، شکلی متفاوت از «زندگی» را نوید داده و این شکل متفاوت، لاجرم در تلاشهای مجاهدانش ظهور و بروز کرده است.
گزارشگر میدان جهاد و روستا، انسانرسانهای است که با پشتوانهٔ نظری و توانمندی رسانهای، تلاش میکند تصویری روشن از آثار و نتایج طرحهای برآمده از توسعهٔ غربی و آنچه مجاهدان انقلاب اسلامی به دنبال آن هستند بسازد.
انباشت گزارشهای میدانی از روستا، عشایر، محیطزیست و منابع طبیعی، این امکان را ایجاد میکند که تصمیمسازان و تصمیمگیران، سیاستهای خود را متوقف، اصلاح یا تقویت کنند.
صورتبندیهای جدید مبتنی بر این گزارشها، یک گام ما را به فهم ایدهٔ انقلاب اسلامی برای آبادانی دنیا نزدیک میکند.
🟢 دوره تربیتی رُستاق تلاش دارد با تدارک سفر، کارگاه، بازدید و ملاقات، فضایی برای تربیت ۲۰ گزارشگر این میدان ایجاد کند.
سر فصل های این دوره: - کسب مهارت های گزارشگری میدانی- بازخوانی ایده و سازمان جهاد سازندگی - بررسی ادبیات و طرح های توسعه ای در ایران- کنکاش در طرح انقلاب اسلامی برای آبادی دنیا
اطلاعات بیشتر و ثبتنام: علاقه مندان برای ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر به نشانی @imankd در پیام رسان «بله» و یا به شماره 09175732606 حداکثر تا تاریخ ۵ مهرماه پیام دهید.
لازم به ذکر است که این دوره ویژه آقایان است.
#رستاق#روستا#گزارشگری#دوره_تربیتی#کانون_اندیشه_جوان
کانون اندیشه جوان در فضای مجازی:
سایت | آپارات | ایتا | بله | روبیکا | اینستاگرام
🟢 دوره تربیتی رُستاق تلاش دارد با تدارک سفر، کارگاه، بازدید و ملاقات، فضایی برای تربیت ۲۰ گزارشگر این میدان ایجاد کند.
#رستاق#روستا#گزارشگری#دوره_تربیتی#کانون_اندیشه_جوان
سایت | آپارات | ایتا | بله | روبیکا | اینستاگرام
۸:۴۱
دربارۀ تبلیغات جنگپیشنویسی شتابزده از سرمقاله شماره آینده (پانزدهم) مجلۀ سوره
#سید_علی_سیدان
- وقتی در شرایط جنگی هستیم، صِرف «روایت جنگ» کافی نیست. باید به «تبلیغات جنگ» فکر کنیم. روایت، در شرایطی که رخداد از تجربه ما پیش افتاده، نمیتواند بهتنهایی جوابگوی صحنه باشد. باید به استقبال آینده رفت و حتی در آینده سهیم شد و این جز با تبلیغات ممکن نیست.
- ما از آینده با خبر نیستیم و نمیدانیم چه چیزی رخ خواهد داد. این قضیه نباید ما را در رسانه گیج و منفعل کند. نباید منتظر باشیم که اتفاقی بیفتد تا ما آن را تجربه و سپس روایت کنیم. باید روحیه مردم آمادۀ سازگاری با شرایط جنگی باشد و این، کار «تبلیغات جنگ» است.
- مثلاً یک کار مهم در زمان جنگ، «گمانهزنی» است؛ حدس درباره روند احتمالی حوادث. البته این گمانهها نباید فضای عمومی را به نفع طرح دشمن آشوبناک کند یا معنای اصیل مبارزه ما را مخدوش کند. باید این حدسها در چارچوب حکمی، حقیقی و یقینی تاریخ انقلاب اسلامی (یعنی تلقی کلان ما از سیر زمانی حوادث و غایت انقلاب) در کار آورده شود.
- گمانه، به ما امکان میدهد که جلوتر از رخداد، سررشته افکار را به دست بگیریم و زودتر به استقبال آینده برویم و مردم را برای پیشامدهای احتمالی آماده کنیم؛ بدون اینکه گزارهای یقینی و ابطالپذیر بگوییم و احتمالاً اعتبار رسانهمان را از دست بدهیم.
- روایت فتحِ شهید آوینی، جامع «روایت» و «تبلیغات» بود. اگرچه بهمرور، ارزش روایی آن اثر تهنشین شد و حتی آینده را ممکن کرد؛ اما آوینی به تصریح خودش، به تبعیت از امر امام، به دنبال تبلیغات برای روانه کردن مردم به جبههها بود. (نگاهی دوباره به روایت فتح، آینه جادو، جلد سوم).
- فراموش نکنیم که در آن دوران، نه ماهواره و نه اینترنت، رقبایی برای مدیوم تلویزیون ملی نبودند و همین مسئله به آوینی این امکان را میداد که با فرصت و فاصلهای معنادار از رخدادها، در کنار سایر فعالیتهای تبلیغی تلویزیون، وجه معنوی جنگ را «روایت» کند و از طریق روایت مردم را تحریض به قتال کند.
- اکنون که شتاب رخدادها و سرعت اطلاعرسانی و رقبای تبلیغی بسیار زیاد است، باید برای به صحنه آوردن آن معنای حقیقی جهاد و تشویق و آمادهسازی مخاطب برای مقاومت، راههای تازهای پیدا کنیم.
- امروز بیش از تمرکز بر سبک «روایت» در کار شهید آوینی، باید فنون «تبلیغات» را در روایت فتح او بازبینی کنیم. دستکم باید وجوه تبلیغاتی روایتش را پیش چشم بیاوریم؛ خوانشی تبلیغی از روایت فتح.
برای خواندن متن کامل، شماره آینده سوره را تهیه کنید...
#سید_علی_سیدان
- وقتی در شرایط جنگی هستیم، صِرف «روایت جنگ» کافی نیست. باید به «تبلیغات جنگ» فکر کنیم. روایت، در شرایطی که رخداد از تجربه ما پیش افتاده، نمیتواند بهتنهایی جوابگوی صحنه باشد. باید به استقبال آینده رفت و حتی در آینده سهیم شد و این جز با تبلیغات ممکن نیست.
- ما از آینده با خبر نیستیم و نمیدانیم چه چیزی رخ خواهد داد. این قضیه نباید ما را در رسانه گیج و منفعل کند. نباید منتظر باشیم که اتفاقی بیفتد تا ما آن را تجربه و سپس روایت کنیم. باید روحیه مردم آمادۀ سازگاری با شرایط جنگی باشد و این، کار «تبلیغات جنگ» است.
- مثلاً یک کار مهم در زمان جنگ، «گمانهزنی» است؛ حدس درباره روند احتمالی حوادث. البته این گمانهها نباید فضای عمومی را به نفع طرح دشمن آشوبناک کند یا معنای اصیل مبارزه ما را مخدوش کند. باید این حدسها در چارچوب حکمی، حقیقی و یقینی تاریخ انقلاب اسلامی (یعنی تلقی کلان ما از سیر زمانی حوادث و غایت انقلاب) در کار آورده شود.
- گمانه، به ما امکان میدهد که جلوتر از رخداد، سررشته افکار را به دست بگیریم و زودتر به استقبال آینده برویم و مردم را برای پیشامدهای احتمالی آماده کنیم؛ بدون اینکه گزارهای یقینی و ابطالپذیر بگوییم و احتمالاً اعتبار رسانهمان را از دست بدهیم.
- روایت فتحِ شهید آوینی، جامع «روایت» و «تبلیغات» بود. اگرچه بهمرور، ارزش روایی آن اثر تهنشین شد و حتی آینده را ممکن کرد؛ اما آوینی به تصریح خودش، به تبعیت از امر امام، به دنبال تبلیغات برای روانه کردن مردم به جبههها بود. (نگاهی دوباره به روایت فتح، آینه جادو، جلد سوم).
- فراموش نکنیم که در آن دوران، نه ماهواره و نه اینترنت، رقبایی برای مدیوم تلویزیون ملی نبودند و همین مسئله به آوینی این امکان را میداد که با فرصت و فاصلهای معنادار از رخدادها، در کنار سایر فعالیتهای تبلیغی تلویزیون، وجه معنوی جنگ را «روایت» کند و از طریق روایت مردم را تحریض به قتال کند.
- اکنون که شتاب رخدادها و سرعت اطلاعرسانی و رقبای تبلیغی بسیار زیاد است، باید برای به صحنه آوردن آن معنای حقیقی جهاد و تشویق و آمادهسازی مخاطب برای مقاومت، راههای تازهای پیدا کنیم.
- امروز بیش از تمرکز بر سبک «روایت» در کار شهید آوینی، باید فنون «تبلیغات» را در روایت فتح او بازبینی کنیم. دستکم باید وجوه تبلیغاتی روایتش را پیش چشم بیاوریم؛ خوانشی تبلیغی از روایت فتح.
۲۲:۳۷
بازارسال شده از جشنواره مردمی فیلم عمار
@ammarfest@hhonar_ir
۸:۰۹
بازارسال شده از ماهنامۀ سوره
روشنفکران نیابتی
پیشفروش شمارهٔ هفدهموهجدهم ماهنامهٔ سوره آغاز شد.
در این شماره میخوانید:
زندگیِ عاریتی، روشنفکرِ نیابتی
سید علی سیدان
سودای سازگاری
جستاری در جهان فکری نهضت آزادی و مهدی بازرگان
سارا عاقلی
خبرچینهای امپراطوری
ترجمۀ مقالهای از حمید دباشی دربارۀ رمان «لولیتاخوانی در تهران»
ترجمۀ حسین ولدخانی
جنایت و مدارا
گزارشی از نحوۀ مواجهۀ روشنفکران سکولار با لحظۀ «طوفان الاقصی»
محمدجواد نجفی
به موزۀ هنرهای معاصر و برای دیوار
گشتی در نمایشگاه «چشم در چشم» که نشانۀ آشکاری از اسنوبیسم فرهنگی است
علیرضا سمیعی
همچنین در دیگر بخشهای مجله خواهید خواند؛
مقاومت اسلامی؛ علیه یأس و بنبست
گفتاری از شهید سید هاشم صفیالدین
ترجمۀ نرگس غبیشاوی
آیندهگشایی امت واحده
جستاری در فعالیت زنان پشتیبان جبهۀ مقاومت
سحر دانشور
این قلب را از کجا آوردهای؟
جستاری در سیر و سلوک معرفتی و عملی شهید حاج قاسم سلیمانی
فاطمه رومنا
روستا؛ پایگاه نهضت
چرا میراث «روستا» در انقلاب اسلامی مورد غفلت واقع شده است
محمود ذکاوت
جبهۀ مردمسالاری دینی در برابر خالصسازی لیبرال دموکراسی
گفتوگو با محمدباقر خرمشاد
عبور از حجاب روایت
گفتاری از حمید حسام دربارۀ الزامات روایت انسان انقلاب اسلامی
زوایای نادیده
نگاهی به مستند «مشت در نمای درشت»
محمدکاظم کاظمی
عکس، مکث، کلمه
گفتوگو با وهب رامزی، عکاس و هنرگردان نمایشگاه «کلیدهایی که عمرشان از اسرائیل بیشتر است»
قصه، مهمتر از چهره است
گفتوگو با سجاد مهرگان دربارۀ تجربۀ تولید سریال «آقای قاضی»
جنگی که بود، جنگی که هست...
چرا «باغ کیانوش» فیلم معاصر ماست
فردین آریش
بازجویی لیبرال از متفکر انقلابی
دربارۀ کتاب «روشنفکر مسلح»
زینب شوندی
برای پیشخرید شمارهٔ هفدهم و هجدهم ماهنامهٔ سوره میتوانید به صفحات ماهنامهٔ سوره در اینستاگرام و پیامرسانهای بله، ایتا و تلگرام پیام دهید.
@Sourehmagazine
۱۸:۴۱